در تابستان ۷۲ بود که روحانی به نام حاجآقا رضایی در روستا حضور پیدا کرد و جلساتی دینی در روستا برگزار کرد، همین اقدام باعث ایجاد جرقه در بین کودکان روستا شد که انگیزه را در جوانان ایجاد کرد. پس از رفتن حاجآقا رضایی، بچههای روستا جلسات دینی را بدون حضور روحانی ادامه دادند و جلسات گفتمان و مناظره تشکیل دادند. پس از گذر زمان و تشکیل جلسات یکی از بزرگان روستا تصمیم گرفت برای ایجاد شور و شوق در میان جوانان روستا، مسابقات گروهی ورزشی در مسجد برگزار کند، همانگونه که فکر میکرد این ایده نیز جواب داد و جوانان از گرداگرد روستا به مسجد آمدند و جذب شدند. پس از جذب این افراد جلسات گفتمان ادامه پیدا کرد و در کنار آن جوانان به یادگیری روحیه تیمی پرداختند.
افراد مسجد با تقسیمکار توانستند اقدامات بسیاری در مسجد انجام دهند، آنها با همکاری یکدیگر کتابخانه مسجد را بهروزرسانی کردند، اقدامات مراقبت و حفظ و پاکیزگی آن را انجام دادند، مدیریت رادیوی مسجد را بر عهده گرفتند، کانون فرهنگی مسجد را تشکیل دادند، مسائل ورزشی را پیگیری کردند که این اقدام ادامه داشته باشد و در کنار آن مراسمهای مذهبی را اجرا کردند. در بهار ۷۴ ولیالله تصمیم گرفت برای مسجد کتابخانهای تأسیس کند.
کتابخانه مسجد قفسههای مستهلک و کتابهای قدیمی داشت. ولیالله قفسههایی فلزی برای این کتابخانه خریداری کرد که بخشی از آن را با کتابهای قدیمی موجود در کانون پر کرد، همچنین چند کتاب دیگر را با هزینه کانون خریداری کرد. در ادامه و با گذشت زمان، ولیالله با کمک گرفتن از ادارات دولتی و اهدای کتابهای مردمی بخش دیگر را تکمیل کرد که کتابخانه خرماکلا را تبدیل به بزرگترین کتابخانه روستایی کشور کرد.
ولی در همین حین کانونی به نام «کانون شهید گرائیلی» که از اقدامات آن میتوان به کلاسهای مشاوره قبل از ازدواج، برگزاری کلاسهای کمکآموزشی و قرآنی، برگزاری کلاس خیاطی، برگزاری کلاس آشپزی، برگزاری کلاس گلدوزی، برگزاری کلاس قالیبافی، برگزاری کلاسهای ترویجی کشاورزی، اتاق پژوهش و اتاق فرهنگی اشاره کرد. با شروع دهه ۸۰ اتفاقات مهمی در زندگی مهندس ولی حادث شد. او ازدواج کرد، در رشته کشاورزی از دانشگاه شاهد فارغالتحصیل شد و بهعنوان فرمانده پایگاه بسیج خرماکلا منتصب شد. با شروع فرماندهی او در بسیج خرماکلا، جلسات هفتگی قرآن در منازل برگزار کرد، اردوهای مختلف در فواصل نزدیک برای همه سنین برگزار کرد، اردوهای سفری سهروزه برای افراد برگزار کرد، هیأتهای هفتگی خانگی و مسابقات دورهای کتابخوانی برگزار کرد؛ با انجام این اقدامات، بهعنوان فرمانده نمونه بسیج انتخاب شد.
کانون فرهنگی از دیگر اقدامات مهندس ولی در روستا بود، او هزینه ساخت این کانون را از کمکهای مردمی، نیروهای جهادی، کمکهای نقدی و غیر نقدی خیرین و کمکهای اداراتی مثل وزارت ارشاد، استانداری و نمایندگی ولیفقیه تأمین کرد، با این بودجهها علاوه بر تأمین هزینه کانون، کتابخانه روستا را تبدیل به اولین کتابخانه نرمافزاری روستایی کرد که در آن اینترنت رایگان نیز ارائه داد. در سال ۱۳۸۹ مهندس ولی به سرعین اردبیل سفر کرد تا راهکارهایی برای پیشرفت خرماکلا بیابد که با اردوگاههای فرهنگی تفریحی روبهرو شد و تصمیم گرفت اردوگاهی در خرما کلاً تأسیس کند. ساخت این اردوگاه دو فاز داشت که در فاز اول این اردوگاه، خوابگاه ۱۵۰ نفره، پینگپنگ، سالن همایش، زمین پینت بال، زمین تیراندازی باکمان، سالن غذاخوری، سوئیت، حسینیه، زمین فوتبال و آشپزخانه ساخته شد که با استقبال افراد در فاز دوم سوئیتهای دیگری به این مجموعه اضافه شد و استخری در آن ساخته شد. ساخت اردوگاه خطیر کوه پروژه بسیار سختی بود که زمین آن به مبلغ ۲۵ میلیون تومان خریداری شد و ۸۰۰۰ کمپرسی از آن خاکبرداری شد، جاده آن با ۲۰۰۰ کمپرسی شن و ماسه زیرسازی و با فعالیت ۱۵۰۰۰ نیروی جهادی ساخته شد. اردوهای بسیاری در این اردوگاه برگزار شد که شور و شوق فراوانی در جوانان ایجاد کرد. مهندس ولی پس از ساخت این اردوگاه موکبهایی در عراق و سوریه تأسیس کرد که… کتاب «مهندس ولی» تجربه الگوی موفق فرهنگی اقتصادی؛ ولیالله نادعلیزاده است که توسط سیدحسین حسینی نوشتهشده است.