و فرهنگ اسلامی
در طی چند دهۀ اخیر که رشتۀ کلام اسلامی مورد توجه شمار زیادی از محققان غربی قرار گرفته است، مقالات و کتابهای فراوانی به زبانهای اروپایی در این زمینه منتشر شده که بسیاری از آنها عالمانه و خواندنی و سودمند است. با این وصف، متخصصان این علم در مجامع غربی و پژوهشگران شاخص و مبرزی که توانسته باشند در سپهر این دانش بدرخشند و پیشرفت چشمگیری در مطالعات مربوط به حوزۀ کلام اسلامی ایجاد نمایند انگشتشمارند. این نکته را از آقای اولریش رودولف، استاد مطالعات اسلامیِ دانشگاه زوریخ سوئیس، شنیدم که اگر بخواهیم از میان تمام کلامپژوهان غربی چند چهرۀ برجستۀ اثرگذار را نام ببریم باید به نام چهار تن که «اَقطاب اربعۀ کلام اسلامی در غرب» به شمار میآیند اشاره کنیم: ریچارد فِرانک، یوزِف فان اِس، ویلفِرد ماِدلونگ، و دانیِل ژیماره. به نظر او یکی از دلایل توانمندی و فضل علمی چشمگیر نسل قدیم مستشرقانی که در باب علوم مختلف اسلامی به تحقیق میپرداختند این بود که رشتۀ فیلولوژی (لغتشناسی) و زبانشناسی تاریخی در میان آن نسل دانشی بسیار مهم و محوری قلمداد میشد و به همین جهت بیشتر آنان واجد درک و دانشی ژرف از زبان عربی و سایر زبانهای وابسته به آن بودند که این ویژگی امکان انجام تحقیقات و تدقیقات ژرفنگرانه در متون اسلامی را به آنها میداد. پژوهشهای محققان نامبرده از این حیث که در نحوۀ رویکرد و نگرش پژوهشگران معاصر غربی به کلام اسلامی و تاریخ اندیشۀ عقلی در اسلام اثرگذار بود و بهنوعی مسیر پژوهشهای تازۀ این پژوهندگان را جهتدهی کرد نیز بسیار حائز اهمیت است.
از میان دانشمندان مزبور، دو نفر، یعنی یوزِف فان اِس و ویلفِرد ماِدلونگ، تا حدودی آثارشان در جامعۀ ما معروف و متداول است؛ اما مقالات و کتابهای ارزشمند دو دانشور دیگر، ریچارد فِرانک و دانیِل ژیماره، تقریباً ناشناخته مانده است. در خصوص ژیماره، که تنها فرد بازمانده از آن جمع چهارنفره است، شاید علت اصلی ناشناختهماندن نوشتههایش انتشار آنها به زبان فرانسوی باشد که طبعاً مخاطب چندانی در جامعۀ ایران ندارد. بااینحال، آثاری که وی در زمینۀ کلام اشعری و معتزلیِ متقدم نگاشته یا ویراسته است بسیار مهم و ممتع و درخور توجه است و باید در مجالی مناسب به معرفی آنها پرداخته شود. اینک در نوشتار کوتاه پیشرو به نکاتی در باب زندگی و کارنامۀ علمی ریچارد فِرانک و نگاشتههای گوناگون او در حوزۀ کلام اسلامی اشاره میشود.
ریچارد مَکدانا فِرانک (1927‒2009) محقق ناموَر آمریکایی و استادِ ممتاز گروه ادبیات و زبانهای سامی و مصری دانشگاه کاتولیک آمریکا بود. او را باید به معنای واقعی کلمه «متخصص» در کلام اشعری و معتزلی در قرون متقدم و میانی دانست. آثار وی در حوزۀ کلام اسلامی تا به امروز مرجعی معتبر و معروف در محافل علمی دنیا به شمار میآید. آنگونه که برخی تصریح کردهاند، کتابها و مقالات ریچارد فِرانک (و همینطور فان اِس و مادلونگ) پایه و مبنایی را، بهویژه از حیث تأسیس روش پژوهش، برای تحقیقات گستردهتر در قلمرو کلام اسلامی در مغرب زمین فراهم آورد. با وجود اینکه از تاریخ انتشار پارهای از نگاشتههای وی بیش از نیم قرن میگذرد، این نوشتهها همچنان بر تحقیقات پژوهشگران معاصر اثرگذار و برای آنان الهامبخش است. به عقیدۀ فِرانک گِرِفِل، پژوهشهایی که ریچارد فِرانک در باب شناخت معنای اصطلاحات فنی کلامی مهم و رایج در متون کلامی متقدم انجام داده است بسیار ارزشمند و سودمند ارزیابی میشود و آگاهیهایی که ما امروزه از معنای برخی از اصطلاحات کلامی کهن در اختیار داریم، درواقع، مرهون تحقیقات و تدقیقات وی در این زمینه است. به همین جهت، کتابها و مقالات او برای هر پژوهندۀ حوزۀ کلام اسلامی منبع و مرجعی است مهم و معتبر که باید به آنها رجوع نماید و از آنها بهره گیرد.
