صفحات
شماره دو - ۰۱ تیر ۱۴۰۱
برداشت اول - شماره دو - ۰۱ تیر ۱۴۰۱ - صفحه ۱۷۲

درآمدی بر هندسۀ عدالت در نگاه رئیس‏جمهور

عدالت و دولت سیزدهم

علیرضا مظاهری /
پژوهشگر حوزه عدالت

 

مقدمه

در تاریخ فکر و اندیشۀ بشری، عدالت همواره موضوع موردتوجه فلاسفه، حکما و سیاستمداران بوده است، همچنان که در ادبیات دینی‏حکمی شیعه نیز عدالت مقوله‏ای بنیادین و پربسامد به شمار می‏رود. دیدگاه‏‏های متنوع و بعضاً متضادی دربارۀ مسئلۀ عدالت وجود دارد که هرکدام از آن‏ها حاکی از مجموعه‏ای از نگرش‏ها و جهان‏بینی‏هاست. عرصۀ عملی و میدانی سیاست نیز در هر نظام سیاسی از اندیشه‏ها و ایدئولوژی‏های اندیشمندان سیاسی متأثر است؛ لذا مطالعۀ عدالت در اندیشه‏ و عمل کارگزاران و دولتمردان مختلف برای شناخت بنیان‏های فکری نظام‏های سیاسی در تحقق عدالت اهمیت مضاعف خواهد یافت.
جمهوری اسلامی ایران در خلأ معنویت و عدالت عصر سرمایه‏داری و مدرنیته، ندای عدالت‏خواهی سر داده است و به‏دنبال تحقق عدالتی برآمده از اسلام ناب محمدی(ص) است. نظام جمهوری اسلامی پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی قدم‏هایی در تحقق این شعار اصیل برداشته است و با وجود دشمنی‏ها و دسیسه‏ها بدون آنکه از آرمان‏های خود عقب‏نشینی کند، توانسته پرچم عدالت‏خواهی را در میان حق‏جویان عالم بلند کند؛ بااین‏همه انتظار می‏رود در ادامۀ مسیر حرکت پرصلابت خود، گام‏های مؤثرتر وبلندتری را در مسیر تحقق عدالت بردارد؛ لذا بررسی مقولۀ عدالت، هم از حیث نظری، هم از حیث عملی در عصر حاضر از اهمیت بسزایی برخوردار است.
قوۀ مجریه منشأ و مبدأ بسیاری از تحولات در نظام جمهوری اسلامی است. جایگاه محوری عدالت در دولت سیزدهم انکارناپذیر است، به‏طوری که آیت‏الله رئیسی بارها عدالت را محور تحول دولت بیان کرده‏اند. شناخت ابعاد نظری و عملی عدالت در نگاه رئیس‏جمهور می‏تواند تصویر خوبی از مجموعۀ تحولات پیش روی دولت ارائه کند. به این منظور تلاش شده است که در دو بُعد نظری و عملی به عدالت در نگاه آیت‏الله رئیسی پرداخته شود:
 در بخش نخست معنا و مفهوم عدالت و جایگاه عدالت در خلقت و رسالت بررسی شده است. پس از روشن شدن جایگاه عدالت، نقش آن در تشکیل جامعۀ موردنظر رسول اکرم(ص) و ابعاد آن بررسی می‏شود. در ادامه نیز نگاهی به جایگاه عدالت در جمهوری اسلامی و دولت به‏عنوان مجری قانون اساسی می‏اندازیم. پس از شکل‏گیری مفهوم تصوری از عدالت، باید در گزاره‏های تصدیقی که متکی به آن تصورات است، فحص صورت گیرد.
بخش دوم یادداشت به ابعاد تحقق عملی عدالت می‏پردازد. ابتدا ضمن توضیح ملاک و شاخص بررسی تحقق عملی عدالت، سنجه‏ای در اختیار قرار خواهد داد و در ادامه برنامۀ عملی دولت برای اجرای عدالت در جامعه، به‏عنوان اصلی‏ترین و عام‏ترین مخاطب اجرای سیاست‏های دولت بررسی شده و درنهایت به برنامۀ دولت برای اقامۀ عدل در درون خویش پرداخته می‏شود.
پیش از ورود به بحث، لازم است مفهوم عدالت را به‏معنای ثبوتی و واژه‏شناختی آن واکاوی کنیم تا مبادی تصوری بحث به‏خوبی روشن شود. بر همین اساس، ابتدا دربارۀ تعریف و چیستی «عدالت» و سپس نسبت آن با مفهوم هستی‏شناختی «خلقت» و مفهوم انسان‏شناختی «رسالت» می‏پردازیم و در پایان نیز به دو پرسش، یکی دربارۀ جایگاه عدالت در میان سایر ارزش‏ها و دیگری دربارۀ نقش عاملیت و ساختار در تحقق عدالت پاسخ خواهیم داد.  
