مروری بر کارنامه علمی ویلفرد مادلونگ

برگ زرین

سعید طاوسی مسرور

عضو هیئت علمی دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی

ويلفرد فردیناند مادلونگ استاد سابق دانشگاه آکسفورد و عضو هیئت علمی مؤسسۀ مطالعات اسماعیلیۀ لندن، در 26 دسامبر 1930 (5 دی 1309)، در شهر اشتوتگارت آلمان متولد شد. پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی و متوسطه به دانشگاه قاهره رفت و مدرك كارشناسی خود را در رشتۀ تاریخ و ادبیات اسلامی در سال 1953 از آنجا گرفت. وی سپس براي ادامۀ تحصیلات عالی به موطن خود بازگشت و در سال 1957 از دانشگاه هامبورگ دکترای مطالعات اسلامی را دریافت کرد. مادلونگ رسالۀ دکتری خود را با راهنمایی اسلام‌شناسان مشهور آلمانی، یعنی اشتروسمان و اشپولر، به پایان رسانید.
مادلونگ به مدت سه سال (1958 – 1960) وابستۀ فرهنگی سفارت آلمان غربی در بغداد بود و سپس زندگی علمی خود را در زمینۀ اسلام‌شناسی به شرح زیر دنبال کرد:
 1963: استادیار مطالعات اسلامی در دانشگاه تگزاس؛
 1964 – 1969: استادیار و دانشیار مطالعات اسلامی در دانشگاه شیکاگو؛
 1969 – 1978: استاد اسلام‌شناسی در دانشگاه شیکاگو؛
 1978 – 1998: استاد کرسی Laudian در عربی و مطالعات اسلامی در دانشگاه آکسفورد.
او به‌عنوان استاد مدعو در دانشگاه کلمبیا و بسیاری دیگر از دانشگاه‌های آمریکا و اروپا تدریس کرده است. وی عضو تعداد زیادی از مجامع بین‌المللی اسلام‌شناسی بود و به‌طور مرتب در مجامع و کنفرانس‌های بین‌المللی شرکت می‌کرد. گفتنی است او یکی از برجسته‌ترین اسلام‌شناسان معاصر به شمار می‌آید   تا جایی که  رابرت گلیوو از وی به‌عنوان «پدر مطالعات شیعی مدرن در بریتانیا» یاد می‌کند. او در ۹ مۀ ۲۰۲۳ (۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲) در سن نودودوسالگی درگذشت.
برخی از آثار وی که به زبان فارسی ترجمه شده عبارت است از:
الف. کتب
 مکتب‌ها و فرقه‌های اسلامی در سده‌های میانه، ترجمۀ جواد قاسمی، مشهد: آستان قدس رضوی، 1375ش؛
 جانشینی حضرت محمد(ص)؛ پژوهشی در خلافت نخستین، ترجمۀ احمد نمایی، جواد قاسمی ، محمدجواد مهدوی و حیدررضا ضابط، مشهد: بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، مشهد، 1385ش.
ب. مقالات
 «تشیع امامیه و علم کلام معتزلی»، ترجمۀ احمد آرام، در: شیعه در حدیث دیگران، زیر نظر مهدی محقق، تهران: دفتر دایرة‌المعارف تشیع، 1362ش، ص 9 – 13.
 «کتاب‌شناسی شیعه»، ترجمۀ احمد آرام، در شیعه در حدیث دیگران، تهران دفتر دایرةالمعارف تشيع، 1362.
 «ملاحظاتی پیرامون کتاب‌شناسی فرق امامی»، ترجمۀ چنگیز پهلوان، در زمینۀ ایران شناسی، تهران، به کوشش چنگیز پهلوان، 1368ش، ص 56 – 75.
ویلفرد مادلونگ مقالۀ نسبتاً مبسوطی تحت عنوان «تشیع» در دایرةالمعارف دین نوشته است. وی در کتاب‌شناسی مقالۀ خویش دربارۀ شیعه‌پژوهی غربیان اعتراف می‌كند: «تحقيقات علمی دربارۀ شيعه هنوز محدود و ناهموار است و تحقیق کاملی که دربرگیرندۀ تمام جنبه‌های آن باشد وجود ندارد». ازاین‌رو، مادلونگ با درک این کاستی گام در عرصۀ شیعه‌پژوهی گذاشته و به سهم خود آثار متعددی دربارۀ شیعه و ابعاد مختلف آن نوشته است، از جمله مقالاتی پراکنده مانند «هاشمیات کمیت و تشیع هاشمی» و «مدارکی جدید دربارۀ مأمون، فضل بن سهل و علی بن موسی الرضا (ع)» و مقالاتی در ویراست دوم دایرةالمعارف اسلام مانند «محمد بن علی‌الرضا (امام جواد علیه السلام)»، «امامت»، «عصمت»، «زید بن علی بن الحسین»، «شیخ کلینی»، «جابر جعفی»، «هشام بن حکم»، «اسماعیلیه»، «زیدیه»، «کیسانیه»، «مهدی»، «شیعه» و