صفحات
شماره سه - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱
همسایه شرقی - شماره سه - ۰۱ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۲۸

چالش‌ها در روابط پاکستان و طالبان

وینای کورا1
نویسنده

تنش‌ها بین اسلام آباد و کابل همچنان رو به افزایش است. هرچند پاکستان برای کاهش این اختلاف‌های فزاینده اقداماتی انجام داده است (از بازگشایی گذرگاه مرزی مهم اسپین بولدک ـ چمن که بعد از کشته شدن یک نیروی امنیتی پاکستان در 13 نوامبر بسته شده بود، تا اعزام وزیر مشاور دولت در امور خارجی به کابل در اواخر ماه نوامبر) اما نشانه‌های واضحی وجود دارد دال بر اینکه اهرم‌های فشار پاکستان بر طالبان، به سرعت رو به افول است.

این روزها، وقوع درگیری در مرز مورد مناقشه افغانستان ـ پاکستان، به یک مشکل تکراری بدل شده است. از زمان به قدرت رسیدن طالبان در آگوست 2021، تعداد این درگیری‌ها افزایش یافته است. تا همین اواخر، پاکستان با کم اهمیت جلوه دادن این درگیری‌های مرزی، خواستار یافتن یک راه حل دیپلماتیک برای این مسأله بوده است اما مسأله ناآرامی در کمربند پشتون، بسیار بزرگ‌تر از آن شده است که بتوان آن را انکار کرد.
حتی به رغم روی کار آمدن یک حکومت اسلامگرا در کابل به رهبری طالبان، حل مشکلات اساسی بین دو کشور همچنان دشوار باقی مانده است. اجتناب مداوم طالبان از پذیرش «خط دیورند» به عنوان مرز بین‌المللی بین دو کشور، یکی از عوامل اصلی بروز درگیری‌ها و تنش‌ها بوده و سبب کاهش اعتماد و افزایش دشمنی بین طرفین شده است.
در همین حال، پیروزی نظامی طالبان در افغانستان، باعث الهام بخشی به کسانی شده است که به دنبال اجرای قانون شریعت در پاکستان بوده‌اند. دولت پاکستان به دلایل مختلف، نگران ضربات طالبان افغان در طول خط دیورند است. حمایت پاکستان از نیروهای جهادی حالا باعث تحریک احساسات دینی در بین بخش عظیمی از جمعیت این کشور شده است. رابطه ایدئولوژیکی که به پاکستان کمک کرد تا طالبان را در افغانستان کنترل کند، راه را برای رشد افراطی‌گری اسلامی در خود پاکستان نیز باز کرده است. حالا نیروهای اسلام‌گرا و جهادی، دیگر مثل گذشته، از اسلام برای مخالفت با هند استفاده نمی‌کنند بلکه بیشتر آن را ابزاری برای تحت فشار قرار دادن دولت پاکستان به منظور اسلامی کردن چهره این کشور می‌دانند.

 پیش از این، طالبان یک دارایی راهبردی ارزشمند برای تشکیلات امنیتی پاکستان در سیاست‌های ضد هندی آن به حساب می‌آمد. اما حالا که خود طالبان کنترل افغانستان را در دست دارد، دور شدن از هند منافع چندانی را عاید آن نمی‌کند، بخصوص اینکه دهلی نو می‌تواند کمک زیادی به تأمین بودجه مورد نیاز در زمینه بازسازی و توسعه کشور داشته باشد. به عبارت دیگر، رابطه هند و طالبان، اگر رو به پیشرفت هم نباشد، دست کم در بیان و عمل، کمتر حالت خصمانه پیدا کرده است. هرچند پاکستان ذینفع اصلی از رژیم تحت رهبری طالبان در افغانستان است اما نباید فراموش کرد که قدرت‌های منطقه‌ای مثل روسیه، چین و قطر نیز در نشاندن طالبان پای میز مذاکره نقش داشته‌اند. حالا طالبان در حال ارسال این پیام است که تمایل کمتری به پذیرش دستورات پاکستان دارد.
عدم محبوبیت پاکستان در افغانستان نیز باعث شده است تا طالبان احتیاط بیشتری از خود نشان داده و سعی کند که دیگر آلت دست اسلام آباد دیده نشود. در مسابقه کریکتی که سپتامبر 2022 بین دو تیم افغانستان و پاکستان انجام شد نیز شاهد رفتارهای ضد پاکستانی طرفداران افغان بودیم که این جنگ در شبکه‌های اجتماعی نیز ادامه پیدا کرد، به نحوی که افغان‌ها، پاکستانی‌ها را «تروریست» خطاب کرده و پاکستانی‌ها نیز افغان‌ها را «نمک به حرام» خطاب کردند.
جنبش‌های طالبان در افغانستان و پاکستان که عمدتاً پشتون هستند، ریشه‌هایی در ملی‌گرایی پشتون دارد. این موضوع غالباً توسط برخی افراد که تلاش دارند موفقیت طالبان را بیشتر به بحث افراط‌گرایی اسلامی نسبت دهند تا بحث قوم‌گرایی، نادیده گرفته می‌شود. هرچند این به نفع تشکیلات امنیتی پاکستان است که بخواهد از عامل اسلام در جهان‌بینی طالبان استفاده ابزاری کند (چون ملی‌گرایی پشتون یک دردسر مزمن برای اسلام آباد بوده است) اما جنبش طالبان، بسته به موقعیت، از هر دو این هدف‌ها برای پیشبرد برنامه‌های خود استفاده کرده است.