تعاریف بسیار متعددی از عدالت تاکنون صورت گرفته است. از یونان قدیم تا دنیای مدرن و از شرق عالم تفکر تا غرب آن، عدالت برای اندیشمندان موضوعی پرپیچ‏وتاب بوده است. می‏توان نظریه‏‏های متنوعی را برای عدالت دسته‏بندی کرد که در بسیاری از گفت‏وگوها و مقالات علمی به آن پرداخت شده است. اما آنچه به موضوع یادداشت حاضر مربوط است، بررسی عدالت در نگاه آیت‏الله رئیسی است. وی بر اساس سیاقی فقهی در تعریفی برگرفته از فرمایش امیرالمومنین(ع) در حکمت 437 نهج‏البلاغه1، عدالت را «وَضْعُ كُلِّ شَي‏ءٍ في مَوْضِعِه» تعریف می‏کند2 و در نقطۀ مقابل عدالت نیز، فساد را به‏معنای «خروج الشیء عن الاعتدال»3 می‏داند. یعنی وقتی شیئی از اعتدال و عدالت خارج شد، فاسد می‏شود4. باید توجه داشت که در اندیشۀ ایشان عدالت به معنی مساوات و برابری نیست5. امتداد و الزامات این تعریف را در سایر نظرات وی دربارۀ عدالت می‏توان مشاهده کرد که خود از ساختارمندی این مفهوم در اندیشه و نظر او حکایت دارد.
آیت‏الله رئیسی با تبعیت از آموزه‏های اسلامی، خلقت الهی را براساس عدالت تفسیر می‏کند و چنین می‏گوید که «خداوند متعال عالم و بشریت را بر عدالت خلق کرده است6. نظام عالم بر عدالت استوار است.7»حال این سؤال مطرح می‏شود که ریشۀ بی‏عدالتی و ظلم در جوامع بشری چیست و چگونه با معتدل بودن خلقت سازگار است؟ وی منبع ناعدالتی را طغیان بشر می‏داند. «بشریت طغیان می‏کند و نمی‏گذارد دیگران استفاده کنند و از مواهب بهره‏مند شوند. این محصول بی‏عدالتی و اقداماتی است که بشر انجام می‏دهد، و الا خداوند که عادل است و به عدالت توزیع می‏کند، منتها بشریت طغیان می‏کند، سوءمدیریت و سوء‏تدبیر دارد و اتفاقاتی می‏افتد که خود بشریت از آن رنج می‏برد»8. خلقت براساس عدالت صورت پذیرفته است و ظلمی در خلقت انجام نمی‏گیرد و تمامی شرور موجود در جامعۀ بشری، ریشه در طغیان انسان‏ها از مسیر عدالت دارد و تمامی رنج‏ها و محنت‏ها از آن ناشی می‏شود.
اکنون دریافتیم خلقت براساس عدالت است و طغیان‏بشر موجب گسترش بیداد و خروج از مسیر عدالت در خلقت شده است؛ لذا این جریان بعثت و رسالت است که بشر را به‏سوی نجات و سعادت هدایت خواهد کرد. خداوند متعال رسالت و نبوت را وسیلۀ هدایت جوامع به‏سوی عدالت قرار داده است. اساساً هدف از رسالت انبیای الهی این بوده است که انسان‏ها به مطالبۀ حق و عدالت برخیزند9 لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ10، تمام این سخن‏ها برای این است که در جامعه عدالت اجرا شود11.
در بیان آیت‏الله رئیسی مبتنی بر آموزه‏های قرآنی‏، پیامبران برای اقامه عدالت در جامعه مبعوث شده‏اند؛ اما سؤالی که پیش روی پژوهشگران عرصه عدالت قرار دارد، این است که عدالت در تحقق جامعۀ نبوی که در آن زمینۀ نیل همه به سعادت فراهم است، چه جایگاهی دارد؟ «سنگ زیربنای جامعه و مدینة‏النبی‏ای که پیامبر(ص) می‏خواهد شکل دهد، بر معنویت، اخلاق، عقلانیت، عدالت و آزادی استوار است»12. برای جمهوری اسلامی ایران که خود را در امتداد حرکت انبیا تعریف می‏کند، ضروری است که ساخت جامعه‏ای براساس این اصول را بر خود فرض بداند. ساخت چنین جامعه‏ای از مأموریت‏های اساسی و زیربنایی دولت در جمهوری اسلامی تعریف می‏شود13.

