اقتصاد افغانستان قبل از حمله امریکا نه تولیدی بود و نه وارداتی، در واقع واردات در حد نیازها و ضرورت کشور بود؛ اما پس از اشغال افغانستان توسط امریکا سیاست مصرفگرایی و تجملگرایی با هدف وابسته ساختن افغانستان به واردات و خودکفا نشدن این کشور کلید خورد. امریکا به طوری عمل کرد که مردم و دولتمردان افغان درگیر مسائلی شدند که اولویت نداشت. در حالی که باید اولویت احیا کردن اقتصاد، بازسازی و نوسازی کشور میبود اما هیچ یک از اینها صورت نگرفت و افغانستان کشوری ناامن، مصرفی، وابسته و در واقع واردکننده کالاهای خارجی باقی ماند.
امریکا برای تبدیل افغانستان به یک کشور وارداتی بیشتر چه تولیداتی را متوقف یا محدود کرد؟
در گذشته افغانستان در صادرات پنبه یکی از کشورهای مهم منطقه بود؛ حتی در صنعت فرش و قالی بافی هم شهرت خوبی در منطقه و جهان داشت. اما در زمان حضور امریکاییها این صنایع از رونق باز ماند و به طور کامل منهدم شد. در حالی که پولهای زیادی را از افغانستان به جیب معافیها سرازیر کردند، اما هیچ تحرک اقتصادی در افغانستان صورت نگرفت. پولهایی که از طرف جامعه جهانی برای کمک به مردم افغانستان در راستای تولیدی ساختن اقتصاد فرستاده میشد، توسط شرکتهایی که روابط نزدیکی با امریکا داشتند، غارت میشد. افغانستان در ۲۰ سال گذشته در مقاطع مختلف شاهد رکودهای اقتصادی گوناگونی بوده است. در گذشته با افزایش نرخ ارزهای خارجی ارزش پول افغانی روز به روز کمتر میشد؛ امروزه با وجود اینکه سرمایههای ما از طرف امریکا مسدود شده و تحریم هستیم، توانستهایم ارزش پول افغانی را در برابر ارزهای خارجی حفظ کنیم.
در صحبتهایتان به پولهایی اشاره کردید که به شرکتهای امریکایی تزریق میشد، در چه حوزههایی این پولها توسط شرکتهای خارجی یا قاصدان داخلی غارت میشد؟
حوزههای امنیتی برای امریکاییها اولویت اول را داشت؛ زیرا طی ۲۰ سال ناامنی که با وجود نیروهای امریکایی ناتو در خاک افغانستان بود، هیچ گاه نتوانستند امنیت را در افغانستان تأمین کنند. مردم افغانستان امریکاییها را اشغالگر میدیدند و حکومت دست نشانده آنان را هم تأیید نمیکردند. به خاطر همین بود که مردم با طالبان همکاری کردند که این همکاری به پیروزی طالبان منجر گردید. شرکتهای امنیتی زیادی هم مثل بلک واتر (blackwater) سوابقی درعراق و دیگر کشورها داشتند، در شکنجههای ملت افغان حضور داشتند. افغانستان در وضعیتی بود که این پولها مشکلات امنیتی افغانستان را نمیتوانست حل بکند. حوزههای دیگری هم مثل تأمین مواد سوختی و غذایی هم طی ۲۰ سال گذشته برای افغانستان مطرح است، زیرا در هنگام جنگی که درون افغانستان بود در این دو حوزه بیشترین غارت صورت گرفت که متأسفانه کارگزاران داخلی در انتقال و غارت دست داشتند.
تحلیل شما از فساد در افغانستان به چه صورت است؟ یعنی این فساد به صورت تعمدی از سوی امریکا بود یا کنترل کردن آن از دست امریکا هم خارج بود؟
امریکا در ترویج فساد در افغانستان نقش بسیاری داشته؛ مثلاً در دوره حکومت قبلی یکی از فسادهای رایجی که در سطح جهانی هم مشهور شد، فساد اخلاقی موجود در ارگ ریاست جمهوری افغانستان بود. تاریخ به ما نشان داده است که به خاطر اینکه نسل جوان نقشی خنثی داشته باشند، قدرتها این روش را در پیش گرفتهاند. گسترش فساد مالی و اداری به نفع امریکا بود زیرا از این طریق میتوانست حمایت و پشتیبانی افراد فاسد را داشته باشد. در رسانهای که مربوط به خود امریکاییها بود اعلام شد که افغانستان در صدر فهرست کشورهای فاسد جهان قرار گرفته است و این باعث بدنام شدن خود امریکا در سطح جهانی شد. امریکا تلاش کرد به خاطر تغییر افکار عمومی این فساد را کنترل کند منتهی فساد آنقدر در تمامی ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و رسانهای افغانستان رسوخ کرده بود که حتی کنترل آن از دست امریکا هم خارج شده. به نظر بنده یکی از عوامل فروپاشی زودهنگام حکومت دست نشانده امریکا همین بحث فساد مالی، اداری و اخلاقی بود؛ در زمان آقای اشرف غنی هر روز از این فسادهای گسترده پردهبرداری میشد.