گروه «تحریک طالبان پاکستان»، موسوم به طالبان پاکستانی که از زمان به قدرت رسیدن طالبان نیروی دوباره گرفته است، طالبان را الگوی خود اعلام کرده و حملات ضدامنیتی خود در پاکستان را افزایش داده است. این گروه، 28 نوامبر، به آتش‌بس پنج ماهه خود با دولت پایان داد و 30 نوامبر حمله انتحاری در نزدیکی یک خودروی پلیس در ایالت بلوچستان انجام داد. طالبان پاکستان، هدف از انجام این حمله را گرفتن انتقام خون «عمر خالد خراسانی» فرمانده ارشد این گروه اعلام کرد که ماه آگوست در افغانستان کشته شده بود. حالا طالبان پاکستان رسماً به آتش‌بس خود پایان داده و انتظار می‌رود در مناطقی که شبکه‌های فعالی در آنجا دارد، دست به حملات مرگباری بزند. این در حالی است که پایان این آتش‌بس جنجالی، همزمان شد با تغییر رئیس ستاد ارتش پاکستان و حال باید دید که سیاست «عاصم منیر» رئیس جدید در قبال مذاکرات صلح با طالبان پاکستان چیست.
پس از خیزش شبه نظامیان اسلام‌گرا در مناطق قبایلی، نیروهای امنیتی پاکستان با حملات مستقیم طالبان پاکستان مواجه شده‌اند که همین مسأله، اسلام آباد را بر آن داشته است تا بر ضد پناهگاه‌های تروریستی در افغانستان دست به عملیات بزند. جنگجویان طالبان در اعتراض به حصارکشی مرزی پاکستان، مبادرت به جمع‌آوری سیم خاردارها در بسیاری از مناطق در طول خط دیورند کرده‌اند.
همچنین از زمان روی کار آمدن طالبان، شاهد افزایش 50 درصدی حملات تروریستی در خاک پاکستان بوده‌ایم، میزان اقدامات تبهکارانه طالبان پاکستان (اخاذی و آدم ربایی و...) در مناطق مرزی افزایش چشمگیری داشته و در کراچی نیز اخاذی‌های طالبان پاکستان طی چند ماه گذشته افزایش یافته است.2
در حالی که رهبران پاکستان مطمئن بودند که طالبان افغانستان، در روند مهار طالبان پاکستان به آنها کمک می‌کند اما این گروه هیچ اقدامی علیه هم قطاران ایدئولوژیک خود در پاکستان انجام نداده است. لذا این روزها شاهد ابراز نگرانی‌های مکرر مقامات پاکستانی درباره گروه‌های تروریستی فعال در خاک افغانستان و تهدیدهای امنیتی پیش روی پاکستان بوده‌ایم.

