الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین و صحبه المنتجبین
«لَقَدْ أرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ همانا ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان فروفرستادیم تا مردم به قسط و عدل برخیزند» (حدید، ۲۵).
پروردگارا، درود و تحیات ما را به روان پاک پیامبران بزرگ، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد، (صلوات الله علیهم) بفرست که پیامِ «عقلانیت، عدالت، معنویت و اخلاق» را به جهانیان رساندند و بنیانهای جهل و ظلم را فروریختند تا انسانها جهانی بهتر برای خود بسازند.
جناب آقای رئیس
خانمها و آقایان
معیار اساسی برای ساخت جهانی بهتر، عدالت است. همۀ آرمانهای بشری نهایتاً با عدالت سنجیده میشوند. «عقلانیتِ مبتنی بر وحی» قائل به چهارچوبی وسیع برای عدالت است؛ عدالت یعنی نفی ظلم. ما پرچمدار عدالتی هستیم که همۀ سطوح ظلم، اعم از «ظلم به خود، خدا، جامعه و جهان هستی» را نفی میکند. میل به برقراری عدالت، ودیعهای الهی در وجود همگان است و انباشت بیعدالتی، موجب حرکت ملتها در قالب انقلابهای مردمی میشود.
اگرچه بسیاری از حرکتها به بلوغ انقلاب نرسیدند و بسیاری از انقلابها از مسیر اصیل خود منحرف شدند، اما موفقیت برخی از ملتها مانند ملت ایران در تداوم ماهیت انقلاب خود، امید به برقراری عدالت را همچنان در دلهای مردم جهان، زنده و پابرجا نگه داشته است.
انقلاب اسلامی ایران تبلور حرکت ملت ایران بهسمت عدالت بود که با وجود فتنههای مختلف توانسته است از کرامت و اصالت آرمانهای خود صیانت نماید. ملت ایران در گام نخست، بنای یک نظم مدنیسیاسی پیشرفته براساس «عقلانیتِ منبعث از وحی» را به نام «جمهوری اسلامی» بنا نهاد و در گام دوم، بهدنبال شکلدهی به «نظم و نظام عادلانۀ بینالمللی» است. عناصر کلیدی در این مسیر «خداخواهی، آگاهیبخشی، نوعدوستی و چندجانبهگرایی» است.
خانم ها و آقایان
من مفتخرم که نمایندۀ ملتی هستم که میراثدار تمدنی بزرگ است. ملتی که همیشه آزاد بوده و قرنها تلاش سلطهگران برای اسارتِ سرنوشت خود را ناکام گذاشته است. ملتی که همواره ظلم را مایۀ تباهی دانسته و در طول تاریخِ خود با اسارت دیگر ملتها نیز مبارزه کرده است؛ از «اسارت بابِلی» تا «اسارت فلسطینی».
ما قائل به سرنوشتِ مشترک برای بشریت هستیم و از جهانی شدن عدالت حمایت میکنیم. ما آنچه را برای خود میپسندیم برای دیگران آرزو میکنیم و آنچه را برای خود نمیپسندیم، به دیگران تحمیل نمیکنیم. ملت ایران بر این باور است که عدالت، وحدتآفرین است و ظلم، جنگافروز.
اینکه کشوری در داخل خود مدعی عدالت باشد، اما در خارج، انواع تروریستها را تربیت کند و به جان ملتها بیندازد یا با تحمیل فشارهای مختلف، ملتها را به تسلیم وادار کند، باید هم از بشریت شرم کند، هم از آزادی و هم از عدالت.
