صفحات
شماره دو - ۰۱ آذر ۱۴۰۱
همسایه شرقی - شماره دو - ۰۱ آذر ۱۴۰۱ - صفحه ۳۲

نحوه فروپاشی ارتش افغانستان تحت فشار طالبان[1]

مکس بوت[2]

با وجود داشتن تعداد بیشتر و تجهیزات بهتر از طالبان، نیروهای افغان هرگز آنقدر قوی نبودند که در غیاب قدرت آتش ایالات متحده، کنترل دولت را حفظ کنند.
 یک خبرنگار در ماه جولای از جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده پرسید که آیا تسلط طالبان بر افغانستان اجتناب‌ناپذیر است یا خیر؟ او با اشاره به حضور 300 هزار پرسنل امنیتی «مجهز» افغان گفت: «نه، این طور نیست». کمی بیشتر از یک ماه بعد، ارتش افغانستان به طور کامل سقوط کرد. این ارتش کنترل بیشتر کشور را اغلب بدون انجام جنگ از دست داد و به طالبان اجازه داد تا کنترل را به دست گیرند. نزدیک به پایان، مراکز استان‌ها با سرعتی سرگیجه‌آور سقوط کردند. در 15 اوت، جنگجویان طالبان وارد کابل شدند.
چگونه تلاش 83 میلیارد دلاری ایالات متحده برای آموزش و تجهیز ارتش افغانستان تا این حد اشتباه انجام شد؟ چرا ارتش افغانستان برای متوقف کردن طالبان سخت‌تر نجنگید؟

پاسخ را می‌توان در قاعده ناپلئون بناپارت یافت: «در جنگ، روحیه همان قدر مهم است که به طور جسمانی 10 از یک بزرگ‌تر است.» خیلی ساده، یک نظامی افغان که در 20 سال گذشته یاد گرفته بود به حمایت ایالات متحده برای نیروی هوایی، اطلاعات، لجستیک، برنامه‌ریزی و دیگر عوامل حیاتی تکیه کند، با تصمیم ایالات متحده برای کنار گذاشتن آن حمایت، به طور مرگباری روحیه خود را از دست داد. یک افسر نیروهای ویژه افغان به واشنگتن پست گفت که بسیاری از افغان‌ها توافق خروج نیروها را که دولت دونالد ترامپ در فوریه 2020 با طالبان امضا کرد، «پایان» می‌دانستند؛ ایالات متحده «[ارتش افغانستان] را رها کرد تا شکست بخورد. در نتیجه همه فقط مراقب خود بودند!»
این احتمال وجود دارد که اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان فکر می‌کرد که دولتش از رئیس جمهور بایدن مهلت دریافت کند. اما در ماه آوریل، بایدن اعلام کرد که سه هزار سرباز باقیمانده امریکایی از افغانستان تا 11 سپتامبر 2021 خارج خواهند شد. نه تنها آن نیروها افغانستان را ترک کردند، بلکه 8 هزار نیروی متحد و 18 هزار پیمانکار نیز که نیروهای افغان برای عملیات نیروی هوایی و پشتیبانی لجستیکی به آنها اتکا داشتند، افغانستان را ترک کردند.
در ماه‌های اخیر، ارتش افغانستان قادر به تأمین تجهیزات حیاتی مانند مواد غذایی و مهمات برای پاسگاه‌های پراکنده در سراسر کشور نبود. اما با دیدن نوشته‌های روی دیوار، اکثر نیروها ترجیح دادند به جای به خطر انداختن جان خود برای یک هدف ناامیدکننده، با طالبان معامله کنند و تسلیم شوند.