حاصل بیش از نیم قرن کوشش و پژوهش ریچارد فِرانک انتشار شش کتاب و افزون بر هشتاد مقالۀ تحقیقی و کتابگزارانه و دانشنامهای است که نام و مشخصات نشر آنها در مقالهای فهرست شده است. از میان کتابهای او میتوان به چند اثر کمبرگ اما پُربار زیر که وی دربارۀ تعالیم هستیشناسانۀ مکتب معتزلۀ بصره و نیز در زمینۀ معرفی مکتب کلامی اشاعره، بهویژه اندیشههای فلسفی و کلامی ابوحامد غزالی،منتشر کرد اشاره نمود:
1) موجودات و صفات آنها، تعالیم مکتب بصرۀ معتزله در دورۀ کلاسیک (متقدم)
2) آفرینش و نظام کیهانی: غزالی و ابنسینا
3) غزالی و مکتب اشعری
هر یک از کتابهای یادشده حاوی اطلاعاتی است پرفایده و تحلیلهایی ژرف که نظیر آنها در میان تحقیقات کلامپژوهانه کمتر یافت میشود. بهویژه دو کتاب اخیر وی جایگاه خاصی در میان آثار فِرانک دارد و مطالعات غزالیشناسی را در محافل علمی غربی متحول نمود و از این جهت شایستۀ ترجمه به زبان فارسی است. فِرانک در کتاب آفرینش و نظام کیهانی: غزالی و ابنسینا تأثیرپذیری عمیق غزالی از فلسفۀ ابنسینا را نشان میدهد و نظیۀ افسانهای خصومت شدید و مطلق متکلمان اشعری با فلسفه را ابطال میکند. به عقیدۀ او، درحالیکه غزالی برخی از نظریات اصلی ابنسینا را رد و طرد کرده است، برخی دیگر از نظرگاههای اصلی او را پذیرفته و در آثار خود مطرح نموده است. درواقع، از منظر کلامی، بیشترِ آن نظریات فلسفی که غزالی نپذیرفته است، در مقایسه با آرائی که وی در آنها از فلاسفه پیروی کرده، نظریاتی است نسبتاً کماهمیت و غیربنیادین.
گفتنی است، در مقالهای فارسی که بر اساس کتاب آفرینش و نظام کیهانی: غزالی و ابنسینا نوشته شده است، چکیدهای از دیدگاهها و نکات فِرانک در این کتاب در باب موضوع اثرپذیری غزالی از ابنسینا در مسائل مختلف بازگو شده است. همچنین، بهتازگی، کنفرانسی دربارۀ دو کتاب پیشگفتۀ فِرانک در خصوص غزالی و نیز تأثیر آرا و آثار فِرانک بر مطالعات اسلامشناسی معاصر در غرب برگزار شد که فایلهای سخنرانیهای ارائهشده در آن از طریق اینترنت قابلدستیابی است.
دیگر کتاب فِرانک، یعنی غزالی و مکتب اشعری، پژوهشی است دربارۀ نسبت اندیشههای کلامی غزالی با مکتب اشعری که وی در آن به مسئلۀ تعارض و ناسازگاری برخی از دیدگاههای کلامی غزالی با ایستارهای سنتی کلام اشعری پرداخته است و مشتمل است بر پنج بخش زیر:
1. درآمد
2. دیدگاه غزالی در باب جایگاه علم کلام در میان علوم دینی
3. دو رسالۀ اشعری: الاقتصاد فی الاعتقاد و الرسالة القدسیة
4. ناسازگاری آشکار با مکتب اشعری (بررسی سه رسالۀ فَیصَل التفرقة، المُنقِذ من الضلال، إلجام العوام عن علم الکلام)
5. نتیجه
افزون بر آثار پیشگفته، فِرانک بخشی از کتاب الشامل فی أصول الدینِ امام الحرمین جوینی را نیز تصحیح نموده است که سالیانی پیش در ایران به طبع رسید. بهعلاوه، تعداد 38 مقاله از نگاشتههای دانشورانۀ فِرانک در موضوعات مختلف کلامی و فلسفی، به اهتمام دیمیتری گوتاس در قالب مجموعهمقالاتی سه جلدی با عناوین زیر گردآوری و بازچاپ شده است:
1) فلسفه، کلام و تصوف در قرون میانی اسلامی
در این مجلد پانزده مقاله در 392 صفحه بازچاپ شده است که از جملۀ آنها میتوان به این مقالات اشاره کرد: «نکاتی در باب تحولات آغازین علم کلام»، «نوافلاطونگراییِ جَهم بن صَفوان»، «دیدگاه غزالی در باب تقلید»، «بهرهگیری غزالی از فلسفۀ ابنسینا»، «تصحیح و ترجمۀ انگلیسی دو رسالۀ عقیدتیِ لُمَعٌ فی الاعتقاد و الفصول فی الأصول از ابوالقاسم قُشَیری».
