طالبان، داعش، امریکا و ...

مصاحبه با ذبیح‌الله مجاهد سخنگوی دولت سرپرست افغانستان

سلام علیکم جناب مجاهد. بدون مقدمه برویم سر اصل مطلب. مجاهدت و مبارزه طالبان در مقابل اشغالگران خصوصاً امریکایی‌ها برای ما ثابت شده ولی این شائبه برای خیلی‌ها وجود دارد که امارت اسلامی را خود امریکایی‌ها با توافق در رأس کار افغانستان گذاشتند، چرا که مثلاً یک شبه میدان هوایی بگرام خالی می‌شود. آیا این شائبه درست است؟ چرا امریکایی‌ها یک مرتبه و در یک شب خارج شدند یا اخراج شدند؟ آیا پشت پرده مسأله دیگری بوده؟
این طور نیست که امارت اسلامی افغانستان به خواهش امریکا حرکتی کند و زیر دست امریکا باشد که آنها بیاورند و در اینجا حاکمش سازند، بلکه امارت اسلامی به نمایندگی مردم افغانستان در رأس قرار داشت و به کابل آمد. به هرصورت طبیعی است علیه آثار مجاهدت‌ها و قربانیان افغانستان- چیزی که تاریخ آن را ثابت کرده و عقل سلیم هم می‌پذیرد- تبلیغات کنند.
آیا ما می‌توانیم نوع اخراج امریکایی‌ها را از افغانستان با اتفاقی که در دهه 50 و 60 میلادی در ویتنام افتاد مقایسه کنیم؟ آیا امریکایی‌ها ممکن است با شرایطی که شما برای امریکایی‌ها به وجود آوردید تا سال‌ها تاوان بدهند یا ممکن است با آنها به صلح و آشتی برسید؟
افتضاح و شکستی که در افغانستان خوردند، بدتر از ویتنام بود. زمانی که من به دست امریکایی‌ها اسیر بودم، به من می‌گفتند که تمام تکنولوژی امریکا را به بگرام آورده‌ایم و حتماً شما ناکام می‌شوید. گفتم که این جنگ، جنگ تکنولوژی نیست، بلکه جنگ تکنولوژی و ایدئولوژی است. ما یک عقیده و باور داریم که شما ندارید. امریکایی‌ها  با امکانات بسیار زیادی که همراه خودشان داشتند  این ناکامی‌شان باعث شد ضربه بسیار سختی در افغانستان بخورند.
اما افغانستان نمی‌خواهد در حالت فعلی با کشورها درگیر بماند و با جهان در تصادف قرار بگیرد، این را حالت ژئوپولیتیکی افغانستان، حالت اقتصادی افغانستان یا حالت امنیتی و سیاسی افغانستان ایجاب نمی‌کند. منافع مردم ما این نیست که در مخاصمت قرار بگیریم. امارت اسلامی افغانستان از اینکه در چارچوب اصول متعارف دنیا، صفحه جنگ را به صفحه صلح و آشتی و تحمل یکدیگر تعویض بکند، انعطاف دارد.
اشغالگران امریکایی چه میراثی برای مردم افغانستان به جا گذاشتند؟
چند چیز بسیار بدبخت کننده را برای افغانستان به جا گذاشتند. شعارهای آزادی، استقلال، رفاه و خودکفایی، همه در حد شعار باقی ماندند. زیردستان آنها از چند ماه قبل معاشاتشان پرداخت نشده بود. غربی‌ها نه تنها زیر بنایی در افغانستان ایجاد نکردند، بلکه 20 سال حتی فابریکه[1]‌های شکر و سمنت[2] ما را تخریب کردند. بدون اینکه اختلافی در مردم افغانستان باشد، دسته‌هایی را به نام اقوام مطرح ساختند. پدیده شومی به نام داعش را در اینجا گسترش دادند. حتی حلقات استخباری با داعشی‌ها از اینجا هماهنگ می‌شدند، ویدیوسازی می‌کردند و یک مرکز فرهنگی مشترک داشتند! حتی زمانی که از افغانستان خارج می‌شدند، در میدان هوایی، تمام طیارات را صدمه و آسیب رساندند. رادار را از بین بردند، تمام امکانات را از همان جایی که فرار می‌کردند، از بین بردند. پس معلوم می‌شود که آنها به نیت خوبی در اینجا نبودند، غصب گرایانه و اشغالگرایانه آمدند و مغلوبانه و شکست خورده بیرون رفتند.