 سقوط افغانستان به درستی سؤالات جدی در مورد اشتباهات ایالات متحده در طول تلاش 20 ساله خود برای آموزش نظامیان افغان ایجاد می‌کند. نیروهای مسلح ایالات متحده باید درس‌های آموخته شده را پردازش کنند و نیاز به خودآزمایی انتقادی زیادی وجود دارد. تلاش آموزشی ایالات متحده کاستی‌های زیادی داشت، مانند کمبود در دانش، زبان و فرهنگ و عدم تخصص در آموزش پلیس به جای سرباز که به امنیت سطح محلی آسیب می‌رساند. علاوه بر این، تلاش ایالات متحده بیش از حد بر آموزش مهارت‌های پیاده نظام تاکتیکی متمرکز شد، در حالی که از نوع تخصص سطح بالاتر در لجستیک، برنامه‌ریزی، آموزش و فرماندهی و کنترل که برای حفظ یک نیروی نظامی مورد نیاز است، غفلت کرد.
تلاش‌های آموزشی ایالات متحده نیز توسط عوامل خارج از کنترل آن، از جمله فقدان آموزش در یکی از فقیرترین کشورهای جهان و فراگیر شدن فساد، مانع شد. همان طور که اخیراً یک افسر پلیس قندهار به نیویورک تایمز گفت: «ما در فساد غرق می‌شویم.»
همه این فسادها به این معنی بود که تعداد نیروهای افغان، مانند آنچه بایدن به آن اشاره کرد، بسیار اغراق‌آمیز بود. پروژه اسناد افغانستان واشنگتن پست نشان داد که از 352 هزار سرباز و پلیس که به عنوان اعضای نیروهای امنیتی کشور به حساب می‌آیند، تنها 254 هزار مورد توسط دولت افغانستان تأیید شده است. به گزارش واشنگتن پست، فرماندهان نه تنها «سربازان ارواح» را برای پرداخت حقوق و دستمزد خود ایجاد کردند، بلکه دستمزد سربازان را نیز کم کردند و نتوانستند تجهیزات لازم را تحویل دهند. تا حد زیادی، این فساد توسط روش‌های مخارج رایگان ایالات متحده امکان‌پذیر شد. در مقابل، تلاش‌های ایالات متحده برای مبارزه با فساد، نیمه دل و بی‌نتیجه بود.
 
اکنون بسیاری از ارتش ایالات متحده انتقاد می‌کنند که نیروهای افغان را به شکل خود ساخته است- بشدت متکی به نیروی هوایی و فناوری است که افغان‌ها به تنهایی قادر به حفظ آن نیستند.
این انتقاد تا حدی اعتبار دارد، اما منطقی در رویکرد ایالات متحده وجود دارد: نیروهای افغان برای دفاع از یک کشور دوردست 38 میلیون نفری بسیار کوچک‌تر از آن بودند و هیچ دولت ایالات متحده نمی‌خواست برای نیروی بزرگ‌تر بودجه تأمین کند.
اگرچه براحتی می‌توان سربازان افغان را به خاطر سرسختانه‌تر نجنگیدن سرزنش کرد، اما یادآوری این نکته مهم است که بیش از 60 هزار نیروی امنیتی افغان در 20 سال گذشته کشته شده‌اند که 27 برابر بیشتر از تلفات ایالات متحده در جنگ است. هیچ راهی برای حفظ حضور نیروهای امنیتی در سرتاسر چنین کشور پهناوری بدون تأمین پایگاه‌های هوایی از طریق هوا وجود نداشت. هنگامی که سربازان و پیمانکاران ایالات متحده به طور ناگهانی از آن خارج شدند، افغان‌ها به سادگی توانایی حفظ عملکرد ماشین نظامی خود را از دست دادند و ارتش از هم پاشید. در حالی که حدود 3 هزار مستشار امریکایی در کشور باقی مانده بودند، ارتش افغانستان همچنان تمام شهرها را کنترل می‌کرد. این خروج ایالات متحده بود که به طرز وحشیانه‌ای کاستی‌های نیروهای افغان را آشکار کرد و باعث فروپاشی ارتش شد.

جستجو
آرشیو تاریخی