با توجه به اینکه پس از خروج نظامی امریکا از افغانستان، وابستگی واشنگتن به پاکستان تقریباً از بین رفته لذا پاکستان حالا برای حفاظت از منافع راهبردی خود در افغانستان، با چالش‌های متعددی مواجه شده است. هرچند اسلام آباد از آگوست 2022، تلاش‌های دیپلماتیک فعالی را برای به حداقل رساندن ناهماهنگی‌ها و اختلاف‌های موجود در روابط خود با ایالات متحده انجام داده است اما این کار، کار آسانی نیست چون امریکایی‌ها از دیرباز برای تصمیم‌گیری راجع به این موضوع دچار مشکل بوده‌اند که آیا در جریان یافتن یک راهکار برای مشکلات امنیتی غرب در افغانستان، پاکستان یک شریک اجتناب ناپذیر است یا یک مانع قابل اجتناب.
بنابراین، با توجه به ید طولای پاکستانی‌ها در دخالت در جریان‌های سیاسی و قومی افغانستان، منطقی‌تر آن است که امریکا به طور مستقیم با رژیم طالبان وارد تعامل شود. به همین خاطر است که برخی کارشناسان، از غربی‌ها خواسته‌اند تا برای از میدان به در کردن نیروهای افراطی مورد حمایت پاکستان، روی تقویت عناصر ملی‌گرای طالبان تمرکز کنند. این دقیقاً فراخوانی است برای احیای ملی‌گرایی پشتون در افغانستان که با روی کار آمدن طالبان، به طور پیوسته جای خود را به اسلام جنگ‌طلب داده است.

هر چند رهبران نظامی و غیرنظامی پاکستان در حال حاضر مدعی هستند که دیگر به دنبال مفهوم «عمق استراتژیک» در افغانستان نیستند اما هنوز درباره اهداف نهایی اسلام آباد در افغانستان تردیدهای زیادی وجود دارد. برخی کارشناسان پاکستانی معتقدند که طالبانی که امروز دولت تشکیل داده است، دیگر آن طالبان سابق نیست و رابطه بین دو طرف نمی‌تواند به شکل ارباب و رعیتی ادامه داشته باشد؛ چنان که اقدام‌های قهری پاکستان بر ضد طالبان نتوانسته است نتایج مطلوب اسلام آباد را در پی داشته باشد.
بدون توجه به اینکه بحران به وجود آمده در روابط پاکستان و طالبان تا چه حد جدی است، دو طرف می‌دانند که تخریب بیشتر این رابطه چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت. هرچند پاکستان از به رسمیت شناختن دولت طالبان اجتناب کرده اما اسلام آباد خواهان آن است که فضای سیاسی بیشتری در اختیار رژیم طالبان قرار داده شود. طرح‌های بلندپروازانه پاکستان برای ایجاد یک شبکه تجاری ترانس قاره‌ای با کشورهای آسیای مرکزی، بدون حمایت طالبان افغان محقق نخواهد شد. از سوی دیگر، سخنگوی طالبان نیز ضمن ابراز «تأسف» از درگیری‌های به وجود آمده در مرز، به پاکستان تضمین داده است که از خاک افغانستان برای حمله به پاکستان استفاده نخواهد شد. البته این مسأله بار دیگر در اول دسامبر، با وقوع یک حمله انتحاری در جنوب غرب پاکستان، برجسته شد. پاکستان نیز جنگجویان تحریک طالبان را مسئول این حمله دانست و اعلام کرد که این مسأله در صورت اثبات، باید مایه نگرانی طالبان باشد.
پاکستان همچنان سیاست دوگانه‌ای در قبال اسلام‌گرایان جهادی دارد و سیاست‌های نادرست آن درباره افغانستان همچنان سبب افزایش رادیکالیسم در این کشور شده و قدرت دولت را به چالش خواهد کشید. پاکستان تا زمانی که با ماجراجویی‌های نظامی و جهادی خود در افغانستان و کشمیر، همچنان روی یک دیدگاه اسلامی آرمانی و خیالی تمرکز کند، نمی‌تواند حتی تحت حاکمیت طالبان نیز صلح پایداری را با افغانستان برقرار کند. بنابراین، پاکستان برای دور شدن از ایده‌های رادیکال و یافتن راهکاری برای جلوگیری از وقوع بحران‌های بیشتر، باید دو هویت متضاد خود (یعنی گرفتن ژست یک دولت اصلاح طلب در قبال کشمیر و در عین حال، تمایل به حفظ وضع موجود در افغانستان) را به صورت بنیادین اصلاح کند.
سال گذشته، به دنبال سقوط دولت غنی در کابل، پاکستان جشن گسترده‌ای گرفت. هم نهادهای امنیتی و هم بخش‌های محافظه‌کار این کشور، از خروج نیروهای غربی از افغانستان خوشحال شدند. اما رویدادهای اخیر، پیامدهای ناخوشایند رژیم تحت رهبری طالبان را به نمایش گذاشت. در شرایطی که پاکستان از بحران‌های متعدد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در داخل کشور خود رنج می‌برد، رابطه متزلزل اسلام‌آباد با طالبان افغان نیز می‌تواند شرایط را بیش از پیش برای پاکستان مخاطره آمیز کند.

جستجو
آرشیو تاریخی