صفحات
شماره سه - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱
همسایه شرقی - شماره سه - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۲۳۰

نجات زنان افغانستان با حضور افتخاری آریانا سعید1

روایتی از پروژه «تغییر» در سبک زندگی زنان افغانستان

محمدجواد اصغری

حمله امریکا به افغانستان در سال 2001 میلادی به دلایلی از قبیل ایجاد امنیت پایدار برای ایالات متحده انجام شد اما همواره در کنار ثبات امنیتی، کلیدواژه «تغییر فرهنگی» نیز روی زبان‌ها جاری بود؛ تغییر فرهنگی با محوریت حقوق زنان در افغانستان.
جرج بوش - رئیس جمهور سابق امریکا - در سال 2001 افزایش کیفیت زندگی زنان و دختران جوان رنج کشیده افغانستان را دلیل پشتیبانی خود از حضور نیروهای امریکایی در این کشور اعلام کرد، موضعی که تا سال 2021 هم تغییری نکرد. او در مصاحبه با دویچه وله آلمان تأکید کرد که «یکی از مهم‌ترین دلایل جنگ 20 ساله­ افغانستان نجات زنان این کشور بود.»
اما این نگاه فقط در جرج بوش نبود؛ ترامپ، هیلاری کلینتون، جان کری و حتی جو بایدن نیز با ادبیاتی مشابه از زنان افغانستان برای حضور اجتماعی حمایت کردند؛ اما چه حضوری؟ ژنرال مک مستر، مشاور امنیت ملی ترامپ برای توجیه افزایش نیروها در افغانستان، عکسی قدیمی از زن‌های افغانستان به ترامپ نشان داد. دخترانی که به سبک غربی‌ها لباس پوشیدند. با این توجیه که افغانستانی‌ها از سابق، با ارزش‌های غربی آشنایی داشتند.
این اظهارات تا جایی پیش رفت که گلوریا استاینم2 یکی از بزرگترین چهره‌های جنبش فمینیست در امریکا، در سخنانی بی‌سابقه گفت: گروه‌های فمینیست برای اولین بار در تاریخ، با حکومت امریکا و متحدین امریکا در کشورهای غربی در موضوعی به اشتراک نظر رسیدند و آن هم داشتن دشمن مشترک و حمله به افغانستان است. همین دست صحبت‌ها موجب شد تا رفیعا زکریا در کتاب «علیه فمینیسم سفید»، از جنگ افغانستان به‌عنوان «اولین جنگ فمینیستی دنیا» نام ببرد، اصطلاحی که به سرعت فراگیر شد.
بر همین اساس از همان ابتدای حضور امریکا در افغانستان، موضوع زن در اولویت‌های ویژه قرار گرفت. کالین پاول جزء اولین مقام‌های امریکایی بود که با «سهیلا صدیق»، اولین ژنرال زن افغانستان دیدار کرد. «صدیق» تا سال 2004 وزیر بهداشت افغانستان بود. «رینا امیری» نیز یکی دیگر از شخصیت‌های کلیدی بود که در سمت فرستاده امریکا در حوزه زنان و حقوق بشر افغانستان فعالیت می‌کرد. او متولد 1347 در کابل - افغانستان است و از اعضای خانواده سلطنتی آخرین پادشاه افغانستان محسوب می­‌شود. آنها بعد از کودتای سردار محمد داوودخان در سال 1352 که منجر به پایان حکومت پادشاهی در افغانستان شد، از کشور خارج شدند و بعد از سفر به پاکستان و هندوستان در امریکا پناهندگی سیاسی گرفتند. رینا امیری با نهاد‌هایی از جمله بنیاد صلح (وابسته به کنگره) ارتباط داشت و عضو حلقه مشاوران «ریچارد هالبروک» فرستاده اوباما در امور افغانستان و پاکستان بود.
