سری بودن این پروژه عاملی بود تا هیچیک از مسئولین کشوری که ارتباط کاملاً مستقیمی با اجرای پروژه رحمت نداشتند، ازجمله مدیران جهاد دانشگاهی، از وجود و ابعاد این پروژه بیاطلاع باشند. در جهاد دانشگاهی صنعتی شریف کلیه مستندات پروژه پس از انتقال به سپاه، در جهاد از بین برده شد. لذا منشأ دستیابی به این فناوری هم کاملاً مخفی ماند و بعضاً تصور میشد که تجهیزات مربوطه از کشوری خارجی دریافت شده است.
همچنین قابل ذکر است مرحوم دکتر وفا غفاریان مسئول وقت یگان جنگ الکترونیک سپاه و بعد از ایشان مرحوم دکتر علی اصغر زارعی نقش محوری درعملیاتی کردن این طرح درصحنه نبرد داشتند.البته توانمندیهای جنگ الکترونیک کشور ما در دفاع مقدس محدود به این مورد نبود. در طی سالهای دفاع مقدس، با شناخت تأثیر چشمگیر جنگ الکترونیک سرمایهگذاری زیادی روی تجهیزات و نیروی انسانی شد و توانمندی کشف و شنود تماسهای رادیویی و شکستن رمز نهادینه گردید. در ادامه روایت دکتر کوروس حمزه، رئیس اسبق سازمان جهاد دانشگاهی صنعتی شریف را می خوانیم که بخشی از یک ماجرای علمی مفصل است.
خودجوش محرمانه
برخلاف همه پروژههایی که جهاد به سفارش کارفرما انجام میدهد، این پروژه از ایده تا نمونه عملیاتی بهطور خودجوش محرمانه توسط چند نفراز اعضای جهاد دانشگاهی اجرا شد و پس از اطمینان از کارآیی آن بدون هیچ چشمداشتی بهصورت محرمانه به واحد جنگ الکترونیک مخابرات سپاه معرفی و تحویل گردید. این پروژه یکی از نعمتها و الطاف آشکار الهی برای رزمندگان مخلص جبهه حق در دوران جنگ تحمیلی بود.
با متوقف شدن پیشرویهای عراق در خاک ایران و پیروزیهای رزمندگان اسلام در عملیات بیتالمقدس در اردیبهشت 1361، سیل تجهیزات مدرن از کشورهای غربی و شرقی بهسوی لشکر صدام سرازیر شد، ازجمله دولت انگلیس شبکه مخابراتی لشکر عراق را به یک مدل رمز کننده صوتی مجهز کرد تا بستر امن ارتباطی بین فرماندهی کل و خط مقدم لشکر عراق فراهم شود. بهاینترتیب پیامهای مخابره شده عراقیها که توسط ایران شنود میشد، دیگر قابلفهم و کشف نبود. از همین رو در آن زمان صرفاً نیروهای خبره جانبرکف واحدهای اطلاعاتی بانفوذ به داخل خاک عراق در عملیاتهایی بسیار پرخطر، دادهها و اطلاعاتی از تحرکات مشهود دشمن به دست میآوردند. بعد از عملیات رمضان در تابستان 1361 این رمز کنندهها در قرارگاههای عملیاتی دشمن به دست رزمندگان ایرانی افتاد.
رمز کننده ناتو
رمز کنندهای که دولت انگلیس به ارتش صدام داد دستگاه رمز کننده صوتی ساخت شرکت معتبر RACAL از تولیدکنندگان اصلی تجهیزات الکترونیکی نظامی انگلیس است. کشورهای زیادی ازجمله کشورهای عضو ناتو به این رمز کننده تجهیز بودهاند امّا این پایان ماجرا نبود؛ چرا که اراده خداوند بر این قرار گرفت تا ترفندی که دولت انگلیس برای تقویت لشکر عراق بکار بسته بود، تبدیل به عامل ضعف آنها و ابزاری برای افزایش قدرت و توانمندی لشکر اسلام شود.
بهکارگیری سیستم رمز کننده پیشرفته انگلیسی موجب گردید که ارتش عراق سریترین گزارشهای میدان جنگ و برنامههای عملیات نظامی خود را از طریق این رمز کنندهها مخابره کند اما به دست تقدیر الهی بلافاصله بدون هیچ شناخت و برنامهریزی قبلی و کاملاً اتفاقی متخصصین جوان ایرانی نقطهضعفی را در این رمز کننده کشف کردند و با طرحهای ناب مبتکرانه سامانهای را ساختند که بانفوذ و اختلال در همان رمز کنندههای انگلیسی، پیامهای سری رمز شده را در لحظه، نه در یک فرایند طولانی کشف رمز، کشف کرده و در اختیار فرماندهان ایرانی قرار دهد و این نبود جز لطف و رحمت الهی برای رزمندگان اسلام.
