اوست».5
۶. این تحول به نقطۀ عطفی در تاریخ جنبش اسلامی تبدیل شد که رهبری سنتی اخوان المسلمین را با چالشهای بزرگی در درون و بیرون تشکیلات خود روبهرو کرد. برخی از افراد سازمانی اخوان نیز با شورش بر خط مشی رهبری عالی اخوانْ سازمانهای سلفی تندرویی مانند جماعت مسلمین معروف به جماعت تکفیر و هجرت (شکری مصطفی، ۱۹۷۱) را در مصر تأسیس کردند و راه خود را از اخوان جدا کردند.
سازمان
القاعده
۷. سازمان القاعده در بستر جنگ علیه اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان و با هدف مقابله با اشغال این کشور با ترکیب نیروهای جهادی عرب معروف به عربهای افغان و با راهبری اسامه بن لادن و عبدالله عزام و حمایت و پشتیبانی برخی کشورها از جمله عربستان و پاکستان در سال ۱۹۸۸ تأسیس شد.
۸. القاعده در سال ۱۹۹۱ با سازمان جهاد اسلامی مصر به رهبری ایمن الظواهری متحد شد و سپس این دو تشکیلات در سال ۱۹۹۸ (اعلام رسمی در سال ۲۰۰۱) با هم ادغام شدند و نام جدید سازمان قاعدة الجهاد را برگزیدند. دو رهبر نخست القاعده، اسامه بن لادن (نماد سلفیت وهابی و تندرو سعودی/ ۱۹۸۸ تا ۲۰۱۱) و ایمن الظواهری (نماد جنبش سلفی جهادی مصر/ ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۲)، بازتابدهندۀ همین پیوند بودند؛ پیوندی که در پرتو تحولات جدید جهان اسلام و بهطور مشخص اشغال کویت توسط عراق و ورود نیروهای آمریکا و متحدان آن به سرزمین وحی (شبهجزیرۀ عربستان) برای حمله به عراق شکل گرفته و با نوعی دگردیسی آشکار سیاست اولیۀ القاعده را در همراهی و همکاری با وهابیت رسمی حاکم بر عربستان و دولت این کشور به سیاستی ستیزهجویانه و همراه با درگیری با سعودی و حامیان پنهان و آشکار قبلی خود تبدیل کرد.
جماعت
توحید و جهاد
۹. ابومصعب الزرقاوی که در سال ۱۹۹۹ «جماعت توحید و جهاد» را در مخالفت با حضور آمریکا و نیروهای «غربِ کافرِ مسیحی در جهان اسلام» بنیان گذاشته بود در سال ۲۰۰۴ با بن لادن، امیر القاعده، بیعت کرد و تشکیلات تحت رهبری خود را به شاخۀ القاعده در عراق تبدیل کرد. زرقاوی در سپتامبر ۲۰۰۴ علیه شیعیان عراق اعلام جهاد کرد و با هدایت شمار زیادی از عملیاتهای انتحاری در تجمعات شیعیان رویارویی با شیعه و ایران را به اولویت اول القاعدۀ عراق تبدیل کرد. داعش (دولت اسلامی عراق و شام) اگرچه از دل شاخۀ عراقی القاعده بیرون آمد، اما با تحولاتی به نماد یک دگرش دیگر در سیر تاریخی جنبشهای سلفی تبدیل شد. این تحول محصول ترکیب اسلام القاعدهای با ایدئولوژی ناسیونالیسم عربی حزب بعث بود؛ امری که ازجمله در سیاست اصلی این سازمان برای اتحاد میان عراق و سوریه و همچنین در رادیکالیسم و تروریسم و وحشتآفرینیِ بیاندازه و خشونت بیپروای داعش بازتاب یافت.
