مدیر اندیشکدۀ احیای سیاست
حلیل سند NSS 2022 و نکات آن
اکنون که روند شکلگیری گفتمان مهار چین و عناصر آن در اسناد امنیت ملی پیشین و همچنین برخی اسناد اندیشکدهای بهاجمال بررسی شد، میتوان با دقت بیشتر و پیشزمینۀ دقیقتری دربارۀ جایگاه تاریخی سند مهم 2022 NSS اظهارنظر کرد و به نقد و بررسی اجزای آن پرداخت. سند 2022 NSS دارای اجزای زیر است:
1. مقدمۀ رئیسجمهور
این مقدمه حاوی جملات و نکات بسیار مهمی است که در بدنۀ اصلی سند نیز مجدداً بر آنها تأکید شده است.
2. رقابت برای آینده
این بخش از سند پایههای گفتمانی یک بلوکبندی بر مبنای دمکراسی-اتوکراسی را پیریزی کرده و در آن به نحوۀ یارگیری ایالات متحده برای حفظ نظم بینالمللی موجود پرداخته است. این بخش بهخوبی نشان میدهد که سند استراتژی امنیت ملی آمریکا ۲۰۲۲ کاملاً به احتمال قویِ «تغییر نظم جهانی» و لزوم مقابله با آن اذعان دارد. این سطح از صراحت در مقایسه با اسناد پیشین بیسابقه است.
3. سرمایهگذاری بر توان آمریکا
این بخش از سند بهشکلی مستقل و پررنگ بر مسئلۀ تقویت توان داخلی (اقتصادی، نظامی، اجتماعی و توان ائتلافسازی و رهبری) تأکید کرده است. این مسئله تا قبل از سند 2017 NSS تا این حد موردتوجه نبود، اگرچه در فرازهایی (مثلاً ذیل سند 2010 NSS ) بهشکل محدود یا پراکنده به آن پرداخته میشد.
4. اولویتهای جهانی
در این بخش از 2022 NSS بهصراحت به مسئلۀ چین بهعنوان عامل برهمزنندۀ نظم آمریکایی بهعنوان اولویت نگرانیهای ایالات متحده اشاره شده و در کنار آن به مسئلۀ روسیه، بیماریهای جهانگیر، تورم جهانی، بحران غذا و انرژی و چند مورد دیگر پرداخته شده است.
5. استراتژی آمریکا بر اساس منطقه
این بخش از سند 2022 NSS بهشکل معمول در تمامی اسناد پیشین امنیت ملی آمریکا وجود داشته است، اما این نخستین بار است که بر مسئلۀ اولویت ایندوپاسیفیک برای ایالات متحده (نسبت به خاورمیانه و اروپا) و لزوم مهار چین در این حوزه به این روشنی تأکید میشود. حتی در سند 2017 NSS دورۀ ترامپ - بهرغم پیشرو بودن در رسمیتبخشی به گفتمان ایندوپاسیفیک باز و آزاد - این مسئله با چنین صراحتی بیان نشده است.
6. جمعبندی
در این بخش بر عناصر اصلی گفتمان حاکم بر سند، که همان صیانت از «نظم جهانی آمریکایی» در برابر نظم چینی و ائتلافسازی در این جهت است، تأکید شد. در ادامه، به تحلیل فرازهای مختلف سند 2022 NSS با تأکید بر صورتبندی سند از «جنگ سرد جدید» و نحوۀ مواجهه با قدرت فزاینده چین خواهیم پرداخت:
«مقدمۀ رئیسجمهور»
شکل معمول این است که بر اسناد استراتژی امنیت ملی آمریکا، رؤسای جمهور مقدمهای کوتاه (در حدود دو صفحه) مینویسند که در این مقدمهها میتوان عناصر اصلی اسناد مذکور را دریافت کرد. مقدمۀ بایدن بر سند 2022 NSS حاوی نکات بسیار مهمی است که خواننده را متقاعد میکند که با یک سند عادی امنیت ملی آمریکا روبهرو نیست، بلکه برای نحوۀ عمل آمریکا در جنگ سرد جدید با یک مانیفست مواجه است. تحلیل دقیق مقدمۀ بایدن بر سند استراتژی امنیت ملی آمریکا میتواند تصویری روشن از چارچوب گفتمانی حاکم بر این سند را به ما ارائه کند. اهم نکات مقدمۀ رئیسجمهور آمریکا بر 2022 NSS عبارتاند از:
1. تأکید بر مفهوم نقطۀ عطف: بایدن از همان آغاز مقدمه، بر این امر که نظم جهانی در آستانۀ یک دگرگونی مهم قرار گرفته است، تأکید میکند «از همان روزهای آغازین ریاستجمهوری بیان کردهام که جهان ما در یک نقطۀ عطف قرار گرفته است».
2. تأکید بر مفهوم دهۀ سرنوشتساز: این سند نشان میدهد که ایالات متحده به مسئلۀ محدودیت زمانی خود برای برگرداندن روند رو به رشد چین و تغییر نظم جهانی کاملاً واقف است: «استراتژی امنیت ملی 2022 نشان میدهد که چگونه دولت من از این دهۀ سرنوشتساز برای پیشبرد منافع حیاتی آمریکا استفاده خواهد کرد».
3. تأکید بر مفهوم رقابت استراتژیک برای شکلدهی به نظم جهانی: «ما در میانۀ یک رقابت استراتژیک برای شکلدهی به آیندۀ نظم بینالملل قرار گرفتهایم».
4. تأکید بر نقش رهبری آمریکا ضمن نگرانی تلویحی از افول آن: مسئلۀ رهبری آمریکا همواره در اسناد بالادستی آمریکا نظیر سند استراتژی امنیت ملی مورد توجه بوده است، اما در سند 2022 NSS این تأکید بهگونهای است که در پشت خود نگرانی از افول رهبری آمریکا را حکایت میکند: «در سرتاسر جهان، نیاز به رهبری آمریکا مانند گذشته بسیار زیاد است».
