طبق ماده 5 معاهده 1351 هیرمند، طرف افغانستانی حق ندارد اقدامی انجام دهد که ایران را بعضاً یا کلاً از حقابه خودش محروم کند. سد کمالخان یک سد انحرافی است و دارای یک بخش سازه اصلی سد و یک بخش سازه الحاقی برای انحراف آب است. در واقع عملکرد آن ایجاد یک انحراف 180 درجهای در مسیر طبیعی رودخانه به داخل خاک افغانستان است؛ بهطوری که آب را به شورهزار گودهزره منحرف میکند و باعث تبخیر و در واقع تلف شدن آب میشود.
عملکرد ذخیره آب این سد بسیار کمتر از عملکرد انحرافی آن است. اگرچه سد کمالخان ممکن است برای طرف افغانی آثار مثبتی از جمله توسعه اراضی کشاورزی پاییندست سد در خاک افغانستان و تولید انرژی برقابی محدود داشته باشد، ولی عملکرد انحرافی آن دارای تبعات منفی بسیار زیادی اعم از زیستمحیطی و اقتصادی-اجتماعی برای مردم هر دو سوی مرز در کوتاهمدت و بویژه در درازمدت است. این تبعات منفی فقط مختص به مردم ایران نیست، بلکه مردمی که در هر دو کشور در حاشیه هامونها زندگی میکنند در استان نیمروز افغانستان یا در منطقه سیستان ایران، تحت تأثیر این پیامدهای منفی قرار خواهند گرفت.
اولین پیامد منفی سد کمالخان عبارت است از خشک شدن تالابهای ارزشمند و بینالمللی هامون که در طول تاریخ از سیلابهای رودخانه هیرمند تغذیه میکرده است. هامونها علاوهبر اینکه یک میراث تاریخی و باستانی برای هر دو ملت ایران و افغانستان هستند، دارای ارزش بیولوژیکی جهانی بوده و در کنوانسیون رامسر و همچنین در شبکه جهانی ذخیرهگاههای زیستکره یونسکو به ثبت رسیدهاند که با شرایط کنونی انحراف آب هیرمند توسط سد کمالخان، در معرض تهدید جدی و نابودی قرار گرفتهاند.
یکی دیگر از پیامدهای منفی سد کمالخان که ریشه در خشک شدن هامونها دارد، افزایش طوفانهای گردوخاک در منطقه است که ساکنین زرنج در افغانستان و شهرستانهای زابل، زهک، نیمروز، هیرمند و هامون در منطقه سیستان و صدها روستا در هر دو کشور را تحت تأثیر قرار داده و حیات و زندگی را در دو طرف مرز مختل کرده است. همچنین این موضوع باعث افزایش بیماریهای تنفسی، پوستی، چشمی و افزایش مهاجرت در منطقه شده است. در گذشته وزش بادهای 120 روزه بر سطح هامونهای آبدار، آب و هوای منطقه را معتدل میکرد. اما با خشک شدن هامونها، این بادها باعث تولید و تشدید طوفانهای گردوخاک در منطقه شده است. طوفانهای گردوخاک علاوهبر تبعات زیستی برای مردم منطقه، مسیر ترانزیتی چابهار-زرنج را هم تحت تأثیر قرار میدهد و در آینده روند توسعه تجاری این بندر خشک و مهم افغانستان، اختلال جدی ایجاد خواهد کرد.
یکی دیگر از آثار منفی سد کمالخان، تحت تأثیر قرار دادن معیشت ساکنین منطقه با قدمت هزاران ساله است که از نظر دامداری و گاومیشداری، صیادی و صنایع دستی وابسته به هامونها هستند. این آثار منفی منجر به پدیدههای اجتماعی خواهد شد و مهاجرت از منطقه را بهدنبال خواهد داشت.
