•این بار سناریوی فلسطین در شبه قاره ی هند به دست حکومت پاکستان که مهاجران افغان را از مناطق قبیلهای تحت پوشش پایگاههای نظامی و اطلاعاتی امریکا و اسرائیل اخراج کرده، تکرار میشود. این پایگاهها علاوه بر اینکه جنگ غیر علنی را علیه امارت اسلامی و کشورهای آسیای مرکزی و چین و ایران سازماندهی میکنند از مراکز واقعی قدرت نیز هستند که به دیکتهی سیاستها میپردازند.
• اقدامات نظامی داخل پاکستان به جهت اهداف تروریستی نیست، بلکه مقدمات جنگ آزادیبخش افغانستان جدید برای بازپسگیری سرزمینها و مردم افغانستان است. چنانچه تاریخ ثابت کرده است اگر افغانها احساس کنند که برای آزادسازی کشورشان در جهاد هستند، تا زمانی که آن را آزاد نکنند، متوقف نخواهند شد.
صدها خانوادهی افغانستانی به افغانستان بازگشتند درحالی که به شکل تاسف بار، همراه با خشونت، فوری و بدون دادن فرصت کافی برای جابه جایی توسط دولت پاکستان اخراج شدند. این دولت هزاران نفر را دستگیر و خانههای آنان را در سراسر خاک پاکستان تخریب کرد.
آنها حتی کودکان افغان را از مدارس دستگیر و بدون هیچ پشتوانهی حقوقی و در غیاب والدینشان به دادگاه احضار و طبق نظر دادگاه آنها را به یک ماه حبس در زندان کودکان (پس از اعتراف به جرایمی که به آنان نسبت داده شده بود) محکوم کردند. جریان وقایع در پاکستان مجرد واقعه است و نسبت به تخلفات اخلاقی و حقوقی آن هیچ بازخواستی نیست.
پاکستان علاوه بر تخریب منازل مسکونی و مصادره اموال، قصد داشت مهاجران افغان را که پول و غذای کافی و سرپناهی برای اقامت نداشتند، با شروع فصل زمستان به کشورشان اخراج و به آنها آسیب جدی وارد کند. مقامات پاکستانی با توقیف محمولههای صادرات و واردات بازرگانان افغان عمداً به آنان آسیب زدند تا کالاهایشان مخوصا سبزیجات و میوهها از بین بروند. آنان کامیونها و کالاهای بازرگانان در بندرها و گمرکات را مصادره کردند. بر اساس آمارهای افغانستانی، ضرر مهاجران و تاجران به چهار میلیارد دلار رسیده است.
مقامات پاکستانی به این حد از ستم اکتفا نکرده و سربازانشان در سراسر حصار مرزی منطقه «اسپین بولدک» به سوی مهاجران در حال بازگشت تیراندازی و تعدادی از آنان را مجروح کرد.
سراج الدین حقانی سرپرست وزارت امور داخله حکومت طالبان اذعان داشت که اخراج مهاجران و پناهجویان از پاکستان نشانه ی ضعف اخلاقی حکومت پاکستان است و گفت: «امیدوارم تا این حد ضعف اخلاق نشان ندهند». بر اساس اعلام وزارت داخله حکومت طالبان، سراج الدین حقانی برای ملاقات با مهاجران و پناهجویان اخراج شده از پاکستان به مناطق مرزی تورخم رفت.
هدف پاکستان ایجاد بحران از طریق اخراج مهاجران افغانی است که برخی از آنان نزدیک به سی سال در آنجا ساکن بوده و تقریبا برایشان حکم وطن دارد.
هدف اول: مجازات دولت امارت اسلامی است به خاطر موضع حمایتگرش از فلسطین و مردم غزه که در معرض جنگ ویرانگر اسرائیل هستند
هدف دوم: جلوگیری از رونق فعالیتهای اقتصادی در افغانستان که از طریق پروژههای عظیم اقتصادی مخصوصاً با چین و جمهوری اسلامی ایران در حال اجراست
هدف سوم: جلوگیری از تمایل افغانستان به اصلاح روابط با کشورهای همسایه و برگشت به دوران خدمت به استراتژی آمریکا تحت نظارت و اشراف پاکستان و همچنین اینکه امارت اسلامی را وادار به ایفای نقش رادیکال اسلامی علیه چین و ایران کند تا رژیمهای حاکم در آنجا تضعیف شوند، درست همچون زمان جنگ شوروی در دهه هشتاد قرن گذشته که افغانها توانستند ارتش سرخ شوروی را شکست دهند و باعث تضعیف اتحاد جماهیر شوروی شده و آمریکا را قادر ساختند تا با نظام بینالملل تک قطبی خود بر جهان حکومت کند.
اما امارت اسلامی بر سیاست خاص خود که برخاسته از آموزههای اسلام و مصالح مردم است اصرار دارد. آموزهها و مصالحی که چهار دهه جنگهای شدید و مستمر علیه قدرتمندترین ارتشهای جهان آن را از بین برده. این جنگها منجر به ویرانی افغانستان، اقتصاد و زیرساختهای آن، خستگی و فرسودگی اقوامی شده که ستون اصلی دولت افغانستان در صلح و جنگ هستند.
هدف چهارم: فشار بر امارت اسلامی برای به رسمیت شناختن خط دیورند به عنوان خط دائمی بین دو کشور و عدم بازگرداندن زمینهایی که به موجب قرارداد قانونی صد ساله دولت انگلیس غصب شدهاند. این قرارداد در سال 1993 منقضی شد. اما پاکستان قصد پس دادن چیزی را ندارد، و افغانها را که مالک واقعی زمینها هستند، بیرون میراند.