5. تأکید بر نقش فعال آمریکا در صیانت از آرمان جهان آزاد، باز، پررونق و امن: مسئلۀ تأکید بر آزادی، امنیت و رفاه در اسناد امنیت ملی آمریکا امر جدیدی نیست. در سند استراتژی امنیت ملی ۱۹۸۷ ریگان نیز سهگانۀ «آزادی، صلح و رونق اقتصادی» بهعنوان عناصر شکلدهندۀ تفکر آمریکایی مورد توجه بوده است.14 در سند 2022 NSS همین عبارت در قالب چهار ارزش جهان باز، آزاد، مرفه و امن بازسازی شده و تلاش شده که رقابت چین و ایالات متحده از سطح استراتژیک به سطح ایدئولوژیک ارتقا یابد، بهگونهای که گویی چین و سایر رقبای بالقوۀ آمریکا به چنین ارزشهایی معتقد نیستند (این امر در بالا بردن توان ائتلافسازی ایالات متحده بسیار مهم و کلیدی است). همچنین این امر را بهگونهای مطرح میسازد که آیندۀ جهان در گروی برتری آمریکا در رقابت با چین است. در این مقدمه تأکید میشود که آمریکا در برابر رقبای خود، که ارزشهای یادشده را قبول ندارند، منفعل نخواهد ماند و در برابر آن میایستد: «ما آیندۀ خود را در برابر هویوهوس کسانی که دیدگاه ما برای جهانی آزاد، باز، مرفه و امن را قبول ندارند، رها نخواهیم کرد».
6. تأکید بر بازسازی بنیادین اقتصاد آمریکا: همان طور که ذیل تحلیل بخش اول 2022 NSS خواهیم گفت، در این سند تلاش بسیاری شده که به بازسازی تواناییهای آمریکا بها داده شود. شخص بایدن نیز بهشکلی جدی و حیثیتی برای مسئلۀ اشتغال و آمار آن بهعنوان شاخصی برای پویایی اقتصاد آمریکا ارزش قائل است: «از لحظهای که من سوگند یاد کردم، دولت من بر سرمایهگذاری در مزیتهای استراتژیک اصلی آمریکا تمرکز کرده است. اقتصاد ما دهمیلیون شغل ایجاد کرده و نرخ بیکاری به پایینترین حد خود رسیده است. مشاغل تولیدی بهسرعت به ایالات متحده بازگشتهاند. ما در حال بازسازی اقتصاد خود از پایین به بالا و میانه هستیم. ما یک سرمایهگذاری نسلی برای ارتقای زیرساختهای کشورمان و همچنین سرمایهگذاریهای تاریخی در حوزۀ نوآوری انجام دادهایم تا مزیت رقابتی خود را برای آینده تقویت کنیم».
7. تأکید بر ائتلافسازیهای امنیتی و اقتصادی، بهخصوص ائتلافهای جدید و نقش برجستۀ ناتو، آکوس و کواد در اروپا و ایندوپاسیفیک: مسئلۀ شراکت و ائتلافسازی برای صیانت از نظم آمریکایی امر جدیدی نیست و در اسناد پیشین امنیت ملی مورد توجه بوده است. اما در سند 2022 NSS این امر بسیار جدیتر از گذشته خود را نمایان میسازد؛ چراکه ایالات متحده بهدلیل تبدیل شدن چین به شریک اقتصادی برتر بیشتر کشورهای دنیا از این حیث احساس خطر میکند.15 بایدن ضمن اشاره به تقویت ناتو [به لطف جنگ اوکراین] مینویسد: «ما همچنین شبکۀ بینظیر اتحادها و مشارکتهای آمریکا را تقویت کردهایم تا از اصول و نهادهایی حمایت و تقویت کنیم که در 75 سال گذشته ثبات، رفاه و رشد بسیار زیادی را حمایت و تقویت کردهاند. ما اتحادهای اصلی خود را در اروپا و اقیانوس هند و اقیانوس آرام عمیقتر کردهایم. ناتو قویتر و متحدتر از همیشه است؛ زیرا ما بهدنبال استقبال از دو متحد جدید توانمند در فنلاند و سوئد هستیم. ما در حال انجام کارهای بیشتری برای اتصال شرکا و استراتژیهای خود در سراسر مناطق از طریق ابتکاراتی مانند مشارکت امنیتی خود با استرالیا و بریتانیا (AUKUS) هستیم. ما در حال ایجاد راههای خلاقانۀ جدید برای کار مشترک در موضوعات موردعلاقۀ مشترک با شرکا، نظیر «اتحادیه اروپا»، «کواد ایندوپاسیفیک» [شامل هند، ژاپن، استرالیا و آمریکا]، «چهارچوب اقتصادی ایندوپاسیفیک»16 و «چهارچوب مشارکت آمریکا برای شکوفایی اقتصادی»17 هستیم».
8. تأکید بر اراده و توان چین بهمنظور برهم زدن نظم جهانی (آمریکایی): در مقدمۀ بایدن، کل سند و اسناد متأخر امنیت ملی آمریکا تلاش میشود چین بازیگر چموش و قدرتمندی که از نظم آمریکایی سوءاستفاده کرده و اکنون درصدد تغییر آن است، جلوه داده شود. با وجود این، هرگز بهاندازۀ اسناد 2017 NSS و 2022 NSS این امر موردتأکید نبوده است. بایدن مینویسد: «جمهوری خلق چین، قصد و بهطور فزایندهای ظرفیت تغییر نظم بینالمللی در جهت نظمی را دارد که زمین بازی جهانی را به نفع خود متمایل کند، حتی اگر ایالات متحده همچنان به مدیریت مسئولانۀ رقابت بین کشورهایمان متعهد باشد».