انسانیت منحصر به بخشی از انسانها نیست و حقوق بشر جز با تأمین حقوق همۀ بشر متصور نیست. جمهوری اسلامی ایران با الهام از باورهای دینی و بر مبنای روح و نص قانون اساسی خود، یکی از کارآمدترین سازوکارها را در صیانت از حقوق بشر در اختیار داشته و با مؤثرترین ابزارها، استیفای حقوق نقضشدۀ هر فرد را رسالت انسانی، مسئولیت حاکمیتی، وظیفۀ الهی و یک مأموریت تفویضشده از سوی مردم میداند. جمهوری اسلامی، استانداردهای دوگانۀ برخی از دولتها در زمینۀ حقوق بشر را مهمترین عامل نهادینه شدنِ نقضِ حقوق انسان دانسته که پیامد آن، موضعگیریهای متنوع و متعدد در قبال یک رخدادِ در حال بررسی در جمهوری اسلامی ایران و سکوت مرگبار دربارۀ قتل دهها زن بیپناه در مدت کوتاهی در یکی از کشورهای غربی است. تا زمانی که این دوگانگی پابرجا باشد، حقوق بشر از گزند نقضهای مکرر در امان نخواهد بود.
بالاتر از حقوق بشر حقوق ملتهاست که بهراحتی توسط قدرتهای ظالم پایمال میشود. حقِ جوامعِ بومیِ کانادا که فرزندانشان بهجای کلاسهای مدرسه در گورهای دستهجمعیِ حیاط مدرسه دفن شدند، حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین، حق توسعۀ ملتهای تحت تحریم، حق حیات ملتهای تحت اشغال یا قربانی تروریسم، حق زندگی آوارگان بیپناهی که کودکان را در قفسهایی جداگانه از مادران و پدران خود محبوس میکنند، همگی نشان میدهند که جایگاه مدعی و متهم در مسئلۀ حقوق بشر نباید جابهجا شود و اینکه ناقضان واقعی حقوق بشر، شایستگی اخلاقی لازم را برای اظهارنظر درباره حقوق بشر ندارند. نقش بینظیر ایران در نابودی داعش، که فقط یک مورد از جنایاتش این بود که زنان کُرد و ایزدی و مسیحی را به بردگی میگرفت، کفایت میکند که نشان دهد ما در جایگاه مدعی و مدافع حقوق بشر هستیم و حامیان داعش در جایگاه متهم قرار دارند.
حضار محترم
اینک در شرایطی گرد هم آمدهایم که با یک واقعیت مهم، یعنی «چرخش و تغییر جهان» و ورود به «دوران و نظمی جدید» مواجه هستیم. جهانِ کهنه، جهانِ «یکجانبهگرایی»، «سلطهطلبی»، «غلبه سرمایه بر اخلاق و عدالت و فضیلت»، «توسعهدهندۀ فقر و تبعیض و نابرابری»، «بهکارگیری خشونت، تحریم و نقض حقوق ملتها» و «استفاده از سازمانها و نهادهای بینالمللی بهعنوان ابزار فشار بر کشورهای مستقل» بوده و در یک کلام، جهانی از هر نظر ناعادلانه است. این نظم ناعادلانه، مشروعیتش را در افکار عمومی دنیا از دست داده و ارادههای جدی برای تغییر آن شکل گرفته است. زوال این نظم کهنه تردیدناپذیر است. منطقۀ ما، یعنی غرب آسیا از افغانستان تا عراق، لبنان، فلسطین و ایرانِ سربلند، موزۀ بزرگ زوال این نظم کهنه است.
علاوه بر آن، تهدید فزایندۀ تروریسم و افراطگرایی، انحطاط فرهنگی و زوال اخلاق سیاسی، تضعیف بیسابقۀ چندجانبهگرایی و رشد بیمارگونۀ اقداماتِ نامشروعِ یکجانبه، چالشهای بزرگی بر سرِ راه پیشرفتِ همهجانبه و تعالی بشر پدید آوردهاند.
ما بر این باوریم که برای مقابله با تهدیدهای دیرین و معضلات نوین جهانی، گزینهای جز همبستگی و همکاری در چارچوب چندجانبهگراییِ مبتنی بر عدالت، و براساس اصول و ارزشهای متعالیِ انسانیِ منبعث از آموزههای انبیای الهی وجود ندارد.
