پاسخ به نقدهای نشریافته از داود مهدویزادگان در شمارۀ یک «برداشت اول»
من متن آقای مهدویزادگان را خواندم. به نظرم ربط چندانی به نوشتۀ من ندارد و موضوع را در ساحت فلسفی و کلامی مطرح کرده است.
طبعاً اگر فردی به خداوند باور داشته باشد، تمام عالم هستی را تجلی وجود او و به نوعی قدسی میبیند. در این نگاه قدسیت منحصر به این چیز یا آن چیز و این حکومت یا آن حکومت نیست بلکه شامل تمام جنبههای خلق الهی میشود.
اما اینکه ما امور دنیوی از جمله قدرت و دولت را به دو دستۀ قدسی و غیرقدسی تقسیم کنیم، و آنچه از آنِ خودمان است قدسی و آنچه از آن دیگران است غیرقدسی بنامیم، همان مشکلاتی را دارد که در نقد سخن آقای رئیسی مطرح کردهام.
دولت میتواند عادل یا ظالم، کارآمد یا ناکارآمد، متکی به رأی اکثریت یا اقلیت، پاک یا فاسد و دوگانههایی از این قبیل یا میانۀ آنها باشد اما قدسی و غیر قدسی کردن دولت و قدرت، حرفی خطرناک و معمولاً به منظور جواز دینی قلع و قمع منتقدان و مخالفان آن مطرح شده و در ادبیات قرآنی و سیرۀ پیامبر(ص) و امام علی(ع) دیده نمیشود.
به نظرم آن نقد که عمدتاً به حاشیه رفته، بیش از این پاسخ نمیطلبد.
در پناه خدا تندرست باشید.