در سالهای اخیر با وجود درخواستهای طرف ایرانی از طرف افغان برای انجام مطالعات ارزیابی اثرات زیستمحیطی و اقتصادی-اجتماعی سد کمالخان، متأسفانه این امر تا کنون محقق نشده است. پیشنهاد ما این است که مطالعات مشترکی برای مهندسی ارزش و اصلاح فنی سد کمالخان در راستای تأمین منافع مردم منطقه اعم از ایران و افغانستان صورت گیرد. این موضوع در سفر وزیر محترم نیرو به کابل در تاریخ 19 مرداد سالجاری (1401) و ملاقات با وزیر آب و انرژی افغانستان و سایر مسئولان هیأت سرپرستی افغانستان مطرح شد و همان گونه که در رسانهها پخش شد وزیر آب و انرژی افغانستان اظهار کرد که انحراف آب به گودزره به نفع هیچ یک از دو کشور نیست و وعده داد که کوشش میکنند که دیگر آبی به گودزره نرود. در صورتی که اصلاحات فنی لازم به منظور حذف عملکرد انحرافی سد کمالخان و تعبیه سرریز به سمت مسیر طبیعی رودخانه انجام نشود، ما همانند روزهای اخیر مجدداً شاهد انحراف آب هیرمند به سمت گودزره و ادامه خشک شدن تالابهای تاریخی و بینالمللی هامون و تخریب منطقه باستانی و تاریخی سیستان خواهیم بود.
تأثیر منفی روی تحویل حقابه ایران، یکی دیگر از آسیبها و پیامدهای منفی سد کمالخان است که از زمان آبگیری و بهرهبرداری این سد شاهد آن بودهایم و آب شرب و کشاورزی مردم منطقه را بشدت تحت تأثیر قرار داده و خسارات فراوانی به کشاورزان سیستانی وارد کرده است. مشکلات فنی سد و عدم لایروبی پایین دست آن مانع از تحویل حقابه ایران در دو سال گذشته شده است. طبق بند 5 معاهده 1351، طرف افغانستانی حق ندارد اقدامی انجام دهد که ایران را بعضاً یا کلاً از حقابه خودش محروم کند و این سد ناقض ماده 5 معاهده 1351 هیرمند است. سد کمالخان هیچگونه سرریزی به سمت مسیر طبیعی و تاریخی رودخانه هیرمند ندارد و صرفاً چند سازه و دریچه خروجی محدود به سمت رودخانه هیرمند و ایران دارد. طبق گزارشهای موجود، چهار سازه خروجی برای سد تعبیه شده که شامل دو آبگیر جناح راست و چپ، خروجی تحتانی و خروجی نیروگاه است. در حال حاضر فقط آبگیر سمت راست با ظرفیت بسیار محدود فعال است که در صورتی که به طور کامل باز شود، با برداشتها و آبگیری نهر لشکری در داخل خاک افغانستان و تلفات مسیر، عملاً همانطور که تجربههای ماههای اخیر نشان داده آب بسیار کمی به ایران و رودخانه سیستان میرسد.
طبق گفته افغانها در اجلاس ۲۴ کمیساران آب هیرمند، حقابه ایران قرار است از طریق منابع آب سد کجکی (در بالادست حوضه) و سد کمالخان تأمین شود و بخش عمده این حقابه در نهایت از خروجی تحتانی سد کمالخان به سمت ایران رهاسازی شود. ولی متأسفانه از آنجا که این سازههای خروجی هنوز تکمیل نشدهاند و نیز پاییندست سد کمالخان لایروبی و پاکسازی نشده است، به عبارتی سد کمالخان قبل از اینکه تکمیل شود، افتتاح شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است، این موضوع باعث شده تا میزان آب خروجی آن بسیار کم باشد و عملاً مانع رسیدن حقابه به ایران شده است. در صورتی که مشکلات فنی سد کمالخان مرتفع نشود و اصلاحات فنی لازم در حذف عملکرد انحرافی آن انجام نشود، همچنان شاهد انحراف آب هیرمند به سمت گودزره و تضییع حقابه ایران خواهیم بود. البته ایران به دفعات در جلسات رسمی و بهصورت مکتوب برای همکاری و ارائه طرح فنی اصلاحی و همچنین اعزام ماشینآلات و خدمات مهندسی برای حل این معضل اعلام آمادگی کرده است و در اجلاس بیستوچهارم کمیساران آب هیرمند و همچنین در سفر مردادماه وزیر محترم نیرو به کابل نیز این موضوع اعلام شد.
انتظار این است که طرف افغانستانی در راستای وفای به عهد، حق همسایگی و پایبندی به اصل حسن همجواری، اقدامات مؤثری به منظور اصلاح فنی سد کمالخان و حذف سازه الحاقی انحرافی آن و تعبیه سازه سرریز به سمت مسیر طبیعی رودخانه هیرمند و همچنین فعالسازی فوری و کامل دریچهها و سازههای خروجی انجام داده و در جهت حذف موانع همکاری دو ملت ایران و افغانستان و پایبندی عملی به معاهده 1351 گامهای مؤثر بردارد.