9. تأکید بر دوگانۀ اتوکراسی/ دمکراسی: سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۲ میکوشد که مسئلۀ جنگ برای حاکمیت راهبردی و بازسازی نظم جهانی به تقابل چین - آمریکا تقلیل پیدا نکند؛ ازهمینرو، علاوه بر زیر سؤال بردن چین در زمینۀ چهار ارزش جهان باز، آزاد، مرفه و امن، تلویحاً و گاهی تصریحاً بهگونهای سخن میگوید که گویی ایالات متحده در رأس یک ائتلاف دموکراتیک و چین در رأس ائتلافی اتوکراتیک قرار دارد و چین در رقابتی تمامعیار برای القای مدل حکمرانی خود در برابر مدل حکمرانی آمریکایی تلاش میکند. بایدن مینویسد: «خودکامگان برای تضعیف دموکراسی و صدور مدلی از حکمرانی که با دو ویژگی سرکوب در داخل و اجبار در خارج از کشور مشخص میشود، بهشدت تلاش میکنند».
10. خوشبینی به برتری آمریکا در جنگ سرد با چین: «ایالات متحده همۀ چیزهایی را که ما برای پیروزی در رقابتهای قرن ۲۱ نیاز داریم، در اختیار دارد. ما از هر بحرانی قویتر بیرون میآییم. این امر چیزی فراتر از ظرفیت ما نیست. ما میتوانیم این کار را برای آیندۀ خود و جهان انجام دهیم».
«رقابت برای آنچه که در آینده خواهد آمد»
آمدن بخشی با این عنوان در ابتدای یک سند استراتژی امنیت ملی نشاندهندۀ نکتهای بسیار مهم است: فضا تغییر کرده است. نگاهی به اسناد امنیت ملی پسا جنگ سرد قرن گذشته و اوایل قرن حاضر نشاندهندۀ این امر است که ایالات متحده رقیبی در برابر خود نمیبیند و قرن ۲۱ قرنی آمریکایی است، اما عنوان این بخش در سند امنیت ملی 2022 بهخوبی نشان میدهد که آیندۀ جهان از دید حکمرانان واشنگتن دیگر لزوماً آمریکایی نیست و برای حفظ آن باید در رقابتی تمامعیار پیروز شد.
در این بخش از سند ضمن تأکید مجدد بر مفهوم «دهۀ سرنوشتساز» و تنگ بودن زمان و همچنین رقابت دو نظام حکمرانی اتوکراتیک (به رهبری چین) و دموکراتیک (به رهبری آمریکا) حاوی نکات مهم زیر است:
1. تأکید بر پایان جهان پسا جنگ سرد و به رسمیت شناختن تلویحی جنگ سرد جدید: «ما با دو چالش استراتژیک روبهرو هستیم. اولین مورد این است که دوران پس از جنگ سرد بهطور قطعی به پایان رسیده است و برای شکل دادن به آنچه در آینده خواهد آمد بین قدرتهای بزرگ رقابتی در جریان است».
2. تأکید مجدد بر مسئلۀ لزوم همراهی دیگر طرفها با ایالات متحده در جنگ سرد جدید: «هیچ کشوری برای موفقیت در این رقابت بهتر از ایالات متحده نیست، تا زمانی که ما در یک هدف مشترک با کسانی کار میکنیم که دیدگاه ما از جهانی آزاد، باز، امن و مرفه را دارند [...] استراتژی ما ریشه در منافع ملی ما دارد؛ حفاظت از امنیت مردم آمریکا بهمنظور گسترش شکوفایی و فرصتهای اقتصادی و برای درک و دفاع از ارزشهای دمکراتیک در قلب سبک زندگی آمریکایی. ما هیچیک از اینها را بهتنهایی نمیتوانیم انجام دهیم و مجبور نیستیم. بیشتر کشورها در سراسر جهان منافع خود را بهگونهای تعریف میکنند که با منافع ما سازگار است. ما قویترین و گستردهترین ائتلاف ممکن را از کشورهایی خواهیم ساخت که بهدنبال همکاری با یکدیگر هستند؛ درحالیکه با قدرتهایی که چشمانداز تاریکتری ارائه میدهند [نظیر چین و روسیه] رقابت میکنند و تلاشهای آنها برای تهدید منافع ما را خنثی میکنند».
3. به رسمیت شناختن رقابت کارایی میان دو نظام حکمرانی: بیشک این عبارت یکی از مهمترین فرازهای سند حاضر است؛ چراکه اولاً وجود یک نظام حکمرانی جدید (یک فرمول ایجابی) قابل رقابت با نظام حکمرانی آمریکایی را به رسمیت میشناسد و ثانیاً اعتراف میکند که این نظام جدید در حوزۀ ارائه خدمات به مردم جهان حرفهای جدی برای گفتن دارد: «خطر درگیری بین قدرتهای بزرگ در حال افزایش است. دمکراسیها و حکومتهای استبدادی درگیر رقابتی هستند تا نشان دهند کدام سیستم حکمرانی میتواند به بهترین وجه [خدمات موردنیاز را] برای مردم و جهان ارائه کند. رقابت برای توسعه و استقرار فناوریهای اساسی که امنیت و اقتصاد ما را متحول میکند، در حال تشدید است».
4. تأکید بر ماهیت متفاوت تهدید چین و روسیه برای آمریکا: در بیشتر اسناد سیاستی اندیشکدههای آمریکا، مسئلۀ روسیه تهدیدی بنیادین شناخته نمیشود و بیشتر بهعنوان یک فوریت مورد بحث قرار میگیرد. از منظر سند 2022 NSS روسیه کشوری است که سیاستهای مهار آن موفق بوده اما موضوع دربارۀ چین بهطور کلی متفاوت و بسیار بنیادین است: «روسیه و جمهوری خلق چین تهدیدات متفاوتی را در برابر ما ایجاد میکنند. روسیه تهدیدی فوری برای نظام بینالملل آزاد و باز به شمار میرود و با بیاحتیاطی قوانین اساسی نظم بینالمللی را امروز زیر پا میگذارد، همان طور که جنگ تجاوزکارانهاش علیه اوکراین نشان داده است. در مقابل، جمهوری خلق چین تنها رقیبی است که هم قصد دارد نظم بینالمللی را تغییر دهد و هم برای پیشبرد این هدف قدرتی اقتصادی، دیپلماتیک، نظامی و تکنولوژیکی دارد.»