وی این اصول را مختص جامعۀ نبوی نمی‏داند، بلکه تمامی ادیان ابراهیمی را به‏دنبال تحقق جامعه‏ای براساس این اصول برمی‏شمارد14؛ لذا این اصول می‏تواند سنگ زیربنای جامعۀ جهانی متمدن و مطابق با آموزه‏های اسلامی و سایر ادیان ابراهیمی قرار گیرد15 و در ایجاد روابط پایدار چند‏جانبه به‏عنوان اصولی اطمینان‏بخش برای تمامی کشورها استفاده شود، به‏طوری که سود و منفعت چنین روابطی برای تمامی کشورها محسوس باشد16. عدالت می‏تواند صلح و امنیت پایدار را برای همۀ کشورها به ارمغان بیاورد17.
ایشان با بهره‏گیری از آیۀ «وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى دَارِ السَّلَامِ18»جامعه‏ای را که براساس این اصول شکل بگیرد جامعۀ سالم می‏نامد و می‏فرماید: «در روایت ذیل این آیه شریفه آمده که دارالسلام جایگاهی در بهشت برین است. جایگاه انسان‏هایی که در این عالم از سلامت برخوردار باشند، در دارالسلام است. افراد سالم در جامعه سالم رشد می‏کنند. سنگ زیربنای جامعۀ سالم عبودیت پروردگار متعال، عدالت، عقلانیت و معنویت و اخلاق است. این‏ها جامعۀ توأم با سلامت را شکل می‏دهد و اگر کسی بخواهد جایگاه ابدی او در بهشت برین و دارالسلام باشد، باید خود او و جامعه‏ای که در آن زیست می‏کند، برخوردار از سلامت باشد»19. در اندیشۀ وی بی‏توجهی به این اصول یعنی فروافتادن در منجلاب بحران‏هایی ازجمله خشونت، فقر، بیکاری، فساد اخلاقی و اقتصادی، فروپاشی نظام خانواده، جنگ‏های منطقه‏ای، تروریسم سازمان‏یافته و بحران‏های زیست‏محیطی20؛ یعنی شکل گیری جامعه‏ای ناسالم.
عدالت به‏عنوان یکی از چهار ارزش بنیادین شکل‏گیری جامعۀ سالم مورد توجه قرار گرفته است. البته در نگاه وی اخلاق و معنویت جایگاه زیربنایی‏تری نسبت به بقیۀ ارزش‏ها دارد21 که بحث آن خارج از موضوع نوشتار حاضر است و به بررسی مستقلی نیاز دارد.
در بیان برخی فلاسفه و حکما 22جود بر عدالت در ساخت جامعه مقدم شده است. این اندیشمندان بر این عقیده‏اند که ساخت جامعه براساس عدالت و حقوق باعث سردی روابط انسانی در جامعه می‏شود؛ اما اگر جود، محبت و مودت بر روابط انسانی موجود در جامعه حاکم شود، این جامعه تلاشی برای تحقق عدالت ندارد و از آن بی‏نیاز خواهد بود. آیت‏الله رئیسی در دوگانۀ جود و عدل، با بهره‏گیری از سخن حضرت امیر در نهج‏البلاغه که می‏فرمایند: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا، وَ الْجُودُ يُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا؛ وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ، وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ23» عدالت را اولویت می‏بخشد و بر این اعتقاد است که «جامعۀ اسلامی را نمی‏شود بر جود مبتنی کرد، بلکه باید نظامات اجتماعی مبتنی بر عدل بنا شود. جود امری بسیار پسندیده است. شاید هم کسی ابتدا به ذهنش برسد که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند که جود عجب کار خوبی است؛ بله، جود خیلی خوب است، اما نظام اقتصادی و اجتماعی در جامعۀ ما باید مبتنی بر عدل باشد24». شکل‏گیری جامعه‏ای که با آموزه‏های اسلامی مطابقت دارد در اندیشۀ وی چهار رکن دارد که یکی از آن‏ها عدالت است و بسط عدالت در نیل به جامعۀ سالم بر جود مقدم است.
یکی از اساسی‏ترین مسائلی‏ که اندیشمندان حوزۀ عدالت را به خود مشغول ساخته، این است که آیا اصلاح ساختارها و اِعمال ضوابط و قوانین عادلانه به‏تنهایی برای تحقق عدالت در جامعه‏ کافی‏ است یا عدالت درونی (ملکۀ عدالت) هم به‏عنوان فضیلت اخلاقی برای شخص کارگزار به‏منظور نیل به اقامۀ قسط در جامعه ضروری ا‏ست؟ در اندیشۀ آیت‏الله رئیسی، نه‏تنها عدالت درونی برای کارگزار ضروری است، بلکه فراتر از یک فضیلت اخلاقی و به‏عنوان یک ملکه و امری فطری25 ترسیم می‏‏شود. این نگاه به عدالت تأثیرات ژرفی در نوع نگاه به شکوفایی عدالت و نحوۀ سیاست‏گذاری متناسب با آن در فرد و جامعه ایجاد می‏کند. با پیوند ملکۀ عدالت به قوانین و چارچوب‏های عادلانه است که زندگی عدالت‏محور به وجود خواهد آمد. درنتیجه نه قانون و ساختار عادلانه به‏تنهایی توان ساخت جامعۀ عدالت‏محور را داراست و نه کارگزار عدالت‏پیشه؛ بلکه در ترکیب این دو امر است که حیات عادلانه متولد و شکوفا خواهد شد. به همین دلیل، تمامی انبیا و اوصیا عادل بوده‏اند26 و فقه شیعی نیز برای مناصب مهمی مانند امامت جماعت، قضاوت و بسیاری از انواع ولایت، شرط عدالت را ضروری می‏داند.
