فراز و نشیب‌های ترجمه، چاپ و نقد کتاب جانشینی حضرت محمد(ص)

جواد قاسمی
مترجم کتاب مکتب‌ها و فرقه‌های اسلامی در سده ميانه و جانشینی حضرت محمد(مشترک) نوشته ویلفرد مادلونگ، مدیر گروه کلام و اندیشه اسلامی در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی

اسلام‏شناس و شیعه‏شناس برجستۀ آلمانی، ویلفرد مادلونگ، در مهم‏ترین اثر خود، جانشینی حضرت محمد (ص)، در یکی از چالش‏برانگیزترین موضوعات تاریخ اسلام، یعنی مسئلۀ جانشینی پیامبر اسلام، به تحقیق جدی پرداخت. این کتاب بر اساس منابع معتبر تاریخی و روایی با تحلیلی ژرف از رخدادهای دوران خلفای نخست اسلام نوشته شده است. نگاه مادلونگ به تاریخ اسلام پژوهشی، منصفانه و به‌دور از غرض‌ورزی و تعصب است. از آنجا که کتاب جانشینی حضرت محمّد (ص) مهم‏ترین و تأثیرگذارترین اثر مادلونگ است، توجه خود را عمدتاً بر آن معطوف می‏داریم. محور اصلی کتاب مسئلۀ جانشینی پیامبر اکرم‌(ص) است که در آن موضوعاتی همچون حقوق خویشاوندی و خاندان‌های پیامبران در قرآن، خلافت قریش، شایسته‏سالاری اسلامی، شورا و امپراتوری عربی، فرمانروایی بنی عبد شمس، واکنش بنی‏هاشم نسبت به خلافت قریش، جنگ جمل، جنگ صفین، میراث پیامبر، همسران و فرزندان عثمان بن عفان، و همسران و فرزندان امام حسن (ع) مورد بحث و پژوهش قرار می‏گیرد و تحلیل‏های جدیدی به عمل می‏آید. مادلونگ نشان می‏دهد که یکی از بهترین پژوهندگان تاریخ اسلامِ پس از دورۀ پیامبر است و اندیشه‏ها و تحلیل‏های تازه‏ای دارد.
مادلونگ سال‌های درازی از عمر خود را صرف آموزش و پژوهش در زمینۀ اسلام، فرق اسلامی و تاریخ و مذاهب شیعی کرد. تا کنون سه کتاب و چندین مقاله از او به فارسی ترجمه شده است. وی 15 کتاب را تألیف و تصحیح کرده، 60 مقاله در نشریات علمی، 130 مدخل دایرةالمعارفی و بیش از 160 معرفی، بررسی و نقد کتاب و مقاله نوشته است.
در سال 1377 شمسی آقای رسول جعفریان متن انگلیسی کتاب جانشینی حضرت محمّد (ص) را، که تازه منتشر شده بود، برای برگرداندن به فارسی به بنیاد پژوهش‏های اسلامی ارائه داد. انجام این کار، پس از تأیید و تصویب ترجمه و چاپ آن، به دوست و همکار دانشورم، آقای احمد نمایی، سپرده شد. چون متن انگلیسی آن در سال 1377 برندۀ جایزۀ جهانی کتاب سال شده بود، قرار شد ترجمۀ فارسی آن پیش از دهۀ فجر به پایان برسد و در نهایت، اینجانب و دو نفر دیگر از همکاران گروه ترجمۀ بنیاد در ترجمۀ آن همکاری کردیم. چاپ اول کتاب در سال 1377 شمسی انتشار یافت و به‏سرعت نایاب شد. چون موضوع کتاب حساسیت برانگیز بود، واکنش‏ عده‏ای را سخت برانگیخت. واکنش‏ها نسبت به کتاب از هردو سو، شمار اندکی از مدعیان تشیع و برخی از اهل‏سنت، صورت می‏گرفت. برای هر دو ناگوار بود. بعضی شیعیان آن را با پاره‏ای از باورهای خود ناسازگار می‏دانستند و بعضی از سنیان نیز آن را بر خلاف اعتقادات خود می‏انگاشتند و بر آن خرده می‏گرفتند. گویا هیچ‏کدام از این دو گروهِ اندک تحقیق را از تبلیغ بازنمی‏شناختند.
