صفحات
شماره دو - ۰۱ تیر ۱۴۰۱
برداشت اول - شماره دو - ۰۱ تیر ۱۴۰۱ - صفحه ۹۴

حقوق شهروندی و گفتمان دولت

شهر حق

چرا کارآمدی گفتمانی دولت در گرو پیگیری حقوق شهروندی است؟

عماد افروغ/
جامعه شناس  و نویسندۀ کتاب حقوق شهروندی و عدالت

با توجه به تلازم انضمامی و عینی «جمهوریت و عدالت» و مسبوق بودن هر دو به مفهوم «حق»، فهم دقیق این تلازم و در واقع رابطۀ دیالکتیک بین این دو، به‏ویژه در فضای ملی یک کشور و در چارچوب مفهوم «دولت -ملت» در گرو توجه به حقوق شهروندی در ابعاد فردی و اجتماعی است. اگر عدالت را در وجه جامع آن، اعم از عدالت فردی و جمعی و در ساحت‏های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن لحاظ کنیم، خواه‏ناخواه توجه به حقوق وضعی مدنی و سیاسی و مشارکت‏های مدنی، همان گونه که در جدول حقوق شهروندی قابل‏مشاهده است، تفسیری جز عدالت سیاسی نخواهد داشت.
تحقق عدالت اجتماعی- اقتصادی نیز بدون توجه به عدالت سیاسی یا جمهوریت و استقرار نظام سیاسی، ذیل فلسفه سیاسی متناظر و در این‏جا مردم‏سالاری دینی، امکان‏پذیر نخواهد بود. از سوی دیگر استقرار عدالت بر تقویت انگیزه و حضور آگاهانه و قصدمندانه فردی و اجتماعی در عرصه‏های مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و در ساحت‏های تصمیم‏گیری، نظارت و مشارکت تأثیری سازنده و بی‏تردید دارد که به‏نوبۀ خود تأثیر متقابلی بر عدالت‏خواهی و امکان تحقق عدالت خواهد داشت.
قطع‏نظر از تلاشی که در جهت برخورد عام‏گرایانه با حقوق شهروندی از سوی فیلسوفان اجتماعی صورت گرفته است، باید توجه داشت که به دلیل هنجاری بودن این حقوق تا حدی اختلاف در این حقوق و در ترتب و اولویت‏بندی آن‏ها به دلیل نظام‏های ارزشی متفاوت، طبیعی است.
به‏علاوه، توجه به ساختار فرهنگی، تاریخی و اجتماعی جوامع مختلف، دریچه‏های جدیدی به روی تحقق این حقوق و در برخی موارد رفع موانع جهت تحقق آن‏ها می‏گشاید. بی‏توجهی به قابلیت‏ها و موانع ساختاری جامعه در جهت بسط و تحقق حقوق شهروندی، امکان‏پذیری آن‏ها را مخدوش نموده و وجهی صرفاً انتزاعی به آن‏ها می‏بخشد؛ بنابراین در تعیین و اولویت‏بندی حقوق شهروندی که جزء وظایف هر دولت ملی است باید به نکات زیر توجه داشت:
١. دستیابی به تعریفی دقیق از حق؛
٢. تعیین جایگاه فرد و جامعه در نظام برنامه‏ریزی با توجه به فلسفه اجتماعی مختار (اصالت فرد، اصالت جمع یا امر بینابین)؛
٣. دسته‏بندی حقوق متناسب و متناظر فردی و اجتماعی و اولویت‏بندی آن‏ها با توجه به نظام ارزشی - هنجاری، ساختار تاریخی - اجتماعی و قابلیت‏ها و امکانات بالقوه و بالفعل؛
۴. توجه به عوامل مختلف تهدیدکننده این حقوق؛
۵. ارائه سیاست‏های دقیق و کاربردی به منظور مقابله با تهدیدات فوق و بسط و گسترش حقوق شهروندی.
