در همسایگی رژیم صهیونیستی

گزارش سیداحمد سجادی؛ پژوهشگر رژیم صهیونیستی

برخی گزارش‌ها از رسانه‌های افغانستان به‌نقل از «مرکز مطالعات امنیت ملی تل‌آویو» خبر از این می‌دهند که ناتو در سال‌های گذشته نیروهای نظامی و جاسوس‌های رژیم صهیونیستی را در پایگاه هوایی «شیندند» در محدوده‌ای خاص و مستقل مستقر کرده بود. این پایگاه هوایی با هزینه‌ای بالغ بر 184 میلیون دلار بازسازی شده تا «موساد» بتواند فعالیت‌های جاسوسی خود را از این طریق دنبال کند.
«مرکز مطالعات امنیت ملی تل‌آویو» هشدار داده است که امریکا و اسرائیل باید نفوذ تهران بر رسانه‌های افغانستان را جدی بگیرند. همچنین بر اساس این گزارش تل‌آویو، برای مقابله با همکاری ایران، حزب‌الله و حماس علیه اسرائیل، بررسی‌های مناسب برای تعامل با بازیگران منطقه‌ای در افغانستان به منظور مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه حائز اهمیت ارزیابی شده است. این نهاد اطلاعاتی رژیم صهیونیستی مدعی شده بود که تنها راه برای اسرائیل جهت توسعه روابط تل‌آویو با کابل می‌تواند از طریق هند باشد، زیرا «دهلی‌نو» در حال تقویت قدرت نرم خود در افغانستان برای تضعیف روابط اسلام‌آباد است. البته این در حالی است که برقراری رابطه پاکستان با رژیم صهیونیستی را نیز نمی‌توان اقدامی دور از ذهن تلقی کرد؛ «پایگاه آفتاب» در این باره می‌نویسد: از سال‌ها قبل، ژنرال «پرویز مشرف» نخست‌وزیر پیشین پاکستان و بعضی دیگر از مقامات این کشور از نزدیک شدن به اسرائیل، پشتیبانی و ذهنیت مردم این کشور و منطقه را در این راستا آماده کرده بودند.
 
کماندوهای اسرائیلی با هویت امریکایی در افغانستان و عراق
در اواخر سال 1396، روزنامه «روسیسکا گازیتا» چاپ مسکو از حضور کماندوهای ویژه رژیم صهیونیستی با هویت امریکایی در جنگ افغانستان و عراق خبر داد. این گزارش به‌نقل از برخی رسانه‌های عربی افزود که طرح وارد شدن گروهی 90 نفره از نیروهای ویژه اسرائیلی به خاک افغانستان در دست تل‌آویو است. نکته حائز اهمیتِ حضور آنها استفاده از تابعیت و هویت امریکایی بود و در همین راستا در پایگاه‌های نظامی امریکا در افغانستان ساکن شدند. علاوه‌بر این، کماندوهای اسرائیلی از تمامی مصونیت‌های وضع‌شده برای سربازان امریکایی برخوردار بودند، بدین معنا که اگر کماندویی از رژیم صهیونیستی، شهروندی از افغانستان را بکشد، این قانون آنها را در برابر پیگردهای بین‌المللی قانونی مصون می‌داشت؛ چراکه تابعیت امریکایی آنها دارای مصونیت قضایی بود.
 
نزدیک‌شدن اسرائیل به مرزهای ایران
پیش از ناامنی‌های گسترده و حملات سنگین گروه طالبان بر ولایت فراه نیز گزارش‌هایی از حضور مستشارهای اسرائیلی و عربستانی در برخی خبرگزاری‌های افغانستان منتشر شده بود. «میدل ایست» در اوایل سال‌جاری نوشت: سیاست‌های مشترک امریکا، عربستان و اسرائیل برای نزدیک شدن به مرزهای ایران و تضعیف جمهوری اسلامی منجر به این شده است که مستشاران عرب و اسرائیلی در ولایت «فراه» اقدام به فعالیت‌های مشکوک و سازماندهی‌شده کنند. نمایندگان پارلمان افغانستان نیز از حضور این نیروهای عرب و اسرائیلی در «هرات» و «فراه» ابراز نگرانی کردند که حضور این نیروها سبب بی‌ثباتی در غرب کشور خواهد شد. به‌نظر می‌رسد آنچه که این گزارش تحت عنوان پروژه ناامن‌سازی ولایت‌های غربی افغانستان و مرز ایران توسط عربستان و اسرائیل با حمایت مالی امریکا یاد می‌کند، پس از حملات گسترده گروه طالبان به این ولایت خنثی شد.
 