کارگزار برای اینکه عدالت‏ را همواره در تصمیم‏سازی و تصمیم‏گیری سرلوحۀ کار خویش قرار دهد، باید قبل از هرکس و هرچیز خودش را در محضر پروردگار متعال‏ ببیند و قبل از سلسله‏مراتب اداری، خودش را پاسخ‏گوی حضرت حق بداند؛ پس پاسخ‏گویی باید اول در برابر خداوند، دوم در برابر مردم، سوم در برابر ارباب‏رجوع و چهارم در برابر مدیریت و سلسله‏مراتب اداری باشد. این همان نظام خودکنترلی مبتنی بر فرهنگ اسلامی است که امروزه در نظام‏های مدیریتی به‏عنوان کارآمدترین نظام کنترلی از آن یاد می‏شود27.
خداوند حکیم عدالت‏خواهی را در فطرت پاک همۀ انسان‏ها نهاده است. انقلاب اسلامی نیز برآمده از همین فطرت است. معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) عدالت را به‏عنوان محوری مهم که باید در همۀ سطوح جامعه جریان داشته باشد، برمی‏شمرند و اعتقاد دارند باید تمامی روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر محور عدالت شکل بگیرد28؛ پس عدالت‏خواهی جزء ذاتی انقلاب اسلامی است. «از عناصر هویت‏ساز انقلاب اسلامی، آزادی‏خواهانه بودن این انقلاب است، عدالت‏طلبانه بودن این انقلاب است. این انقلاب در درون خودش عدالت‏خواه و عدالت‏طلب است. هیچ زمانی نمی‏توان عنصر عدالت را از انقلاب اسلامی جدا کرد29».
بیانیۀ گام دوم انقلاب اسلامی به‏عنوان نقشۀ راه امت اسلامی از سوی مقام معظم رهبری ترسیم و ارائه شده است. این بیانیه در زمان حاضر مهم‏ترین رکن حرکت انقلاب اسلامی به‏سوی آرمان‏های بلندش است. عدالت از توصیه‏های اساسی بیانیۀ گام دوم برای ادامۀ حرکت انقلاب اسلامی در چهل سال دوم است. با در نظر گرفتن این بیانیه، یعنی اولویت‏های کلانی که مقام معظم رهبری مطرح کرده‏اند و نیز اوضاع زمانی، دولت وظیفۀ خود را در همین راستا تعریف می‏کند و عدالت را  محور کار خود قرار می‏دهد. در واقع محور کاری دولت تحول براساس این بیانیه30 در مسیر عدالت قرار می‏گیرد31.
آیت‏الله رئیسی تحول در دولت را برای تحقق مطالبات مردمی و توجه به وضعیت اقتصادی کشور ضروری و محوری32 می‏داند و معتقد است دولت سیزدهم، دولت تحول است. او تحول را شناخت وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب و نقشۀ راه حرکت به‏سمت وضع مطلوب تعریف می‏کند33. وی عدالت را محور ایجاد تحول در دولت بیان می‏کند. «ما دولت تحول هستیم، محور تحولمان هم عدالت است34». این تحول باید علم‏پایه باشد. اگر علم‏پایه نباشد، این سند و تحول، می‏شود تحولات سلیقه‏ای. هر مدیری می‏آید با سلیقۀ خودش یک کارهایی انجام می‏دهد. اکنون چه کنیم که علم‏پایه باشد؟ باید دانشگاه، فرهیختگان و علما در این میدان نقش ایفا کنند تا کار بتواند کاملاً علمی باشد، نه سلیقه‏ای. کار علمی و موردپسند مجامع علمی، فکری و فرهیختگی در جامعه باشد35.
با توجه به آیه شریفه «لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» مردم در اجرای عدالت نقش فاعلی دارند و دولت، کارگزار مردم برای تحقق عدالت است36؛ درنتیجه ایجاد تحول برای تحقق مطالبات مردم ضروری است. محور تحول، عدالت است و حضور فعال مردم، برای تحققِ عدالت نقشی کلیدی ایفا می‏کند.