2) کلام اسلامی در دورۀ اولیه: معتزله و [ابوالحسن] اشعری
این جلد مشتمل است بر نُه مقاله در 384 صفحه که از آن شمار پنج مقاله مربوط است به موضوعاتی در باب کلام معتزلیِ متقدم مثل: «بررسی صفات الهی بر اساس تعالیم ابوالهُذَیل عَلاف»، «چند فرض بنیادین در مکتب معتزلۀ بصره»، «المعدوم و الموجود: معدوم، موجود و ممکن در تعالیم ابوهاشم جُبایی و پیروانش»، «ساختار و کارکرد نظریۀ ʼاحوالʻ ابوهاشم جُبّایی». چهار مقالۀ دیگر اختصاص یافته است به بررسی جوانبی از اندیشههای کلامی ابوالحسن اشعری همچون: تطورات و تحولات اندیشۀ کلامی او، بررسی و تحلیل بخشی از کتاب اللمَع (ترجمهای نااستوار از این مقاله به زبان فارسی در قالب یک کتاب انتشار یافته که نقدی نیز بر آن نگاشته شده است)، «تلقی اشعری از سِرِشت و نقش استدلال نظری در علم کلام» و «تصحیح و ترجمۀ انگلیسی رسالۀ الحَث علی البحثِ اشعری (این رساله اغلب با نام جعلی رسالة استحسان الخوض فی علم الکلام معروف است)» .
3) کلام اسلامی کهن (کلاسیک): اشاعره
در این جلد چهارده مقاله در 428 صفحه منتشر شده است که همگی در دو دهۀ آخر حیات و فعالیت علمی ریچارد فِرانک نگاشته شده و بهنوعی نمودار حاصل تحقیقات و تأملات نهایی وی در زمینۀ ابعاد گوناگون کلامی، فلسفی و اخلاقی مکتب اشاعره در دوران متقدم است. موضوع بیشتر مقالات مندرِج در این مجلد مربوط است به تحقیق در کلام اسلامی و بهطور خاص کلام اشعری، اما در کنار این مقالات، چند جُستار دیگر هم به چاپ رسیده در باب موضوعاتی همچون فهم زبان عربی و ترجمه از عربی به زبانهای اروپایی، «نکات و ملاحظاتی در باب ʼطبائعʻ در آموزههای ابومنصور ماتُریدی»، «آزادی عمل (اختیار) انسان در تعالیم قاضی عبدالجبار معتزلی».
دو مقالۀ «هستیشناسی اشعری: ذوات اولیه» و «معدوم و ممکن در تعالیم اشعری متقدم» نیز که در این مجلد بازچاپ شده است و رویهمرفته حجمی قریب به یک کتاب دارند، به گفتۀ خود فِرانک، چکیدهای است از مبانی هستیشناسی و الهیات اشعری به همراه بررسی مفصل معانی اصطلاحات فنی کلامی و کاربرد رسمی آنها در آثار چند تن از متکلمان پیشرو این مکتب، که بر اساس نتایج مطالعات و تحقیقات چندینسالۀ وی در حوزۀ کلام اشعریِ متقدم نگاشته شده است. دو مقالۀ نامبرده، از این جهت که حاوی تحلیلها و تدقیقات سودمندی در خصوص تعریف و تبیین و کاربرد برخی از بنیادیترین و مهمترین اصطلاحات کلامی در قلمرو هستیشناسی (مثل شیء، ذات، نفس، عین، موجود، صفت، معنی، حقیقت، جوهر، عرض، قدیم، بقا) در متون کهن کلام اشعری است، درخور توجه ویژه به نظر میرسد. فِرانک یادآور شده که این دو مقاله خصیصۀ «تیزفهمی و قدرت عقلی بالای» متکلمان اشعری برجسته را نیز آشکار میسازد. این ارزیابی فِرانک، بهعنوان محققی متخصص در کلام اشعری، از مرتبۀ تیزبینی و تیزویری متکلمان اشعری، در نقطۀ مقابل ایستاری قرار دارد که برخی از استادان برجستۀ فلسفۀ ما در ایران معاصر در خصوص میزان دانش و شعور متکلمان اشعری برگزیدهاند و غالباً آنان را تا سطح افرادی کمخِرد و کوتهفکر و کودَن فروکاستهاند!