داعش
۱۰- نتیجۀ این تحول به گونهای عمیق و بنیادین بود که اولیویه روآ، برخلاف بسیاری از تحلیلگران، ظهور داعش و دیگر گروههای افراطیِ شبیه آن را مسئلهای دینی نمیداند. او معتقد است آنچه در قالب شکلگیری داعش شاهد آنیم «نه رادیکالشدنِ اسلام، بلکه اسلامیشدنِ رادیکالیسم است». روآ همچنین از زاویۀ جهانوطنی به داعش پرداخته و میگوید: «اگر شما حس ملیگرایانه نداشته باشید و واقعاً بخواهید فراملی باشید، داعش تنها گزینۀ پیشِ رویتان است ... خلافت در معنایی انتزاعی پدیدهای جهانی است. داعش ادعا نمیکند که درصدد احیای خلافت عثمانی یا دولتی دیگر است... جهادیها میگویند: «داعش حقیقتاً نوعی انجمن اخوت است ... داعش جنبشی جهانوطنی است [که در آن] ʼجهادʻ جای ایدۀ انقلاب را گرفته است و ʼامتʻ جای پرولتاریا را».6
مقاومت اسلامی حماس
۱۱. جنبش مقاومت اسلامی حماس برآمده از شاخۀ فلسطینی اخوان المسلمین است که با تأثیرپذیری غیرمستقیم از انقلاب اسلامی ایران و تأثیرپذیری مستقیم از شکلگیری جنبش جهاد اسلامی و برآمدن اسلام سیاسی در فلسطین و در پرتو رویارویی مدرسۀ سنتی اخوان با چالشها و پرسشهای جدیدِ برآمده از این تحولات و همچنین تداوم اشغال فلسطین و خواستۀ عمومی ملت فلسطین برای مقاومت در برابر اشغال در سال ۱۹۸۷ تأسیس شده و رشد کرده و خود به نماد تحولاتی در مدرسۀ سنتی اخوان تبدیل شده است.
۱۲. میثاق حماس (۱۸ اوت ۱۹۸۸) «اسلام را مبنا و راهوروش» جنبش معرفی کرده و تأکید میکند: «افکار و مفاهیم و تصورات خود را دربارۀ خلقت، زندگی و انسان از اسلام گرفته و در اقدامات خود به آن رجوع میکند» (مادۀ ۱). همچنین مادۀ ۲ همین میثاق بهصراحت این جنبش را «بالی از بالهای اخوان المسلمین در فلسطین» و جنبش مادر اخوان را «تشکیلاتی جهانی و بزرگترین جنبش اسلامی معاصر» معرفی میکند.7
۱۳. از سوی دیگر، حماس محصول ترکیب ایدههای اسلامی و اخوانی با مفاهیم ملی فلسطینی و مقاومت در برابر اشغال است که با یک جهش از روش اصلاحی و گامبهگام اخوان به جنبشی انقلابی و جهادی بر اساس شرایط و اولویتهای مردم فلسطین و اشغال این کشور تبدیل شده است. مقاومت همهجانبه در برابر اسرائیل و تلاش برای رهایی فلسطین از اشغال صهیونیستی هستۀ مرکزی فکری و سیاسی این جنبش بوده و اولویت همۀ موضوعات دیگر در پرتو آن تنظیم و بازتنظیم میشود. 8
۱۴. بر همین اساس، حماس در سند تعریفی خود با پیوند میان عقیدۀ اسلامی و وطن فلسطینی اصول چهارگانۀ استراتژی جنبش را در رویارویی با اشغال فلسطین چنین برمیشمارد:
۱. ملت فلسطین هدف نخست اشغال صهیونیستی است و بر همین اساس بار سنگین مقاومت در برابر اشغال در درجۀ نخست بر دوش اوست. ازاینرو، حماس برای بسیج تواناییهای این ملت و هدایت آن در جهت پایداری و مقاومت در برابر دشمن غاصب کوشش میکند.
۲. عرصۀ رویارویی با دشمن صهیونیستی فلسطین است و دیگر عرصههای عربی و اسلامی عرصۀ یاری و همراهی با ملت فلسطین بهویژه در جنبههای سياسی و رسانهای و مالی است. اما رویارویی خونین با دشمن صهیونیستی تنها در خاک مبارک فلسطین انجام میشود که در گذر قرنها با خون پاک شهیدان عطرآگین شده است.
۳. ضروری است رویارویی با دشمن و مقاومت در برابر او در فلسطین تا رسیدن به پیروزی و آزادی ادامه یابد و جهاد در راه خدا شیوۀ ما در رویارویی با دشمن است و جنگ و ضربهزدن به نیروها و امکانات ارتش دشمن در رأس روشهای مقاومت است.
