زیارت؛ معنویت مکانمند
معنویت، واژهای است که نمایانگر شیوههای زندگی و اعمالی است که به بصیرت هستی انسان و چگونگی دستیافتن روح او به استعداد کامل خود تجسم میبخشد. در دوران معاصر، تعریف معنویت بدینگونه است که با چیزی ارتباط دارد که «کلنگر» است، یعنی رویکردی کاملاً هماهنگ و یکپارچه به زندگی. این مسئله متناسب با این واقعیت است که بهلحاظ تاریخی، امر معنوی با «امر قدسی» پیوند دارد. بنابراین امر معنوی بهجای اینکه صرفاً یک عنصر در میان عناصر دیگر در زندگی انسان باشد بهعنوان عامل یکپارچهکننده، یعنی زندگی بهمثابه یک کل واحد، شناخته میشود. بنابراین معنویت، جستجو برای «امر مقدس» فهم میشود.
از سویی دیگر معنویت در شهری که بر اساس زیارتگاه پدید آمده و شکل گرفته و زندگی در آن، حول زیارت بسط یافته است، میتواند «ژنوم شهر» قرار گیرد. در این نگاه، معنویتِ برخاسته از زیارت، قلب تپنده و دستگاه کنترل حیات مدنی میشود. واقعشدنِ شهر در یک محیط معلوم و خاص و تعاملی که به روزگاران، میان ساکنین و آن محیط شکل میگیرد، منجر به پدیدارشدن نسبتی ناگسستنی میان آن مکان و جامعه انسانیاش میشود که نتیجۀ آن، جاییشدن این شهر و کسیشدن اهالیاش است. در دلِ اهلِ این «جا» رازهایی وجود دارد که فقط اهالیاش بهواسطۀ انتقال از نسلهای متوالی میشناسند. بدونِ اِشراف بر این رازها و تکاپو برای حراستشان از کون و فساد در گذر زمان، زندگی در آن «جا» ناممکن است.
باری! زیارت، مکانمندشدن امر معنوی است که «فضای هیبت و ابهت» را برای انسان رقم میزند و تمام جلوههای هنری و بصری را به خدمت میگیرد تا معنا در انسان شکل گیرد. زیارت، حضور امر معنوی و «تعلیق زمان» است تا امر معنوی با تمام شکوه و عظمت خود در دل انسان بنشیند و ذهن، آرامش، سکونت و اطمینان را تجربه کند. زیارت در حرمهای امامان شیعه نیز از این اصول معنوی مستثنا نیست. شکوه حضور، تعظیم و پیوند با امر امامت در مکان و ارتباط با روح و قلب حرم و فروتنی، انکسار و اِخبات در مواجهه با ابهت فضا، با تمام معماری کثرتدرعینوحدت، همه و همه، در زیارت ائمه مشاهده و شهود میشود.
درک فضای هیبت و ابهت در مکان حرم، نیاز به «خلوت و سکوت» دارد. به بیان دیگر درگاه ارتباط با مکان و درک این فضای معنوی، خلوت است و سکوت. سکوت، دعوت به خویشتنِ خویش است و خلوت، ظرفی برای پرشدن از معنا. باری! حاشیههای متنوع دربارۀ مناسک زیارت در حرم رضوی که انبوهی از مراسم مذهبی کوچک و بزرگ را در خود دارد و نیز توزیع خوردنیهای متبرک و دیگر برنامههای گوناگون، زیارت را از فضای معنوی و قدسی به میدان مناسک و گذر تفریح مذهبی تبدیل کرده است. کار ویژۀ زیارت، همان درک امر معنوی و تعظیم در فضای باابهت است و هر آیین و آداب و مناسکی باید معطوف به تقویت معنا باشد؛ نه برهمزنندۀ خلوت و سکوت!
مناسکزدگی و متبرکسازی بیرویّه در برخی حرمهای مطهر، چالش بزرگی فراروی فضای باابهت و فلسفۀ وجودی زیارت نهاده است. تأثیر زیارت و درک معنویت در مکان تحول، توسعه و شکوفایی وجودی است که حتماً در توسعۀ فضیلتهای اخلاقی در هر شخص دیده میشود. زیست معنوی با تندخویی، نامهربانی، دیگریستیزی، اضطراب و تشویش نمیسازد. پررنگ و فربهشدن مناسک و حواشی آن در برخی حرمها مانند حرم رضوی تنها به تجربۀ گردشگری مذهبی فرد کمک میکند و لزوماً انسان را معنویتر و در نتیجه اخلاقیتر نمیسازد. ازینرو امروزه مردمِ برخی شهرهای زیارتی، خود از بیشترین آسیبهای روانی و اجتماعی رنج میبرند چراکه این شهرها در حال تبدیلشدن به شهر مناسکی است نه شهر معنوی!