در پایان هر یک از سه مجلدِ پیشگفته نمایههای گوناگونی فراهم آمده است که راهنمای سودمندی است برای دستیافتن پژوهشگران به مطالب مورد نظر خود. چند مقالۀ کتابگزارانه نیز به زبان آلمانی و انگلیسی در معرفی این مجموعه مقالات سهجلدی به چاپ رسیده است که در آنها به وجوه مختلف ارزش و اهمیت این مجموعه اشاره شده است. یادکردنی است که مجموعۀ مزبور مشتمل بر تمامی مقالات فِرانک نیست و از وی مقالات دیگری هم انتشار یافته که در این مجموعه بازچاپ نشده و نباید از آنها غافل ماند. برای نمونه میتوان به مقالۀ او در باب یکپارچگی ادبی سورۀ منافقون اشاره کرد که از معدود مقالات فِرانک خارج از حیطۀ فلسفه و کلام اسلامی به شمار میآید و علاقۀ وی به مسائل زبانشناسی و زبان عربی موجب نگارش آن شده است.
سیر کلی مطالعات و تحقیقات فِرانک از آغاز تا آخرین سالهای عمرش، در مقالهای که خود وی در این خصوص نگاشته است، بهخوبی بازنموده شده. در سال 2002 میلادی کنفرانسی به منظور بزرگداشت ریچارد فِرانک در دانشگاه کمبریج برگزار میگردد و از او خواسته میشود که در این مجلس دربارۀ علت و زمینۀ علاقۀ خاص او به تحقیق در کلام اسلامی و فرایند پیشرفت پژوهشها و نیز دستاوردهای مهمش در این رشته توضیحاتی ارائه کند. متن سخنرانی وی در این کنفرانس، زیر عنوان «یا کلام»، هم در جلد نخست مجموعه مقالات فِرانک چاپ شده است و هم در جشننامهای که به مناسبت نکوداشت وی منتشر شده. در این نوشته، فِرانک شرحی مختصر از زندگی علمی خود و سیر تاریخی تحصیلات و مطالعات و نگارش مقالاتش در حوزۀ کلام اسلامی ارائه کرده است که گزارشی است بسیار خواندنی و نکتهآموز. افزونبراین، او در ضمن شرح سیر و سلوک علمی خود به پارهای از دستاوردها و نکات دقیق کلامی که حاصل اندوختهها و آموختههای او در سالهای طولانی پژوهش در کلام اسلامی است اشاره نموده که بسیار ارزنده و آموزنده است. در اینجا بهاجمال برخی از مهمترین نکاتی که وی در این شرححال بیان نموده بازگو میشود.
فِرانک نخست یادآور شده است که در دورۀ لیسانس به خواندن فلسفۀ یونانی و برخی از آثار افلاطون و ارسطو به زبان یونانی اشتغال داشته است. او سپس در دانشگاه رُم نزد فرانچسکو گابریِلی کتابی از فارابی به نام تلخیص نوامیس افلاطون را میخواند. همچنین، متونی در باب دورۀ تکوین کلام اسلامی از جمله کتاب مِلَل و نِحَل شهرستانی را در نزد لِوی دِلا ویدا فرامیگیرد. همو افزوده که تحقیقاتش در زمینۀ فلسفۀ اسلامی را با پژوهشهای واژهشناسانه آغاز نموده و کنجکاویاش در خصوص واژگان مطرح در متون فلسفی اولیۀ مسلمانان وی را به تحقیق در باب ریشۀ احتمالی آنها سوق داده است. در همین زمان (سال 1956)، مقالهای دربارۀ «منشأ اصطلاح فلسفی عربی ʼأنیةʻ» مینویسد و در آن نشان میدهد که زبان سُریانی بر برخی از کتابهای فلسفی عربی اثرگذار بوده است.