حضار محترم
همۀ ملتهای آزاده دل در گرو این ارزشهای والا دارند، اما همین سلسلهباورها، دلیل همۀ دشمنیِ ظالمان جهان با ماست. آنچه ما میخواهیم «حقوق ملت ایران» است و رابطۀ مبتنی بر ظلم را برنمیتابیم. ما پای حقوق ملت خود ایستادهایم. ما بر این باوریم که هرگونه رابطۀ ستمگری به ضرر صلح و امنیت جهانی است و مهمترین تهدید برای جامعه جهانی، «عادیانگاری ظلم» است. دست یافتن به امنیت جهانی از هر طریقی غیر از عدالت، پایدار نخواهد ماند و این همان چیزی است که ما از سازمان ملل انتظار داریم انجام دهد.
آری، اجرای عدالت سخت است و شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از مدعیان صلح از عدالت گریزانند. سؤال ما از دولتهای مدعی آن است که اگر ارادهای برای اجرای عدالت ندارید، آیا تمایلی برای مقابله با ظلم هم ندارید؟
منطق ما ریشه در همان فرهنگ قرآنی دارد که فرمود «نه ظلم کنید و نه زیر بار ظلم بروید». سرنوشت بسیاری از ملتها با همین عبارت رقم میخورد. کسانی که از «قدرتِ منطق» بیبهرهاند به «منطق زور» متوسل میشوند. منطقی که بر پایۀ عدالت باشد، قدرتساز است و بر دلها حکومت میکند. کشوری که منطق ندارد، متوسل به کودتا، اشغالگری، مداخلۀ نظامی، لشکرکشی، برخورد گزینشی با تروریسم و چهبسیار ظلمها و بیعدالتیهای دیگر میشود. آیا توسل به سلاح اتمی، جهان را بهسوی عدالت سوق داد یا زمینۀ سلطهگری شد؟ کشته شدن صدهاهزار کودک عراقی، یمنی، سوری و افغان در خدمت کدام آرمان بشری بوده است؟ آیا اینها جلوههای ظلم و بیعدالتی در جهان نیستند؟
راستی ایران چه چیزی غیر از مطالبۀ حقوق قانونی و عادلانۀ خود خواسته است که زورمداران عالم برآشفته شدهاند؟
همکاران محترم
امروز هژمونیطلبی و روحیۀ جنگ سرد دنیا را آزار میدهد و دوران جدیدی از ناآرامی، جهانِ ما را تهدید میکند. خواستِ ملتهای جهان برای تحقق عدالت، شدیدتر و ارادۀ آنها برای پیشرفت، استقلال و برخورداری از امنیت، جدیتر شده است. بارور شدن دکترین مقاومت، جلوۀ بارز عزم ملتها برای تحقق عدالت است.
اما در مقابل، یکجانبهگرایی بهدنبال عقب نگه داشتن کشورها از مسیر توسعه مستقل خود است. آمریکا نمیتواند بپذیرد که کشورها روی پای خود بایستند و خاماندیشانه، نظامیگری را مایۀ امنیت تصور میکند.
دوستان آمریکا نیز وضع بهتری ندارند؛ آنچه امروز در اروپا رخ میدهد، آینهای است از آنچه در دهههای گذشته در آسیای غربی اتفاق افتاده است. ماهیت لشکرکشی به غرب آسیا و گسترش ناتو به شرق اروپا تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ چراکه در هر دو، سرنوشت کشورها توسط آمریکایی تعریف میشود که منافع خود را با هزینۀ دیگران دنبال میکند.
آقای رئیس، حضار محترم
انقلاب اسلامی آغازِ حرکتِ ملت ایران برای رسیدن به جایگاه شایستۀ خود بود و در این دوران، بحرانهای مختلفی را همچون کودتا، تروریسم داخلی، تجزیهطلبی، جنگ، آشوب و تحریم را پشتسر گذاشت که هیچیک از آنها بهتنهایی برای بسیاری از کشورها قابلتحمل نبود.
از زمانی که رئیسجمهور وقت ایران، محمدعلی رجایی، پای خود را، که آثار شکنجۀ رژیم تحت حمایت آمریکا در آن نمایان بود، روی این تریبون گذاشت، بیش از چهل سال میگذرد. او مدتی پس از آن سخنرانی، بهدست گروهک تروریستی موردحمایت آمریکا به شهادت رسید.