مقالاتی از دایره‌المعارف ایرانیکا مانند مدخل‌های مربوط به امام باقر (ع) و امام رضا (ع) و بخش نگاه کلی از مدخل شیعه در دایرةالمعارف آکسفورد جهان اسلام معاصر. وی در این بخش می‌نویسد که این نوشتار دربارۀ یکی از دو شاخۀ مهم اسلام نگاشته شده است و همین تمایزِ نگاهِ او را با کسانی که شیعه را یک فرقۀ انحرافی می‌دانند به‌خوبی نشان می‌دهد و در این اثر خود به جنبه‌های متنوعی از تشیع مانند افراطیان و میانه‌روهای شیعه، امامیه، فرق افراطی غلات [منتسب به] امامیه که از پیروان ابوالخطاب اسدی‌اند، نصیریه یا پیروان محمد بن نصیر، امامت، مهدویت، جریان‌های عقلی رایج در جهان تشیع، برای مثال در حوزۀ علمیۀ قم، شیخیه یا پیروان شیخ احمد احسایی، زیدیه و تاریخ آن در یمن (حتی تا عصر جدید)، علل روی‌کارآمدن اسماعیلیه، حرکت اسماعیلیه در عصر فاطمی، افول اسماعیلیه، اسماعیلیه فاطمی، فقه اسماعیلی، عقاید باطنی، قرامطه، دروزی‌ها، طیبی‌ها، الموتیان، اسماعیلیۀ شبه قارۀ هند و اجتماعات ایشان می‌پردازد. از همین مقالۀ مادلونگ هویدا است که او درصدد آشنایی با جنبه‌های گوناگون شیعه و فرق و جریان‌های مختلف شیعی بوده است. در راستای همین رویکرد، وی مدخل اخباریه در ویرایش دوم دایرةالمعارف اسلام را نوشته است و سعی کرده تاريخ جدال اصولی-اخباری را، نه از روزگار صفویه، بلکه از قرن ششم و حتی قبل‌تر از آن، بررسی کند.   
البته ذکر تلاش‌های مادلونگ در شیعه‌پژوهی به این معنا نیست که آثار شیعه‌پژوهانۀ او خالی از اشکالات و نقاط ضعف است. اما آثار وی نسبت به شیعه‌پژوهان پیش از وی یک تحول مثبت از حیث رویکرد علمی و روشی و نگاه همدلانه به تاریخ تشیع محسوب می‌شود. ضعفی که در اغلب پژوهش‏های اندیشمندان غربی در خصوص اسلام شیعی -خصوصاً امامیه- به چشم می‌آمد عدم استفاده از منابع شیعی در موضوعات مرتبط با تشیع است، درحالی که در آثار مادلونگ رجوع به آثار متقدم و متأخر شیعه فراوان دیده می‌شود، مثلاً در اولین مقالۀ مدخل «حسین بن علی(ع)» در دایرة المعارف ایرانیکا در مورد حیات و اهمیت حسین بن علی(ع) در شیعه، که توسط وی نگاشته شده است، استناد به آثاری چون تاریخ یعقوبی، الارشاد شیخ مفید، مناقب آل ابی طالب از ابن شهرآشوب و اعیان الشیعه از سید محسن امین و ... دیده می‌شود. اما در عین حال، برخی از اساسی‌ترین اشکالات کارهای شیعه‌پژوهانۀ غربیان در آثار وی هم دیده می‌شود، مثلاً تأثیرپذیری از منابع اهل تسنن در نگاه به تاریخ تشیع؛ برای نمونه، مادلونگ، در مدخل محمد بن علی‌الرضا (امام جواد علیه السلام) از دایره‌المعارف اسلام، تصویر منفعلانه‌ای از آن امام به دست داده است؛ گویی امام هیچ اختیاری از خود نداشته و هر آن‌چه مأمون و خدمت‌گزاران خلیفه اراده می‌کردند اتفاق می‌افتاده است و هیچ اشاره‌ای به روایات منابع شیعی دربارۀ مناظرات آن حضرت و همچنین نامه‌نگاری‌های ایشان با شیعیان، که طی آن به سؤالات فقهی و اعتقادی شیعیان پاسخ می‌دادند، نشده است.
مادلونگ در همین راستا در مقالۀ امام باقر (ع) در دایرة‌المعارف ایرانیکا نیز می‌نویسد: «امام باقر ابوبکر را راستگو (صدیق) خطاب کرده است و زمانی که دربارۀ این امر از او سؤال شده است، او به پا خاسته تا سه بار این کلمه را تکرار کند و بگوید هر کس که ابوبکر را این‌گونه صدا نزند، سوگندش از جانب خداوند بر روی زمین و زندگی بعد از آن قبول نخواهد شد». همچنین در همین مقاله از نفرین مختار ثقفی توسط امام باقر(ع) سخن رانده است که هر دو مطلب را می‌توان مصادیق واضحی از تأثیرپذیری از نگاه اهل تسنن به تاریخ تشیع دانست، چنان‌که در روایتی در منابع شیعی وارد شده که امام باقر (ع) وقتی کسی به مختار ناسزا می‌گفت به وی فرمودند «او را ناسزا مگویید. مگر غیر از این است که او قاتلان شهدای ما را کشت و انتقام خون آنان را گرفت». در روایتی دیگر نیز امام باقر (ع) در دیدار با پسر مختار سه مرتبه برای مختار طلب رحمت کرده است.  
