نویسنده
«به نظر من رهایی یه مسیر مثل آگاهی، رهایی یه مسیره که تا وقتی زندگی میکنیم ادامه داره.امروز کاری رو که تقریباً یکی دو سال از انجام دادنش میترسیدم رو انجام دادم چون به خودم قول داده بودم که رها بشم. به نظرم رهایی میتونه تمرین کردن کسب یه صفت باشه تا ما رو از اون انرژی سنگینی که توش گیر افتادیم رها کنه و ما رو سبک کنه مثل صفت شجاعت. شجاعت روبهرو شدن با ترسهامون.راستش امشب وقتی تو خیابونا راه میرفتم، به نظرم رنگ تصویرایی که میدیدم عوض شده بود و من رو یاد مطلبی که قبلترها شنیده بودم انداخت: «وقتی یه چیزی میره توی چشمت و میری جلوی آینه تا درش بیاری، دست به تصویر مقابلت نمیزنی، اون شیء رو از چشمات درمیآری و اون وقته که تصویر مقابلت تغییر میکنه.»میخوام خاطرات رهاییم رو با جملهای که این روزها با خودم تکرار میکنم تموم کنم:
«شکستن دل موهبت است، شکستن دل شکستن کوزه در دریاست، شکستن کوزه در دریا، دریا را به میهمانی کوزه میبرد.» من تازه دیدن سریال رو تموم کردم ولی به نظرم داستانهای زندگی ادامه دارند.»
این یکی از هزاران کامنت است در یکی از سایتهای انتشار سریالهای کرهای برای سریالی به نام «خاطرات رهایی من». صفحه این سریال یکی از عجیبترین و جذابترین صفحات این سایت و شاید همه سایتهای انتشار فیلم و سریالهای خارجی باشد. این سریال، داستان یک خانواده معمولی کرهای است که درگیر روزمرگی شدهاند و هیچ اتفاق جدیدی در زندگی آنها رخ نمیدهد. پدر و مادری که سه فرزند بالای 30 سال مجرد دارند و مجبوراند با جبر زندگی در پایتخت و فضای پر از رقابت بسازند و شاید هم بسوزند. اما ورود یک فرد مرموز، زندگی دختر کوچک خانواده را دستخوش تغییر میکند تا دختر خود را از قید و بندهای ساختگی رها کند و به تبع او فضای خانواده هم تغییر میکند. داستان سریال را لو نمیدهم اما همین مقدمه ابتدایی برای همذاتپنداری تعداد زیادی از پسران و دختران ما کفایت میکند. این سریال بیش از 3 هزار کامنت گرفته که بیشترشان قصه تلخ روزمرگی، افسردگی و پیدا کردن راه رهایی از بنبست است. بنبستهایی که توسط خانواده، دوستان و حتی سیستم اداری و بیعدالتی موجود در جامعه ایجاد شده و راه را بر آنها بسته است.یک سریال ساده روانشناختی با فرهنگ و تجربه زیسته اهالی سئول کره جنوبی تا اعماق افکار مخاطب ایرانی نفوذ میکند و او را به فکر میاندازد تا خود را از قید و بندهایی که به او قالب شده رها کند و مسیر برونرفت و رشد را پیدا کند و این فقط یک نمونه از سریالهای آسیای شرقی است که با غفلت مدیران و فیلمسازان کشور تا درون خانههای بسیاری از دختران و پسران ایرانی رسوخ کرده است و در رقابت با سریالهای سیاه تلویزیونی و نمایش خانگی جزو اولویتهای تماشا هستند. البته در قیاس با سریالهای ترکیهای و سایر کشورهای مدعی که هیچ حریمی در رعایت اخلاق ندارند، گزینه مناسبتری به شمار میآیند.
اما «خاطرات رهایی من» تنها، یکی از سریالهای پرشمار کرهای و در سالهای اخیر چین و ژاپن است که روزانه و هفتگی پخش میشوند و بعضیشان به فاصله کمتر از 6 ساعت با زیرنویس در کشورهای مخاطب سریال، منتشر میشوند.