مطالعات و تحقیقات جدی فِرانک در حوزۀ کلام اسلامی با مطالعۀ برخی از آثار کهن کلام اشعری همچون مقالات الإسلامیینِ اشعری، الفَرق بین الفِرَق و نیز أصول الدینِ عبدالقاهر بغدادی آغاز میشود. او با بررسی این کتابها به این نتیجه میرسد که بسیاری از مفاهیم اساسی و مبانی و ساختارها و مسائل نظری مهم مطرح در متون کلامی کهن اشعری و معتزلی بهنحو آشکار و دقیق توضیح داده نشده است و این امور باید بهنحو جدی بررسی و تبیین شود. تأکید برخی از همکاران شرقشناس او بر این نکته که کلام اسلامی متقدم صرفاً دانشی ساده و سطحی برای بیان آموزههای دینی و ارائۀ استدلال بهمنظور اثبات آنها و دفاع از این آموزهها نبوده است فِرانک را مصممتر میسازد که به تحقیق و تدقیق در مفاهیم و مبانی کلام اسلامی در قرون اولیه بپردازد. جُستارها و تتبعات وی در کلام معتزلیِ متقدم سبب آگاهی او از این نکتۀ مهم و بنیادین میشود که نظامهایِ الهیاتیِ معتزلی و اشعریِ تکوینیافته از تعالیم ابوعلی جُبایی هر کدام بهنحوی منحصربهفردند و بنابراین در هنگام خواندن و فهمیدن متون مربوط به هر یک از آنها باید مراقب بود که چیزی خارج از این نظامها بر فهم خواننده از آنها اثر سوء نگذارد و درک و دریافت پژوهشگر را منحرف نسازد.
به عقیدۀ او، حتی نظامهای کلامی متکلمان برجستۀ درون یک مکتب نیز گاه تفاوتهای چشمگیری با هم دارند و نباید مفاهیم و مطالب مطرح در آثار آنان را در هم آمیخت. برای مثال، منظومۀ کلامی ابوالحسن اشعری بهطور کامل متفاوت است با نظام کلامی باقِلانی که در برخی از نگاشتههایش تقریر خاص خویش از مفهوم «احوال» ابوهاشم را مطرح نموده و، به همین نحو، سیستم کلامی جوینی با نظامهای کلامی دو متکلم پیشگفته تفاوت دارد. نیز، برای نمونه، باید توجه داشت که معنا و مفهوم اصطلاح «حال» در کاربرد باقِلانی و جوینی بهطور قابلملاحظهای متفاوت است با کاربرد همین اصطلاح در آثار قاضی عبدالجبار معتزلی. بنابراین باید در خصوص ʼزبانʻ و ʼاصطلاحاتʻ بهکاررفته در هر یک از آثار متکلمان دقت کافی مبذول داشت. به همین صورت، سبک و زبان آثار گوناگون یک متکلم نیز ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشد. برای مثال، کتاب الشاملِ جوینی به زبان و سبک کلامی متعارف تألیف شده است، درحالیکه کتاب الإرشادِ وی -که به منظور اثرگذاری بر افراد و تقویت باورمندی آنها به اصول اعتقادی نگاشته شده- با سبکی نسبتاً متفاوت و گاه با زبانی خاص تحریر یافته است، همانطور که العقیدة النظامیۀ او آشکارا به سبک متمایز دیگری نوشته شده است.
فِرانک پس از آنکه مدتی در باب موضوعاتی در کلام معتزلی تحقیق مینماید، درمییابد که کلام اشعری در تاریخ و تکوین کلام سُنی آشکارا اهمیت بسیار بیشتری نسبت به کلام معتزلی دارد و از همینرو تصمیم میگیرد تلاشها و پژوهشهای بعدی خود را به بررسی آثار اشاعره اختصاص دهد. در آن زمان، بسیاری از مآخذ کلامی اصلی اشاعره هنوز منتشر نشده بوده و در دسترس محققان قرار نداشته است. به همین علت، وی برای دستیابی به نسخ خطی آثار کلامی مهم اشاعره به مصر و ترکیه سفر میکند و به مدت یک سال در قاهره و قریب شش هفته نیز در استانبول اقامت میگزیند. پس از تدارک منابع تحقیقاتی لازم، فِرانک پژوهشهای خود در خصوص اشاعره را با تصحیح بخشی از الشاملِ جوینی و رسالۀ الحَث علی البحثِ اشعری شروع میکند. در اواسط دهۀ هشتاد میلادی، او به تحقیق در آثار غزالی علاقهمند میگردد. نکتۀ مهم شایان توجهی که فِرانک پس از مطالعۀ آثار او درمییابد و بر آن تأکید میکند استفادۀ -گاه انتحالآمیز- چشمگیر غزالی از آثار و آرای ابنسینا است. به عقیدۀ او غزالی قطعاً یک متکلم «اشعری» به معنای واقعی کلمه نبوده است. وی برای اثبات این مدعا میکوشد که در کتاب خود با نام آفرینش و نظام کیهانی: غزالی و ابنسینا شواهد سیطرۀ اندیشههای ابنسینا بر دیدگاههای اصلی غزالی در قلمرو جهانشناسی را بازنماید. به باور او، ادعای غزالی در کتاب المُنقِذ مبنی بر اینکه به فهمی کامل از منطق و همۀ علوم فلسفی دست یافته است دستکم اندکی خیالی و موهوم است.