اعزام نیروهای اسرائیلی برای انتقال داعش به افغانستان
در دو سال اخیر نیز گزارش‌هایی از حضور نظامیان رژیم صهیونیستی در افغانستان با هویت امریکایی منتشر شد که در حال انتقال نیروهای داعش از عراق و سوریه به افغانستان بودند. پایگاه خبری «وترنز تودی» اعلام کرد که نظامیان اسرائیلی از سال 2004 تا سال گذشته برای آنچه آموزش نیروهای پلیس افغانستان و مبارزه با مواد مخدر می‌خوانند به کشور افغانستان اعزام شدند. این پایگاه خبری امریکایی در ادامه تصریح کرد که حقیقت اما کاملاً متفاوت است و نظامیان اسرائیلی برای انجام عملیات علیه ایران و همچنین کمک به تیم‌های عملیاتی سیا و موساد برای انتقال تروریست‌های داعش از عراق و سوریه به افغانستان اعزام شده بودند. منابعی در پایگاه هوایی «جلال‌آباد» می‌گویند که سازمان‌های جاسوسی موساد و سیا سه سال پیش مراکز آموزشی داعش را در افغانستان ایجاد کردند و از طریق پروازهای قراردادی از ترکیه و عراق تروریست‌ها را به افغانستان منتقل کردند.
 
تلاش اسرائیل برای نفوذ در «ائتلاف شمال» پس از شکست شوروی
نشریه معتبر «جینز دیفنس» چاپ لندن و روزنامه پرتیراژ «یدیعوت آحارانوت» در این زمینه مدعی شدند: یکی از وزیران دولت «ربانی» به‌صورت پنهانی با مدیرکل «وزارت امور خارجه» اسرائیل در یکی از پایتخت‌های اروپایی ارتباط گرفته است. جینز دیفنس تأکید کرد به‌نظر می‌رسد هدف اسرائیل از این ملاقات کسب جای پایی در «ائتلاف شمال» افغانستان است که با طالبان در حال جنگ بود. این رسانه انگلیسی می‌افزاید: امریکا از آشکار شدن تماس‌های اسرائیل با ائتلاف شمال و جبهه ضدطالبان نگران بود؛ زیرا بیم آن می‌رفت که با اعتراض پاکستان روبه‌رو شود؛ در نتیجه ممکن بود واشنگتن یکی از متحدان کلیدی خود در جنوب آسیا را از دست بدهد. دولت وقت افغانستان به‌ریاست ربانی تا به قدرت رسیدن گروه طالبان و تأسیس امارات اسلامی در 1996 ادامه داشت. البته شهید برهان‌الدین ربانی رئیس‌جمهور دولت وقت افغانستان همواره اظهارات تندی در خصوص تل‌آویو داشته است. بعدها بسیاری از افراد از جمله مولوی «حبیب‌الله حسام» رئیس شورای اخوت اسلامی افغانستان به‌نقل از شهید ربانی گفتند که ربانی دست رژیم صهیونیستی را در ترور سران جهادی دخیل  می‌دانست.

اخباری از سفر وردک؛ وزیر دفاع دولت «حامد کرزی» به اسرائیل
روزنامه پاکستانی «اکسپرس» طی گزارشی در سال 2009 میلادی نوشت که رژیم صهیونیستی با همکاری هند و برخی رهبران افغان از نفوذ قابل توجهی در افغانستان برخوردار شده است. اکسپرس این ادعا را در مقاله‌ای با عنوان «خنجر صهیونیستی پشت پاکستان» به‌قلم «تنویر قیصر شاهد» نسبت به حضور موساد در افغانستان منتشر کرد. روزنامه پاکستانی در مقاله خود با اشاره به اینکه اسرائیل به افغانستان کمک‌های نظامی می‌کند، مدعی شده است که هیأتی از ارتش افغانستان به‌سرپرستی وزیر دفاع این کشور در این سال (2009) به‌طور محرمانه به اسرائیل سفر کرده و از بخش‌های مختلف تل‌آویو دیدن کردند.