چهار دهه پیش، ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) با بیرون کردن بیگانگان از مملکت خود، بر سرنوشت خویش مسلط شد و اکنون ملتهای منطقه با الگوبرداری از آن تجربه، بهدنبال به دست گرفتن سرنوشت خود هستند.
ملت ایران که خود قربانی تروریسم بوده است، امروز به تکیهگاه امنیت در منطقه و پیشتاز راستین مبارزه با تروریسم در جهان تبدیل شده است.
ملت ایران برای رسیدن به اهداف متعالی عادلانه خود هزینه داده است؛ چه آن زمان که صدام قرارداد الجزایر را پاره کرد و جنگِ تمامعیارِ نظامی را علیه ما آغاز کرد، و چه زمانی که رئیسجمهور سابق آمریکا توافق هستهای را زیر پا گذاشت و جنگِ تمامعیارِ اقتصادی راه انداخت و از جلوۀ جدیدی از جنایت علیه بشریت پردهبرداری کرد.
مدتی پیش رئیسجمهور سابق آمریکا اعلام کرد که داعش را آمریکا ایجاد کرده است. برای ما فرقی نمیکند که داعش، ساختۀ دستِ کدامیک از دولتهای آمریکا باشد. مسئله این است که دولتی از آنطرف کرۀ زمین، تصمیم گرفت که جغرافیای منطقۀ ما را به قیمت ریختن خون صدها هزار زن و کودک، دوباره خطکشی کند، اما جمهوری اسلامی، این پروژه را متوقف کرد و سپس به عقب راند. فرماندهی و قهرمان این جنگ علیه تروریسم و نابودکنندۀ داعش کسی نبود جز سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی؛ کسی که در راه آزادی ملتهای منطقه به شهادت رسید و رئیسجمهور سابق آمریکا سند این جنایت را به اسم خود زد.
رسیدگی عادلانۀ قضایی به جنایتی که رئیسجمهور سابق آمریکا به آن اعتراف کرده، خدمت به انسانیت است تا از این ظلم که به ملتهای منطقه شده است بهنحوی دلهای جراحتدیده از این ظلم تشفی پیدا کند. رسیدگی عادلانه به جنایتی که رئیسجمهور سابق آمریکا به آن اعتراف کرده، خدمت به انسانیت است تا از این پس ظلم زبون گردد و عدالت، سربلند باشد. ما اجرای عدالت و محاکمۀ آمر و مباشر شهادت سپهبد قاسم سلیمانی را از طریق یک دادگاه عادلانه تا حصول نتیجه قطعی دنبال خواهیم کرد.
خانم ها و آقایان
داستان ملت ایران، داستان ملتی است که آموخته است روی پای خود بایستد و به دیگری تکیه نکند؛ این تجربه را زمانی آموخت که در هر دو جنگ جهانی، اعلام بیطرفی کرد، اما در هر دو بار اشغال نظامی شد؛ یا آنجایی که در پی ملی کردن صنعت نفت برای نجات از دست استعمار انگلیس، به آمریکا متوسل شد، ولی همانها علیه دولت وقت ایران کودتا کردند؛ و آنجایی که در یک توافق چندجانبۀ بینالمللی که مورد تأیید شورای امنیت سازمان ملل قرار گرفته بود، وعدۀ رفع تحریم گرفت، ولی خود را در برابر بیرحمانهترین نظام تحریمها یافت.
حضار محترم، آقایان و خانمها
ملت ایران با داشتن همین نگرش و آن تجارب، سیاست ایستادگی و پیشرفت را دنبال کرده است. دقیقاً بهخاطر نظم سیاسی و مدنی پیشرفته و مستحکم و عقلانی، ایران اسلامی علیرغم تحریم و تهدید، امروز یک کشور قوی، با دستاوردهای عظیم علمی و فنی و استقلال بینظیر در سطح منطقه و جهان است. ما معتقدیم که امروز جهان به «ایران قوی» نیازمند است.