عملیات ضد شیمیایی
برای مثال، فاصله زمانی بین ارسال دستور رمزشده استفاده از ماسک ضد شیمیایی به نیروهای عراقی تا آغاز بمباران شیمیایی یک منطقه توسط ارتش بعث، کمتر از نیم ساعت میشد. بلافاصله پیام کشف و درهمین فاصله زمانی عملیات ضد شیمیایی در آن منطقه انجام میشد.بهاینترتیب از طریق رمز کنندههای انگلیسی، اطلاعاتی که پیش ازاین با اعزام و نفوذ تیمهای شناسایی به دل دشمن، بهصورت محدود و با مخاطرات بسیار با مشاهدات عینی به دست میآمد، اکنون بهصورت کاملتر و ازجمله شامل اطلاعات ارزشمند برنامه عملیاتی دشمن و با کاهش چشمگیر مخاطرات جانی و امنیتی در دسترس ایران قرار میگرفت.
12000 ساعت اطلاعات
حجم اطلاعاتی که با این فناوری هرلحظه از دشمن بعثی به دست میآمد بسیار زیاد بود بهنحویکه تعداد زیادی مترجم، بهصورت مداوم پیامها را به فارسی برگردانده و از آنها گزارشهای محرمانهای حاوی اطلاعات نظامی دشمن تولید و در اختیار فرماندهان جنگ میگذاشتند البته یکی از چالشهای این فرایند این بود که ابزار دستیابی به خبرهم نباید آشکار میشد. حجم مکالمات محرمانه سری کشف و ضبط شده از طریق این سامانه تا پایان جنگ به 12000 ساعت میرسد.
شبح مختلکننده رمز کننده انگلیس
سامانهای که طراحی شد، دو ویژگی مهم داشت ویژگی اول که مربوط به مخفی نگهداشتن این توانمندی در جبهه خودی، یعنی ظاهر فیزیکی دستگاه بود. دستگاه ساختهشده عیناً همان رمز کنندههای انگلیسی بود که به غنیمت گرفته شده بودند. به همین دلیل میتوان گفت یک رمز کننده غنیمتی تبدیل به دستگاه نفوذکننده و مختلکننده سیستم رمز گردید و در همان دستگاه قابلیت کشف رمز نیز تعبیه شد.
بهاینترتیب در بازدید از تجهیزات سایت شنود و کشف رمز بههیچوجه اثر مشهودی از انجام چنین عملیاتی مشاهده نمیشد و معلوم نبود چگونه و با چه ابزاری پیامهای رمزیشده دشمن بهصورت کشف شنیده میشوند.
البته مخفی نگهداشتن منبع دستیابی به اطلاعات مهم دشمن همواره برای واحد جنگ الکترونیک یک چالش اساسی بود چگونه میشد به فرماندهان اثبات کرد که اطلاعات عملیاتی که ارائه میشود قابلاعتماد است، بدون اینکه بتوان توضیحی درباره موثق بودن منبع اطلاعات اظهار کرد.
ویژگی دوم که جنبه نرمافزاری داشت، مربوط به مخفی نگهداشتن عملیات نفوذ از دید دشمن بود. عملیات نفوذ بهگونهای طراحیشده بود که کسی قادر به کشف آن نشود. نفوذ با ارسال یک سیگنال مخابراتی یکثانیهای در یکلحظه خاص و هماهنگ با امواج رادیویی مشابه در منطقه صورت میگرفت؛ بهنحویکه کشف وجود چنین سیگنالی در میان حجم زیاد امواج رادیویی غیرممکن بود. با دریافت این سیگنال در گیرنده دشمن، رمز کننده آن مختل میشد و اختلال ایجادشده در حافظه رمز کننده باقی میماند. با ارسال پیام از این رمز کننده، اختلال همچون یک ویروس همراه با پیام به تمام رمز کنندههای گیرنده پیام منتقل میشد. با هر تماس بعدی این پدیده مانند یک بهمن در سرتاسر شبکه مخابراتی مجهز به این رمز کننده منتشر میگشت.
درنهایت این اختلال با خاموش و روشن کردن رمز کننده از بین میرفت و هیچ اثری از آن باقی نمیماند. به همین دلیل هرچند که سرویس شنود طرف عراقی متوجه یک نوع اختلال در رمز کنندهها شده بود، ولی قادر به کشف مسأله نبود و تصور میکرد اپراتورهای دستگاه در استفاده از رمز کننده درست عمل نمیکنند.
به لطف الهی این سامانه با دو ویژگی اساسی آن تا پایان جنگ همچنان باقدرت، تماسهای رمزیشده دشمن را کشف میکردند، بدون آنکه ردی از خود برجای بگذارد همچون شبحی وارد شبکه مخابراتی دشمن شده و پس از مدتی محو میشدند.