دوستی رژیم صهیونیستی با «عربستان» و توافق برای ایجاد پایگاه نظامی
اگرچه رژیم صهیونیستی و عربستان دارای روابط دیپلماتیک آشکار نیستند، اما روابط دوستانه آنها بسرعت در حال پیشرفت به سوی رسمی شدن است. روزنامه صهیونیستی «معاریو»، اسرائیل را حامی پنهان عربستان دانسته و با انتقاد از رویکرد کابینه اسرائیل در مخفی کردن روابط محرمانه خود با عربستان، نوشته که با توجه به نیاز شدید عربستان به اسرائیل، زمان آن رسیده که روابط ریاض و تل‌آویو علنی شود.
همچنین «یسرائیل کاتس» وزیر اطلاعات و جاسوسی اسرائیل ضمن درخواست علنی از «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه عربستان برای دعوت از نتانیاهو به عربستان اعلام کرده بود که تل‌آویو می‌تواند در مقابل عادی‌سازی روابط، پیشنهاد مشارکت امنیتی و اطلاعاتی را به عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس بدهد. «اسپوتنیک» نیز مدعی شده است که اسرائیل و عربستان در خصوص ساخت پایگاه نظامی اسرائیل در خاک سعودی به توافق رسیده‌اند. اسپوتنیک با استناد به توئیت یک بلاگر و فعال سیاسی معروف در عربستان به نام «مجتهد» می‌نویسد: زمان کمی تا استقرار پایگاه اسرائیلی در خاک عربستان باقی مانده است. خروج سیستم آتشباری امریکایی «پاتریوت» از خلیج فارس، بهانه‌ای به دست بن سلمان داد تا تصمیم ساخت پایگاه اسرائیلی در خاک کشور برای دفاع در مقابل موشک‌های یمنی را اتخاذ کند. عربستان کشوری که مدعی «خادم حرمین شریفین» است، از آغاز اعلام موجودیت اسرائیل در سال 1948 میلادی مخالفت شدید با آن داشت، اما در حال حاضر روابط دوستانه خوبی با یکدیگر برقرار کرده‌اند. از سوی دیگر، عربستان از جمله کشورهایی است که روابط خوب با دولت افغانستان داشته و در سال‌های اخیر علاوه‌بر میزبانی نشست علما پیرامون جنگ جاری در افغانستان، همکار امریکا و پاکستان در گفت‌وگوهای اخیر صلح میان زلمی خلیل‌زاد، نماینده وزارت خارجه امریکا در روند صلح افغانستان و هیأت طالبان بود. از همین رو نزدیک شدن اسرائیل به عربستان، به نحوی نزدیک شدن به افغانستان نیز به شمار می‌رود.

آغوش باز «دهلی‌نو» برای رژیم صهیونیستی
اگرچه هند و اسرائیل دارای روابط دیپلماتیک و رسمی هستند، اما ریشه‌ها و جزئیات این روابط از اهمیت خاصی برخوردار است. برخی رسانه‌ها یکی از دلایل این روابط را مشکل مشابه مسلمانان فلسطینی و کشمیری برای تل‌آویو و دهلی‌نو عنوان می‌کنند. هند برای تضعیف رقیب دیرینه‌اش یعنی پاکستان روی ایجاد روابط با برخی کشورها کار کرده است. دادن میلیون‌ها دلار قرض بلاعوض و فروش سلاح و تجهیز و نوسازی نیروی نظامی فرسوده بنگلادش، سرمایه‌گذاری‌های بزرگ در افغانستان همچون بازسازی ساختمان پارلمان جدید و ساخت سد سلما در هرات، سرمایه‌گذاری در بندر چابهار به منظور ایجاد راه ترانزیت برای افغانستان که این کشور را از راه‌های ترانزیت پاکستان بی‌نیاز کند، از جمله اقداماتی در همین راستا به شمار می‌روند.
این رابطه که منجر به نفوذ اسرائیل در افغانستان می‌شود، از چشم رهبران مذهبی پاکستان دور نماند. «مانیتورینگ» به نقل از مولانا «سمیع‌الحق» رهبر سابق جمعیت علمای پاکستان که سال گذشته در به قتل رسید، اعلام کرد: نهادهای اطلاعاتی هند و اسرائیل در افغانستان حضور فعالی دارند و آنها از خاک افغانستان علیه پاکستان استفاده می‌کنند.
 
سفر به «عمان»؛ هلال صهیونیستی سفر نتانیاهو به پاکستان
سفر دو سال گذشته نتانیاهو به عمان نیز از جمله سفرهایی بود که در راستای پروژه نفوذ و عادی‌سازی روابط با کشورهای منطقه عنوان شد. با وجود اینکه برخی رسانه‌ها این سفر را در نوع خود بی‌سابقه عنوان کردند، اما «معاریو» نوشت: سفر نتانیاهو به عمان اولین سفر مقامات صهیونیستی به این کشور در سطح نخست‌وزیر به شمار نمی‌رود، زیرا «اسحاق رابین» در سال 1994 و «شیمون پرز» در سال 1996 نیز به عمان سفر کرده  بودند.
در عین حال شائبه‌های پرواز هواپیمای جت نتانیاهو پس از بلند شدن از مسقط به فرودگاهی در راولپندی پاکستان، نشانی از ربط این سفر به مسأله نفوذ در افغانستان داشت. عادی‌سازی روابط اسرائیل با این کشورها به منظور نفوذ در افغانستان، در شرایط پیشاطالبان تنها از کریدور پاکستان عملی می‌شد. اسلام‌آباد طی چهار دهه اخیر ثابت کرده که بیشترین آگاهی از ساختار سیاسی افغانستان و جناح‌های قدرت در کابل را دارد.