عدالت انواع و اقسام فراوانی‏ دارد و متناسب با حوزه‏ای که اقامۀ عدل در آن بخش صورت می‏پذیرد، عدالت‏های مضاف به ‏وجود می‏آید. تنوع و گستردگی دسته‏بندی‏ صورت‏گرفته در نگاه هر اندیشمند و دولتمردی حاکی از گسترده یا مضیَّق بودن مفهوم عدالت در اندیشه او است؛ لذا احصای گوناگونیِ عدالت در نگاه آیت‏الله رئیسی ما را در نیل به هندسۀ عدالت از نظر وی راهنمایی می‏کند.

آنچه مشاهده می‏شود تنوع و گسترۀ نگاه به عدالت با پوششی نسبتاً جامع و دربرگیرندۀ شماری از حوزه‏های موردنیاز برای اجرای عدالت است. البته پرواضح است که تعداد بیشتر عرصه‏های عدالت در اقتصاد، به‏دلیل اولویت اقتصاد در زمان حاضر برای دولت است و نمی‏توان از کمتر بودن ذکر مصادیق سایر عرصه‏ها، کم‏توجهی به آن موارد را برداشت کرد. تنوع مفهومی عدالت در عرصه‏های مختلف نشان‏دهندۀ این حقیقت است که عدالت در اندیشه و نظر رئیس‏جمهور مفهومی کلیدی، بنیادین و گسترده است.
تا به اینجا کوشیدیم هندسۀ نظری عدالت در نگاه آیت‏الله رئیسی تا حدی ترسیم شود. همواره یکی از رزم‏گاه‏های متفکران و دولتمردان تهیۀ نقشۀ راه عزیمت از دنیای نظر به میدان عمل است. در موضوع عدالت نیز همین موضوع صادق است. آیت‏الله رئیسی ضمن التفات به این موضوع بارها عدالت را به تبعیت از امام‏علی(ع)، در وصف «اوسع‏الاشیاء» و اجرای آن را «اضیق‏الاشیاء» برمی‏شمارد60.
در نگاه وی «بهترین شاخص برای اجرای عدالت، اجرای قانون است61». البته این به‏معنای صددرصدی بودن تحقق عدالت در صورت اجرای قانون نیست؛ بلکه اجرای قانون نزدیک‏ترین و در دسترس‏ترین شاخص برای اجرای عدالت است62.
این معیار در عین معلوم و محسوس و همه‏فهم بودن معیاری است که مورد وفاق جامعۀ نخبگانی نیز هست. نه آن‏قدر انتزاعی‏ است که در عمل اندازه‏گیریِ میزان تحقق عدالت دچار ابهام و مشقت شود، نه آن‏قدر عمل‏گرایانه است که از درک ابعاد و پیچیدگی‏های عدالت باز بماند و نه آن‏قدر جزئی ا‏ست که نتواند تا حد قابل‏قبولی مشمول عمومیت عدالت شود. البته باید توجه داشت قانون به‏تنهایی توان پوشش گسترۀ قضاوت دربارۀ عدالت را ندارد، ولی برای دنیای امروز ما معیاری بسیار مناسب است.
«[همگان] باید قانون را به‏عنوان محور و معیار اجرای عدالت در جامعه بدانند. ما اگر بخواهیم مسئلۀ قسط و عدالت را در جامعه اقامه کنیم، که باید اقامه کنیم، چه معیاری می‏توانیم تعریف کنیم برای اجرای عدالت و برای اینکه اندازه‏گیری کنیم در کشور به چه میزان عدالت اجرا شده است و به چه میزان عدالت اجرا نشده است. ما راهی نداریم جز اینکه برای اجرای قانون توافق کنیم و بگوییم به هر میزانی که قانون اجرا می‏شود، به همان میزان عدالت اجرا شده است و به هر میزان قانون نقض می‏شود، به همان میزان عدالت نقض شده است. نمی‏خواهم بگویم رابطۀ [عدالت و قانون] تساوی است، اما امروز ما معیاری بهتر از اجرای قانون برای اجرای عدالت نداریم63».
به‏منظور تحقق عدالت ترسیم نقشۀ عملی متناسب با واقعیات میدان عمل و نیاز روز جامعه ضروری ا‏ست؛ به همین دلیل، در ابتدا نقشۀ کلی مسیر اجرای عدالت در نگاه آیت‏الله رئیسی به‏صورت طرح‏واره ارائه می‏شود.

شکل 1. الگوی اجرای عدالت در نگاه آیت‏الله رئیسی
صورت‏بندی ارائه‏شده تصویری کلی از نظام اجرایی عدالت است. به‏عبارت دیگر، به اعتبار محلِ اجرای عدالت این صورت‏بندی شکل گرفته است و به‏دنبال این است که نقشۀ عملی دولت برای اجرای عدالت در نظام اداری حکومت و برای عموم جامعه را توضیح دهد. در نگاه آیت‏الله رئیسی این دو عرصه با توجه به وضعیت زمینه‏ای و زمانه‏ای که کشور در آن به سر می‏برد، عرصه‏های مهم‏ و در اولویت‏اند.
