صفحات
شماره سه - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱
همسایه شرقی - شماره سه - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۲۴۲

آیا زن افغانستانی می‌تواند سخن بگوید؟

نقدی بر موزیک‌ویدیو آیه از مژگان عظیمی

داوود طالقانی
دانشجوی دکترای دانش اجتماعی مسلمین دانشگاه تهران

در جهان ما صداهای زیادی وجود دارد. بهتر بگوییم، جهان پر سر و صدایی داریم. هرچند ما تنها صداهای بلندتر را می‌شنویم. بسیار کم اتفاق می‌افتاد که صدای فرودستان نیز شنیده شود. معمولاً و هرچندوقت یک‌بار می‌گویند شخصیتی ظهور کرده که صدای فرودستان است، از خواست زنان می‌گوید یا مطالبات کارگران را پیگیری می‌کند. با این حال چنین شخصیت‌هایی نیز فرودست نیستند، بلکه خود را جای صدای فرودستان جا زده‌اند. در جهانِ در رسانه‌ تنیده ما، بلندترین صداها از آن سلبریتی‌هاست. هنگامی که سلبریتی خودش را صدای فرودستان معرفی می‌کند، حداقل باید در دو جا تردید داشت: یا سلبریتی دروغ می‌گوید و صدای فرودستان نیست، یا سلبریتی صدای دیگری غیر از فرودستان را بلند کرده است.
موزیک‌ویدیو آیه از مژگان عظیمی، خواننده افغانستانی (متولد مشهد و ساکن سوئیس) در سال 2018 منتشر شد. بی‌آنکه بخواهیم به فرامتن این اثر رجوع کنیم و فارغ از آشنایی‌مان با جامعه و سیاست در افغانستان، این موزیک‌ویدیو ادعاهای خاصی را درباره وضعیت زنان در افغانستان اقامه می‌کند. موزیک‌ویدیو آیه چه می‌گوید؟
موزیک‌ویدیو آیه سه جزء اصلی دارد:
 قصه‌ای از درون جامعه سنتی افغانستان که با تصویر آن را روایت می‌کند.
 متن ترانه که توسط مژگان عظیمی خوانده می‌شود.
 پرفورمنس مژگان عظیمی
ابتدا به بخش اول بپردازیم. موزیک‌ویدیو آیه داستان تولد تا مرگ یک دختربچه را برای مخاطب تعریف می‌کند. قصه از جایی آغاز می‌شود که مادری در آستانه به دنیا آوردن فرزندش است و قابله بالای سرش نشسته و از او مراقبت می‌کند و در اتاق کناری، پدری دل‌نگران شده است. مادر فوت می‌کند و دختری به دنیا می‌آورد و قابله نوزاد را به پدر نشان می‌دهد، اما پدر به جای خوشحالی، از اینکه به جای پسر، دختردار شده، عصبانی می‌شود و بر نعش بی‌جان همسرش با کمربندش شلاق می‌زند. دختر در کنار قابله (که احتمالاً یکی از اقوامش باشد) بزرگ می‌شود اما پدرش از این وضعیت راضی نیست و منتظر است هرچه زودتر دختر بزرگ شود تا بلکه بتواند او را زودتر شوهر بدهد. دختر که به ظاهر 9 یا 10 ساله است، برای مراسم خواستگاری آماده می‌شود، اما به این ازدواج اجباری و کودک‌همسری تن نمی‌دهد و می‌خواهد از خانه فرار کند. فرار او موفقیت‌آمیز از آب درنمی‌آید و پدرش او را گیر می‌اندازد و خفه‌اش می‌کند. اما پدر به همین هم بسنده نمی‌کند و جنازه آرایش کرده دخترش را به پیرمردی می‌فروشد و در ازای آن پول دریافت می‌کند. در نهایت نیز پیرمرد جنازه دختر را از جلوی پدرش بلند می‌کند و می‌برد.
جزء دوم این موزیک‌ویدیو شامل ترانه‌ای است که توسط مژگان عظیمی خوانده می‌شود. در آغاز ترانه دوگانه‌ای با یک مضمون ساخته می‌شود: «گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است» و «گر دل بدهى، تن ندهى باز خراب است.» این دو مصرع جدا از هم، چنین معنی می‌دهند که اگر ازدواج زنان در افغانستان چه اجباری باشد و چه غیراجباری، نتیجه نامطلوب است، زیرا «کار خراب است» یا مشکل در فرهنگ سنتی افغانستان است. پس از گذر از مطلع شعر، باز هم دوگانه‌های دیگری توسط ترانه‌سرا ساخته می‌شود: عشق در برابر حجاب. «اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویند/ چون دغدغه‌ى مردم این شهر حجاب است» در این دوگانه عشق با حجاب جمع نمی‌شود و چون در فرهنگ سنتی افغانستان حجاب به‌صورت رسمی و عمومی وجود دارد، پس عشق ممکن نیست. در این ترانه نقد فرهنگ سنتی افغانستان