مادلونگ نه شیعه بود و نه سنی، بلکه مسیحی بود و به هر نظری که رسیده بود، افزون بر سی سال رنج تحقیق در تاریخ اسلام، شیعه و جانشینی پیامبر را بر خود هموار ساخته بود. بگذریم از اینکه گفته‏ شده او گرایش‏های اسلامی و شیعی داشته است. پیدا بود که خرده‏گیران افراطی شیعی بر اهل سنت می‏چربند، نفوذ بیشتری دارند و برای جلوگیری از انتشار آن بیشتر به تکاپو می‏افتند. هنگامی‏که نسخه‏های چاپ اول تمام شد و لازم بود تجدید چاپ شود، نامۀ بسیار تندی در نقد کتاب به ادارۀ مرکزی آستان قدس رضوی رسید. بر اثر این نقد، مرحوم حجت‌الاسلام واعظ طبسی، تولیت وقت آستان قدس، دستور توقف چاپ کتاب را داد. آقای نمایی پا در میان گذاشت و از آقای طبسی خواست که حرف‏های وی را هم بشنود و بعد تصمیم بگیرد. در نشستی که ناقد کتاب و جمعی از صاحب‏نظران حضور داشتند، آقای طبسی دفاع آقای نمایی از کتاب را شنید و بر آن صحه گذاشت و پس از چندی اجازۀ تجدید چاپ آن را صادر کرد. چاپ دوم به‌‏دقت ویرایش شد و آقای نمایی برای رفع بعضی از اشکالات احتمالی و درج دیدگاه‏های غالب شیعه پانوشت‏هایی بر آن زد. همین روند تا چاپ ششم سال‏ها ادامه یافت. کتاب آمادۀ چاپ هفتم بود که در مجلۀ پژوهشنامۀ کلام مقاله‏ای در نقد آن نوشته شد. آقای نمایی پاسخی بر آن نوشت، ولی چاپ نشد. باز با وجود مصوبۀ بنیاد برای چاپ هفتم، انتشار آن را متوقف کردند. گرچه ادعا نمی‏شود که محتوای کتاب عاری از نقص باشد، با توجه به پانوشت‏هایی که آقای نمایی بر آن زده بود، دیگر پافشاری در جلوگیری از چاپ مجدد آن وجهی نداشت. اما به‌جای آن، پس از مدتی کتاب امام علی (ع) جانشین رسول‌اللّه (ص) ... از سوی بنیاد پژوهش‏های اسلامی به چاپ رسید. نویسندۀ کتاب با جاروجنجال و حاشیه‏سازی همۀ تلاش خود را برای جلوگیری از تجدید چاپ کتاب جانشینی به خرج داد. این نقد بیشتر تبلیغی است تا تحقیقی.
در این گفتار مختصر، مجالی برای نقد مفصل این کتاب نیست. ناقدان محترم نوشته‏اند: «مادلونگ در مواردی تحلیل‏های ارزشمندی را دربارۀ حوادث پس از رحلت پیامبر خاتم (ص) ارائه داده و کتاب، نسبت به ديگر آثار خاورپژوهان، منصفانه‏تر و عالمانه‏تر تدوین شده، اما نویسندۀ این کتاب نیز، به‏‏خاطر محدودیت‏‏های فرهنگی و سیاسی‌ای که داشته، از درک بسیاری از حقایق عاجز مانده است. او به‌خاطر عدم آگاهی کافی از تفسير قرآن کريم، علوم حديث و کلام اسلامی، به‏ويژه کلام شيعه، و عدم توان لازم برای نقد و ارزيابی روايات و راويان احاديث و گزارش‏‏های تاريخی، تحليل‏ها و مطالب نادرستی در کتاب خود آورده است».