جناب مجاهد شما اشاره کردید به پدیده‌ای به نام داعش، چقدر می‌توانیم قبول کنیم که طالبان هیچ ارتباطی با این مجموعه ندارد؟
داعش پدیده‌ای تکفیری است که از این ذهنیت ساخته شده که تمام مسلمانان به غیر از خودشان کافر هستند. ما را مرتد می‌خوانند. در این حد که اگر با کسی دشمنی داشته باشند، صلح با آنها ممکن نیست. راه حل از بین بردن آنها است. امر دشواری که ما تلاش کردیم انجام بدهیم تفکیک دشوار بین داعشی و غیر داعشی بود؛ چراکه در اثر تحولات زندان‌ها مثلاً وقتی ما به زندان پل چرخی می‌رسیدیم، زندانیان به نیروی ما ملحق می‌شدند و تفکیک بین نیروی داعش و مجاهد دشوار بود. اما در 12 ماه ما 100 نفر از داعشی‌ها را باز زندانی کردیم و همچنین 70 تن را از بین بردیم. مراکز بسیار مهم‌شان از بین رفت. آنها تلاش داشتند که مرکزسازی کنند. الان در وضعیت ضعیفی قرار دارند. البته هنوز هم در تعقیب‌شان هستیم، مراکز بسیار خطرناک‌شان را در همین اواخر کشف کردیم. افراد بسیار خطرناک‌شان از بین برده شد و هنوز هم در پی‌شان هستیم ان شاءالله. آنها قابل آشتی نیستند.
جناب مجاهد خبری که در این ایام خیلی در رسانه‌ها خصوصاً در ایران به عنوان ابزاری علیه دولت سرپرست افغانستان به کار رفت، این بود که امارت اسلامی در لجاجت فرقه‌ای با شیعیان، تعطیلی رسمی روز عاشورا را حذف کرد. آیا همین روایت را قبول کنیم یا ماجرا دیگری هست؟
روز عاشورا تنها مربوط به اهل تشیع نیست. آن روز ما هم هست. ما هم در آن روز تجلیلاتی داشتیم. فقط به خاطر این بود که ما یک فهرستی داشتیم از رخصتی‌های سال. یک کمیته‌ای ساخته شد که رخصتی‌ها را کم کنند، رخصتی‌های غیرضروری که حکومت‌داری در آن اسقاط می‌شود. در بخش‌های مختلف کشور از صحت و دفاع و... نیاز به کار است و با تعطیلی‌ها آنها استاپ می‌شود. بنابراین شد از عاشورا تجلیل بشود و به کسانی هم که تجلیل می‌کنند، اجازه داده شود اما دوائر اداری رخصتی نباشد. ما هم روز عاشورا داریم اینجا، در اینجا روز عاشورا مشترک ماست. ولی فقط به خاطر اینکه رخصتی‌های سال (برای کار بیشتر) کم بشود، رخصتی دوائر برداشته شده است.
یکی از دل نگرانی‌هایی که برای برخی از اقوام و فرق دیگر در افغانستان و افکار عمومی در خارج از افغانستان وجود دارد، این است که دولت سرپرست ممکن است محدودیت‌هایی را در مناسک فرق دیگر ایجاد بکند. آیا این واقعاً اتفاق خواهد افتاد؟ چون ما در ایام محرم در کابل شاهد بودیم بعضی از نشان‌های مربوط به اهل بیت و اباعبدالله الحسین ( ع ) پاره یا کنده یا جمع‌آوری شده بود و این نگرانی را در دل مثلاً شیعیان ایجاد کرد. آیا واقعاً ممکن است دولت سرپرست محدود بکند؟
خیر. ما سالیان سال و از چندین سال و 100 سال که افغانستان ساخته شده، اهل تسنن هم داشتیم، اهل تشیع هم داشتیم، ایام هم داشتیم، مناسک هم داشتیم، مناسبات مشترک هم داشتیم. چیزی که در اینجا رخ داده است، احتیاط حد اعظمی بود که رهبری دستور داد که تمام مراسم عاشورا انجام شود ولی کجا؟ در جایی که نیروهای امنیتی بتوانند امنیت‌شان را تأمین بکنند. ما اطلاعات بسیار دقیقی داشتیم که پدیده داعش  آمادگی داشت که انفجارات بسیار بزرگی را انجام بدهد. یک عملیات ما در سخی بود، بسیار مواد انفجاری پیدا کردیم. اگر خدای نکرده در زیارتگاه سخی برایشان فرصت پیدا می‌شد، صدها تن را تلف می‌کردند. خطرات باعث شد بگوییم در زیارتگاه‌ها، مساجد و تکیه‌خانه‌ها بمانند و در خیابان‌ها بیرون نشوند که خدای نخواسته از کنترل نیروهای امنیتی خارج نشوند. از آن خاطر بود که حوادث ناگواری رخ ندهد. ما خدای نخواسته با کسی محدودیتی نداریم، زندگی مسالمت‌آمیز خوشی را باهم داریم، همه برادر هستیم.
