مدرس دانشگاه کابل
یکی از اولین و فوریترین تلاشهای امریکا در افغانستان تلاش برای تغییر قانون اساسی بود. قانون اساسی با تلاش و به فرمایش امریکاییها طوری بازنویسی شد که افغانستان دائم صحنه درگیری و تزاحم اقوام باشد. دقیقاً و با همین سیاست در عراق نیز یک نظام پارلمانی را مستقر ساختند بهطوری که آنجا نیز محل درگیری و تزاحم مذاهب باشد.
بهدنبال حمله به برجهای دوقلو در سپتامبر سال 2001 امریکا با هدف مبارزه با تروریسم و برآوردن یک لیبرال دموکراسی با همه اقتضائات آن از جمله سبک زندگی غربی به افغانستان آمد؛ در راستای ترویج سبک زندگی غربی اقدامات ضد فرهنگی زیادی در جامعه افغانستان انجام داد. از جمله راهبرد امریکاییها ترویج، تربیت و برجسته کردن خوانندههای فارس زبان و حتی آوردن خوانندههای فارس زبان از خارج از کشور به افغانستان، انعقاد تفاهمنامههایی برای پخش انبوه سریالهای ترکی و هندی در افغانستان در راستای تولیدات نامتناسب با فرهنگ افغانستان و ترویج فرهنگ غربی بود در حالیکه در مزرعه افغانستان بذر فرهنگ بیگانه جوانه نمیزند و رشد نمیکند. یکی از راهبردهای امریکا تلاش از طریق برخی افراد بهدنبال بر هم زدن میانه اقوام با هم و میانه افغانستان با همسایگان بود. از جمله شخصی به نام نجیبالله کابلی با حمایت امریکاییها و اسرائیلیها در ازای دریافت پول در مقابل سفارت ایران در کابل و کنسولگریهای ایران در شهرهای دیگر تجمعهای اعتراضی برگزار میکرد. نجیب کابلی نه تنها به همسایگان که به خود افغانستان و مردم و فرهنگش نیز رحم نمیکرد چراکه در کابل باغی بهنام بوستان را به محل فساد و فحشا تبدیل کرده بود. بعدتر حتی همین شخص با حمایتهای خارجی به مجلس افغانستان راه پیدا کرد که البته برای دور بعد با تلاش علمای افغانستان از راهیابی به مجلس باز ماند.
نجیب کابلی رئیس یک شبکه خصوصی تلویزیونی بهنام امروز نیز بود که از طرف امریکاییها تأمین میشد و از معدود تلویزیونهای مبتذل افغانستان بود که همان سیاستهای خود در ضدیت با همسایهها و ایران را در این تلویزیون نیز دنبال میکرد.
طبق برخی از گزارشها یکی دیگر از اقدامات امریکا علیه ایران، استقرار و آموزش برخی از نیروهای مجاهدین خلق در هرات بوده تا با نفوذ دادن این اشخاص به داخل ایران، اقداماتی را انجام دهند.
این را من به چشم خود دیدم که برخی از جوانان و دانشجویان در ایران میگفتند به برکت حضور امریکا در افغانستان ارزش پول افغانی از تومان بسیار بیشتر و آزادی بیان، مطبوعات آزاد و دموکراسی برقرار شده است؛ اما باید دانست متأسفانه نه تنها حضور امریکا در افغانستان بحرانزا بود بلکه از اساس منافع امریکا در افغانستان به وجود بحران گره خورده بود و این حکومت از بحران تغذیه میکند. این بحران نیز نه تنها به ضرر افغانستان که به ضرر همه مردم منطقه بود، بالاخره زندگی در همسایگی بحران آرامشبخش نیست. امریکا با حضور خود در بیست سال گذشته افغانستان را به باتلاق برد. البته حضور امریکاییها فقط مربوط به 20 سال گذشته نبود، همانطور ما شاهد افرادی بودیم که در دولت کمونیستی حضور داشتند، در دولت اول طالبان حضور داشتند و همچنین در دولتهای امریکایی کرزی و غنی نیز حضور داشتند، الان هم شاهد افرادی هستیم که تلاش میکنند نفوذ خود را حفظ و به نوعی حکومت را کنترل و اعمال سیاست کنند. به عنوان مثال دو شخص زلمی خلیلزاد و محمد اشرف غنی تا کلاس یازدهم در افغانستان درس خواندند، به دانشگاه امریکایی بیروت منتقل شدند و آنقدر با حمایت امریکاییها تحت عناوینی چون کارشناس بانک جهانی و... پروموت شدند (ارتقا یافتند) که یکی تبدیل به وزیر مالیه و رئیس جمهور و دیگری به نماینده ویژه امریکا و نگارنده قانون اساسی تبدیل شد.