5. تأکید بر استفاده از ظرفیت منافع مشترک چین و روسیه با ایالات متحده و همپیمانانش برای کنترل این دو کشور و همکاری در عین رقابت: یکی از نکات کلیدی سند حاضر که باعث میشود تفاوت جنگ سرد قرن ۲۱ با جنگ سرد قرن پیش برجسته شود، همین نکته است. برخلاف اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق سابق، چین و شرکایش مرزبندی روشنی با رقبایشان ندارند و از حیث اقتصادی و سیاسی با آنها درهمتنیده هستند. این امر در تقابل کامل با تصورات خطی و تقلیلگرا از جنگ سرد جدید است: «جمهوری خلق چین بهدلیل وابستگیهای متقابل و مختلف در آبوهوا، اقتصاد و سلامت عمومی، منافع مشترکی با سایر کشورها ازجمله ایالات متحده دارد [...]. مسکو نیز به همکاری با کشورهایی علاقه دارد که دیدگاه مشترکی با آن ندارند، بهویژه در جنوب جهانی. درنتیجه، ایالات متحده و متحدان و شرکای ما فرصتی دارند تا محیط خارجی چین و روسیه را بهگونهای شکل دهند که حتی در ضمن رقابت با آنها بر رفتار آنها تأثیر بگذارند و [مهارشان کنند]». سند 2022 NSS در جای دیگری چنین میگوید: «برای همکاری بینالمللی در عصر رقابت، ما رویکردی دوگانه را دنبال خواهیم کرد. در یک مسیر، ما با هر کشوری ازجمله رقبای ژئوپولیتیکی خود، که مایل به همکاری سازنده با ما برای رسیدگی به چالشهای مشترک باشند، همکاری خواهیم کرد. ما بهطور کامل با نهادهای بینالمللی تعامل خواهیم کرد و برای تقویت آن تلاش خواهیم کرد. از سوی دیگر، ما همکاری خود را با دمکراسیها و سایر کشورهای همفکر خود تعمیق خواهیم کرد. از کواد ایندوپاسیفیک (استرالیا، هند، ژاپن و ایالات متحده) تا شورای تجارت و فناوری ایالات متحده و اتحادیه اروپا، از AUKUS (استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا) تا I2-U2 (هند، اسرائیل، امارات متحده عربی و ایالات متحده آمریکا) [کواد آسیای غربی]».
6. تأکید متناقض بر رفع نگرانی سایر متحدان از نبود جنگ سرد جدید: سند 2022 NSS چند فراز پارادوکسیکال دارد که این مورد، یکی از آنهاست. اخبار و شواهد نشان میدهد که برخی از متحدان آمریکا نظیر اتحادیه اروپا و هند از اینکه بخواهند وسط دعوای چین - روسیه و آمریکا قرار بگیرند نگران و ناراضی هستند؛ برای مثال، میتوان به سخنرانی مهم جوزپ بورل در میان سفرای این اتحادیه در اکتبر سال جاری اشاره کرد که در آن به رقابت چین و آمریکا بهعنوان چالشی برای اروپا اشاره کرده و ضمن استفاده از عبارت «رقابت عمیق»18 برای رابطۀ این دو، از اوجگیری بحران تنگۀ تایوان بهواسطۀ سفر پلوسی به تایپه ابراز گلهمندی میکند: «[رقابت عمیق میان چین و آمریکا] کلاً تعجبآور نبود، اما بله، تشدید تنش در تایوان در دستور کار نبود. این از طریق سفر فردیِ یک شخصیت [نانسی پلوسی] آغاز شد که تنگۀ تایوان را در لبۀ نمیگویم جنگ - کانون تمرینهای جنگی بسیاری قرار داد».19 در این بخش از سند 2022 NSS ناظر به این نگرانی چنین میخوانیم: «برخی از نقاط جهان از رقابت بین ایالات متحده و بزرگترین حکومتهای خودکامۀ جهان [چین و روسیه] ناراحت هستند. ما این نگرانیها را درک میکنیم. ما میخواهیم از جهانی که در آن رقابت به تشکیل بلوکهای سفتوسخت [متضاد] منجر میشود، اجتناب کنیم. ما بهدنبال درگیری یا جنگ سرد جدید نیستیم». اما واقعیت امر این است که تأکید این سند بر پایان دوران پسا جنگ سرد و «دوگانهسازی اتوکراسیدموکراسی» بر ضد این ادعا شهادت میدهد و همان طور که در مقدمه گفتیم افرادی چون فرگوسن هم به این تناقض توجه کردهاند.
7. تأکید بر سوءاستفادۀ اتوکراسی از منابع خود بهعنوان سلاح و لزوم تحول در بازار انرژی: سند 2022 NSS در چند مورد نگرانی دارد که یکی از آنها مسئلۀ تسلط احتمالی چین بر حوزۀ زیرساختی فناوری اطلاعات از طریق شرکتهایی چون HUAWEI و قدرت روسیه در حوزۀ بازار انرژی و استفاده از اهرم نفت و گاز بهمثابۀ یک سلاح است: «دولتهای خودکامه اغلب از نظم اقتصادی جهانی [...] سوءاستفاده میکنند. آنها میتوانند خودسرانه با جلوگیری از جابهجایی کالاهای کلیدی، هزینهها را افزایش دهند. آنها از دسترسی به بازارهای خود و کنترل زیرساختهای دیجیتال جهانی بهمنظور اجبار دیگران استفاده میکنند. آنها ثروت خود را، که اغلب درآمدهای حاصل از اعمال فساد خارجی است، در اقتصادهای بزرگ از طریق شرکتهای پوششی پولشویی و پنهان میکنند. [...] ما نوعی بحران جهانی انرژی را تجربه کردهایم که ناشی از تسلیحسازی روسیه از منابع نفت و گاز تحتکنترل خود است که با مدیریت اوپک بر عرضۀ خود تشدید شده است. این وضعیت بر نیاز به حرکت به سوی بازار انرژی جهانی شتابان، عادلانه و مسئولانه تأکید میکند». این امر موضوعی است که در سخنرانی اکتبر بورل در میان سفرای اتحادیۀ اروپا مورد توجه قرار گرفت: «ویژگی دیگر دنیای رقابتی این است که در آن همهچیز در حال اسلحهسازی است. همهچیز یک سلاح است: انرژی، سرمایهگذاری، اطلاعات، جریانهای مهاجرت، دادهها و مانند این. بر سر دسترسی به برخی حوزههای استراتژیک نیز نبردی جهانی وجود دارد: حوزه سایبر، حوزه دریا و حوزه فضا».