دولت مشرف و «سیاست عادی‌سازی» روابط با تل‌آویو
پس از کودتای مشرف علیه نواز شریف در سال 1999 و رسیدن به ریاست‌جمهوری پاکستان، احتمال همکاری دیپلماتیک آشکار اسلام‌آباد با رژیم صهیونیستی بیش از پیش قوت یافت. روزنامه پاکستانی «داون» می‌گوید: «سیلوان شالوم» وزیر خارجه سابق رژیم صهیونیستی طی مصاحبه‌ای در مقر سازمان ملل متحد در 19 سپتامبر سال 2005 میلادی گفته بود که «اسرائیل در 58 سال گذشته هرگز پاکستان را دشمن خود ندانسته» و همیشه به تضمین عمومی اسلام‌آباد مبنی بر اینکه «برنامه هسته‌ای این کشور علیه اسرائیل نیست» باور داشته است. این مصاحبه زمانی انجام می‌گرفت که دولت مشرف به‌طور جدی گزینه‌های عادی‌سازی روابط با اسرائیل را بررسی کرد. در 9 فوریه همان سال نیز خورشید محمود قصوری وزیر خارجه دولت مشرف با شالوم در ترکیه دیدار کرد. به‌گزارش رسانه‌های امریکایی، مشرف این روند را آغاز کرد که در نهایت به وقوع دیدار منجر شد. داون نیوز در سوم سپتامبر سال 2005 گزارش داد که مشرف ممکن است شانس دیدار با شارون را در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل داشته باشد. مشرف در مصاحبه با «آسوشیتدپرس» اشاره کرد که اگر سران اسرائیلی با ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی موافقت کنند، پاکستان نیز ممکن است روابط خود با اسرائیل را ایجاد کند.

ملاقات «مشرف» و «شارون»؛ دیداری که وزیر خارجه اسرائیل آن را «تاریخی» خواند
دیدار شالوم و قصوری منجر به دیدار ژنرال مشرف و آریل شارون نخست‌وزیر سابق اسرائیل در مقر سازمان ملل در 14 سپتامبر سال 2005 شد. وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی در این خصوص اظهار داشت: «این دیدار تاریخی، به‌‌مثابه امیدی برای مردم ما است و همچنین به تقویت میانه‌روی در طرف پاکستانی نیز کمک خواهد کرد». مشرف، نخستین مقام پاکستانی است که به‌طور عمومی با مقامات اسرائیلی دیدار کرد، زمان عکس گرفتن رهبران جهان در شصتمین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل نزدیک به شارون ایستاد. رسانه‌های اسرائیلی در سال 2005 گزارش دادند که ارتباطات غیررسمی پاکستان و اسرائیل به بیش از یک دهه دیگر بازمی‌گردد و پس از دیدار مشرف و شارون نیز ادامه داشت. پرویز مشرف از جمله سیاستمداران پاکستانی است که در سال 2014 طی مصاحبه‌ای با «فرانس پرس» اعتراف کرد که ناامنی‌های جاری در افغانستان، حاصل جنگ نیابتی میان اسلام‌آباد و دهلی‌نو است. اسرائیل هم دقیقاً به‌دنبال همین مسأله در پی نزدیک شدن به کشورهایی مثل پاکستان بود تا بتواند به قضیه بحران افغانستان ورود کرده و تبدیل به یکی از بازیگران فضای آنارشیسم این کشور شود.
 
ژنرال مشرف، میهمان افتخاری «کنگره یهود» در نیویورک
به‌نقل از فصلنامه پژوهشی نمای راهبردی، یکی دیگر از اقدام‌ها برای نزدیک شدن پاکستان به اسرائیل، سفر «جک روزن» رئیس کنگره یهود امریکا در اسلام‌آباد به‌بهانه بازدید از مناطق زلزله‌زده پاکستان بوده است. همچنین مشرف در ادامه اقداماتش برای عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی، در سال 2005 در کنگره یهودیان امریکا به‌عنوان میهمان افتخاری در این کنگره حضور پیدا کرد و گفت: پاکستان مشکلی با رژیم صهیونیستی ندارد. ما تهدید امنیتی برای رژیم صهیونیستی به‌شمار نمی‌آییم و تل‌آویو هم وعده داده است تهدیدی برای امنیت ملی اسلام‌آباد نباشد.

ملاقات مشرف با «ایهود باراک»
دیدار بعدی دو مقام رسمی اسرائیل و پاکستان نیز سه سال بعد و زمانی اتفاق افتاد که ایهود باراک وزیر دفاع وقت اسرائیل در 23 ژانویه با مشرف در لابی هتل مجلل رافائل در پاریس برخورد کرد. داون نیوز پاکستان گزارش می‌دهد: مشرف در حال ترک هتل برای دیدار با «نیکولاس سارکوزی» رئیس‌جمهور فرانسه بود که باراک از فرصت استفاده کرد و به وی نزدیک شد و با او صحبت کرد. شالوم در مصاحبه با داون که نخستین مصاحبه رودرروی یک مقام اسرائیلی با رسانه‌های پاکستانی بود، تصریح کرد که رژیم صهیونیستی هرگز طرح از بین بردن برنامه هسته‌ای پاکستان را نداشته است. وی اضافه کرد: ما به تضمین‌های عمومی اسلام‌آباد باور داریم و هرگز به‌دنبال تضمین‌های مخفیانه نبودیم زیرا به آنچه به‌طور عمومی از سوی اسلام‌آباد بیان شده، باور داریم. وزیر خارجه وقت اسرائیل تصریح کرد: روابط ما با هند علیه هیچ کشوری نیست و هرگز در برنامه‌ای با هند یا دیگر کشورها برای صدمه زدن به پاکستان مشارکت نکرده و نخواهیم کرد.
 