امروز ما در عین صادرات نفت و گاز، شبکۀ گستردۀ توزیع برق و گاز را در سراسر کشور ایجاد کردهایم. در دانش و علوم پیشرفته از جمله سلولهای بنیادین، صنایع فضایی، بایو و نانوتکنولوژی و علوم هستهای پیشتاز هستیم. رشد ایران در شاخصهای توسعۀ انسانی چشمگیر است. زیرساختهای رفاه اجتماعی ازجمله پوشش بیمه بهطور گسترده برای جمعیت ۸۵میلیونی ایران ایجاد شده است و مردمسالاری بهصورت فراگیر در ساختار حکومتی جمهوری اسلامی نهادینه و به رویۀ اساسی نظام تبدیل شده است؛ درحالیکه ما در دوران جنگ، حتی برای خرید سیم خاردار نیز تحریم بودیم، اکنون با دستیابی به دانش فنیِ پیشرفتهترین تجهیزات نظامی، به «نقطۀ بازدارندگی» رسیدهایم؛ این در حالی است که در همۀ این دوران، شاهد دشمنی فزایندۀ آمریکا در مقابله با پیشرفت ملت ایران بودیم.
مردم جهان، حضار محترم، آقای رئیس
این دشمنانِ ما نبودند که کوتاه آمدند، بلکه این ملت ما بود که هر دشمنی را از میدان بیرون کرد. ملت ایران با حضور مؤثر و مشارکت فراگیر در نظم سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی، توانست ضمن پایبندی به ارزشها و الهامبخشی به ملتها، مرحله اول انقلاب اسلامی را با قدرت و موفقیت طی کند، و اینک در گام دوم، «سیاست همسایگی» و «تعمیق چندجانبهگرایی اقتصادی» را در اولویت دستور کار سیاست خارجی خود قرار داده است.
جمهوری اسلامی ایران خواستار تعامل حداکثری با همۀ کشورهای جهان بهخصوص کشورهای همسایه و دوست خود است. جنگ راهحل بحرانها نیست، بلکه مسیر حل بحران، گفتوگو و تفاهم است. جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری قدرتمند در منطقه، دارای اراده و توانایی برای کمک به حل بحرانهاست. در یک سال گذشته پیوندهای اقتصادیِ ایران تقویت شده و تجارت منطقهایِ آن بهصورت چشمگیری رشد کرده است و با گسترش زیرساختهای همکاریِ اقتصادیِ پایدار، فصل نوینی از دوستی و اعتماد متقابل پدید آمده است. این سیاست همسایگی، سیاستی امنیتساز و ثباتآفرین است. ما در دورانِ سختیِ همسایگان، اثبات کردهایم که یار همسایگان خود هستیم.
در همۀ گفتوگوهای پرشماری که با رؤسا و سران منطقه داشتهام، یکی از مهمترین نکات مشترک این بوده که امنیت منطقه باید بهصورت «درونزا و بدون مداخلۀ خارجی» تأمین شود و راه آن، همکاری است نه بلوکبندی. دوران پیشِ رو، دورانِ «همکاریهای پایدار، رفاه، ثبات و برادری» است، اگر سرنوشت منطقه به دست خود کشورهای منطقه رقم بخورد. اشغالگران و غاصبان، رفتنی هستند و همسایگان برای یکدیگر باقی میمانند.
روزگاری جنگی بین دو ملت ایران و عراق پدید آورده بودند، ولی امروز بزرگترین نماد برادری و رویداد فرهنگی جهان، یعنی راهپیمایی اربعین، با مجاهدت بینظیر مردم عراق و ایران و دیگر ملتهای جهان برگزار میشود تا از یاد و راه حسینبنعلی(ع)، فرزند محمد رسول خدا(ص) تجلیل کنند که جان خود و خانوادهاش را برای رهایی مردم از جهالت و رهایی آنها از ظلم فدا کرد.