از دیگر نکات درخور ذکری که فِرانک در شرح سیروسلوک علمی خود یادآور شده است، آشنایی او با دانشمندانی است که در تحقیقات و مطالعات وی در رشتۀ کلام اثرگذار بودهاند. او بهطور خاص از ژُرژ قَنَواتی و لوئی گارده و یوزِف فان اِس (که از وی با نام «شیخ یوسف» یاد میکند!) نام برده است.
در خصوص مطالعات غیر کلامیاش، فِرانک به این نکته اشاره کرده که قرائت متون ادبی عربی کهن اعم از نظم و نثر کمک بسیاری به وی در خواندن و فهمیدن متون کلامی کرده است. او تصریح نموده که هرکه میخواهد بهطور جدی در دانش کلام تحقیق نماید باید حتماً در زبان عربی کهن (کلاسیک) - که با زبان عربی فصیح متداول تفاوتهایی دارد- تبحر داشته باشد. همو خاطرنشان میکند که وقتی متوجه شد برای فهم درست متون کلامی کهن صِرف دانستن نحو کلاسیک کافی نیست و باید آثار نحویان عرب متقدم را بخواند، به مطالعۀ آثاری چون الکتابِ سیبویه مشغول شده است و این کار بهرغم دشواری فراوان ثمرات ارزشمندی برای او داشته است.
فِرانک شرح زندگی حرفهای خود را با بیان این نکته به پایان میبَرَد که او بیشترِ عمر خود را صَرف تحقیق در رشتهای کرده است که غالباً آن را نوعی گفتمان دینیِ نسبتاً ساده و سطحی میپنداشتهاند که شایستۀ مطالعه و پژوهش جدی نیست، اما اینک چُنین ایستار و نگرشی در خصوص علم کلام تغییر کرده است و دستکم عدهای از محققان دیگر آن دیدگاه سادهانگارانۀ متداول پیشین را نسبت به این علم مقبول نمیدانند.
باری، نوشتۀ فِرانک در بیان مختصری از حیات علمی خود حاوی نکات ارزشمند دیگری نیز هست که اینک مجالی برای بازگفت آنها در این مقال نیست و علاقهمندان میتوانند خود به اصل آن رجوع کنند و از فواید و عواید آن بهرۀ بیشتری ببرند.
با وجود ارزش و اهمیت و سودمندیِ وافر نگاشتهها و پژوهشهای ریچارد فِرانک متأسفانه تاکنون تنها شمار اندکی از آنها به فارسی ترجمه شده است و نوشتههای اصلی وی هنوز به جامۀ زبان پارسی درنیامده و پژوهشگران ایرانی غالباً از ثمرات آنها بیبهره ماندهاند. اگرچه در طی دو سه دهۀ اخیر حجم انبوهی از آثار کلامی کهن منتشر شده است که پیش از این در دسترس محققانی چون فِرانک نبوده است و اکنون بر اساس این منابع تازه تحقیقات عمیقتر و دقیقتری در موضوعات و مسائل مختلف کلامی صورت گرفته است، همچنان میتوان از پژوهشها و نوشتارهای فِرانک بهرهمند شد و بهویژه روش پژوهش و ژرفکاوی در مسائل کلامی را از آثار او آموخت. درواقع، مقالات و کتابهای وی سرمشقی است شایسته و ارزنده برای کلامپژوهان که میتوانند با مطالعۀ آنها شیوۀ نگارش مقالۀ تحقیقی و تحلیلی اصیل در باب موضوعات گوناگون کلامی را فراگیرند. اینکه یک محقق کلامپژوه به چه روشی باید در خصوص موضوعات و مسائل کلامی تحقیق و تدقیق و تعمیق نماید، و چگونه با نظری تیزبین به مطالعۀ متون متکلمان بپردازد و نکتهیابی و نکتهسنجی کند، و به چه صورت دربارۀ مطالب و دیدگاههای مطرح در تاریخ کلام اسلامی بیندیشد از جمله مسائل مهمی است که میتوان با تأمل در آثار فِرانک پاسخ مناسبی برای آنها یافت و این روشها و شیوههای تحقیقاتی را از مکتوبات وی فراگرفت.