8. تأکید بر راهحل سهگانه برای نیل به جهان باز، آزاد، مرفه و امن: «رسیدن به این هدف به سه خط تلاش نیازمند است: ما 1. روی منابع و ابزارهای اساسی قدرت و نفوذ آمریکا سرمایهگذاری خواهیم کرد؛ 2. قویترین ائتلاف ممکن از کشورها برای تقویت نفوذ جمعیمان برای شکل دادن به محیط استراتژیک جهانی و حل چالشهای مشترک را ایجاد خواهیم کرد؛
3. ارتش خود را مدرن و تقویت خواهیم کرد تا برای دوران رقابت استراتژیک با قدرتهای بزرگ مجهز شود و درعینحال توانایی مختل کردن تهدید تروریستی برای میهن را حفظ کند».
«سرمایهگذاری بر توان خود»
همان طور که در بالا گفته شد، در سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۲ آمریکا، مسئلۀ «خود»، یعنی همان ایالات متحده، بسیار جدی است. البته این رویکرد از سند 2017 NSS و از دوران ترامپ آغاز شد؛ ترامپی که با رویکرد راستگرای تند جکسونی و با شعارهایی چون «اول آمریکا» ( America First) و «عظمت را دوباره به آمریکا باز گردانیم» (Make America Great Again ) بر سر کار آمده بود که روح این شعارها بهوضوح در سند NSS 2017 دولت وی قابلمشاهده است. نگاهی به عناوین بخشهای سند NSS 2017 کاملاً مؤید این مسئله است: رکن اول، حفاظت از مردم آمریکا، میهن و سبک زندگی آمریکایی؛ رکن دوم، رواج رونق و رفاه آمریکایی؛ رکن سوم، حفظ صلح به کمک توانمندی درونی؛ رکن چهارم، گسترش نفوذ آمریکایی.
همان طور که بهوضوح قابلمشاهده است، تمامی عناوین سند NSS 2017 بهنوعی به آمریکا و توان داخلی آن مرتبطاند و همین امر باعث شده که این سند بهرغم پیشگام بودن در طرح مهار چین نتواند در جایگاهی ظاهر شود که سند NSS 2022 ظاهر شده است. با وجود این، نهتنها سند NSS 2022 بلکه گفتمان حاکم بر دولت بایدن نیز کاملاً از فضای چهارسالۀ دولت ترامپ متأثر است و جناح ویلسونی حزب دمکرات میکوشد با مطرح کردن جدی مسئلۀ بازسازی توان داخلی آمریکا، این حربه را از دست جریان جکسونی حزب جمهوریخواه خارج کند. علاوه بر دلیل فوق، دو دلیل مهم دیگر نیز وجود دارد که باعث شده است مسئلۀ سرمایهگذاری بر توان داخلی آمریکا بهجد مورد توجه سند NSS 2022 قرار گیرد:
الف. مسئلۀ رشد سریع چین و نگرانی ایالات متحده از عقب افتادن یا کم شدن فاصلۀ پیشتازی خود با این کشور امری نیست که تنها در دورۀ ترامپ برجسته شده باشد. این مسئله بیش و پیش از این سابقه دارد؛ برای مثال، میتوان به گزارش مهم مؤسسه رند20 تحتعنوان «جنگ با چین: تفکر درمورد امر تصورناپذیر»21 که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و مطالعات آن در دورۀ اوباما انجام شده بود، در اظهار نظر پایانی خود مینویسد: «[در صورت وقوع جنگ] هر دو از همان ابتدا و در طول یک درگیری شدید متحمل خسارات نظامی بزرگی خواهند شد: در سال 2015، تلفات ایالات متحده میتواند بخش نسبتاً کمی از نیروهای وظیفه اما همچنان قابلتوجه باشد. تلفات چین میتواند بسیار سنگینتر از تلفات ایالات متحده [...] باشد. این شکاف در تلفات با بهبودِ سامانههای ضد دسترسی A2AD22 چین کاهش خواهد یافت: تا سال 2025، تلفات ایالات متحده میتواند از قابلتوجه تا سنگین متغیر باشد. تلفات چین، اگرچه هنوز بسیار سنگین است، میتواند تا حدودی کمتر از سال 2015 باشد[...]».این تلقی رند را در سال ۲۰۲۲ مؤسسۀ بلفر این چنین تصحیح میکند: «اگر در آینده نزدیک یک جنگ محدود بر سر تایوان یا در امتداد حاشیۀ چین رخ دهد، ایالات متحده احتمالاً شکست خواهد خورد - یا باید بین باخت و بالا رفتن از نردبان تشدید تنش بهسمت یک جنگ گستردهتر یکی را انتخاب کند [...]. چین این توانایی را دارد که قبل از اینکه واشنگتن بتواند دربارۀ نحوۀ واکنش تصمیم بگیرد، آمریکا را درمورد تایوان در برابر عمل انجامشده قرار دهد».23 مشابه این نگرانی در حوزۀ نظامی درمورد انبوهی از حوزههای دیگر، از ریزتراشههای پیشرفته گرفته تا زنجیرۀ ارزش انرژیهای پاک (در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد) نیز وجود دارد. همین امر موجب شده که مسئلۀ بازتوانی آمریکا و آمادهسازی درونی آن برای شرکت در یک رقابت بزرگ به گفتمانی دوحزبی در ایالات متحده تبدیل شود.