۴. اقدام سیاسی، در نگاه ملت، یکی از ابزارهای جهاد بر ضد دشمن صهیونیستی است که هدف آن تقویت جهاد و پایداری ملت فلسطین در رویارویی با اشغال صهیونیستی و بسیج تواناییهای ملت ما و امت عربی و اسلامی برای یاری فلسطین و دفاع از حقوق مردم ما و توضیح این مسئلۀ عدالتخواهانه به جامعۀ بینالمللی است. 9
۱۵. جنبش حماس در «سند اصول و سیاستهای کلی» (۱ می ۲۰۱۷) اشاره به پیوند خود با اخوان المسلمین را با توجه به فضای ضداخوانیِ پس از کودتای مصر و اعلام تروریستیبودن جنبش اخوان حذف کرد، اما همچون میثاق و سند تعریفی قبلی حماس را بهصراحت جنبشی برای آزادی سرزمین فلسطین معرفی کرده است: «جنبش مقاومت اسلامی حماس جنبشی آزادیبخش، مقاومتی، ملیِ فلسطینی و اسلامی است که هدف آن آزادسازی فلسطین و مبارزه با پروژۀ صهیونیسم است و مرجعیت آن از نظر خاستگاهها، اهداف، ابزارها و فعالیتها اسلام است». (مادۀ ۱) 10
بر اساس همین سند، «جنبش حماس اسلام را دربرگیرندۀ همۀ جنبههای زندگی و مناسب برای همۀ زمانها و مکانها و دارای روح اعتدال و میانهروی میداند و ایمان دارد که اسلام دین صلح و تسامح است و پیروان ادیان آسمانی در سایۀ آن در امنیت و آرامش زندگی میکنند. حماس همچنین ایمان دارد که فلسطین همواره نمونۀ بارزی از همزیستی، تسامح و خلاقیت تمدنی بوده و خواهد بود». (مادۀ ۸) همچنین این سند در مادۀ ۹ تأکید میکند: «حماس بر آن است که پیام اسلام دربرگیرندۀ ارزشهای حق، عدالت، آزادی و کرامت بوده و تمامی شیوههای ظلموستم را حرام اعلام کرده است. اسلام ظالم را با هر دین، قومیت، جنسیت و ملیتی که داشته باشد مجرم میداند و مخالف تمامی شیوههای افراطیگری، تعصبات دینی، قومیتی و فرقهای است و به پیروان خود توصیه میکند که با تجاوزگری مقابله کرده و مظلومان را یاری کنند و آنان را به بخشش و فداکاری در راه دفاع از عزت و کرامت، سرزمین، ملت و مقدسات خود تشویق میکند».
جهاد اسلامی
فلسطین
16. جنبش جهاد اسلامی فلسطین جریانی است که از مرحلۀ میانی از مراحل سهگانۀ فعالیت اخوان المسلمین فلسطین و بهطور مشخصتر مجمع اسلامی غزه جدا شده است. هستههای اولیۀ این جنبش، در سال ۱۹۷۹، تحتتأثیر مستقیم انقلاب اسلامی ایران و اندیشهها و رهبری امام خمینی و با راهبری شهید دکتر فتحی شقاقی از ترکیب گروهی از دانشجویان فلسطینی مشغولبهتحصیل در مصر تأسیس شد و سپس با پایان تحصیل شقاقی و برخی دیگر از این دانشجویان و بازگشت آنها به فلسطین، روند فکری و تشکیلاتی آن در فلسطین اشغالی تکمیل شد و سرانجام در سال ۱۹۸۱ بهصورت رسمی و تحت عنوان جنبش جهاد اسلامی فلسطین وارد عرصۀ مبارزات مردم فلسطین شد.
۱7. فتحی شقاقی چنان آشکارا متأثر از ایدهها و الگوی رهبری امام خمینی بود که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی کتاب کوچکی با عنوان خمینی، راهحل اسلامی و جایگزین11 نوشت و منتشر کرد و به همین خاطر توسط سرویس امنیتی مصر دستگیر شد.