حضار محترم
تمایل دارم توجه شما را به یکی از جلوههای غمانگیز بیعدالتی که سرمنشأ همۀ بحرانهای منطقه است، جلب کنم. تاریخ معاصر ملتی مظلومتر از فلسطین و ظالمتر از رژیم اشغالگر قدس به خود ندیده است. رژیم صهیونیستی که بیش از هفتاد سال آپارتاید، تجاوزگری و کشتار زنان و کودکان منطقه را در کارنامۀ سیاه خود دارد، بزرگترین زندان روی زمین را در غزه برپا کرده است و استمرار شهرکسازی و تصاویر شیون و گریه مظلومان فلسطینی در اثر غصب اراضی، منازل و مزارع آنان و کشتار فرزندانشان به همه نشان میدهد هفت دهه ظلم و اشغالگریِ اسرائیل پایان ندارد.
دولتهای مدعی آزادی و دموکراسی باید پاسخ بدهند که چرا از فرمول روشن و عادلانۀ جمهوری اسلامی برای حل مسئلۀ فلسطین فرار میکنند؟ در فلسطین مظلوم، ما به سیاست فلسطینِ واحد معتقدیم. همۀ سرزمین فلسطین «از بحر تا نهر» متعلق به ساکنان اصلی این سرزمینِ تاریخی و مقدس است. راهحل مسئلۀ فلسطین فقط مراجعه به آرای همۀ فلسطینیها اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی در قالب برگزاری یک همهپرسی فراگیر است.
رژیم اشغالگر قدس که همچنان سرزمینهای دیگر کشورهای منطقه را در اشغال دارد، نمیتواند شریک صلح و امنیت باشد.
حضار ارجمند
اجازه دهید توجه شما را به یکی دیگر از جلوههای بیعدالتی، یعنی برخورد دوگانۀ غرب با فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران جلب کنم؛ درحالیکه رکن اساسیِ امنیتِ جهانی «خلعِ سلاحِ جهانی» است، اما برخی قدرتها تلاش دارند با مسئلهسازی از فعالیتهای صلحآمیز ایران مسئلۀ اصلی، یعنی خلع سلاح جهانی، به فراموشی سپرده شود.
من بهعنوان نمایندۀ ملت بزرگ ایران صریحاً اعلام میکنم که جمهوری اسلامی ایران بهدنبال ساخت سلاح اتمی نیست و این سلاح جایی در دکترین دفاعی ما ندارد. این حکم حکومتی در فتوای رهبر معظم انقلاب اسلامی، حفظه الله، اعلام شده است و برای دولت و ملت ایران، فتوای شرعی رهبر معظم انقلاب اسلامی از هر نظارت بینالمللی نافذتر است.
این در حالی است که دولتهای مدعی، خودشان هم تولید سلاحهای هستهای را ادامه داده و هم به کار بردهاند و هم این تسلیحات را به رژیم صهیونیستی هدیه دادهاند. کشورهایی که باید خلع سلاح شوند، جایزه میگیرند و کشورهایی که به تعهدات خود پایبند بودهاند، حتی از حقوق مندرج در ان.پی.تی نیز محروم میشوند؛ درحالیکه برنامۀ صلحآمیز هستهای ایران تنها دو درصدِ برنامههای هستهای جهان را شامل میشود، ۳۵ درصد بازرسیها از تأسیسات ماست.
اکنون از حضار محترم میخواهم بهدقت به چند نکته توجه کنند:
۱. جمهوری اسلامی با حسن نیت و با قصدی متین، توافقنامهای را در سال ۲۰۱۵ پذیرفت و در همان وهلۀ اول تمام تعهدات خود را انجام داد، اما نتیجۀ آن عهدشکنی آمریکا و اِعمال تحریمهایی بود که به اذعان خودشان بیسابقهترین تحریمهای تاریخ بود. تحریم، مجازات عدالتخواهی و استقلال ملت ایران است. تحریم، سلاح کشتار جمعی است و همراهی یا سکوت در مقابل آن نیز کمک و رضایت دادن به ظلم است.