«منیره یوسف‌زاده» نیز یکی دیگر از افرادی بود که با سیاست برجسته‌سازی و غربی‌سازی زن افغانستانی، بدون هیچ گونه سابقه مرتبط نظامی به سمت معاونت وزارت دفاع منصوب شد. منیره یوسف‌زاده در مصاحبه‌ای با رادیو بی‌بی‌سی در سال 1399 اعلام کرد به مدیریت رئیس جمهور افغانستان آقای اشرف غنی و حمایت کشورهای غربی از زنان افغانستان اطمینان کامل دارد.
اما «سیما سمر» نیز یکی از اصلی‌ترین شخصیت‌ها برای تحقق مسأله حضور اجتماعی زنان در افغانستان، به‌صورت خاص مورد توجه قرار گرفت. او از همان سال 2001 در کابینه دولت موقت افغانستان حضور داشت و با حمایت ایالات متحده «وزارت امور زنان» را به‌عنوان مهم‌ترین مرکز سیاستگذاری برای زنان تأسیس کرد3.
وزارت امور زنان در گام اول طرح بلندمدتی را به‌عنوان «تغییر وضعیت زنان» با چشم‌انداز سال 2030 با هدف ایجاد توسعه پایدار برای زن افغانستانی تصویب و ارائه می‌کند. در همین راستا تعداد نمایندگان زن در پارلمان از 17 درصد در سال 2007 به 27 درصد در سال 2018 افزایش می‌یابد؛ تا آنجا که در سال 2019 تعداد نمایندگان زن در مجلس افغانستان از تعداد زنان در کنگره امریکا و پارلمان اروپا هم پیشی می‌گیرد.
اما اخبار تکان‌دهنده فساد جنسی در کاخ ریاست جمهوری ادامه این روند را وارد چالش می‌کند. اولین بار به‌صورت علنی «حبیب‌الله احمد زی»، مشاور پیشین امنیت ملی افغانستان در مصاحبه با شبکه خورشید به فساد جنسی مقامات عالی‌رتبه حکومتی در ارگ ریاست جمهوری اشاره کرد. علاوه بر او، «نرگس نهان» وزیر سابق معادن و پترولیوم افغانستان نیز دست به افشاگری می‌زند. «حنیف اتمر» مشاور امنیت ملی، «فضل محمود فضلی» رئیس سابق اداره ریاست جمهوری، «همایون قیومی» وزیر مالیه در کابینه اشرف غنی، «الهام عمر هوتکی» رئیس سابق اداره ملی تدارکات و مهم‌ترین آنها «شادمحمد سرگند» مشاور ویژه اشرف غنی افرادی هستند که نرگس نهان به طور ویژه از آنان نام می‌برد.
از طرف دیگر «فرخنده زهرا نادری» مشاور سابق اشرف غنی در امور بین‌الملل در مصاحبه با شبکه طلوع می‌گوید: از زن افغانستانی به‌عنوان ابزار در این کشور استفاده شده است. اگر در این کشور چنین اتهامات هر روزه، امر مصونیت به خود بگیرد و سنگینی این به طرف سبکی برود، من فکر می‌کنم دیگر در این کشور آبرویی برای زن و مرد این دیار نمی‌ماند.
پروژه دیگری که امریکایی‌ها برای توانمند‌سازی زنان افغانستانی کلید زدند، پروژه «پروموت» بود. این پروژه که از همان ابتدای حضور امریکا در افغانستان و سال 2002 به‌صورت رسمی شروع شده بود، تا سال 2021، هزینه‌ای بین 800 میلیون دلار تا یک میلیارد دلار دربر داشت. یعنی ماهی بیش از 3.5 میلیون دلار! بر اساس این پروژه، زن افغانستانی باید به طور بنیادین تغییر کند. می‌بایست باورها، احساسات، فعالیت روزمره، لباس‌اش و به بیان جامع‌تر سبک زندگی‌اش به کل تغییر کند. این کار نیاز به الگو‌سازی اجتماعی داشت. کاری که امریکایی‌ها در آن تبحر دارند. کسانی می‌توانستند الگوی بهتری باشند که در همه موارد مذکور، بتوانند «تغییر» را رهبری کنند؛ و چه الگویی بهتر از خواننده زن در مقابل جامعه سنتی افغانستان؟! سیتا قاسمی، غزل سادات، مژده جمال‌زاده و مژگان عظیمی و در رأس این جریان آریانا سعید.