با نگاهی به صفحه معرفی سریالها یک اطلاعات اولیه از سریالها به شما ارائه میشود که علاوه بر معرفی بازیگران و کارگردان و نویسنده یک ژانر هم به آن اضافه شده است و شما در ایران هرگز با چنین کلماتی در معرفی ژانر مواجه نشدهاید. مدرسهای، حقوق، اداری، ورزشی، کسب و کار، پزشکی، جوانان، روانشناختی، نظامی، موزیکال، غذا و مجموعهای از ژانرهای دیگر که بر اساس شغل، محیط و صنف دستهبندی شدهاند.
اصلاً تصور نکنید که این واژههای ساده فقط برای پر کردن عریضه و کارنامه فیلمسازان به میدان آمدهاند. در ژانر اداری شما با مجموعهای از سریالها مواجه خواهید شد که هر کدام یک داستان مستقل دارد و موازی با داستان درام، عاشقانه و گاهی فانتزی یا جنایی، موانع، روزمرگی، امید، آرزو، چالشهای حقوقی و عرفی، رقابت صحیح و رقابت کاذب، معرفی الگوی صحیح بهرهوری از کارمندان و سایر موضوعاتی که یک کارمند با آن مواجه خواهد شد، در یک سریال با میانگین 20 قسمت 50 دقیقهای نمایش داده میشود.
در یک سریال ورزشی خبری از هیاهوی فوتبال نیست، شما با ورزشکارانی مواجه خواهید شد که تا پیش از این در اجتماع به آنها توجهی نشده و زیر سایه سنگین فوتبال به چشم نمیآیند. سریال 25و21 ساله سریال محبوب 16 قسمتی کرهای به داستان غیر واقعی دختری میپردازد که بارها در ورزش شمشیربازی شکست خورده است، عزت نفسش را با طعنه و توبیخهای خانواده و اطرافیانش از دست داده است و طی آشنایی با چند دوست جدید به صحنه بازمیگردد و مقام قهرمانی دنیا و المپیک را از آن خود میکند. روایت دوستی، عشق، مواجهه با چالشهای مسیر قهرمانی، رقابت در میدان مسابقه، واکنش منفی مردم، مهاجرت به خارج از کشور، کسب قهرمانی برای کشور دیگر، شکست عشقی، ازدواج و خروج از کانون توجهات تنها بخشی از ابعادی است که در این سریال به آن پرداخته میشود و جامعه را متوجه مسائلی میکند که هرگز به آن توجه نشده است. تصور کنید بعد از پخش چنین سریالی با سکانسهای نفسگیر مبارزه یک بازیگر محبوب در فینال یک مسابقه حساس و کسب عنوان قهرمانی و افتخارآفرینی برای کشور، چه تعداد از نوجوانان به رشته شمشیربازی متمایل میشوند و استعداد خود را کشف میکنند؟
سریال پینوکیو یکی دیگر از محبوبترین سریالهای کرهای است که در کنار روایت فانتزی و رمانتیک شخصیتهای اصلی سریال، به شغل خبرنگاری و سواد رسانه میپردازد. سانسور یک خبر، روایت مغرضانه از یک اتفاق، جهتدهی به اخبار، رقابت میان خبرنگاران، تقبیح و روند تهیه خبرهای زرد از نکاتی هستند که هوشمندانه در قصه سریال جا شدهاند و مخاطب را درگیر میکنند.
سریال تاریخی سیاسی «6 اژدهای پرنده» بر خلاف اسم فانتزیاش یکی از قویترین سریالهای این ژانر کره جنوبی است که سیمای جمهوری اسلامی ایران هم از توجه به آن غفلت کرده است. قصه 6 فرد اثرگذار در دوره تاریخی سلسله سوم چوسان که اتحاد نانوشتهشان منجر به کودتا و تغییر پادشاه میشود. نمایش جاهطلبی، طمع، وطندوستی، توجه به ضعیفان، مبارزه با مافیای قدرت و ثروت، سقوط و موفقیت افراد با تکیه بر دیالوگها و بازی قوی بازیگرانش سریال را به یکی از موفقترین اثرها در تمرکز مخاطب روی مفاهیم بلند انسانی و تقبیح ویژگیهای منفی تبدیل کرده است. بعضی از این سریال با عنوان تاج و تخت کرهای هم یاد میکنند.