۲. این آمریکا بود که از توافق خارج شد نه ایران. آژانس بینالمللی انرژی اتمی پانزده بار در گزارشهای خود اعلام کرد که ایران به مفاد توافق کاملاً پایبند بوده است.
۳. ایران درعینحال که هزینۀ التزام به تعهدات خود را پرداخته، اما به علت نقض عهد طرف آمریکایی و ناپایبندی طرف اروپایی، از منافع این توافق برخوردار نشده است.
ما براساس ظرفیتهای دیدهشده در توافق، اقداماتی قانونی انجام دادیم تا طرفِ ناقض به تعهدات خود برگردد. ایران با پایبندی به تعهدات خود، محور اصلی بقای برجام بوده و اگر ابتکارها و انعطافهای جمهوری اسلامی ایران نبود، مذاکرات در همان روزهای نخست متوقف میشد.
منطق مذاکراتی ایران بر مبنای تحلیل عادلانه از تحولات فقط یک جمله است: «پایبندی به تعهدات». موضوع تضمینهای اطمینانبخش صرفاً آمادگی برای یک اتفاق احتمالی نیست. ما از یک تجربه صحبت میکنیم. ما تجربۀ خروج آمریکا از برجام و بیش از یک سال و نیم تعلل دولت کنونیِ آمریکا در بازگشت به تعهداتِ خود را پیش چشم داریم. همین امروز که دولت آمریکا از قصد خود برای بازگشت به تعهدات خود سخن میگوید، صدای دیگری از داخل آن کشور به گوش میرسد که تعهدپذیر بودن آمریکا را زیر سؤال میبرد. آیا با آن تجربه و این چشمانداز، میتوانیم در موضوع مهمِ تضمینِ پایداریِ توافق با مسامحه عمل کنیم؟ البته جمهوری اسلامی با امکانات وسیع و ارتباطات گسترده با جهان، آثار تحریمها را یکی پس از دیگری خنثی و فرصتهای جدیدی را خلق کرده است. به اذعان رسمی دولت آمریکا، سیاست فشار حداکثری علیه ایران شکست مفتضحانه خورده است.
ما مسیر خود را فارغ از هرگونه توافق پیدا کرده و با قدرت ادامه میدهیم. ضمن اینکه ما در مذاکرات جدی که داشتهایم، نشان دادهایم که اگر منافع ملت ایران تضمین شود، ارادهای قوی برای حل عادلانۀ این موضوع داریم. معتقدیم گره توافق هستهای از همان جایی باید باز شود که گره خورده است.
دوستان و همکاران
آخرین فراز از سخنان من درباره ضرورتِ عدالتِ جهانی است. همۀ ما و تکتک انسانهای جهان باید در ساخت جهان جدید مشارکت و حضور فعالانه و متعهدانه داشته باشیم. جهان جدید اگر بخواهد جهانی اخلاقی، مشروع و از نظر مردم جهان، مقبول و از نظر توانایی در حلوفصل مشکلات جهانی موفق و پیروزمند باشد، راهی ندارد جز اینکه بر محور «عدالت جهانی» شکل بگیرد. این مهم نیازمند توجه به اصولی مانند «احساس مسئولیت مشترک جهانی در مقابل ظلم و بیعدالتی»، «احترام به خواست و ارادۀ ملتها و عدم مداخله در مسیر مستقل رشد آنها»، «نفی استانداردهای دوگانه»، «مخالفت با جنگ و خشونت»، «استقلال و عادلانه عمل کردن نهادهای بینالمللی» و مهمتر از همه «نقشآفرینی انسانهای صالح و عادل در شکلدهی به این نظم جدید» است.
نگاه ما به آینده بسیار امیدوارانه است. مؤمنانه باور داریم که بر مبنای مشیت و ارادۀ الهی، همان طور که پیامبران الهی بشارت دادهاند، عدالت، جهانی خواهد شد و حکومت بندگان صالحِ پروردگار در زمین حکمفرما و بشریت با ظهور آخرین منجی رستگار میشود.
از توجه شما سپاسگزارم.
والسلام علیکم و رحمةالله.