منحنی فراموشی

دوست داری بدانی برای یادگرفتن درس‌ها چقدر فرصت داری؟

انسان‌ها معمولاً پس از 20 دقیقه، حدود 60 درصد از چیزی را که حفظ کرده‌اند به خاطر می‌آورند. اما پس از یک هفته، تنها حدود 15٪ آن در ذهن‌شان باقی می‌ماند.

«هرمان ابینگهاوس» یک دانشمند آلمانی بود که روی توانایی‌های ذهن انسان تحقیق می‌کرد. او روز 4 بهمن 1228 هجری خورشیدی(24ژانویه1850) به دنیا آمد و 59 سال در این دنیا زندگی کرد. او توانست منحنی حافظه را کشف و ثبت کند.
ابینگهاوس 17 ساله بود که وارد دانشگاه شد. اول می‌خواست تاریخ بخواند اما بعد سراغ فلسفه رفت. 20 ساله بود که به جنگ رفت اما خیلی زود به سراغ درس و دانشگاه برگشت و توانست در 23 سالگی به دانشنامه‌ی دکترا برسد. او پایان‌نامه تحصیلاتش را به «ناخودآگاه» اختصاص داد. ترکیبی از علاقه‌مندی‌های مختلفش. اگر چه دو سال بعد و پیدا کردن یک کتاب دست دوم در کتاب‌فروشی با اسم «عناصر روان‌شناسی»، مسیر تحقیقاتش را تغییر داد.
او روی موضوعات مختلفی تحقیق کرد. مانند کاهش توانایی‌های ذهنی بچه‌ها در ساعت‌های مدرسه.
ابینگهاوس فهمید که تنها در 20 دقیقه اول، ذهن 40 درصد از آن‌چه حفظ کرده را فراموش می‌کند و این بیشترین و شدیدترین مقدار فراموشی است! روند فراموشی در یک ساعت اول ادامه داردو بعد از یک روز شدتش کم و کم‌تر می‌شود.(خط قرمز روی منحنی روند فراموشی حافظه را نشان می‌دهد.)
اما در کنار منحنی فراموشی او توانست منحنی یادگیری را هم پیدا کند.(در اینجا به منحنی یادگیری کاری کاری نداریم!)
او کشف کرد که تکرار اطلاعات برای به خاطر نگه‌داشتن آنها می‌تواند تاثیر بسیار زیادی داشته باشد. بیشترین بازگردانی اطلاعات به حافظه در اولین تکرار اتفاق می‌افتد. اگر خط سبز را که بلافاصله بعد از خط قرمز قرار دارد را دنبال کنید، می‌بینید که اطلاعات چطور با تکرار به ذهن برگشته‌اند. با تکرار در روزهای بعد یادگیری هم به سطحی می‌رسد که تقریباً ثابت می‌ماند.
از نظر او اطلاعات جدیدتر و تازه‌تر در حافظه‌ی کوتاه مدت قرار می‌گیرند و تکرار باعث می‌شود که آنها به حافظه‌ی بلند مدت بروند. تمرین منظم بهترین اثر را ایجاد می‌کند.
او کشف دیگرش را «لیست پس‌انداز» نام گذاشت. ابینگهاوس فهمید که اگر اطلاعات فراموش شده؛ بعد از مدتی طولانی دوباره یادآوری شوند، زودتر از دفعه اول در ذهن حفظ می‌شوند؛ زیرا ذهن برای خودش و در ناخودآگاه ما یک فهرست از این اطلاعات ذخیره کرده است.
ابینگهاوس چیزهای دیگری هم یافته بود اما اثر او بر دانش مطالعه ذهن بسیار زیاد بود و خیلی‌های دیگر را به این کار تشویق کرد.
ابینگهاوس از هیچ کدام استادان یا همکارانش تاثیر نگرفت. او همه‌چیز را مدیون جرقه‌ای بود که آن کتاب دست دوم در ذهنش ایجاد کرد.
مطالعات ابینگهاوس را می‌توان در سه کلمه خلاصه کرد: منحنی فراموشی، تاثیر فاصله(همان یادآوری در روزهای بعد) و منحنی یادگیری!
در این جا منحنی‌های یادگیری را نشان ندادیم؛ چون موضوع آن کمی تخصصی است و به بررسی سرعت یادگیری و پیچیدگی موضوعی که قرار است یاد گرفته شود، می‌پردازد. خلاصه تحقیقات او این است که ذهن بسته‌های کوچک‌تر را سریع‌تر در حافظه ثبت می‌کند و هر قدر بسته‌هایی که برای حافظه فرستاده می‌شود؛ بزرگ‌تر باشند؛ برای یادگیری اولیه به تکرارهای بیشتری نیاز خواهد بود.
یافته‌های ابینگهاوس در سال 2015 باز هم آزمایش شد و نتیجه همان بود که او یافته بود. یعنی این قوانین هنوز هم درست و دقیق هستند!