در پاسخ باید گفت که اتفاقاً پژوهشگران در ایران ممکن است با بسیاری از محدودیت‏های دست‌‎وپاگیر فرهنگی و سیاسی، که کل فضای علمی را مسموم کرده است، مواجه شوند. مادلونگ که در دانشگاه‏های آمریکا، انگلستان و آلمان و کانادا آزادانه به تحقیق و پژوهش مشغول بوده است چرا باید محدودیت‏های سیاسی و فرهنگی داشته باشد؟ او چندین کتاب و مقاله در زمینۀ شیعۀ اسماعیلیه، زیدیه و امامیه به زبان آلمانی و انگلیسی نوشته است. با مسائل کلامی، به‏ویژه مبحث امامت، به‏خوبی آشنا بوده است. مقالات تحقیقی و عمیق او در زمینۀ کلام معتزله، اشاعره و امامیه نشان می‏دهد که کلام اسلامی را خوب می‏شناسد، به تحقیق در سرچشمه‏های آن پرداخته و تاریخ آن را کاویده است. ما در کلام معمولاً به جست‌وجو و تحقیق در سرچشمه‏ها نمی‏پردازیم، بلکه متنی را مثل شرح تجرید انتخاب می‏کنیم و آن را خوب می‏آموزیم و سالیان متمادی به تدریس آن می‏پردازیم. آری، می‏توان گفت، چنانکه گفته‏اند و نوشته‏اند، که نظر مادلونگ در باب مثلاً تأثیر امامیه از معتزله درست نیست. دلایلی هم برای آن آورده‏اند. مقدمۀ کتاب جانشینی و نیز آثار دیگر او نشان می‏دهند که وی با آیات قرآن و روایات هم آشنایی خوبی دارد. به تاریخ اسلام و شیعه و وقایع تاریخی تسلط دارد. گزارش‏های تاریخی را به‏خوبی با هم مقایسه و تحلیل می‏کند و گاه تحلیل‏های خاورشناسان را نیز مورد انتقاد قرار می‏دهد.        
ناقدان کتاب جانشینی، اعم از آنان که کتاب و مقاله نوشته‏اند و آنان که با گفتار خود ناشر را به زحمت انداخته و مانع تجدید چاپ آن شده‏اند، از محققی غربی که کار پژوهشی انجام می‏دهد و بر مذهب شیعه نیست انتظار دارند به مسئلۀ خلافت دقیقاً مانند آن‌ها بیندیشد، همان راهی را برود که آنان رفته‏اند، به همان باوری برسد که آن‌ها رسیده‏اند، همان روشی را به کار گیرد که آنان به کار گرفته‏اند و خلاصه بر همان مذهب آنان باشد تا ایشان را خوش آید، هرچند دیدگاه نوینی موافق با شیعه داشته و گفته باشد: «علی (ع) جانشین برحق پیامبر است و حتی اگر پیامبر به جانشینی کسی هم تصریح نکرده باشد. تاآنجاکه قرآن افکار محمّد (ص) را بیان می‏کند، او در نظر نداشت ابوبکر جانشین طبیعی وی باشد و راضی به انجام این کار نبود». اما گویا برایشان اهمیتی نداشته است که یک محقق مسیحی، که تمام عمر خود را برای اسلام‏شناسی و شیعه‏شناسی گذاشته، با دیدگاهی آزاد، برون‏دینی و غیرمغرضانه به تحقیق در تاریخ شیعه و اسلام پرداخته باشد.
اگر مادلونگ بعضی از دیدگا‏ه‏های مخالفان اسلام را در کتابش نقل می‏کند، می‏خواهد نادرستی آن‌ها را نشان دهد، نه اینکه با آن‌ها موافق باشد، چنان‏که در نامه‏اش می‏گوید: «دیدگاه‏های لامنس و کایتانی را نقل کرده‏ام نه به این معنا که از آن‌ها جانبداری کنم، بلکه خواسته‏ام سوگیری گه‌گاه افراطی آن‌ها را برسانم». وی برای بررسی و تحلیل یک نظر ناگزیر است بعضی از دیدگاه‏ها را مطرح کند. اگر ناقدانْ کتاب جانشینی را به‏دقت و غیرجانبدارانه می‏خواندند و بینش ژرف‏تر و منصفانه‏ای ‏داشتند، درمی‏یافتند که به‏فرض که مطالب کفرآمیزی در آن آمده باشد، نقل کفر، کفر نیست. بلکه نویسنده برای اثبات نادرستی آن‌ها ناگزیر است آن‌ها را نقل کند. پژوهش همین است. اگر باید کار پژوهشی صورت گیرد جز این نمی‏شود. اگر قرار است در چنین موضوعی پژوهش صورت گیرد، با رعایت قواعد پژوهشی، یکی از بهترین گزینه‏ها پژوهنده‏ای است که منسوب به هیچ‏یک از دو طرف نباشد. و اگر مقصود پژوهش نیست و تبلیغ است، دیگر مقید بودن به آداب پژوهش، روش، تحلیل و عقل و استدلال جایی ندارد و چندان مهم نیست و هر چیزی که احساسات را برانگیزد و فرد را اقناع کند می‏توان گفت.