آیا از افکار عمومی هم اطلاعی دارید که چقدر با امریکایی‌ها دشمن‌اند؟ شاید از نوع حکومت جمهوری رضایت داشتند؛ شما تخمینی از این رضایت یا عدم رضایت دارید؟
بله. تخمین داریم. ما خودمان در متن مردم هستیم. با مردم دید و بازدید داریم. اکثریت مطلق مردم افغانستان علیه اشغالگران  و امریکا بودند و هستند. یکی از علل موفقیت مبارزه ما این بود که مردم علیه اشغالگران بودند. تعداد بسیار اندکی با همان حالتی که بودند، بدون اینکه در نظر بگیرند استقلال چیست، منافع کشور چیست، کفر و اسلام چیست، خوش بودند. این ها  تعدادشان بسیار اندک بود و در هر ملتی شاید این افراد باشند ولی کلیت و اکثریت ملت افغانستان مخالف امریکایی‌ها هستند و آنها  را نمی‌خواهند.
سال گذشته در همین ایام بود که موقع خروج امریکایی‌ها، آن اتفاقات در میدان هوایی کابل افتاد و نمایی بسیار زشت از افغانستان به جهان مخابره شد. آن تصاویر را چطور می‌شود توجیه کرد جناب مجاهد، آیا واقعاً مردم دنبال این بودند تا از هواپیما آویزان بشوند و تا کانادا پرواز بکنند؟
متأسفانه امریکایی‌ها تا همان روز آخر گزند خود را در افغانستان ادامه دادند. امریکایی‌ها پیروان خود را خواستند و اعلام کردند که ما در اختیار هرکس که به اروپا و امریکا می‌رود، طیاره می‌گذاریم و شما می‌دانید که رفتن به غرب یکی از علایق یک جهان سومی است که وضعیت اقتصادی درستی ندارد. دسته دوم افرادی بودند که ظلم‌های زیادی کرده بودند و گروه‌هایی به نام صفر1 و صفر2 و صفر6 زیر نظر CIA امریکا بودند. حتی جنایت‌هایی می‌کردند که امریکایی‌ها انجام نداده بودند. آنها با وجود اینکه ما عفو عمومی اعلام کردیم، خود را در خطر می‌دیدند. تعدادی از آنها هم فرار کردند. آن حالتی که پیش آمد کسانی بودند که تمایل داشتند امریکا بروند و یا فریب خورده بودند یا افراد خودشان بودند ولی مردم عام چنین کاری را نکرده بودند.
شما چقدر «مقاومت ملی» و کسانی را که مخالفتی با حکومت طالبان دارند، جدی می‌دانید؟ آیا واقعاً چیزی به نام مقاومت ملی داریم، در پنجشیر یا جای دیگر؟
در شعار و بعضی از حلقات سوشیال میدیا چنین عنوان‌هایی به کار برده می‌شود ولی موقف امارت اسلامی افغانستان این است که این اصطلاحات دیگر باید فراموش شود. افغان‌ها نیازی به جنگ و مقاومت‌های دیگر ندارند. با هم یک جا باشیم، کشور خود را آباد بسازیم، حالا که از جنگ بیرون شدیم، دیگر نام جنگ ندهیم. جنگ به خیر و نفع هیچ کس نیست و زمینه مداخلات را فراهم می‌سازد، امنیت را برهم می‌زند و به نفع هیچ کسی نیست. افغان‌هایی که به هر جریانی که تعلق داشتند بیایند برادروار زندگی کنیم و از سر همه چیز را طرح‌ریزی بکنیم. پس ما این مقاومت‌ها را به نام مقاومت نمی‌شناسیم و همچنین کسی خاک و ساحه‌ای هم زیر کنترل خود ندارد. در سوشال مدیا گاهی وقت‌ها شعارهایی می‌دهند که بجا نیست، دعوت‌شان می‌کنیم که بیایند برادروارانه با ما زندگی کنند.