اجازه «ورود شهروندان رژیم صهیونیستی به پاکستان» در دولت عمران‌خان
در انتشار فهرست آژانس تحقیقات فدرال پاکستان مورخ دی ماه 1398 مبنی بر لزوم تحقیقات ویژه از شهروندان 7 کشور هنگام ورود به پاکستان، نام اسرائیل نیز به چشم می‌خورد، در حالی که پاکستان اسرائیل را به رسمیت نشناخته و سفر شهروندان پاکستان به اسرائیل ممنوع اعلام شده بود.
ابزارها و کارشیوه‌های عملیاتی موساد در افغانستان
نفوذ رژیم صهیونیستی در افغانستان پیشاطالبان به‌عنوان مدیریت یک روند مستمر و هدفمند با روش‌های متعددی انجام شده بود و این ابزارها را می‌توان در چهارچوب کارشیوه‌های نظامی، رسانه‌ای، سایبری، سوءاستفاده از شکاف‌های اجتماعی و برخی ابزارهای دیگر  برشمرد.
در این بررسی‌ها، یکی از اهداف سیاست عادی‌سازی رابطه تل‌آویو با کشورهای اسلامی و عربی، نفوذ در افغانستان خوانده شد و تهدید مرزهای جمهوری اسلامی ایران نیز از مراحل بعدی این طرح به شمار می‌رود. نفوذ رژیم صهیونیستی در افغانستان به منظور ایجاد پایگاه‌های نظامی-اطلاعاتی در این نقطه استراتژیک و همچنین گام‌های رژیم صهیونیستی برای عملی‌سازی طرح «خاورمیانه جدید» از سوی تل‌آویو و واشنگتن بود. در پرونده کنونی، روش کار رژیم صهیونیستی برای نفوذ در افغانستان و ابعاد مختلف ابزارهایی که مورد استفاده قرار گرفته‌اند، به‌صورت موردی تحت بررسی قرار خواهند گرفت.

آموزش زبان برای جاسوسی در کشورهای هدف
«صدای امریکا» چند ماه پیش مدعی شد که به تنها مدرسه رژیم صهیونیستی در نزدیکی تل‌آویو که در آن به نوجوانان رژیم صهیونیستی خواندن، نوشتن و گویش به «زبان فارسی» آموزش داده می‌شود، دسترسی پیدا کرده است. این گزارش می‌گوید: حدود بیست و چند نفر از دانش‌آموختگان این مدرسه برای ایفای نقش‌های مهم اطلاعاتی در ارتش رژیم صهیونیستی، واجد شرایط شناخته شده‌اند. برخی از این دانش‌آموزان در این گزارش گفته‌اند: آنها به این دلیل در کلاس مربوطه شرکت کرده‌اند که می‌خواهند بخت خود را برای انجام کارهای اطلاعاتی به‌عنوان بخشی از دوران سربازی‌شان پس از فارغ‌التحصیلی، افزایش دهند.
 
«یهودی‌سازی» قبایل پشتون در افغانستان
روزنامه بریتانیایی «گاردین» در سال 2010 گزارش داد که رژیم صهیونیستی بودجه‌ای را برای آغاز تحقیقات درباره ارتباط نژادی پشتون‌ها با رژیم صهیونیستی‌ها اختصاص داده است. گاردین از قول شماری از مردم‌شناسان رژیم صهیونیستی نوشت که در میان اقوامی که ادعا می‌شود با 10 قبیله گم شده رژیم صهیونیستی ارتباط دارند، پشتون‌ها موارد قانع‌کننده‌تری در این مورد دارند. تلویزیون «بی‌بی‌سی» نیز به‌عنوان رسانه سلطنتی بریتانیا و همسو با رژیم صهیونیستی، تاکنون چندین گزارش و برنامه در این راستا منتشر کرده و تلاش دارد این مقوله را از یک «نظریه ثابت نشده مردم‌شناسانه»، به یک «موضوع ملی» در افغانستان تبدیل کند. پایگاه خبری «الجزیره» در 2010 در مقاله‌ای تحت نام «صنعت یهودیان افغان» به قلم «بشیر الانصاری» گزارش کرد که رژیم صهیونیستی برای حل مشکل و «بحران در نسل یهودیان» دست به دامن قبایل بدوی در افغانستان شده و درصدد است آنان را یهودی کند و سپس به فلسطین اشغالی انتقال دهد.
الجزیره در ادامه می‌نویسد: «یکی دیگر از اهداف خلق هویت، ایجاد نقطه‌ای بحرانی و اختلافی در افغانستان و منطقه برای سوءاستفاده از آن در مواقع ضروری است». اگر برخی ملت‌ها و نژادها برای جذب افراد منسوب به خود تلاش می‌کنند، صهیونیسم جهانی برای صید همه قبایل دنیا تلاش می‌کند. آنچه درباره ارتباط قبیله پشتون با قبایل یهود گفته می‌شود چیزی جز تحریف حقایق تاریخی و تحریف‌ نژاد و تاریخ‌سازی نیست. با توجه به اینکه هویت و فرهنگ از جمله مقوله‌هایی است که در افغانستان درباره آنها کاری صورت نگرفته و به‌عنوان یک خلأ در این کشور محسوب می‌شود، این مسأله از اقدامات مهم و طرحی قدیمی از سوی تل‌آویو به شمار می‌رود.