ابینگهاوس برای امروز
ـ اگر درسی را سخت یاد می‌گیری؛ یعنی بسته‌های بزرگ‌تری را داری به حافظه می‌سپاری. شاید نیاز باشد که درس‌های گذشته(حتی سال‌های قبل) را دوباره مرور کنی!
_ حافظه با ابزارهای کمکی بهتر کار می‌کند. ابزارهایی مانند ایجاد ارتباط بین دانسته‌های جدید با داشته‌های قبلی و تصویرسازی. با این ابزارها به حافظه‌ات کمک کن تا راحت‌تر درهایش را باز کند!
ـ وقتی درسی را سر کلاس شنیدی؛ در اولین فرصت آن را مرور کن. می‌توانی این مقاله را به معلمت نشان بدهی و از او درخواست کنی که تکرار درس یا جمع‌بندی آن را در همان جلسه و ساعت انجام دهد تا حافظه‌ی بچه‌ها بهتر کار کند.
ـ حتماً تا یک هفته بعد از یادگرفتن هر درس، هر روز اطلاعاتی را که باید در حافظه‌ات ثبت کنی را مرور کن.
جعبه کارت حافظه
می‌توانی یک جعبه را به 5 قسمت تقسیم کنی. یا 5 تا جعبه کوچک برداری. درس‌هایی را که یاد گرفته‌ای را به صورت خلاصه(مثل فرمول‌های ریاضی و ...) روی کارت‌های کوچکی بنویسی و درس‌ها را به بسته‌های کوچک‌تر برای حافظه‌ات تقسیم کنی. روز اول همه کارت‌ها را در جعبه اول بگذار. روز دوم به سراغ جعبه برو و ببین کدام‌ها را حفظ هستی. کارت‌هایی را که حفظ بودی در جعبه دوم بگذار و آنها را که حفظ نبودی در همان جعبه اول نگه دار. روز بعد هم این کار را تکرار کند. کارت‌هایی را که حفظ بودی از جعبه دوم به جعبه سوم و از جعبه اول به جعبه دوم ببر؛ کارت‌هایی را که حفظ نبودی دوباره به جعبه اول برگردان. روز بعد هم همین کار را تکرار کن؛ از جعبه سوم به چهارم. از دوم به سوم و از اول به دوم. باز هم کارت‌هایی را که حفظ نبودی(چه از جعبه دوم یا سوم) دوباره به جعبه اول برگردان. این کار را ادامه بده تا به جعبه پنجم برسی. وقتی کارت حافظه‌ای با موفقیت و حفظ شده از جعبه پنجم بیرون آمد؛ وقتش است که آن را کنار بگذاری برای آینده. شاید پایان فصل یا پایان سال یا حتی سال‌های بعد.
می‌توانی برای هر درس یک جعبه کارت حافظه جداگانه درست کنی. این یکی از موفق‌ترین روش‌های یادگیری بر اساس منحنی فراموشی ابینگهاوس است.

جستجو
آرشیو تاریخی