ب. همان طور که در خود سند بهدرستی و بهصراحت عنوان شده «در دنیای بههمپیوستۀ [امروز]، هیچ خط روشن [جداکنندهای] بین سیاست خارجی و داخلی وجود ندارد. میزان موفقیت آیندۀ آمریکا در جهان به قدرت و انعطاف ما در داخل بستگی دارد؛ بهویژه به قدرت طبقۀ متوسط ما که برای امنیت ملی ما بسیار حیاتی و بهعنوان موتور رشد اقتصادی و منبع کلیدی نشاط و انسجام دموکراتیک بسیار مهم است».
این بخش از سند حاوی نکات مهم زیر است:
1. یکی از مهمترین فرازهای سند NSS 2022 که به توضیح جدی نیاز دارد، قسمتی است که به ناتوانی بخش خصوصی در تشخیص اولویتها و سرمایهگذاری در حوزههای حساسِ مرتبط با امنیت ملی و اقتصاد آمریکا اشاره کرده و بر لزوم سرمایهگذاری و دخالت دولت در این حوزهها تأکید میکند. به نظر میرسد با رقابتی شدن فضای بینالمللی و آغاز جنگ سرد جدید، دوران «لسه فر»24 نیز به پایان خود رسیده و دورۀ ایفای نقش پررنگتر دولتها در حوزۀ فناوری و اقتصاد فرا رسیده است. اما این مسئله از کجا ناشی میشود و چرا دولت ایالات متحده این مسیر را انتخاب کرده است؟ پاسخ در تحقیقات گستردهای نهفته است که طی سالهای اخیر محققان و اندیشکدههای مهم آمریکا درمورد تبعات امنیت ملی عقب افتادن آمریکا در برخی از فناوریهای کلیدی انجام دادهاند؛ برای مثال، واشنگتن پست در حوزۀ ریزتراشهها مینویسد: «دولتهای آسیایی مدتهاست که برای تولید تراشه، یارانه پرداخت کردهاند و به آنها کمک کردهاند [...] و این به ضرر ایالات متحده و سایر کشورهای غربی است که رویکرد آزادتری (لسه فر) را در پیش گرفتهاند. بر اساس گزارش انجمن صنایع نیمههادی، حدود 37 درصد از نیمههادیهای جهان در سال 1990 در ایالات متحده تولید میشد؛ درحالیکه این میزان به حدود 12 درصد در سال 2020 کاهش یافته است».25 در مقالۀ مهم دیگری که اریک اشمیت (مدیرعامل اسبق گوگل) و گراهام آلیسون از اندیشکدۀ بلفر در وال استریت نوشتهاند، میخوانیم: «شرکت تایوانی TSMC حدود ۹۲ درصد از نیمههادیهای پیشرفتۀ لازم برای هر گوشی هوشمند، لپتاپ و موشک بالستیک را تولید میکند. شرکتهای آمریکایی مانند انویدیا، کوالکام و اپل تقریباً تمام تولیدات خود را به تایوان برونسپاری میکنند. اگر ظرفیت تولید تراشۀ تایوان تعلیق شود یا به دست چین بیفتد، بخش فناوری آمریکا ویران خواهد شد. همان طور که رابرت ورک26 معاون سابق وزیر دفاع هشدار داده است، درگیری در تنگۀ تایوان میتواند جرقۀ بحران امنیت ملی بر سر تراشهها را ایجاد کند: «ما تنها 110 مایل (فاصلۀ تایپه تا سرزمین اصلی [چین]) از دو نسل جلوتر بودن [از سایر دنیا] تا دو نسل عقب افتادن [از بقیۀ جهان] فاصله داریم».27
اندیشکدۀ بلفر در گزارش مهمی تحتعنوان «ساخت آمریکا: احیای صنعت نیمههادی داخلی»28 چنین مینویسد: «ازآنجاکه نیمههادیهای پیشرفته در اقتصاد ایالات متحده نقش اساسی دارند، ما معتقدیم که انعطافپذیری در تولید امر ضروری اقتصادی و امنیت ملی است. در دو سال گذشته [...] جنگ تجاری ایالات متحده و چین، [...] شکنندگی زنجیرۀ تأمین جهانی ایالات متحده را برجسته کردهاند؛ درحالیکه نگرانیهای معتبری درمورد مداخلۀ دولت در صنعت خصوصی وجود دارد، مدلهای بسیاری از مشارکت فناوری دولتی-خصوصی موفق نیز وجود دارد که این برنامه میتواند از آن الگوبرداری کند». همۀ این موارد موجب شد که فرگوسن در مقالۀ مهم خود دربارۀ سفر پلوسی به تایوان، این سفر جنجالی را به موضوع ریزتراشهها و نیمههادیها مرتبط بداند29 (البته بحث امنیتی کردن فضای ایندوپاسیفیک نیز درمورد این سفر موضوعیت دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت).
اکنون با عنایت به نکات فوق میتوان درک درستتری از این فراز مهم در سند NSS 2022 داشت: «بخش خصوصی و بازارهای آزاد منبع حیاتی قدرت ملی ما و محرک اصلی نوآوری بوده و هستند؛ بااینحال، بازارها بهتنهایی نمیتوانند به سرعت زیاد تغییرات تکنولوژیکی، اختلالات عرضۀ جهانی، سوءاستفادههای غیربازاریِ چین و سایر بازیگران یا تشدید بحران آبوهوایی پاسخ دهند. سرمایهگذاری عمومی استراتژیک ستون فقرات یک پایۀ صنعتی و نوآوری قوی در اقتصاد جهانی قرن ۲۱ است؛ به همین دلیل است که ایالات متحده استراتژی مدرن صنعتی و نوآوری را دنبال میکند. ما در حال شناسایی و سرمایهگذاری در حوزههای کلیدی هستیم که در آن صنعت خصوصی بهتنهایی برای حفاظت از منافع اصلی اقتصادی و امنیت ملی، ازجمله تقویت انعطافپذیری ملی ما بسیج نشده است [...]. ما اهمیت زنجیرۀ تأمین نیمههادیها را برای رقابت و امنیت ملی خود درک میکنیم و بهدنبال تقویت مجدد صنعت نیمههادی در ایالات متحدهایم. قانون تراشه و علم برای سرمایهگذاری غیرنظامی در تحقیق و توسعه، بهویژه در بخشهای حیاتی مانند نیمههادیها و محاسبات پیشرفته، ارتباطات نسل بعدی، فناوریهای انرژی پاک و بیوتکنولوژی مجوز 280میلیارد دلار را میدهد. از طریق ابتکار ملی بیوتکنولوژی و تولید زیستی، ما برای استفاده از پتانسیل کامل بیوتکنولوژی و تولید زیستی، ایجاد شغل در خانه، تقویت زنجیرۀ تأمین و کاهش انتشار آلایندههای کربنی بیش از 2میلیارد دلار سرمایهگذاری خواهیم کرد».