نفوذ به مراکز تصمیم‌ساز و تیم انتخاباتی اشرف غنی
رژیم صهیونیستی درصدد بود تا به مراکز تصمیم‌ساز و رأس هرم قدرت در میان قبایل پشتون نفوذ کند تا مدیریت معادلات کلان سیاسی همچون انتخابات‌ و طرح ساختارهای قانونی و سیاسی در افغانستان را در اختیار داشته باشد. اسناد منتشر شده در رسانه‌های خارجی و شبکه‌های مجازی متعدد از روابط موساد با «گلبدین حکمتیار» رهبر حزب اسلامی و تلاش برای ایجاد رابطه با برخی دیگر از چهره‌های سیاسی افغانستان از جمله همین اقدامات است. شائبه‌های نقش حمایتی موساد در پیروزی دو رهبر پشتون در فاصله زمانی کوتاه در افغانستان و پاکستان، این ادعا را به واقعیت نزدیک می‌کند. اشرف غنی و عمران خان، افراد قدرتمند و مطرحی در سیاست افغانستان و پاکستان نبودند و احتمال پیروزی آنها در انتخابات‌ 2014 و 2018 میلادی نمی‌رفت. «افغان تلکس» در زمینه پیروزی اشرف غنی نوشت: «حمایت غیرعلنی رژیم صهیونیستی از یک نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان، موضوعی نیست که مردم افغانستان بتوانند به آسانی از آن بگذرند». این گزارش می‌افزاید: «اشرف غنی کسی به نام «جیمز کارویل» را در رأس ستاد انتخاباتی خود قرار داد که مدت‌ها مشاور نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بود. چنین شخصی که مستقیماً به دستور «کاخ سفید» مشاور اشرف غنی شده، چه هدفی می‌تواند غیر از زمینه‌سازی برای حضور گسترده رژیم صهیونیستی در افغانستان داشته باشد؟»

شنود مکالمات تلفنی
در بحبوحه انتخابات ریاست‌جمهوری 2014 افغانستان «جولیان آسانژ» مدیر سایت افشاگر«ویکی‌لیکس» اعلام کرد تقریباً تمامی مکالمات تلفنی در افغانستان توسط اداره امنیت ملی امریکا شنود می‌شود. یک ماه پس از نشر این ادعا، مکالمات «ضیاءالحق امرخیل» رئیس دبیرخانه کمیسیون انتخابات که در حال طرح‌ریزی یک تقلب گسترده به نفع یکی از تیم‌های انتخاباتی بود، منتشر شد.
«امیرزی سنگین» وزیر وقت مخابرات افغانستان، در خصوص ادعای جولین آسانژ به جلسه هیأت دولت این کشور گفت که مکالمات تلفنی شهروندان افغان از طریق دستگاه‌هایی صورت گرفته که توسط نیروهای امریکایی و بریتانیایی برای استفاده در مبارزه با مواد مخدر در افغانستان نصب شده‌اند.
با توجه به گفته‌های «سایمون سیپیس» (Simon Tsipis) پژوهشگر ارشد و کارشناس مناسبات بین‌المللی و انستیتو مطالعات امنیت ملی (the Institute for National Security Studies, INSS) در تل‌آویو، مبنی بر همکاری نظامی-امنیتی رژیم صهیونیستی در کنار امریکا در افغانستان، مشخص می‌شود که موساد نیز در شنود مکالمات مقام‌های افغان در روندهای مهم سیاسی این کشور همچون انتخابات، دست داشته است.