رادیکال‌تر نیز می‌شود و ازدواج رسمی و سنتی و معمولی مورد طعنه و کنایه قرار می‌گیرد: «خریدند تنت را و بریدند کفنت را/ به یک آیه و چند سکه ببستند دهنت را» گویی که در فرایند ازدواج رسمی و سنتی، چون زن مهریه می‌گیرد، پس کالایی است که به خرید و فروش رسیده است. شاعر گام را فراتر قرار داده و مشکل را در «شهوت مردانه» معرفی می‌کند. در این ترانه برای توضیح اسف‌بار بودن وضع زنان در افغانستان نگاهی نیز به وضعیت زنان در جهان دارد و می‌گوید: «هر جای جهان مرتبه زن بلند است/ در کشور من زن مثل میت به حساب است» و در نهایت نیز مسأله را از زنانگی خارج کرده و جایگاه انسان در افغانستان را قضاوت می‌کند: «در کشور من ارزش انسان به نقاب است.»
بخش سوم این موزیک‌ویدیو به پرفورمنس مژگان عظیمی اختصاص دارد. او لباس سفید تنگ و چسبانی پوشیده که نسبت به قصه‌ای که در تصویر روایت می‌شود، دو تشابه و دو تضاد دارد. از یک طرف به لباس فرد مرده و کفن شبیه است و از سوی دیگر، دهن‌کجی به لباس‌های آزاد و گشاد زنان در افغانستان است. همچنین در لباس سنتی زنان، زنجیر به لباس آویزان است و در لباس سفید او نیز زنجیر طلایی به کار رفته است. زنان سنتی در قصه موزیک‌ویدیو با حجاب هستند اما در تصویرسازی مژگان عظیمی، تأکید روی بی‌حجابی اوست. دوربین کلوزهای زیادی از صورت او می‌گیرد، که آرایش غلیظ و اغراق‌شده‌ای دارد. فارغ از اجرای ضعیف و اشکالات فنی خوانندگی او، بدن او سوژه قاب شده است. در پشت سر مژگان عظیمی از هیچ‌ صحنه‌پردازی استفاده نشده و نتیجه‌اش، تمرکز بر بدن او و توجه به قصه موزیک‌ویدیو است.
ترکیب این سه جزء در کنار هم یک ادعا را برساخت می‌کند: زنان در افغانستان فرودست هستند. برای این ادعا نیز چند موید ذکر می‌شود: زن مثل کالا به خرید و فروش می‌رسد. زنان عاملیتی در ازدواج خود ندارند. زنان در فرهنگ مردسالارانه زندگی می‌کنند. زنان از بدو تولد تا لحظه مرگ جان و اختیارشان در دست مردان است. مشکل در همین ادعا و استدلال‌های پیرامونی است.
فرض می‌گیریم که ما با جامعه و سیاست در افغانستان آشنایی نداریم. زنان فرودست چگونه امکان سخن گفتن دارند؟ این موزیک‌ویدیو به ما می‌گوید که زنان صدایی ندارند و صدایشان توسط مژگان عظیمی به گوش می‌رسد. هنگامی که کسی صدای فرودستان می‌شود، می‌بایست تمام عوامل فرودست شدن فرودستان را یادآوری کند. هنگامی که از یک طرف به ماجرا نگریسته می‌شود، باید سراغ اغراض و نیت‌ها رفت. مژگان عظیمی به‌عنوان سلبریتی افغانستانی ساکن اروپا به‌صورت اغراق‌شده و یکجانبه از وضعیت زنان سخن می‌گوید. ایراد کار او را پیشتر نیز گایاتری چاکراورتی اسپیواک، منتقد فمینیست، صاحبنظر در ادبیات تطبیقی و از چهره‌های شاخص مطالعات پسااستعماری تذکر داده بود. او می‌گفت زنان سیک در هند فرودست هستند اما کسی صدای آنان را  نمی‌شنود.
 طرفداران فرهنگ سنتی استعمارگران را مقصر جلوه می‌دهند و استعمارگران تقصیر را بر گردن فرهنگ شهوت‌سالار هندی می‌اندازند، اما کسی نمی‌گوید که خود زنان سیک چرا سخن نمی‌گویند؟ صورت مسأله فرودست نشان دادن زنان در افغانستان نیز چنین است. کسی نمی‌پرسد چرا مژگان عظیمی سهم امریکا و استعمارگران غربی در فرودست کردن زنان افغانستانی را یادآوری نمی‌کند و چرا تأکید بیش از اندازه بر فرهنگ شهوت‌سالار دارد؟ اصلاً مسأله همین است که سلبریتی صدای فرودستان شده است. فارغ از صحت یا کذب بودن ادعای فرودست بودن زنان در افغانستان، تبدیل کردن مژگان عظیمی به تریبون زنان افغانستانی خود محل تردید است. همچنان که در ابتدا نیز ذکر شد، دو حالت بیشتر وجود ندارد: یا مژگان عظیمی درباره وضعیت زنان افغانستانی دروغ می‌گوید، یا او چیزی را می‌گوید که طرف دیگر معامله، یعنی امریکا و اروپا دوست دارند گفته شود.

 

جستجو
آرشیو تاریخی