صفحات
شماره دو - ۰۱ تیر ۱۴۰۱
برداشت اول - شماره دو - ۰۱ تیر ۱۴۰۱ - صفحه ۲۵۶

پرهیز از نگاه امنیتی به علم

محمدعلی زلفی‏گل /
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری

 

بایدها، نبایدها و پیامدهای دیپلماسی علمی کدام است؟ باید این پرسش را بررسی کرد و به آن پاسخ داد.
یک) در عرصۀ علمی و دیپلماسی باید استانداردها را بپذیریم و در استانداردسازی و استانداردپذیری فعال باشیم. در عرصۀ علمی نمی‏شود به رتبه‏بندی دانشگاه‏ها، گروه‏ها، دانشکده‏ها و پژوهشگاه‏ها بی‏تفاوت بود. باید به شاخص‏های رتبه‏بندی در مجامع جهانی توجه کرد.
دو) دیپلماسی علمی بدون مرجعیت علمی مقدور نیست. در دانشگاه‏ها باید برای مرجعیت‏سازی برنامه‏ریزی کنیم. برای استادانمان، دانشمندانمان، دانشجویانمان، پژوهشگرانمان و دانشکده‏هایمان وضعیتی (سخت‏افزاری و نرم‏افزاری و مغزافزاری) ایجاد کنیم که آن‏ها بتوانند به مرجع علمی تبدیل شوند تا در دیپلماسی علمی بتوانند نقشی کلیدی را ایفا کنند.
سه) نگاه سخاوتمندانۀ مالی هم جزو بایدهاست. در عرصۀ دیپلماسی علمی باید سخاوتمندانه عمل کرد. نباید فقط به فکر گیرندگی باشیم باید به فکر دهندگی هم باشیم. اینکه در دیپلماسی علمی فقط کشورهای پیشرفته مدنظرمان باشد و توجهی به کشورهای کم‏برخوردار نداشته باشیم، به همسایگانمان بی‏تفاوت باشیم، به افغانستان، عراق، سوریه، بحرین، یمن، تاجیکستان، ازبکستان و کشورهای دیگر بی‏تفاوت باشیم، نشان می‏دهد که ما هنر دیپلماسی علمی را درست نیاموخته‏ایم؛ پس در دیپلماسی علمی، هم باید دست دهنده داشت و هم دست گیرنده.
چهار) باید بوروکراسی اداری، قوانین و مقررات دست‏وپاگیر را کاهش و قوانین و مقررات ترغیبی و تشویقی را افزایش داد. وقتی رئیس دانشگاه بودم، متوجه شدم اعتبارات مالی‏مان محدود است. ما فقط چند نفر را می‏توانستیم به فرصت‏های مطالعاتی بفرستیم؛ به همین دلیل، برنامه‏ریزی کردیم و آیین‏نامه‏ای را با عنوان تعاملات علمیِ ملی و بین‏المللی به هیئت‏امنا بردیم.
در تابستان همان سال بیست‏و‏پنج نفر از اساتید توانستند به خارج از کشور بروند و چندین برابر هزینه‏کردمان مواد را آنالیز کردند و امکانات آوردند؛ بنابراین فقط پول کارگشا نیست، درایت هم لازم است.
پنج) باید به ظرفیت‏ها و مزیت‏های نسبی هر دانشگاه توجه کرد. ظرفیت دانشگاه فردوسی مشهد با دانشگاه شیراز متفاوت است.
 قابلیت دانشگاه شهید بهشتی با دانشگاه تهران متفاوت است. دانشگاه تبریز امکانات و ارتباطاتی دارد که با دانشگاه‏های دیگر متفاوت است. در کل کشور هشتادهزار عضو هیئت‏علمی و بیش از هشتصدهزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی داریم. این‏ها می‏توانند در دیپلماسی علمی مؤثر باشند. اگر ما وضعیتی را ایجاد کنیم که هر عضو هیئت‏علمی در ایران با یک عضو هیئت‏علمی خارجی ارتباطات علمی داشته باشد، ظرفیت بزرگی در اختیار وزارت امورخارجه قرار می‏گیرد و غربی‏ها دیگر نمی‏توانند به‏سادگی جمهوری اسلامی ایران را منزوی کنند یا به رفتارهای خلاف حقوق بشر متهم کنند.
نبایدها محدود کردن‏های زاید در عرصۀ علمی است. بحث دوتابعیتی‏ها از این موارد است‏. هم‏اکنون فردی را داریم که پدرش استاد دانشگاه بوده، فرزندش الان استاد دانشگاه خودمان است و در خارج از کشور هم درس خوانده است؛ روحانی معززی که محدودش کردند و ما می‏خواهیم مسئولیتی به او بدهیم و نمی‏شود، حالا بقیۀ داستان‏هایش بماند.در عرصۀ علمی باید محدودیت‏هایی را که در شأن جامعه علمی نیست کنار بگذاریم. چندین سال حق عضویت خود را در مجامع بین‏المللی پرداخت نکردیم. رؤسای محترم دانشگاه‏ها می‏گویند پایگاه‏های اطلاعات علمی‏مان  قطع شده است؛ یعنی حداقل‏ها را هم نداریم که به خزانۀ دانش بشری مرتبط باشیم. نباید اجازه بدهیم که حق عضویتمان حذف شود. نباید اجازه دهیم پایگاه اطلاعات علمی‏مان قطع شود که استادانمان نتوانند با جامعۀ علمی و گنجینۀ دانش بشری ارتباط داشته باشند. دانشجویان خارجی را نباید یک کیف پول دید. نباید در عرصۀ دیپلماسی علمی خساست به خرج داد. در حال حاضر وزارت علوم به چند دانشجوی دکترا می‏تواند سالانه فرصت مطالعاتی بدهد؟ درصورتی‏که دانش‏آموختگان دکترا یا دانشجویان دکترای ما را کشورهای خارجی خیلی راحت جذب می‏کنند و پول هم می‏دهند.نگاه امنیتی به عرصۀ دیپلماسی علمی در شأن دانشمندان و دانشجویان ما نیست. دانشمندان را نباید به مرزهای جغرافیایی محدود کرد. علمِ محدود، علمِ عنکبوت‏وار است. در عرصۀ علمی نباید نگاهمان جغرافیایی باشد. دانشمندان و علم را نباید در مرزهای جغرافیایی محصور کرد.
پیامدهای دیپلماسی علمی عبارت‏اند از:
  رشد علم، فناوری و نوآوری؛   زایش قدرت نرم نظام جمهوری اسلامی؛   شکل‏گیری منافع مشترک؛    توسعۀ امنیت پایدار؛     کاهش هزینه‏های پیشرفت.

 

جستجو
آرشیو تاریخی