اجرای عدالت یکی از ارکان اساسی شکل‏گیری جامعۀ سالم و از مطالبات جدی‏ مردم است. محسوس و ملموس کردن عدالت برای عموم جامعه مسیری سخت اما شدنی است؛ زیرا دولت خود را موظف به اجرای عدالت در جامعه می‏داند. در مناطق مختلف کشور هنوز تقسیم منابع به‏صورت متوازن رخ نداده است و حتی استان‏های توسعه‏یافته نیز در برخی حوزه‏ها دچار محرومیت‏اند؛ پس باید بررسی‏هایی برای چگونگی اجرای عدالت در عمل نسبت به حوزه‏های مختلف اتفاق بیفتد64.
برای تحقق عدالت در جامعه ضروری‏ است ابتدا نقشۀ ضعف‏ها و عقب‏افتادگی‏ها و نقاط تجمع ثروت و امکانات در عرصه‏های مختلف تهیه و تنظیم شود. دست‏اندرکاران آماده‏سازی این سند باید نقاط قوت و ضعف را در بخش‏های اقتصادی، علمی، فرهنگی، مذهبی، اجتماعی و سیاسی با در نظر گرفتن ظرفیت‏های موجود در اقصی نقاط کشور احصا کنند65 و در ادامه با نگرشی آینده‏پژوهانه نقشۀ کلان توزیع امکانات و بهره‏مندی‏ها، متناسب با سیاست‏های کلان پیشرفت کشور طراحی شود.
 این مهم تا حد قابل‏قبولی در سند آمایش سرزمینی محقق شده است. این سند با نگاهی گسترده سعی بر پایش و آمایش کشور در حوزه‏های مختلف را دارد و متناسب با نقشۀ پیشرفت و توسعۀ کشور و شرایط تحولات و امکانات ملی، منطقه‏ای و بین‏المللی پیشنهادهایی را ارائه می‏دهد؛ بنابراین سند آمایش سرزمینی می‏تواند سندی جامع، علمی و کاربردی برای تحقق عدالت در توزیع متناسب منابع، فرصت‏ها و امکانات باشد66. گفتنی است که مطالعات سند آمایش نیز باید بومی شود و فرهیختگان و دانشمندان منطقه نیز آن را پذیرا باشند67.
سند حاضر برای نیل به اهداف فوق‏الذکر تدوین شده است، ولی پرواضح است که این سند خالی از ابهام و نقاط ضعف نیست. مسیر تکمیل این سند به روی صاحبان علم و تجربه باز است و با همکاری دانشگاه‏ها می‏توان آن را به نقطۀ مطلوب رسانید68.
به همین منظور، دولت بودجه‏ریزی خود را براساس سند آمایش سرزمینی طراحی و اجرا کرده است و این مسیر را نزدیک‏ترین مسیر در جهت تحقق عدالت می‏داند69. «اساس بودجه 1401 براساس آمایش سرزمینی خواهد بود. نزدیک‏ترین مسیر به اجرای عدالت آمایش سرزمینی است. وقتی به نقشه نگاه می‏کنیم، می‏بینیم یک جاهایی خوب توسعه پیدا کرده است - البته توسعه‏یافتگی در کشور ما نسبی است، مطلق نیست - و برخی حوزه‏ها توسعۀ زیادی پیدا نکرده است. باید عقب‏ماندگی‏ها را جبران کرد. اگر رسیدگی به استان‏ها براساس آمایش سرزمینی نباشد، سلیقه‏ای می‏شود. در این روش ممکن است در برخی بخش‏ها امکانی ایجاد شود، ولی متوازن نباشد. وقتی که توسعۀ متوازن نداشته باشیم، بخش‏هایی هم ممکن است برخوردار باشند، اما وقتی که متوازن و توأم با عدالت نباشد، مشکلاتی در کنارش ایجاد می‏کند؛ لذا حتماً موضوع محوری ‏عدالت باید مورد توجه باشد70».

همان طور که بیان شد عدالت به‏عنوان یکی از ارکان اساسی انقلاب اسلامی به یکی از مطالبات جدی مردم در دهۀ اخیر تبدیل شده است. مردم به‏حق از تبعیض‏ها و ناعدالتی‏ها ناراضی هستند. بدیهی‏ است با اجرای عملیاتی عدالت در جامعه، اعتماد عمومی به دولت و به‏دنبال آن به نظام مقدس جمهوری اسلامی ارتقا خواهد یافت. در این بین هم ممکن است اندک افرادی از اجرای عدالت ناراضی باشند. همواره عده‏ای که سهمی خاص از منابع را دارند از اصلاحاتی که دست آن‏ها را کوتاه می‏کند ناراضی خواهند بود، ولی آنچه در اندیشۀ آیت‏الله رئیسی ملاک پیروزی دولت و تحقق عدالت است، رضایت عموم مردم است71. البته ذکر این نکته بسیار ضروری‏ است که در نگرش وی، عدالت یک ارزش ذاتی است، نه وسیله‏ای برای به دست آوردن سرمایۀ اجتماعی. بر این اساس، نگاه ابزاری به عدالت را تخفیف این ارزش اصیل و خلاف تعالیم اسلام می‏داند. از ثمرات طبیعی گسترش عدالت، رشد اعتماد عمومی است.