احتیاجی به گفتن نیست که همچون پژوهشها و نگاشتههای سایر محققان مکتوبات فِرانک نیز مشتمل است بر پارهای از خطاها و نادرستیها که باید بدانها توجه داشت و از بازگفت آنها اجتناب نمود. وی خود به ضرورت تصحیح برخی از اغلاط و تجدیدنظر در بعضی از مقالاتی که در نخستین مراحل پژوهشهای خود در زمینۀ کلام اسلامی نگاشته بوده اشاره نموده است. بنابراین همواره باید در خاطر داشت که هر آنچه محققان بزرگی همچون فِرانک و همتایان او از جمله فان اِس و مادلونگ نوشتهاند منزه و مبرا از خطاهای خُرد و کلان نیست و پیوسته باید با نگاهی دقیق و انتقادی نگاشتههای آنان را بررسید و از مزایای آنها بهرهمند شد.
پینوشت
Ulrich Rudolph.
Richard MacDonough Frank.
Josef van Ess.
Wilferd Ferdinand Madelung
Daniel Gimaret.
Mourad, Suleiman A. a review of “Philosophy, Theology and Mysticism in Medieval Islam: Texts and Studies on the Development and History of Kalam by Richard M. Frank and Dimitri Gutas”. Bulletin of the School of Oriental and African Studies. University of London, Vol. 70, No. 1 (2007), p. 160.
Griffel, Frank. Journal of Islamic Studies, vol. 21, no. 3, 2010, p. 413.
بنگرید به:
James E. Montgomery (ed.) (2006). Arabic Theology, Arabic Philosophy. From the Many to the One: Essays in Celebration of Richard M. Frank. Leuven: Peeters. “BIBLIOGRAPHY”, pp. 15-24.
Frank, Richard MacDonough (1978). Beings and their Attributes. The Teaching of the Basrian School of the Muʿtazila in the Classical Period (Studies in Islamic Philosophy and Science). Albany: State University of New York Press, 216 pp.
Frank, Richard MacDonough (1992). Creation and the Cosmic System: al- Al-Ghazālī & Avicenna (Abhandlungen der Heidelberger Akademie der Wissenschaften. Philosophisch-historische Klasse, Jhg, Abh. 1). Heidelberg: Carl Winter UniversiHitsverlag, 89 pp.
Frank, Richard MacDonough (1994). Al-Ghazālī and the Ashʿarite School (Duke Monographs in Medieval and Renaissance Studies, 15). Durham- London: Duke University Press, 151 pp.
Frank, Richard MacDonough. Creation and the Cosmic System: al-Ghazālī & Avicenna, p. 86.
بنگرید به:
منشی، شکوفه، و میترا پورسینا و مینو حجت. «میزان اثرپذیری غزالی از ابن سینا در مسئلۀ آفرینش با توجه به کتاب آفرینش و نظام کیهانی: غزالی و ابن سینا». دوفصلنامۀ علمی حکمت سینوی (مشکوه النور). سال بیستوچهارم. پاییز و زمستان 1399، شمارۀ 64، ص 119 - 139.
‘30 years after Richard M. Frank: Al-Ghazali and Avicenna in Post-Classical Islam’, April 7, 2023 - April 8, 2023.
الجوینی، أبیالمعالی (1360). (قطعتان من الکتاب) الشامل فی أصول الدین. حققه و قدم علیه: ر.م. فرانک. انتشارات مؤسسۀ مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل شعبۀ تهران با همکاری دانشگاه تهران.
Frank, Richard MacDonough (2005). Philosophy, Theology and Mysticism in Medieval Islam. Texts and Studies on the Development and History of Kalām, Volume I, edited by Dimitri Gutas, (Variorum Collected Studies Series), x+ 392 pp., Burlington and Aldershot: Ashgate.