۱8. رمضان عبدالله شلح، دومین دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین، بهصراحت بر همزادی و همراهی جهاد اسلامی و حماس و پیوند آنها با جنبش مادر اخوان المسلمین تأکید کرده است: «ما در جهاد اسلامی همراه با حماس از یک چراغدان بیرون آمدهایم، یعنی از رحم جنبش اسلامیِ سنی و میانهرویی که امام شهید حسن البنا آن را بنیان گذاشت».12
۱9. جهاد اسلامی فلسطین در یکی از اسناد خود به دلایل جدایی از جریان سنتی اخوان المسلمین در غزه و تأسیس جنبش جدید پرداخته و این موضوعات را برمیشمرد:
- عدم رویارویی مسلحانه با اشغال صهیونیستی
- عدم درگیری با نظامهای عربی
- درگیری با جنبش ملی فلسطین
- ... مخالفت با انقلاب اسلامی ایران.13
20. ولی پس از آن با تأسیس جنبش حماس توسط جریان مجمع اسلامی غزه و ورود قدرتمند این جنبش به عرصۀ مقاومت در برابر اشغال و پیوندهای زودرس حماس با انقلاب اسلامی ایران و حزبالله لبنان بیشترِ این موارد اختلاف از میان رفت و دو جنبش بهلحاظ نظری و عملی به یکدیگر نزدیکتر شدند. 14
۲1. از سوی دیگر، جهاد اسلامی فلسطین جنبشی ملی-مذهبی و پیونددهندۀ میان اسلام سیاسی و ملیگرایی فلسطینی است که به روایت بنیانگذار خود «حل مشکل موجود میان ملیگرایانِ بدون اسلام [کنایه از جنبش آزادیبخش ملی فلسطین-فتح] و اسلامگرایانِ بدون فلسطین [کنایه از جنبش اخوان المسلمین فلسطین]» از عوامل تأسیس آن بوده است. 15
۲2. ازاینرو، جنبش جهاد اسلامی از نظر اسلامی در نقطۀ میانی و محل پیوند جریان اسلامی-اخوانی و انقلاب اسلامی ایران و از نظر سیاسی در میانه و محل پیوند دو جریان ملی و اسلامی مقاومت فلسطین قرار میگیرد، هویتی ویژه که آن را از اخوان المسلمین و دیگر گروههای اسلامی متمایز میکند.
۲3. همان منطق و واقعیتهایی که حکم میکند نمیتوان میان جنبش حزبالله لبنان و جنبش حماس و حتی جنبش جهاد اسلامی فلسطین رابطۀ اینهمانی برقرار کرد، حکم میکند که ایجاد اینهمانی میان حماس و اخوان، و القاعده و داعش یا حتی میان القاعده و داعش، و حماس و اخوان اشتباه است و با واقعیتهایی که به اختصار در این مقاله بازنمایی شد منطبق نیست.
۲4. گذر از همۀ این تفاوتها و تحولها و یکیپنداشتن یا برداشت اینهمانی میان سلفی نظری و سلفی جهادی، و بین سلفی و اخوانی و اخوانی و القاعدهای و القاعدهای و داعشی، نوعی سادهسازیِ پدیدههای چندلایه و پیچیدۀ سیاسی و فکری است که با همۀ رواجی که در محافل سیاسی و رسانهای فارسیزبان دارد نباید در چنبرۀ آن گرفتار شد، زیرا اشتباه شناختی به کژراهه و بیراهه در فکر و عمل سیاسی میانجامد.
۲5. بهرهگیری از برخی افکار سید قطب منحصر به حماس و برخی دیگر از گروههای اسلامی نیست و جنبشها و شخصیتهای شیعی در ایران، عراق و لبنان نیز از جنبههایی از اندیشه و عمل او تأثیر گرفتهاند، اما این واقعیت به معنای اینهمانی آنها با سید قطب یا سلفیت جهادی نیست. تمیز میان افکار و سازمانها و نحلههای فکری و سیاسی و پرهیز از سادهسازی امور اولین گام ضروری برای بحث و گفتوگو و شناخت درست از پدیدههای سیاست داخلی و خارجی است.
۲6. عامل اصلی وضعیت بحرانی جاری در فلسطین ادامۀ اشغال چنددههای سرزمین یک ملت و نفی هویت و موجودیت ملت فلسطین و نقض همهجانبه و مداوم همۀ حقوق بنیادین این ملت ازجمله در زمینۀ تعیین سرنوشت و تشکیل دولت مستقل است، اما اسرائیل که نمیخواهد توجهها به مشکل اصلی معطوف شود، همواره میکوشد با تولید ادبیات سیاسی وارونهنما و تصویرسازیهای دروغین و استفاده از ظرفیت رسانههای جریانساز بینالمللی مقاومت فلسطینی را جایگزین مشکل اشغال کند، درحالیکه مقاومت معلول اشغال است و تا اشغال هست، مقاومت در برابر اشغال نیز وجود خواهد داشت.