2. یکی از نکات بسیار شایان توجه در سند NSS 2022 که میتواند برای سیاستمداران ایران درسآموز باشد، اهمیت مسئلۀ «سرمایهگذاری بر سرمایۀ انسانی» بهعنوان یک موضوع امنیت ملی در دوران رقابت بزرگ است. در این سند هم بر مسئلۀ بهداشت، نگهداری کودکان، کیفیت آموزش و حوزۀ علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات و هم بر پذیرش مهاجران نخبه بهعنوان مزیت رقابتی آمریکا تأکید شده است و این در حالی است که در ایران، با وجود این حجم از آسیبهای درونی و تهدیدات بیرونی، هرگز مسئلۀ ارتقای سطح کیفیت آموزش عالی و جلوگیری از مهاجرت روزافزون نخبگان بهعنوان یک مسئلۀ امنیت ملی به رسمیت شناخته نشده است. در سند استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۲ آمریکا میخوانیم: «ما بهدنبال افزایش دسترسی عادلانه به مراقبتهای بهداشتی مقرونبهصرفه و مراقبت از کودکان هستیم؛ آموزش طولانیمدت و ایجاد مهارت و آموزش و مهارتافزایی با کیفیت بالا در حوزههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM)، بهویژه برای زنان و دختران [...]. ما همچنین به تلاش خود برای تبدیل شدن آمریکا به مقصد اول انتخاب استعدادها در سراسر جهان ادامه خواهیم داد. از زمان تأسیس کشور ما، آمریکا بهدست مهاجرانی که بهدنبال فرصت و پناهگاه در خاک ما بودند، تقویت و تجدید شده است [و این] یک مزیت استراتژیک منحصربهفرد است».
3. یکی از نکات بحثبرانگیز سند NSS 2022 به تقویت دموکراسی در آمریکا بازمیگردد، اما شواهد و قرائن متعددی وجود دارد که این عنوان در اصل یک اسم رمز برای مهار ترامپیسم و جریان راست افراطی هوادار وی و همچنین پیشگیری از چیزی است که «مداخلات خارجی در انتخابات» نامیده شده است (این موضوع به اتهامات مطرحشده از طرف حزب دمکرات به روسیۀ ناظر به مداخله در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ اشاره میکند). در این بخش، ضمن اشارۀ تلویحی به تمرد ترامپ از پذیرش نتیجۀ انتخابات ۲۰۲۰ و حملۀ هواداران ترامپ در ششم ژانویه به کنگره میخوانیم: «ما همیشه به آرمانهای خود عمل نکردهایم و در سالهای اخیر دموکراسی ما از درون به چالش کشیده شده است [...]. بهعنوان یک آمریکایی، همۀ ما باید موافق باشیم که حکم مردم، همان طور که در انتخابات بیان میشود، باید مورد احترام و محافظت قرار گیرد. ما معتقدیم که اصلاحات اساسی برای تقویت نظام حکمرانیمان همچنان موردنیاز است». در این سند همچنین به نکتۀ مهم و جالبی دربارۀ تدوین نخستین «سند استراتژی ملی ضدتروریسم داخلی» دولت بایدن اشاره میشود: «ما با اجرای اولین سند استراتژی ملی ضدتروریسم داخلی در برابر تهدیدات علیه دموکراسی خود ایستادهایم». نگاهی اجمالی به سند یادشده نشان میدهد که این سند مروجان تئوریهای توطئه (که میتوانند دایرۀ وسیعی داشته باشند)، اتهامزنندگان به فرایندهای انتخاباتی و راستگرایان افراطی را هدف گرفته است. به نظر میرسد که با توجه به چالشهای بزرگ پیش روی آمریکا در عرصۀ بینالملل، تصمیم بر آن است که فضای داخلی آمریکا بیش از گذشته کنترل شود.
4. سند NSS 2022 در ادامۀ این بخش بر اهمیت دیپلماسی و ائتلافسازی (مثلاً به ائتلاف پنج چشم30 شامل کشورهای آنگولاساکسون یعنی آمریکا، بریتانیا، استرالیا، کانادا و نیوزلند) دوباره تأکید میکند، اما نکتۀ شایان توجهی در اینجا وجود دارد که به دقت و تفسیر نیازمند است؛ ابتدا سند به یکپارچگی ناتو دربرابر روسیه و چین و بهخصوص اجلاس مادرید ناتو اشاره میکند: «ناتو با اتحاد و قدرت برای جلوگیری از تجاوز بیشتر روسیه به اروپا واکنش نشان داده است. ناتو همچنین اقدامات گستردهای را در اجلاس سران ناتو در مادرید 2022 برای رسیدگی به چالشهای سیستمیِ جمهوری خلق چین و سایر خطرات امنیتی از سایبری تا آبوهوا و موافقت با درخواست فنلاند و سوئد برای پیوستن به این اتحاد در دستور کار خود قرار داده است». اما در چند سطر پایینتر بهشکلی تلویحی از عدم همکاری کافی اروپا و هند در مهار چین در حوزۀ ایندوپاسیفیک و همچنین تحریم روسیه گلهمند است و بااینکه اسمی از کشوری نمیبرد، به آنها هشدار میدهد: «منافع ایالات متحده زمانی به بهترین شکل تأمین میشود که متحدان و شرکای اروپایی ما نقش فعالی در ایندوپاسیفیک داشته باشند و آن شامل حمایت از آزادی کشتیرانی و حفظ صلح و ثبات در سراسر تنگۀ تایوان است. به همین ترتیب، ما میخواهیم متحدان ایندوپاسیفیک ما با متحدان اروپاییمان در شکل دادن به نظمی که همۀ ما آرزویش را داریم و همچنین در جهت ایستادگی در برابر روسیه و همکاری با اتحادیه اروپا و بریتانیا بهمنظور رقابت ما با جمهوری خلق چین همکاری کنند. این لطف به آمریکا نیست. متحدان ما میدانند که فروپاشی نظم بینالمللی در یک منطقه در نهایت نظم بینالمللی را در مناطق دیگر نیز به خطر میاندازد».