ممکن است اجرای برخی طرح‏ها یا تصویب بعضی آیین‏نامه‏ها یا قوانین به‏منظور توسعه و پیشرفت جامعه باشد؛ اما موجب ناعدالتی و گسترش فقر در بخشی از جامعه شود. آیت‏الله رئیسی بر این باور است که توسعه نباید به طریقی صورت گیرد که به شکل‏گیری سرمایه‏داری و ایجاد اختلاف طبقاتی منجر شود؛ بلکه توسعه‏ای موردنظر دولت است که در پرتو عدالت باشد.
«ما توسعه‏یافتگی را در کشور می‏خواهیم و این توسعه‏یافتگی باید در پرتو اجرای عدالت باشد، و الا خیلی از نقاط عالم توسعه ‏یافته است، اما در آن‏ها از عدالت خبری نیست. مسئلۀ عدالت برای ما مهم است. در بودجه‏ریزی اقداماتی که دنبال می‏کنیم، محور عدالت در توسعه برای ما بسیار مهم است؛ یعنی باید توسعه ما تحت‏الشعاع عدالت دنبال شود که مردم بتوانند هم از عدالت و هم از آنچه از توسعه‏یافتگی‏ است، بهره ببرند. و الا می‏بینند در کنار یک توسعه‏یافتگی، یک بی‏عدالتی می‏شود که این کام مردم را تلخ می‏کند72».
دولت به‏دنبال این مسئله است که مجموعه فعالیت‏هایش را برای پیشرفت اقتصادی به‏نحوی سامان بخشد که باعث گسترش فقر و ناعدالتی نشود. راهکار دولت برای پرهیز از این مسئله، به پیروی از رهنمودهای رهبر فرزانۀ انقلاب اسلامی73، در نظر گرفتن پیوست عدالت برای طرح‏ها و برنامه‏هایش است.
«توجه به اجرای عدالت و عدالت‏خواهی مربوط به همه دستگاه‏هاست و اینکه باید هر لایحه، آیین‏نامه و بخش‏نامه‏ای در دولت یک پیوستِ عدالت داشته باشد و معلوم شود با این مصوبه و تصمیم چقدر به عدالت نزدیک‏تر شده‏ایم یا احیاناً خدای ناکرده به بعضی از اصول بی‏توجهی شده. این پیوستِ عدالت هم در دستگاه‏ها و هم در کمیسیون‏های دولت رعایت شود و هم در مصوبات دولت معلوم شود که آیین نامه‏های ما تبعیض را کم کرده یا نه، بر تبعیض می‏افزاید. این مورد توجه همه دوستان قرار بگیرد74.»
در نگاه آیت‏الله رئیسی آنچه که دولت در کنار بودجه‏ریزی براساس آمایش سرزمینی برای گسترش عدالت پیگیری می‏کند، پیوست عدالت است. با در کنار هم قرار گرفتن این دو تدبیر می‏توان تا حد قابل‏توجهی به‏سمت بسط عدالت اقتصادی در جامعه و کم شدن فاصلۀ طبقاتی امیدوار بود. یکی از نقاط برجسته در نگاه رئیس‏جمهور این است که بین رفع زیربنایی مسائل اقتصادی، که عموماً امری دشوار و طولانی‏مدت است، و رسیدگی به فقرا و رفع نیازهای اولیۀ آنان دوگانه‏ای وجود ندارد. همواره در میان دست‏اندرکاران اقتصادی مسئلۀ رسیدگی به فقرا در مقابل تلاش برای رفع ریشه‏ای فقر مغفول می‏ماند؛ لکن در نگاه وی اصلاح مسائل اقتصادی تقدم رتبی دارد، نه زمانی. او تأکید دارد اصلاح الگوی اقتصادی و رسیدگی به فقرا باید همزمان انجام گیرد75.
یکی دیگر از ابعاد برنامۀ اجرایی عدالت در دولت آیت‏الله رئیسی، اجرای عدالت درون نظامات اداری است. یکی از ارکان نظام اداری حکومت، قواعد مرتبط با کارکنان دولتی است اعم از کارکنان رسمی و غیررسمی که به نام دولت و از خزانۀ عمومی با عناوینی نظیر شرکتی، رسمی، پیمانی و خرید خدمت استفاده می‏‏کنند.