سریال تیم دیپی یکی از دیگر از سریالهایی است که به سربازی اجباری و تبعات آن از خانواده تا جامعه میپردازد، روایتی از پسر جوانی که درگیر سربازی اجباری میشود و طی مأموریت محول شده به پیداکردن سربازان فراری ارتش و بازگردانی آنها به خدمت سربازی مشغول میشود. روایتهایی تلخ و گزنده هر چند با اغراق با هدف نمایش انتقادات موجود از این وضعیت در جهت اصلاح قانون سربازی به تصویر کشیده شدهاند.
اما نسبت فیلمسازان آسیای شرقی با جامعه معلولان در سالهای اخیر با ساخت فیلم و سریالهایی درباره ناشنوایان، طیف اوتیسم، معلولان ذهنی و سایر معلولان هم مانند سایر موضوعات دیگر در مسیر روشنی است. فیلم و سریالهایی که علیرغم تمرکز بر چالشهای بسیار سخت معلولان و نمایش لحظاتی که از چشم افراد عادی پنهان است، بر پیدا کردن نقش معلولان در اجتماع و جامعه تأکید دارد. نمایش طی مسیر موفقیت، آموزش برخورد صحیح با معلولان بسته به نوع معلولیت، فرهنگسازی مواجهه با معلولان در موقعیتهای مختلف با تکیه بر روایت داستانی، معلولان را به حضور در جامعه و پرهیز از انزواطلبی ترغیب می کند. سریال کرهای «وکیل فوقالعاده» که اخیراً هم از شبکه دو سیما به دوبله و پخش رسید، یکی از این سریالهاست که یک وکیل نخبه مبتلا به اوتیسم را روایت میکند. سریال بگو که دوستمداری سریال در حال پخش کرهای، روایت یک نقاش ناشنواست که با نمایش لحظاتی جذاب از زندگی یک نقاش ناشنوای چهل ساله در فرهنگسازی برخورد با ناشنوایان میتواند موفق باشد.
فعالیتهای داوطلبانه که در کشور ما با نام جهادی شناخته شدهاند یکی دیگر از موضوعاتی است که در این سریالها روی آن متمرکز شدهاند. قصه برخی زندانیان که برای طی دوران محکومیت به یکی از مراکز فعالیت داوطلبانه که عمدتاً مخصوص نگهداری از بیمارانی است که تا مرگ فاصلهای ندارند، میروند و از این طریق عواطف انسانی قهرمان زندانی سریال را به چالش میکشند تا مسیر زندگی و رشدش را از قصه تلخ مرگ اطرافیانش پیدا کند. سریال اگه آرزوتو بهم بگی با بازی بازیگر محبوب و مشهور جیچانگ ووک که خبر سربازیاش در اخبار شبانگاهی شبکه سه سیما هم پخش شد به این موضوع پرداخته است.
سریال چینی خودت را دریاب، سریالی در باب گردشگری و تبدیل یک روستا به منطقه گردشگری جهانی است که با تأکید به فرهنگ بومی روستاییان، تقابل سنت و مدرنیته، حفظ صنایع دستی و آثار باستانی به وسیله ایجاد جذابیت بصری و داستانسازی تولید و امسال از تلویزیون چین پخش شده است.
همچنین موضوعات حقوقی، وکیل، قاضی و دادستان از دیگر تیپها و شغلهایی است که بسیار مورد توجه واقع شدهاند و قصه مبارزه با ارتشاء، تخلف، اختلاس و جرایم جنایی و مجازی هر کدام سهم پررنگی در این سریالها دارند.
