مریم ذکریایی
ناشر :عصر پیشرفت
همهی دغدغههای یک مرد
همه ما میدانیم که استان گیلان یکی از غنیترین استانهای ایران از بعد فرهنگ و منابع طبیعی است، اما نکتهای که همیشه موردبحث متخصصین و صاحبنظران است استفاده مردم محلی و جامعه بومی از این امکانات است. درواقع گیلان یکی از غنیترین و فقیرترین استانهای ایران عزیز ماست. در این استان غنی فقیر فردی به نام احمد کاظم لو به دنیا آمد.
احمد در خانوادهای پرجمعیت ۹ نفره زندگی خود را آغاز کرد و شیطنت بسیاری در دوران کودکی داشت. بعدازآن که پدر احمد از ژاندارمری بازنشسته شد دیگر توان پرداخت مخارج زندگی از اختیار او سلب شد، به همین دلیل احمد به این فکر افتاد تا با فروش تخمه و باقالی و آلاسکا در باشگاههای فوتبال و فروش فرم نامههای درخواست از ریاست جمهوری پول اندکی به دست بیاورد.
همچنین مادر احمد به ساخت رشته پلویی روی آورد. ازآنجاکه قوت غالب رژیم غذایی افراد این منطقه برنج است، ساخت رشته برای رشتهپلو کسبوکار بسیار پردرآمدی بود. زندگی پرفرازونشیب احمد به همین منوال گذشت تا به دبیرستان رسید که او برخلاف سایر افراد خانواده رشته ریاضی را برای تحصیل انتخاب کرد. دو بار کنکور داد تا بالاخره در رشته ریاضی در دانشگاه گیلان قبول شد و در کنار تحصیل به کار در کتابخانه مرکزی دانشگاه مشغول شد، همچنین در مرکز رایانه دانشگاه نیز فعالیتهای بسیاری داشت.
در دوران دانشگاه فعالیتهای بسیاری در تشکلها و انجمنها داشت، او دبیر کانون گردشگری جهاد دانشگاهی، مدیر فرهنگی کانون گردشگری دانشگاه گیلان، نایب دبیر مجمع اجتماعی فرهنگی دانشجویان، دبیر شورای هماهنگی کانونهای فرهنگی، نایبرئیس اول مجمع ملی جوانان و عضو شورای سیاستگذاری کانون فرهنگی دانشجویان کشور نیز بوده است.پس از تحصیل در دانشگاه، ۳روز از هفته در مدرسهای تدریس میکرد که در روستای اجیرلو پارسآباد، آخرین شهر مرزی ایران قرار داشت. پس از گذشت زمان در این روستا کتابخانهای تأسیس کرد که با کمک وزارت ارشاد، سازمان جوانان و… کتابخانهای با ۳۰۰۰ جلد کتاب تأسیس شد. تا آن زمان هیچ کتابخانه مدرسهای در استان اردبیل با این تعداد کتاب وجود نداشت.در کنار این حرکت، احمد مصرف کاغذ یک سال مدرسه را تأمین کرد، همچنین 420 ماشینحساب برای دانشآموزان تهیه کرد. او آزمایشگاه مدرسه و کلاس ورزش مدرسه را بهطور کامل تجهیز کرد. پس از دو سالی که در این مدرسه تدریس کرد دوباره به درس و دانشگاه علاقهمند شد و با قبولی در کنکور ارشد 86 به دانشگاه تربیت مدرس رجایی تهران رهسپار شد. در ادامه احمد در کنفرانس ریاضی العین امارات و کنفرانس ریاضی استانبول ترکیه شرکت کرد و چندین مقاله ISI تدوین کرد.او در ۱۷ کنفرانس داخلی به ارائه پرداخت و ۱۷ مقاله خود را در کنفرانس علوم منتشر کرد، او با این ابتکارات استاد دانشگاه پیام نور شد و در کنار آن مقام مدیریت پژوهشسرای تالش را بر عهده گرفت؛ پس از گذشت چند سال خانه ریاضیات تالش را تأسیس کرد که اقدامی نو در این حوزه بود. خانه ریاضیات تالش در سالهای فعالیت المپیادهای ریاضی و مسابقات بینالمللی ریاضی در اصفهان برگزار کرد، اردوهای مختلفی برای دبیران و بازنشستگان و اردوهای نمایشگاه کتاب برگزار کرد، همچنین نمایندگی مسابقات بینالمللی کانگرو در ایران را گرفت.احمد در دوران مدیریت خود در پژوهش سرا آزمایشگاه زیست آن را تجهیز کرد و فعالیتهای عمرانی و طرح دیوار سبز را در این مجموعه اجرا کرد. طرح دیوار سبز از ایده تا اجرا دارای ۷ مرحله زیر است؛ ۱.عدم شناخت مدیران و مسئولین از پژوهش سرا ۲.مشورت برای رسیدن به روش تبلیغاتی متفاوت ۳.الگو گیری از مدل اوکراینی ۴.کامل کردن و بومیسازی طرح ۵.استفاده از ظرفیتهای انسانی موجود ۶.اجرای طرح و ۷.بازخورد در سطح رسانههای ملی و بینالمللی.پسازاین احمد به یکی از مدارس عشایری سر زد و با وضع اسفبار این مدرسه به فکر افتاد تا طرحی به نام مدرسه کاغذی تدوین کند، او در مرحله ایده پردازی برای حل مشکل به جمعآوری درب بطری روی آورد ولی ایده اولیه به دلیل مسائل بهداشتی رد شد. به همین دلیل احمد با مشاوران زیادی صحبت کرد تا به ایدهای جدید دست پیدا کند، که به ایده جمعآوری کاغذ باطله رسید و مقدمات و زیرساختهای لازم را برای آن فراهم کرد. این طرح در شورای پژوهش سرا و سپس در شورای آموزشوپرورش تصویب شد و چند مدرسه بهعنوان مدارس منتخب برای این طرح انتخاب شدند و در آن مدارس بهصورت آزمایشی اجرا شد، پس از اجرای کامل این طرح پس از ۵ ماه اولین مدرسه کاغذی تأسیس شد. پسازاین موفقیت ۳ مدرسه کاغذی دیگر تأسیس شد، مدرسه پروین اعتصامی در میناچال، مدرسه شهید اشرفی اصفهانی در روستای مظلم کم و مدرسه فضیلت در دولبین ازجمله این مدارس است.