۲7. این تاکتیکی در خدمت استراتژی بلندمدتِ مبتنی بر اشغال است که همواره از سوی اسرائیل دنبال شده است. اگر امروز با داعشسازی از جنبش حماس و ارائۀ تصویری تحریفشده از آن تلاش میکند واقعیتهای بدیهی در زمینۀ بحران فلسطین را پنهان کند، پیشتر با معرفی یاسر عرفات، رهبر فقید جنبش فتح و سازمان آزادیبخش فلسطین، بهعنوان مهمترین عامل بنبست در روند صلح، مقدمۀ ترور و حذف فیزیکی او را از طریق مسمومیت فراهم کرد.
۲8. اما در سالهای پس از شهادت عرفات با وجود اینکه محمود عباس، جانشین او، به دلیل مخالفت عملی و نظری با گزینۀ مقاومت و انتفاضه همۀ سرمایۀ سیاسی خود و سازمان تحت رهبریاش را در خدمت ایدۀ صلح با اسرائیل و نظریۀ دو-دولت قرار داد، اما بهخاطر سیاست اشغالمحور اسرائیل هیچ تحول مثبتی در زمینۀ تحقق حقوق حداقلی ملت فلسطین اتفاق نیفتاد و روند صلح با توقف و بنبست کامل روبهرو شد.
۲9. در چنین زمینه و زمانهای که در سیاست و منطقِ بیمنطقی اسرائیل و قدرتهای حامی آن، در روز روشن و در برابر دیدگان افکار عمومی جهان، معلول (مقاومت) جایگزین علت (اشغال و تروریسم نهادینه و مداوم اسرائیل) و قربانی (ملت و مقاومت فلسطین) جایگزین جانی و جنایتکار (اسرائیل و جنبش صهیونیستی) میشود، نباید در دام تاکتیکها و استراتژی اسرائیل برای تثبیت و تداوم اشغال فلسطین افتاد و تحلیلها و خوانش تحولات را از دریچۀ تصویرسازیهای وارونه و تحریفشده و ادبیات ساختهوپرداختۀ صهیونیستها انجام داد، ملاحظهای مهم و کلیدی که انتظار میرود در کنار همۀ نکات شناختی پیشگفته مورد توجه نخبگان و افکار عمومی قرار گیرد.16
* ویرایش نخست این مقاله با عنوان «جنبش حماس و مقاومت در برابر اشغال» در روزنامۀ شرق، شمارۀ مورخ ۲۲ مهر ۱۴۰۲ منتشر شده و اینک نسخۀ دوم آن با اصلاحات و افزودههای جدید، همراه با منابع، تقدیم خوانندگان ارجمند مجلۀ باور می شود.
پینوشت
1. برخی از گروهها و احزاب برآمده از مجموعۀ اخوان المسلمین (با سال تأسیس آنها) عبارتاند از:
جماعت اخوان المسلمین جیبوتی (۱۹۳۲)
جمعیت جوانان مسلمان -بوسنی و هرزگوین (۱۹۳۹)
جماعت اخوان المسلمین عراق (۱۹۴۰)
جماعت اسلامی پاکستان [و بنگلادش] (۱۹۴۱)
جمعیت اصلاح -بحرین (۱۹۴۱)
جماعت اخوان المسلمین سوریه (۱۹۴۲)
جماعت اخوان المسلمین اردن (۱۹۴۵)
جماعت اخوان المسلمین لیبی (۱۹۴۸)
حزب اسلامی مالزی (۱۹۵۱)
جماعت اخوان المسلمین الجزایر (۱۹۵۳)
جماعت اخوان المسلمین سودان (۱۹۵۴)
جمعیت اصلاح اجتماعی کویت (۱۹۶۳)
جماعت اسلامی لبنان (۱۹۶۴)
حزب نظام ملی (بعدتر به ترتیب: سلامت ملی، رفاه، فضیلت به رهبری نجم الدین اربکان) - ترکیه (۱۹۷۰)
جنبش النهضه تونس (۱۹۷۲)
جمعیت اسلامی افغانستان (۱۹۷۲)
حزب نهضت اسلامی تاجیکستان (۱۹۷۳)
جمعیت اصلاح و توجیه اجتماعی -امارات (۱۹۷۴)
جماعت عباد الرحمان سنگال (۱۹۷۸)
جنبش اصلاح -سومالی (۱۹۷۸)
جماعت دعوت و اصلاح -ایران (۱۹۸۰)
جنبش مقاومت اسلامی/ حماس -فلسطین (۱۹۸۷)
جماعت عدل و احسان -مغرب (۱۹۸۷)
تجمع یمنی اصلاح -یمن (۱۹۹۰)
اتحادیۀ اسلامی -کردستان عراق (۱۹۹۴)
حزب عدالت و رفاه -اندونزی (۱۹۹۸)
2. B2n.ir/q76332
3. الهضیبی، حسن (١٩٧٧). دعاة لا قضاة. بیروت: دارالطباعة و النشر الإسلامية (نه سال پس از تألیف).