در صحبتهایتان به افرادی اشاره کردید که با امریکا همکاری میکردند؛ در گفتوگوی ما با مردم هم اسم معتمدین فاسدی ذکر شد که در شمال و در کابل کاخ سازیهای بسیاری کردند. آنها چطور میتوانستند این ثروتها را کسب کنند؟
یکی از سیاستهای امریکا در طی ۲۰ سال گذشته، جزیرههای قدرت در افغانستان بود؛ به خاطر اینکه منازعات قومی، شکاف و اختلاف بین مردم افغانستان را تشدید بکند؛ سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» را در دستور کار قرار داد.
چهرههایی که به ظاهر نماینده احزاب مختلف افغانستان بودند، مورد حمایت امریکا قرار گرفتند؛ زیرا این کار باعث میشد که دولت مرکزی، قوی و نیرومند در افغانستان شکل نگیرد، چون اگر این دولت شکل میگرفت، دیگر نیاز به حضور امریکا در افغانستان نبود. در واقع امریکا در افغانستان چند حکومت موازی تشکیل داده بود. اولین آن حکومت مرکزی بود، دوم رهبرانی بودند که با سرقت دارایی مردم و حمایت امریکا کاخهایی برای خود ساخته بودند. مجموعهای از عوامل و حمایتهای امریکا از افرادی خاص باعث شد که این قشر صاحب سرمایههای کلان و هنگفتی شوند و بیتالمال افغانستان را از بین ببرند. همین دلایل باعث شد که مردم از این افراد متنفر شوند و زمانی که اینها در جنگ با طالبان از مردم یاری خواستند کسی با آنان همکاری نکرد و طالبان براحتی توانستند افغانستان را تصرف کنند. در نهایت هم از خاک افغانستان گریختند و مردم افغان از اینکه سرمایههایشان به جا مانده است، بسیار خرسند هستند؛ زیرا افغانستان از چهرههایی فاسد خالی شده است.
افرادی که از افغانستان اخراج شدند یا فرار کردند، دوباره شبکه فساد را در افغانستان توانستند تشکیل دهند یا فعالیت کنند؟ بالاخره برخی از سرقتهایشان را برای اینکه به حکومت مرکزی جدید فشار بیاورند نگه داشته بودند.
خوشبختانه حکومت فعلی در ارتباط به برگرداندن بیتالمال و جلوگیری از غصب زمین که در حکومتهای گذشته رایج بود، بسیار موفق عمل کرد. حکومت اعلام کرده است، به دلیل عفو عمومی اموال و داراییهای چهرههای فاسد سیاسی گذشته را مصادره نکند؛ البته نکته بسیار مهم این است که آن چهرهها دیگر زمینهای برای رسیدن به قدرت در افغانستان ندارند. آنان هیچ پشتوانهای چه از جانب مردم و چه از سمت امریکا ندارند. از نظر آنها زمینهای برای ایجاد فساد وجود ندارد؛ البته عمارت هم به هیچ کسی اجازه نمیدهد مثل گذشته فساد را دوباره احیا کند.
در واقع یکی دیگر از مواردی که میتوان به عنوان فعالیت اقتصادی امریکا در افغانستان نام برد، مواد مخدر است. امریکا در افغانستان تعدادی آزمایشگاه ساخت یا از آنها حمایت کرد که همین افغانستان را به یک تاجر مواد مخدر در منطقه تبدیل کرد. فساد مالی در این زمینه در زمان جمهوریت به اوج خود رسید، در حالی که دوره قبل از طالبان تقریباً تولید مواد مخدر نزدیک به صفر شده بود. سؤال ما این است که امریکا در زمان جمهوریت چه شبکههایی تشکیل داده بود؟ و اینکه آیا هنوز این شبکه فعال است؟
یکی از دستاوردهای حکومت امارت اسلامی ممنوع کردن مواد مخدر در افغانستان است. این دستاورد نه تنها برای افغانستان بسیار مهم است بلکه برای کشورهای منطقه و جهان نیز مهم جلوه کرده است. کشاورزان افغان با وجود اینکه با مشکلاتی مثل فقر و خشکسالی روبهرو هستند اما به دلیل قاطعیت امارت، کشت مواد مخدر سیر نزولی و افول نسبت به گذشته داشته است. در دوره گذشته، امریکاییها برخی از هزینههای جنگ خود را از طریق مواد مخدر تأمین میکردند؛ حتی با مافیا و قاچاقچیان شبکههایی را به وجود آورده بودند که براحتی میتوانستند مواد مخدر را از فرودگاههای بینالمللی انتقال دهند.
البته هدف استعمارگر چه امریکا چه کشورهای دیگر این بوده است که نسل جوان باید در دام اعتیاد گرفتار شوند تا از آگاهی جا بمانند. خانوادهها باید فرو بپاشد که کسی به فکر کشورش که به دست اشغالگران افتاده است درگیر نباشد.