یکی از مباحثی که ناعدالتی را درون خود نظام اداری حکومت شکل می‏دهد، بحث ناعادلانه بودن پرداخت‏ها به کارکنان است. این مسئله نارضایتی‏های فراوانی در میان آنان به وجود آورده است. علاوه بر این، ناعادلانه بودن پرداخت‏ها، خود یکی از علل معدّه بسیاری از فسادها یا کم‏کاری‏ها در میان کارمندان است. راهکار دولت برای این مسئله تنظیم نظام هماهنگ پرداخت به‏نحو کارآمد است.
«الان انسان در هر کوی و برزنی که می‏رود، نسبت به این قضیه اعتراض وجود دارد که چرا فلان‏ کس این‏قدر [دریافتی دارد] و ما این‏قدر؟ با اینکه مدرک تحصیلی‏مان یکی است و شاید مدرک تحصیلی من از فلانی بالاتر باشد. در یک اتاق کار می‏کنند، سه یا چهار نوع پرداخت نسبت به افرادی که نه در یک اداره بلکه در یک اتاق اداری هست، وجود دارد. در اداره که چندین رقم پرداخت وجود دارد. سامان یافتن این قضیه از مسائل بسیار ضروری در کشور است. من فکر می‏کنم [این] از مسائلی است که شما و مردم را رنج می‏دهد و ما باید این نظام پرداخت عادلانه را با قوت دنبال کنیم و بدانیم در این قضیه ممکن است عدۀ‏ کمی ناراحت شوند، اما ملاک برای ما رضایت عموم مردم است، نه رضایت خواص. چند نفری ممکن است حقوقشان را از دست بدهند، ممکن است حقوقشان کم شود77».
چالش دیگر که برای اجرای عدالت در مجموعه کارکنان وجود دارد اجرای عدالت در ارزشیابی است. باید شاخص‏های دقیق و منضبطی برای ارزشیابی عملکرد یک مدیر کارآمد یا مدیر نا کارآمد تعریف شود تا اندازه‏گیری و نظارت دقیق صورت بگیرد78.
عدالت در نگاه آیت‏الله رئیسی مفهومی عالی و برگرفته از مفاهیم بلند اسلامی دارد. او اقامۀ قسط را یکی از مهم‏ترین اهداف رسالت برمی‏شمرد. رسالت انبیا تحقق جامعه‏ای سالم است که زمینۀ رشد و تعالی همه‏جانبۀ بشریت را فراهم کند. این جامعه به چهار رکن عدالت، معنویت، آزادی و عقلانیت متکی است. بسط عدالت در جامعه دو رکن دارد: یکی ساختار و قوانین عادلانه و دیگری کارگزار و مجری عادل، که هر دو نقشی بسزا و پراهمیت دارند.
انقلاب اسلامی در امتداد حرکت نبی مکرم اسلام(ص) به‏دنبال ساخت جامعه‏ای سالم است؛ بر این اساس، عدالت و عدالت‏خواهی و تمامی لوازمات آن جزء ذاتیات انقلاب اسلامی است. دولت نیز به‏عنوان عضوی کلیدی از نظام اسلامی عدالت‏خواهی را جزو وظایف اصلی خود می‏داند که با اضافه شدن شرایط زمانه‏ای و زمینه‏ای، یکی از اصلی‏ترین مطالبات مردم قرار گرفته است؛ بنابراین دولت که به‏دنبال ایجاد تحول است و خود را دولت تحول می‏نامد، محور تحول را عدالت قرار داده است.
برای تحقق عدالت شناختِ نقاط قوت و ضعف و ظرفیت‏های هر منطقه در ابعاد استانی و ملی به‏منظور تأمین عدالت، در توزیع امکانات و سرمایه‏ها ضروری است که این امر باید براساس آمایش سرزمینی انجام شود. آمایش سرزمینی سندی‏ است که براساس آن، بودجه 1401 به نگارش در آمده است و دولت بدین‏وسیله، هم به‏دنبال تقسیم متوازن و معتدل امکانات و هم به‏دنبال قطع اِعمال سلایق در تقسیم بودجه بوده است. گسترش عدالت در جامعه، اعتماد مردم به نظام مقدس جمهوری اسلامی را دوچندان می‏کند، کارکنان حکومت نیز به‏عنوان مجریان عدالت باید در درجه اول در درون خود احساس عدالت کنند تا بتوانند زمینه‏ساز اقامۀ عدل در جامعه باشند. دولت در چهار عرصۀ عدالت در جذب، نگهداری، ارزشیابی و پرداخت سعی می‏کند در میان کارکنان عدالت را اجرا کند. عدالت در نگاه آیت‏الله رئیسی جایگاهی مهم، متعالی و متکامل دارد و عرصه‏های مختلف عدالت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را دربرمی‏گیرد.

جستجو
آرشیو تاریخی