4. سید قطب (1979). معالم فی الطریق. بیروت: دار الشروق. ترجمۀ فارسی این کتاب با عنوان نشانههای راه توسط محمود محمودی انجام شده و در سال ۱۳۷۸ (نشر احسان) منتشر شده است.
5. گفتوگوی تلویزیونی مورخ ۸ جولای ۲۰۰۹ شیخ یوسف قرضاوی با ضیاء رشوان که گزارشی از آن در پیوند زیر در دسترس است:
B2n.ir/g15163
6. گفتوگوی ژوئن ۲۰۱۶ با اسپایکد ریویو که ترجمۀ آن با عنوان «جهادیها به حیات علاقهای ندارند، به آرمانشهر نیز» در سایت ترجمان به آدرس زیر منتشر شده است:
B2n.ir/g41342
7. بنگرید: حركة المقاومة الإسلامية (حماس) الفكر والممارسة السياسية، بيروت: مركز الدراسات الفلسطينية، ١٩٩٧، ص ٣٩ و ۴۰، و سند تعریفی جنبش حماس (حركة المقاومة الإسلامية: مذكرة تعريفية) در همان منبع، ص ۳۰۸ تا ۳۱۷.
8. برای مطالعۀ متن این میثاق بنگرید به: حركة المقاومة الإسلامية (حماس) الفكر والممارسة السياسية، منبع پیشین، ص ۲۸۷ تا ۳۰۷.
9. سند تعریفی جنبش حماس، منبع پیشین.
10. متن اصلى این سند با عنوان «وثيقة المبادئ والسياسات العامة لحركة حماس» در آدرس زیر در دسترس است:
B2n.ir/s80895
در این مقاله از ترجمۀ فارسی این سند با عنوان «سند اصول و سیاستهای کلی» (البته همراه با اصلاحات اندکی که در آن انجام دادهام) استفاده شده است. بدینوسیله از آقای خالد قدومی، نمایندۀ جنبش حماس در تهران، که فایل این سند را در اختیار نویسنده قرار دادند تشکر میکنم.
11. فتحی شقاقی (١٩٧٩). الخمينى، الحل الاسلامى والبديل. القاهرة: المختار الاسلامى.
12. الحركات الإسلامية في فلسطين و دورها في الصراع مع إسرائيل:
B2n.ir/e30608
13. بیانیۀ مورخ ۱۹۹۰/۶/۱۵ جهاد اسلامی با عنوان «الجهاد الاسلامی؛ الأهداف والثوابت».
14. «حرکة الجهاد الإسلامي في فلسطین؛ الاصول، الايديولوجيا، التحولات» در کتاب: الاحزاب و الحرکات والجماعات الإسلامية، الجزء الثاني، المرکز العربی للدراسات الاستراتيجية، دمشق، ١٩٩٩، ص ۲۱۹.
15. گفتوگوی مجلۀ الوسط با فتحی شقاقی، الوسط شمارۀ مورخ ۱۹۹۵/۱/۳۰ اینجا در دسترس است: موسوعة الأعمال الكاملة للشهيد الدكتور فتحی الشقاقي، اعداد و توثيق رفعت سيد احمد، القاهرة: مركز يافا للدراسات والأبحاث، ١٩٩٧، ج ٢، ص ۱۱۳۳.
16. برای آشنایی اجمالی با مسئلۀ فلسطین و نقاط عطف و روندهای تاریخی آن، بنگرید به: حسین جابری انصاری، «نبرد غزه و آیندۀ فلسطین»، روزنامۀ هممیهن، شمارۀ مورخ ۱۷ مهر ۱۴۰۲:
B2n.ir/x77751