مادلونگ، علاوه بر مدخل امام باقر (ع)، مدخل مربوط به امام رضا‌(ع) را نیز در دایرة‌المعارف ایرانیکا نوشته است. محسن قمرزاده و مجید کرباس‌فروشان این مقاله را به فارسی ترجمه و به‌تفصیل نقد کرده‌اند. به نظر می‌رسد نقاط ضعف همین مقاله نیز حاصل همان نگاه پیش‌گفته باشد، زیرا امام رضا (ع) نه به‌مثابۀ امام شیعه بلکه به‌عنوان یکی از رجال علوی قرن دوم هجری معرفی شده است.  
گذشته از مقالات پیش‌گفته و نقاط قوت و ضعفشان، بی‌شک مهم‌ترین اثر مادلونگ در ارتباط با تشیع کتاب جانشينی محمد‌(ص) (کمبریج، 1997) است، زیرا مؤلف با بازنگری و نقد آثار خاورشناسان و با استناد به متون كلاسيك نويسندگان و مورخان مسلمان، پژوهش جديدی دربارۀ مسئلۀ جانشینی پیامبر (ص) ارائه كرده است. او با ژرف‌نگری در قرآن معتقد است كه حتی اگر پيامبر صلی الله عليه و آله جانشينی هم تعيين نكرده بود، در نظر نداشت و راضی نبود كه ابوبكر جانشين ايشان شود. به نظر او محروم‌كردن خاندان نبوت از حق مشروع خود و انتخاب ابوبكر و عمر و عثمان پس از وی مقدمات حكومت نامشروع و خودكامۀ اموی را فراهم آورد كه با دعوت جهانی اسلام تعارضی اساسی داشت. اين كتاب در سال 1377 شمسی در ششمين دورۀ اعطای جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران جايزۀ بهترين كتاب را دريافت كرد. رابرت گلیو در مقاله‌ای با عنوان «پژوهش‌های جدید در تاریخ تشیع متقدم» گزارشی مهم از این کتاب به دست داده است.
ویلفرد مادلونگ در این کتاب با رجوع به نظریات هِنری لامنس(1862-1937م)، مستشرق بلژیکی، و کایتانی (1869 – 1935م)، مستشرق ایتالیایی، مسئلۀ جانشینی پیامبر (ص) را آغاز می‌کند و در ادامه هر دو دیدگاه را رد می‌کند. لامنس در مقالۀ خود با عنوان «مثلث قدرت ابوبکر، عمر و ابوعبیده»، علی(ع) را فردی ساده معرفی کرده که نمی‌توانسته به خلافت مسلمانان برگزیده شود. کایتانی نیز مخالفت بنی‌هاشم با خلافت ابوبکر را صرفاً از منظر قدرت‌طلبی و کینه‌توزی تفسیر کرده و به این نکته اشاره می‌کند که اگر خود پیامبر بود قطعاً ابوبکر را انتخاب می‌کرد.
از دیگر دیدگاه‌های قابل‌توجه مادلونگ در این اثر دربارۀ شیعه این است که از نظر وی «کمتر کسی از مورخان امروزی افسانۀ سیف‌بن عمر دربارۀ ابن سبا را می‌پذیرد». به‌علاوه، وی در بخش ضمایم کتاب بر خلاف سلف خود در زمینۀ اخبار ازدواج‌های امام حسن‌(ع) مسیری دیگر پیموده و، با ارائۀ بحثی مستند به منابع معتبر تاریخی شیعه و سنی، روایتهای ازدواج‌های فراوان آن حضرت را نادرست دانسته و اینکه امام علی (ع) اهل کوفه را از ازدواج با امام حسن‌(ع) به جهت مطلاق‌بودن بر حذر بداند باورنکردنی می‌داند. به‌علاوه، مادلونگ، بر خلاف نظرات مغرضانه و به دور از انصاف علمی لامنس و نیز اصرار دونالدسون، اشپولر و مونتگمری وات به درگذشت طبیعی امام حسن (ع) بر خلاف گزارش‌های منابع شیعی و سنی، مسمومیت آن حضرت توسط معاویه را قابل‌قبول می‌داند و می‌نویسد: «معاویه [در هنگام صلح] جانشینی حسن (ع) را بعد از خود به رسمیت شناخته و حسن (ع) امر جانشینی را مشروط به رأی شورا دانسته است. این اوضاع و شرایط صحت روایاتی را تأیید می‌کند که بر طبق آن‌ها حسن (ع) به تحریک معاویه و به دست همسرش، جعده، دختر اشعث بن قیس، مسموم شد».

جستجو
آرشیو تاریخی