جدول حقوق شهروندی که در ادامه می‏آید با عنایت به فلسفه اجتماعی مبتنی بر دولت نامحدود بالقوه (نگاه بینابینی در فلسفه اجتماعی)، قانون اساسی، منابع دینی از جمله نهج‏البلاغه، استفاده از تجارب بشری و دیدگاه فیلسوفان حقوق و شناخت شرایط ساختاری و تاریخی و اجتماعی ایران تنظیم و با ارائه یک دسته‏بندی از حقوق فردی و اجتماعی در دو بعد گروهی و جامعه‏ای، عوامل تهدیدزا و سیاست‏های مناسب برای مقابله با این تهدیدات پیشنهاد شده است.
همان گونه که ملاحظه می‏شود در یک تقسیم‏بندی کلان حقوق به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم شده است. در سطح حقوق فردی نیز به دو دسته الف) حقوق طبیعی شامل حق حیات، حق خانواده و تبعات و لوازم آن، حق مسکن (حق اقامت به معنای رابطه حقوقی و مادی فرد با یک محل و مكان معين)، حق اشتغال و حق مالکیت و ب) حقوق وضعی شامل حقوق مدنی، آزادی‏های سیاسی، عدالت فردی، تأمین اجتماعی، آموزش، تابعیت و حق دادخواهی و حقوق سیاسی (حق رأی‏آوری و حق رأی‏دهی) اشاره شده است. تلاش شده است تا به‏تفصیل علاوه بر توجه به عوامل تهدیدزا، سیاست‏های مواجهه با این عوامل پیشنهاد گردد که می‏تواند در برنامه‏های مختلف توسعه ازجمله برنامه هفتم مطمح نظر قرار گیرد.
در سطح حقوق اجتماعی نیز به دو دسته حقوق گروهی (اعم از اجتماعات طبیعی ناظر به گروه‏بندی‏های جنسیتی، قومی، مذهبی و گروه‏بندی های مدنی ناظر به گروه‏بندی‏های انجمنی و داوطلبانه) و حقوق جامعه اشاره شده است. در بخش حقوق گروهی عمدتا به مشارکت‏های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی و در بخش حقوق جامعه به حقوق بقا، استقلال، وحدت و یکپارچگی، تمامیت ارضی، عدالت اجتماعی، حقوق فرهنگی (هویت ملی، رشد و تکامل دینی و اخلاقی)، توسعه پایدار و ثبات سیاسی اشاره شده است. در این بخش نیز علاوه بر اشاره به عوامل تهدیدزا، سیاست‏های پیشنهادی نیز مورد توجه بوده است.
همان گونه که استنباط می‏شود چارچوب نظری جامعه‏شناختی این طرح بر پایه توجه به دو فرایند اساسی تفکیک و انسجام بوده است. در فرایند تفکیک با توجه به اجزاء این فرایند یعنی گروه‏بندی‏های افقی و اجتماعات طبیعی، خرده‏فرهنگ‏ها و گروه‏بندی‏های مدنی و عمودی، حقوق آن‏ها ملحوظ شده است. در فرایند انسجام نیز با توجه به عناصر و مؤلفه‏های اساسی آن یعنی هماهنگی ساختاری، ثبات سیاسی و وحدت نمادین تلاش شده است تا در قالب حقوق جامعه، اتصال و پیوند و پیوستگی این گروه‏ها مورد توجه قرار گیرد.
علاوه بر توجه به بعد اجتماعی حق (در دو بعد گروهی و جامعه‏ای) با توجه به فلسفه اجتماعی حاکم بر این طرح که فرد نیز واجد اصالت است، به حقوق فردی نیز در دو سطح طبیعی و مدنی عنایتی ویژه شده است. ملاحظه می‏شود که به عوامل تهدیدزا با توجه به ویژگی‏های ساختاری ایرانی نیز توجه شده است و سیاست‏های پیشنهادی نیز در چارچوب توجه به نظام ارزشی مطلوب، قانون اساسی و موانع، قابلیت‏ها و شرایط ساختاری ایران تدوین و تنظیم شده است.

جستجو
آرشیو تاریخی