اما چه چیزی بناها را «باابهت» میکند و فضای قدسی را در مکان، جلوهگر میسازد؟ پاسخ بدین پرسش چیزی بیشتر از شگفتی محض در نوآوری طراحی یا حضور پرقدرت بناهایی است که بهلحاظ مادی مشرف بر افق هستند؛ یا آنکه بهوسیلۀ ابهت، انگیزه و هدف را در بناها منعکس میسازند. شکوه و تعظیم واقعی احتمالاً بیشتر در ارتباط با بناهایی است که بهطور کلی ارزش مردم و زندگی اجتماعی مشترک را تقویت میکنند. حس یکیبودن، دوری از فاصلهها، تفرقهها و برتریجوییها و شکلگیری ارتباطات انسانیِ فضیلتمدار، زمینۀ درک ابهت و شکوه معنا را فراهم میسازد. در زیارت خانۀ خدا در حج، لباس احرام نماد رفع تمام تبعیضهاست و در زیارت حرم امامان معصوم بهویژه امام رضا(ع)، که نماد متعالی رأفت و همدلی است، تکثر فرهنگها، فاصلۀ طبقات و تفاوت جنسیتها نباید منجر به تحقیر مردم شود چراکه در حقارت، هیچ تعالیای رخ نمیدهد. بنای باابهت، باید چنین حسی را تقویت کند.
«مکانهای با دید باز» نیز که پژواک معنوی دارند میتوانند ابهت را به انسان منتقل کنند. قراردادن ماکت گنبد حرمهای دیگر حتی بهعنوان مبلمان مقدس در زیارت، برهمزنندۀ دید باز و حس معنوی است. مشارکت انسانی، گفتگو، امکان خلاقیت توسط مردم برای خیر عمومی و احسان در این مکانهای با دید باز بهمثابه فضای قدسیِ عمومی میتواند امر معنوی و شکوه آن را تقویت کند. متأسفانه حاکمبودن فرهنگ خدمات دولتی، منع مشارکت مردم و کنترل و محدودیت در حرم رضوی مانع بزرگی برای درک معنویت بیشتر است. تجربۀ خیر عمومی در مکان زیارت که در حقیقت تعهد به فرایند بازمعناسازی، خلق ارزشها و کشف بینش معنوی مشترک است، زمینۀ مناسبی برای شکلگیری معنویت شهری است. معنویت شهری، تعامل انسانی و سلوک زندگی کلی ما را در بر میگیرد و شامل مفهوم فضیلت است؛ یعنی چشمپوشی از مطالبات محض فردی به نفع «خیر عمومی».
پینوشت
فیلیپ شلدریک، معنویت، ص23-25.
«ژنومیك فرهنگی» تعامل و تأثیرات متقابل ژنها، فرهنگهاو محیطها را بررسی میكند. ژنومیک فرهنگی Cultural Genomics گرایش نوین علمیِ میانرشتهای در دانش ژنتیک و روانشناسی و مطالعات فرهنگی و انسانشناسی است که با هدف درک تفاوتهای ژنومی عملکردی در بین گروههای فرهنگی انسانی و ریشه این تفاوتهای گروهی، بهویژه نقش فرهنگ بهعنوان محرک رشد ژنتیکی به مطالعه و پژوهش میپردازد. با توجه به ژنومیک فرهنگی میتوان به ژنوم در شهر پرداخت و تأثیر متقابل فرهنگ و هویت شهری را بر ژنوم انسانهای شهر پردازش کرد. بهعنوان نمونه معنویت با شکلگیری شهر مشهد یا قم و کربلا چه تأثیری بر ژنوم انسانهای این شهرها داشته است و در طی قرون مختلف معنویت چه نسبت و ارتباطی با ژنوم انسان در شهرهای زیارتی برقرار کرده است.
ر.ک: جستارهایی در الهیات شهر، علی الهی خراسانی، جستار نهم: معنویت بهمثابه ژنوم شهر مشهد، ص212.