5. مرتبطترین بخش سند با ناآرامیهای اخیر ایران و چین (که به نظر نگارنده اساس منطق حاکم بر جنگ سرد جدید است) بخشی است که در آن به اقدامات ایالات متحده برای بسط دموکراسی در جهان و مقابله با استبداد در سطح بینالملل پرداخته شده است. در این بخش ضمن اشاره به «ابتکار ریاستجمهوری برای نوسازی دموکراسی»31 چنین میخوانیم: «ما بهطور مداوم طیف ابزارهای خود را برای پیشبرد دموکراسی و مقابله با اقتدارگرایی به روز خواهیم کرد. ابتکار ریاستجمهوری برای نوسازی دموکراتیک بهطور کیفی توانایی ما را برای مبارزه با چالشهای تعیینکنندۀ دهه 2020، مانند فساد، سرکوب دیجیتال و حملات به انتخابات و رسانههای مستقل افزایش میدهد. در همین راستا، ما به روشهای در حال تکاملی پاسخ میدهیم که اقتدارگرایان با استفاده از آنها بهدنبال براندازی نظم جهانی هستند؛ بهویژه استفاده از اطلاعات بهمثابۀ اسلحه برای تضعیف دمکراسیها و قطبی کردن جوامع. ما این کار را با همکاری با دولتها، جامعۀ مدنی، رسانههای مستقل و بخش خصوصی انجام میدهیم تا با جلوگیری از به حاشیه رفتن اطلاعات معتبر، افشای کمپینهای اطلاعات نادرست و تقویت یکپارچگی محیط رسانهای بستری برای دمکراسیهای در حال رشد ایجاد کنیم. ما همراه با متحدان و شرکای خود، دولتها را در قبال نقض حقوق بشر، ازجمله نقض حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی پاسخگو میدانیم، مبارزه با فساد را بهعنوان منافع اصلی امنیت ملی تلقی میکنیم و در برابر سرکوب فراملّی، در کنار مردم سراسر جهان، که در خط مقدم مبارزه برای عزت، برابری و عدالت قرار دارند، خواهیم ایستاد».
بررسی برنامۀ «ابتکار ریاستجمهوری برای نوسازی دمکراتیک»، که ذیل وزارت خارجه آمریکا قرار دارد، نشاندهندۀ آن است که این ابتکار از چهار رکن تشکیل شده است: اول، حمایت از رسانههای آزاد و مستقل؛ دوم مقابله با فساد؛ سوم و مهمترین رکن، حمایت از اصلاحات دموکراتیک؛ چهارم، توسعۀ فناوری برای دموکراسی (مقابله با محدودیتهای اینترنتی). توضیح همۀ ابعاد این ابتکار در مجال نوشتار حاضر نیست، اما به نظر میرسد همان طور که بورل در همایش سفرای اتحادیۀ اروپا بیان کرد، در رقابت بزرگ و جنگ سرد جدید همهچیز بهشکل اسلحه در آمده است و به نظر میرسد که استراتژی ایالات متحده، مهار شرق با «استفاده از دموکراسی و رفرمهای دموکراتیک بهمثابۀ اسلحه» است. در سایت وزارت خارجه آمریکا ناظر به نخستین همایش برای دموکراسی32 جملهای از بایدن نقل شده است که بهخوبی مؤید این نکته است: «دموکراسی تصادفی نیست. ما باید از آن دفاع کنیم، برای آن بجنگیم و تقویت و تجدیدش کنیم».33
6. در ذیل این بخش از سند NSS 2022 قسمتی برای بازسازی حوزۀ نظامی ایالات متحده در نظر گرفته شده است. در این قسمت نکتۀ بسیار مهمی وجود دارد که شایستۀ بذل توجه است: «بازدارندگی هستهای همچنان اولویت اصلی کشور و اساس بازدارندگی یکپارچه است. [...] تا دهۀ 2030، ایالات متحده برای اولین بار به بازدارندگی در برابر دو قدرت بزرگ هستهای نیاز دارد که هریک از آنها نیروهای هستهای مدرن و متنوع جهانی و منطقهای را به خدمت خواهند گرفت. برای اطمینان از اینکه بازدارندگی هستهای ما پاسخگوی تهدیداتی است که با آن روبهرو هستیم، در حال مدرنسازی سهگانه هستهای یعنی فرماندهی، کنترل و ارتباطات هستهای و زیرساختهای تسلیحات هستهای خود هستیم و همچنین تعهدات بازدارندگی گستردۀ خود را در قبال متحدانمان تقویت خواهیم کرد». این بند از لزوم بازگشت استاندارد جنگ دوگانه،34 که به معنای لزوم توان ارتش آمریکا برای شرکت در دو جنگ بزرگ همزمان بود و در دورۀ اوباما در سال ۲۰۱۲ بهدلیل ملاحظات مالی و بازنگری در نظام دفاعی (با عنوان DSG)35 کنار گذاشته شد،36 در حوزۀ غیرمتعارف سخن میگوید. بهعبارتی، ایالات متحده باید بتواند تا سال ۲۰۳۰ بهطور همزمان در جنگ هستهای در برابر چین و روسیه مقاومت کند.