تهاجم رسانه‌ای موساد و امریکا پیش از حمله ائتلاف جهانی به افغانستان در 2001
همزمان با حمله ائتلاف جهانی به رهبری امریکا و سقوط «طالبان» پس از حادثه تروریستی یازدهم سپتامبر 2001، برخی مؤسسات امریکایی-صهیونیستی با توزیع بودجه‌های هنگفت به افغان‌ها و آموزش آنها در راستای ایجاد رسانه‌های مختلف از جمله ایستگاه‌های رادیویی، در افغانستان آغاز به کار کردند.
فعالیت گسترده رسانه‌ای امریکا در افغانستان، در قالب نفوذ مدیریت فرهنگی جنگ نیز تفسیر می‌شود. امریکا با ایجاد رسانه‌های همسو درصدد شد تا از تجربه شکست اتحاد جماهیر شوروی سابق در افغانستان بهره ببرد و حضور نظامی این کشور و عملی‌سازی سیاست‌های واشنگتن در افغانستان، نه تنها با صدای مخالف در این اجتماع سنتی و قبیله‌ای همراه نشود، بلکه توأم با نگاه فرهنگ غربی از سوی مردم باشد. انتشار سرویس‌های خبری و حضور برخی کارشناسان سیاسی که با سفارت امریکا روابط دارند و همچنین پخش سریال‌ها و برنامه‌های مبتذل که هیچ مغایرتی با فرهنگ اسلامی افغانستان نداشتند، از جمله همین اقدامات  است.
به‌عنوان نمونه می‌توان به گروه رسانه‌ای «موبی» به ریاست «سعد محسنی» چهره سرشناس افغان-استرالیایی اشاره کرد که به‌دلیل داشتن هژمونی رسانه‌ای به «مرداک افغانستان» نیز مشهور است. همچنین دادن لقب مرداک افغانستان به محسنی به‌دلیل همکاری مشترک او و «نیوز کورپوریشن» (News Corporation) در ایجاد تلویزیون «فارسی 1» در دوبی نیز است. نیوز کورپوریشن یکی از بنگاه‌های بزرگ رسانه‌ای «روبرت مرداک» از قدرتمندترین یهودیان صهیونیست است که مدیریت شبکه‌های متعدد رسانه‌ای در اکثر نقاط جهان را در اختیار دارد.
کمپین‌های تظاهر به دوستی رژیم صهیونیستی با کشورها و اقوام در شبکه‌های مجازی
رژیم صهیونیستی سعی کرده است تا در راستای جنگ نرم که برای نفوذ در افغانستان در نظر دارد، از شبکه‌های اجتماعی و بخصوص «فیسبوک» در افغانستان به‌عنوان یک ابزار مکمل و پیوست فرهنگی، بهره ببرد. فیسبوک در چند سال اخیر افغانستان از قدرت بالایی در اطلاع‌رسانی برخوردار شده تا جایی که بزرگ‌ترین جنبش مردمی تاریخ این کشور موسوم به «جنبش تبسم» حاصل اطلاع‌رسانی کاربران در این شبکه مجازی عنوان می‌شود. «رضا ملکی عبدل‌آبادی» رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کابل نیز در ارزیابی رسانه‌های افغانستان، فیسبوک را در رتبه اول از لحاظ قدرت اطلاع‌رسانی و تأثیرگذاری در این کشور خوانده و می‌گوید: «افغان‌ها بیشترین حجم اخبار خود را از فیسبوک کسب می‌کنند و این شبکه مجازی محمل بسیاری از بحث‌های جدی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است. به طوری که حتی سایر رسانه‌ها هم برای بهتر دیده شدن، حضوری فعال در این فضا دارند. علاوه‌بر این، تمام تلویزیون‌ها، روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها بخش ویژه‌ای برای انعکاس بحث‌های صورت گرفته در فیسبوک اختصاص
 می‌دهند».
بر همین اساس، بخش سایبری موساد با ایجاد صفحات متعدد فیسبوکی از قبیل: «صفحه حامیان دولت رژیم صهیونیستی در افغانستان»، «دوستی افغانستان و رژیم صهیونیستی»، «The Association for the Bani Israel of Afghanistan»، «Pashtun Bnai Ysrael union UK» درصدد جلوه دادن رژیم صهیونیستی به‌عنوان یک «دوست خیرخواه» مردم افغانستان است و تبلیغات ضدایرانی نیز در این صفحات کاملاً مشهود است. این اقدام موساد به منظور یافتن خلأهای موجود در حساسیت‌های موجود در این جامعه و همچنین هدایت افکار عمومی درباره موضوعات مذهبی همچون «روز قدس» بود.

سرمایه‌گذاری بر نهادهای اجتماعی
در میان نهادهای بی‌شمار غربی که در افغانستان حاضر بودند، مواردی وجود داشت که پول و سیاستگذاری رژیم صهیونیستی در پس پرده فعالیت‌های آنها مشاهده می‌شد.   نهادی موسوم به «سازمان جامعه مدنی، حقوقی و تحقیقاتی» که از سمبل‌ها و رنگ‌های صهیونیستی همچون پرچم رژیم صهیونیستی و ستاره داوود به‌عنوان لوگو استفاده کرده است، یکی از همین نهادها  بود.
ادمین حساب کاربری فیسبوک رئیس این نهاد که فردی به نام «نادرشاه احمدزی» است، در صفحات اجتماعی رژیم صهیونیستی در فیسبوک که به تبلیغات دوستی رژیم صهیونیستی و افغانستان و همچنین تبلیغات ضد ایرانی مشغول هستند، فعالیت داشت و دیدگاه‌هایی در مدح این رژیم می‌نوشت.
 