Remarks on the Early Development of the Kalam
The Neoplatonism of Jahm ibn Ṣafwān
Al-Ghazālī on Taqlīd. Scholars, theologians, and philosophers
Al-Ghazālī’s use of Avicenna’s philosophy
Two short dogmatic works of Abū l-Qāsim al-Qushayrī, Part 1: edition and translation of Lumaʿ fi l-i ʿtiqād, Part 2: edition and translation of al-Fuṣūl fī l-uṣūl
Frank, Richard M.(2007). Early Islamic Theology: The Muʿtazilites and al-Ashʿarī. Texts and Studies on the Development and History of Kalām, Volume II, edited by Dimitri Gutas, (Variorum Collected Studies Series), xii+384 pp., Burlington and Aldershot: Ashgate.
The Divine Attributes according to the Teaching of Abū l-Hudhayl al-ʿAllāf
Several Fundamental Assumptions of the Baṣra School of the Muʿtazila
Al-Maʿdūm wal-Mawjūd: The Non-Existent, the Existent, and the Possible in the Teaching of Abū Hāshim and his Followers
Abū Hāshim’s Theory of ‘States’: its Structure and Function
Elements in the Development of the Teaching of al-Ashʿarī
The Structure of Created Causality according to al-Ashʿarī. An Analysis of the Kitāb al-Lumaʿ,
مشخصات نشر این برگردان از این قرار است: فِرانک، ریچارد ام. (1398). ساختار علیت مخلوق بر اساس دیدگاه ابوالحسن اشعری: تحلیلی بر بخشهای 164 _ 82 از «کتاب اللمع». ترجمه: حانیه مفیدی. تهران: نشر علم، 106 ص.
بنگرید به: عطائی نظری، حمید. «سهام و دیار و ابن هنبال: خلق شخصیتهای خیالی در برگردانی از جستاری کلامی» (مروری انتقادی بر ترجمهای عیبناک از مقالۀ «ساختار علیت مخلوق» نوشتۀ ریچارد فِرانک). مجلۀ آینه پژوهش. سال 31، ش 181، فروردین و اردیبهشت 1399، ص 279 _ 296.
al-Ashʿarī’s Conception of the Nature and Role of Speculative Reasoning in Theology
al-Ashʿarī’s Kitāb al-Ḥaththʿalā l-Baḥth
Frank, Richard M. (2008). Classical Islamic Theology: The Ashʿarites. Texts and Studies on the Development and History of Kalam. Volume III, edited by Dimitri Gutas, (Variorum Collected Studies Series), x+428 pp., Burlington and Aldershot: Ashgate.
Hearing and Saying what was Said
Notes and Remarks on the ṭabāʾiʿ in the Teaching of Al- Māturīdī
The Autonomy of the Human Agent in the Teaching of ʿAbd al-Jabbār
The Ashʿarite Ontology: I. Primary Entities
ترجمهای عربی از این مقالۀ مهم در کتاب زیر منتشر شده است:
دراسات في تاریخ علم الکلام والفلسفة. إشراف: الدکتور رشدي راشد. بیروت: مرکز دراسات الوحدة العربیة، 2014 م، ص 209-283(الفصل السابع: الأنطولوجیا الأشعریة: الذوات الأولیة).
The Non-Existent and the Possible in Classical Ashʿarite Teaching
بنگرید به:
Frank, Richard M., “YĀ KALĀM”, in: James E. Montgomery (ed.), Arabic Theology, Arabic Philosophy. From the Many to the One: Essays in Celebration of Richard M. Frank, p. 14.
Frank, Richard M. “THE LITERARY UNITY OF “SÛRAT AL-MUNÂFIQÎN (63).”, The Catholic Biblical Quarterly, vol. 23, no. 2, 1961, pp. 257–69.
Frank, Richard, Philosophy, Theology and Mysticism in Medieval Islam. Texts and Studies on the Development and History of Kalām, Volume I, edited by Dimitri Gutas, no. I. “YĀ KALĀM”.
Frank, Richard M., “YĀ KALĀM”, in: James E. Montgomery (ed.), Arabic Theology, Arabic Philosophy. From the Many to the One: Essays in Celebration of Richard M. Frank, pp. 5 – 14.
Francesco Gabrieli
Levi della Vida
The Origin of the Arabic Philosophical Term ʾannīya
Frank, Richard M., “YĀ KALĀM”, pp. 5-6.
Ibid, pp. 6-8.
Ibid, p. 9.
Ibid, p. 12.
Ibid, p. 13.
Georges Anawati
Louis Gardet
Josef van Ess
Ibid, p. 9.
Ibid, p. 10.
Ibid, p. 14.
برای نمونه نگرید به: فرانک، ریچارد ام. «تکلیف اخلاقی در کلام مدرسی مسلمانان». ترجمه: حمید عطائی نظری. مجلۀ اخلاق، ش 19، بهار 1389، ص 157- 199.
Ibid, p. 7.