می‌توان گفت که آریانا سعید مهم‌ترین چهره افغانستان شد. او در جشنواره‌های متعددی در سرتاسر دنیا شرکت می‌کرد و در مدت کوتاهی توانست جوایز بین‌المللی‌ای را تصاحب کند که تا به حال کمتر کسی در موسیقی افغانستان دریافت کرده بود، مانند بزرگترین جایزه بین‌المللی موسیقی. همچنین محوریت یافتن این چهره در پرمخاطب‌ترین برنامه افغانستان یعنی «ستاره افغان» بی‌دلیل نبود. چندی بعد در ادامه گام‌های «تغییر»، برند لباس و مدلینگ «آریانا» ایجاد و با حمایت‌های شبکه طلوع تبلیغ شد. این الگوسازی تا جایی ادامه یافت که آریانا سعید در سال 2018 جایزه آزادی شورای آتلانتیک ناتو را نیز دریافت کرد و حتی «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه امریکا، در یک پیام توئیتری آهنگ نفسم از آریانا سعید را جزء بهترین موسیقی‌های سال 2022 قرار داد.
از دیگر موارد پروژه‌ پروموت، رشد متوسط 30 درصدی تعداد قضات زن تا سال 2030 در نظام ورشکسته قضایی افغانستان، رشد متوسط 20 درصدی ورود زنان به قوای امنیتی و نظامی، افزایش سطح بهداشت و تحصیل برای زنان و حضور زنان در عرصه ورزش حرفه‌ای بود. در همین راستا تعداد زنان نظامی در سال 2007 از 233 نفر به 3 هزار و 355 نفر در سال 2018 رسید اما نیویورک تایمز4 در گزارشی افشا کرد که 70 درصد از زنان پلیس افغانستان مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتند. «فاطمه احمدی» و «مؤمنه کربلایی» دو زنی بودند که قربانی این آزارها شده بودند اما پیگیری‌های علنی آنها به هیچ نتیجه‌ای نرسید و به همین دلیل «مؤمنه کربلایی» قصد خودسوزی مقابل وزارت کشور افغانستان را داشت که با مقاومت مردم مواجه شد. «فاطمه احمدی» نیز در اظهارنظری جنجال برانگیز گفت: «پلیس افغانستان یکی از ناامن‌ترین جاهایی است که یک زن ممکن است در آنجا شغلی داشته باشد.» افزایش خودکشی زنان به 80 درصد از سال 2014 به بعد و در اوج اجرای پروژه پروموت از نشانه‌های قابل ملاحظه در فرایند «تغییر» بود.
اما در زمینه بهداشت نیز اوضاع تفاوت آنچنانی نداشت و در سال 2021 افغانستان بالاترین میزان مرگ و میر مادران در اثر زایمان را به خود اختصاص داد. در ارتقای آموزشی زنان نیز باید گفت که تا پایان سال 2021 حدود 4 میلیون کودک افغان به مکتب نمی‌رفتند که از این تعداد حدود 3 میلیون نفر دختر بودند. در حوزه ورزش زنان نیز تجاوز جریان داشت؛ برای اولین بار روزنامه گاردین5 افشا کرد که کرام‌الدین کریم و چند تن دیگر از مسئولان فوتبال افغانستان برخی از اعضای تیم ملی بانوان را مورد آزار و تجاوز جنسی قرار دادند.
در نهایت پروژه پروموت در اکثر زمینه‌ها شکست خورد. رولا غنی، همسر اشرف غنی که از بانیان اصلی این پروژه بود، مسئولیت شکست را گردن سازمان USAID امریکا انداخت اما در نهایت سازمان بازرسی امریکا SIGAR، رولا غنی را مسئول شکست این پروژه اعلام کرد.
جنیفر فلوری استاد دانشگاه کلرادو و پژوهشگر حوزه فمینیست، شکست پروژه «تغییر» با محوریت زن تحت عناوین مختلف در افغانستان را این طور بیان می‌کند: زن افغانستانی اساساً یک زن غربی نیست. در حالی که امریکا حجاب را برای این زن یک مشکل تصور می‌کند و سعی دارد آن را از بین ببرد ولی حجاب جزئی ازهویت زن افغانستانی است.

جستجو
آرشیو تاریخی