ارائه کمک‌های درمانی رژیم صهیونیستی به کودکان افغان
انتشار گزارش‌هایی مبنی بر برخی کمک‌های درمانی رژیم صهیونیستی به کودکان افغان نیز یکی دیگر از اقدامات رژیم صهیونیستی برای  نزدیک شدن به مردم افغانستان بود. یک بنیاد خیریه پزشکی در رژیم صهیونیستی به نام «حفاظت از قلب کودک»، اقدام به درمان بیماری «سوراخ قلب» پنج کودک افغان کرده بود.
خبرگزاری «صدای امریکا» با طرح این پرسش که «چگونه کودکان کشوری که هیچ رابطه سیاسی با رژیم صهیونیستی ندارند، در تل‌آویو درمان می‌شوند؟» به نقل از مجله «رژیم صهیونیستی 21» پاسخ داد که زمینه‌سازی سفر و درمان این پنج کودک را یک مرد افغان با نام مستعار «جنگ زپلی» یا «جنگ‌زده» فراهم کرده  است.

استفاده نظامیان امریکایی از پهپادهای رژیم صهیونیستی در افغانستان
از آنجا که حضور رژیم صهیونیستی در افغانستان تحت یک عملیات محرمانه دنبال می‌شود، بخش عمده فعالیت‌های این رژیم را عملیات‌های جاسوسی و نامحسوس تشکیل می‌دهند. ارسال پهپادهای صهیونیستی و استفاده آن توسط نظامیان خارجی، یکی از روش‌های آنها است.
«ییر دوبستر» مدیر یک شرکت رژیم صهیونیستی موسوم به «یوویژن»[1] اعلام کرد که طی همکاری‌های آنها با غول تسلیحاتی امریکایی «ریتون»[2]، واشنگتن به اهمیت استفاده از پهپاد «هیرو-30» معروف به «پهپاد قاتل» در افغانستان پی برده است و ممکن است این پهپاد رژیم صهیونیستی کنترل از راه دور، جزئی از تسلیحات نظامی امریکا شود. دوبستر به «جروزالم پست» گفت: اگر امریکا پهپاد هیرو-30 را در اختیار بگیرد، ممکن است در تمام مناطق جنگی آینده در سراسر جهان آن را مورد استفاده قرار دهد. پهپاد قاتل هیرو-30 سبک‌ترین عضو این خانواده است و تنها 3 کیلوگرم وزن دارد و نیم کیلو مواد منفجره را می‌تواند حمل کند.
 
شرکت‌های امنیتی خصوصی رژیم صهیونیستی
شرکت‌های امنیتی خصوصی رژیم صهیونیستی، یکی دیگر از راه‌های نفوذ تل آویو به مناقشات جهانی است که علاوه‌بر اهداف نظامی-امنیتی، منافع رژیم صهیونیستی در ابعاد اقتصادی و سیاسی را نیز تأمین می‌کنند. این شرکت‌های صهیونیستی از اواسط دهه 90 قرن گذشته میلادی در گوشه و کنار مناطق مورد تنازع در دنیا خود را نشان دادند.
آنها تلاش می‌کنند به‌ازای مشاوره‌های امنیتی و اطلاعات جاسوسی و خدماتی از این دست و انتقال اطلاعات نظامی، برای خود مشتری دست‌و‌پا کنند.
شرکت‌های امنیتی خصوصی رژیم صهیونیستی زمینه‌های فعالیت گسترده‌ای از جمله ارائه و تحلیل اطلاعات و همچنین شرکت در تجارت‌های پرسود دارند. این شرکت‌ها به‌دلیل اهمیت کاربردی برای تل‌آویو و فعالیت پرسودی که برای مالکان آن دارد، موجب شده است تا بسیاری از شخصیت‌های درجه اول و مدیران ارشد اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی بعد از بازنشستگی اقدام به تأسیس شرکت‌های خصوصی امنیتی کرده تا در راستای منافع رژیم صهیونیستی، جیب خود را پرپول کنند.
یکی از شرکت‌های امنیتی معروف امریکایی که نام آن با بحران افغانستان، عراق و حتی یمن گره خورده است، شرکت امنیتی «بلک واتر» است که نفوذ رژیم صهیونیستی نیز در این شرکت ثابت شده است.
 تلاش‌های «اریک پرنس» بنیانگذار این شرکت بدنام امنیتی امریکایی و لابی این شرکت در کاخ سفید برای ورود رسمی به بحران افغانستان نیز می‌تواند حاصل تلا‌‌ش‌های صهیونیسم به عمق نظامی و امنیتی افغانستان
باشد.
 
 

 

جستجو
آرشیو تاریخی