یکی از ویژگی‏های اصلی  کتاب مادلونگ آن است که نویسنده، آرا و نظریات اسلام‏شناسان غرب را دربارۀ تاریخ صدر اسلام و جانشینی حضرت محمّد (ص) بررسی و تحلیل می‏کند، در بعضی موارد آن‌ها را نادرست می‏داند و با بررسی و تحلیل آن‌ها دیدگاه‏های جدیدی ارائه می‏دهد. مادلونگ با زبان عربی به‏خوبی آشناست و بسیاری از اشعار دشواری را که به مناسبت طرح موضوعی تاریخی در منابعی همچون طبری و سایر منابع آمده است به زبان انگلیسی برمی‏گرداند. نویسندۀ کتاب در همه‏جا دقت، وسواس علمی خود و پای‏بندی به آداب و قواعد پژوهش را نشان می‏دهد، حب و بغض در آن به چشم نمی‏خورد و هیچ‏گونه شتابزدگی در آن دیده نمی‏شود. مادلونگ به آیات قرآن اشراف دارد و در جهت بررسی مسئلۀ جانشینی و اهل‏بیت پیامبران به کندوکاو در آن‌ها می‏پردازد. او اخبار و روایات اصیل تاریخی و منابع دست اول را نقل و بررسی می‏کند و گرچه بی‏طرف است و با بعضی از دیدگاه‏های شیعه و سنی همسو نیست، گرایش بیشتری به شیعه و موافقت با آن از خود نشان می‏دهد.    
کسانی‏که با فن ترجمه آشنایی دارند می‏دانند که ترجمۀ این‏گونه آثار چه دشواری‏هایی دارد. مترجم، علاوه بر تسلط به زبان مبدأ و مقصد، باید با موضوع هم به‏خوبی آشنا باشد. مترجمان همۀ تلاش خود را در ارائۀ ترجمه‏ای پاکیزه از این اثر انجام دادند. منابع اصلی نویسنده را که به آن‌ها ارجاع داده بود فراهم آورده بودند و، در فرایند ترجمۀ فارسی، مستقیم به متن اصلی مراجعه می‏کردند تا نقل‏قول‏ها با دقت کامل نوشته شوند و پیوسته با مادلونگ همکاری داشتند. وی در هر مورد از دادن پاسخ هیچ دریغی نداشت. کاستی‏ها و نقدها را با آغوش باز و روشن‏بینی می‏پذیرفت یا با ارائۀ شواهد آن‌ها را رد می‏کرد. مادلونگ کار پرزحمت مترجمان را درک و از آنان قدردانی کرد. هیچ ترجمه‏ای، به‏ویژه ترجمۀ آثار تخصصی‌ای از این دست، نمی‏تواند تمام و کامل باشد. مترجم این‏گونه آثار تنها به کار ترجمه نمی‏پردازد، بلکه در کنار نویسنده تحقیق هم می‏کند، و علاوه بر درک مطلب باید همراه با نویسنده پیش رود و به منابع ارجاعی نویسنده مراجعه کند. خوشبختانه مترجمان با موضوعات و مفاهیم قرآنی، کلامی و تاریخی به‏خوبی آشنا بودند و به زبان انگلیسی تسلط داشتند. البته مدعی هم نیستند که کارشان خالی از نقص و کاستی بوده است. مطالعات اسلامی اسلام‏شناس، شیعه‏شناس و پژوهشگری بزرگ، ویلفرد مادلونگ، را از دست داد که جبران فقدان و جایگزینی او به‏واقع بسیار دشوار است.  روحش شاد و آمرزش الهی بر او باد.

جستجو
آرشیو تاریخی