این رویه را به سایر موضوعات تعمیم بدهید تا بدانید هنرمندان آسیای شرقی با یک کارنامه رنگارنگ و متفاوت چرا در موضوعات سیاسی و اجتماعی نیازی به هیاهوی اینستاگرامی ندارند؟ یک هنرمند و بازیگر با انتخابهای متنوعی مواجه است که نیازش را در ابراز عقیده مستقیم رفع میکند و رسالتش را در فرهنگسازی و نقد رویههای غلط موجود در جامعه انجام میدهد. هنرمند در این عرصه یک نقاب نخواهد بود و مجبور است برای بقا در این سیستم رشد کند و رشد در این چرخه نیازمند تلاش مستمر و آگاهی است.
از طرفی مخاطب عام با دنیایی از فیلم و سریال مواجه است که همگام با یک شخصیت دچار چالش، غم، شادی و موفقیت میشود. در این مسیر فرقی ندارد 15 ساله باشد یا 50 ساله، کارمند باشد یا کارگر، ورزشکار باشد یا هنرمند. او یاد میگیرد هنوز دیر نشده و ناامید نباشد. تقویت عزت نفس و خودباوری، غنیمت شمردن حق انتخاب، آماده شدن برای مواجهه با مسیر پرچالش، یادگیری روش درست مطالبهگری، محبت به همنوع، تقبیح صفات منفی و شناخت دنیای سیاست از کمترین دستاوردهای این تنوع در فیلم و سریالسازی آسیای شرقی است.
اگرچه اخیراً نتفلیکس با سرمایهگذاری در فیلم و سریالسازی کره جنوبی، سیاست خود را در ترویج برخی ناهنجاریهای اخلاقی و عرفی در سریالهای پرمخاطب، پیاده کرده است و این سریالها را به یک تهدید فرهنگی تبدیل کرده است، بدیهی است همانگونه که این سریالها امتیازات مثبتی دارند، خالی از نقاط ضعف و تعارض فرهنگی و اخلاقی با فرهنگ بومی و دینی ما نیستند، اما هنوز میشود از این روند سریالسازی الگو گرفت و آن را به دور از کاریکاتورسازی از آرمانها، پرهیز از شعارزدگی متناسب با فرهنگ اخلاقی و عرفی در ایران به کار گرفت تا در تقویت خودباوری، عزت نفس و توجه به همه اقشار جامعه برای هموار کردن مسیر پیشرفت موفق شد.
در واقع با یک بررسی کلی میتوان عرصه سریالسازی آسیای شرقی را بر اساس چند شاخص ارزیابی و آنها را در مسیر پیشرفت به شمار آورد.
دستهبندی موضوعی سریالها؛ حکایت از مدیریت تولیدات دارد که به تبع این مدیریت تولیدات، ذائقه مخاطب هم مدیریت میشود و مخاطب دیگر تنها به انگیزه سرگرمی آثار را تماشا نخواهد کرد.
پرداختن به موضوعات و طرح چالشها و مشکلات ملموس جامعه؛ مانند سربازی اجباری، پارتیبازی در استخدام، فضای رقابتی مسموم در مدارس و پذیرش دانشجوها در دانشگاههای برتر، حرکت مثبتی در برداشتن یک گام بلند برای باورپذیری به سمت مخاطب عام و همراهی آنان با آثار تولیدی است. اما این آثار در این مرحله متوقف نخواهند شد. مرحلهای که در بسیاری از آثار سینمایی ایرانی به عنوان آخرین پرده ثبت شده است و مخاطب را در اقیانوسی از سیاهی و ناامیدی رها میکند.
طرح مسأله؛ در آثار تولیدی با هدف رسیدن به چاره و باز کردن گره کور مسأله همراه است. یعنی اگر قرار است در یک سریال با ژانر اداری به مصایب کارمندان اشاره شود، همزمان با نشان دادن یک الگوی موفق مدیریتی چالشهای کارمندان یک به یک حل میشوند و ناامیدی شخصیت اصلی یا فرعی سریال در این مسیر بعد از طی چالشها به امید، موفقیت و آرامش پایدار ختم میشود.