دولت سرپرست در راستای تشریک مساعی یا کمک گرفتن از کسانی که شاید به امارت باور ندارند مثل رهبران برخی احزاب یا مثلاً علمای شیعه، چقدر برای آنها سهم قائل است؟ یا اصلاً چنین چیزی در حاکمیت طالبان ممکن است یا خیر ؟
بله. ما با آنها همنوا هستیم. تلاش‌هایی جریان دارد که آنها در امنیت، رفاه و در پیشبرد مسائل اقتصادی سهیم باشند. اگر چه ما متوجه باشیم اکنون در وزارت اقتصاد، در وزارت صحت آنها سهم خود را دارند، اما ما تلاش می‌کنیم که دیگران هم حضورشان در سطوح‌های مختلف نظام زیادتر و کلان تر باشد. بعضی از هموطنان اهل تشیع ما بسیار خوب و ورزیده هستند. بسیار خوب تعلیم کردند. بسیار خوب دانش دارند. از آنها در رفاه و پیشبرد کشور استفاده صورت بگیرد. ما مشکلی با کسی نداریم، تکرار می‌کنم که این مذاهب از زمانی که افغانستان ساخته شده، در اینجا بوده است و ما هر کدام خاطره بدی از هم نداریم و هیچ اختلافی هم سراغ نداریم.
جناب مجاهد الان یک مشکل حکومت جدید به رسمیت شناخته شدن از طرف کشورهای دیگر است. شما برای اینکه کشورهای دیگر به شما اعتماد بکنند، چه رفتاری را در پیش می‌گیرید؟
ما این موضوع را تفکیک می‌کنیم، یکی اعلان رسمیت هست، یکی هم عملکرد رسمی. عملکرد تمام کشورها با ما رسمی است. پروتکل‌ها، تماس‌ها و تمام حالت ما رسمی است. علت عمده مسأله اعلان هم این است که امریکا تا به حال حاضر به این نشده که امارت اسلامی را به رسمیت بشناسد. بعضی کشورهای دیگر نزاکت خود را با امریکا دارند و نمی‌خواهند برای خود مشکل بیافرینند. لذا عدم رسمیت از سمت بعضی کشورها خصوصاً همسایه‌های ما به خاطر این نیست که ملاحظاتی دارند، بلکه آنها نزاکت‌های خودشان را با امریکا دارند ولی تعاملشان با مردم افغانستان کاملاً دوستانه و برادرانه  است.
آیا باور و تفکر وهابیت هم در ارکان طالبان تأثیر دارد یا خیر؟
تعدد فکری و تعدد اختلافات فقهی در بین تمام مسلمانان هست اما در افغانستان ما این تفکرات نو را اجازه نمی‌دهیم، به خاطر اینکه این باعث بهم ریختن وحدت مردم و ملت افغانستان می‌شود. شما آگاهی دارید بعضی از تفکرات لحنی بسیار شدید حتی نزدیک به سرحد تکفیر شدن دارند که طبعاً با آنها زیستن در یک جامعه ممکن نیست. چیزی که از قبل بوده هضم شده است، اما چیزی که نو است، به وحدت صدمه وارد می‌کند. بدون اینکه ما بتازیم به آنها  که آنها کی هستند یا چطور ولی افغانستان به این تفکرات نو اجازه نمی‌دهد. خوب است مردم افغانستان به همان شیوه مسلمانی که بودند، به همان قسم باشند و زندگی به همان سلامت هم داشته باشند.
ا‌ن‌شاءالله. دستتان درد نکند. لطف کردید. زنده باشید.
جستجو
آرشیو تاریخی