به نوعی شاهد تکرار سناریوی فلسطین این بار در شبه قاره هند توسط دولت پاکستان هستیم. این کشور اقدام به اخراج مهاجران افغان از مناطق قبیلهای که پایگاههای نظامی و اطلاعاتی آمریکاییها در آنجاست، کرده. این پایگاهها علاوه بر اینکه با استفاده از گروههای داعش در زمین و پهپادهای پیشرفته با قابلیتهای استراتژیک بالا، جنگ غیرعلنی علیه امارت اسلامی، کشورهای آسیای مرکزی، چین و ایران سازماندهی میکنند، از مراکز واقعی قدرت و دیکته کننده سیاستها هستند.
پاکستان به منظور افزایش فشار خود بر قرار دادن «خط موقت دیورند» به عنوان خط دائمی، در جریان تجاوزات خود به مهاجران افغان و اخراج آنها، ویزاهای رسمی برای عبور از مرز وضع کرد تا تأکید کند که دیورند خط جداکننده بین دو کشور است. غافل از اینکه قبایل موجود در دو سوی این خط، قبائل افغانستانی هستند و آن زمینها هم جزو سرزمین افغانستان است که اشغالگران انگلیس در جریان جنگهای خود در افغانستان، غصب کردند. در این راستا ساکنان دو طرف مرز تظاهراتی کردند که با سرکوب مقامات پاکستانی مواجه شد.
وزارت امور خارجه افغانستان صدور روادید مسافرتی در دو طرف خط دیورند را محکوم کرد. و آن را خط فرضیای وصف کرد، که آغازگر درگیری و مسئله آن ماهیت قانونی این خط مرزی است. مهاجران افغان آگاهند که از زمینهایی اخراج میشوند که پاکستان آن را از کشورشان غصب کرده و از میان قبایل آنان در طرف پاکستانی گرفته شده است. این بدان معناست که منطقه ممکن است وارد یک منحنی جدید و تعیین کننده شود. اخراج یک و نیم میلیون افغان با این قساوت و تحمیل ویزاهای عبور از مرز، آغازی است برای ایجاد جرقه جنگ آزادیبخش در این مناطق در افغانستان.
همانطور که تاریخ به ما ثابت کرده، اگر افغانها احساس کنند که برای آزادسازی سرزمینهای کشورشان باید جهاد کنند، تا زمانی که آن را آزاد نکنند، هیچ چیز مانع آنها نخواهد شد. هیچ دولت افغانستانی جرئت نمیکند مانع آنها شود وگرنه خود نیز دشمن و همدست اشغالگران محسوب میشود همچون کاری که با حکومت کمونیستی قبل از جنگ شوروی و سپس با حکومت کرزی [و غنی] که توسط اشغالگران آمریکایی تاسیس شده بود، کردند و آن را بخشی از موجودیت دشمن اشغالگر به شمار آوردند.
امارت اسلامی نه قادر به اتخاذ موضع مخالف در جهت حق آزادی مشروع مردم خود است و نه از ترس عواقب منطقهای و بین المللی قادر به اتخاذ موضعی علنی است. چندی پیش مقدمات جنگ آزادیبخشی آغاز شد که دولت پاکستان آن را اقدامات تروریستی طالبان پاکستانی اعلام کرد. این گروه نسخه ی کمتر سازماندهی شدهی طالبان افغانستان است. اما بخش بزرگی از انگیزههای جنبش طالبان پاکستان برای حمل سلاح، محافظت از قبایل خود در برابر تجاوزات ارتش پاکستان و اقدامات این کشور اعم از اعمال محدودیت بر قبایل، کشتار رندوم ایشان، در تنگی قرار دادن معیشت مردم و کشتن مهمانانی است که از افغانستان مهاجرت کرده و همراه آن قبایل، اعم از عرب، ازبک و اویغور زندگی میکردند.
پیروزی طالبان بر اشغال آمریکا و بازگشت امارت اسلامی به حکومت دوباره یک پیروزی برای قبایل آن سوی خط دیورند، بود زیرا کشور اصلی آنها، یعنی «افغانستان» آزاد شده بود و حکومت امارت، حکومت قانونی آنهاست که بر اساس آموزههای اسلام حکم میراند.
برای تحقق این هدف، جوانان قبایل دست به مقاومت علیه اشغال پاکستان زده و پاکستان نیز ادعا کرد این اقدامات تروریستی و تحت حمایت دولت طالبان است. دولت پاکستان در سطح جهانی شروع به تبلیغ کرد که دولت افغانستان به تروریستها پناه داده و آنان را به انجام اعمال تروریستی علیه پاکستان تشویق میکند. انور الحق نخست وزیر موقت پاکستان گفت که حملات در پاکستان پس از تأسیس امارت اسلامی 60 درصد افزایش یافته است. وی غافل از آن بود که اینها نشانههای جنگ آزادیخواهی قبایل برای به وحدت رسیدن افغانستان و اتحاد اقوام در دو طرف خط دیورند است؛ خطی که توسط اشغالگران انگلیسی برای تفرقه قبایل و ایجاد نزاع در منطقه ترسیم شده است. خط دیورند، دیوار جدایی نژادی است همچون دیوار جداییای که اسرائیل برای ضمیمه کردن سرزمینهای فلسطینی و تبدیل آنها به مستعمرات یهودی ساخت. مردم دنیا دیوار اسرائیل را دیوار جدایی نژادی برشمرده اند که به ساکنان آن آسیب زده و عملکردهای اجتماعی و اقتصادی را دشوارتر و سبب سلب و غارت مقدمات امرار معاش همچون آب و زمینهای کشاورزی شده است. تشابه دیگر خط دیورند و خط حائل اسرائیل، تحمیل ویزای عبور به ساکنان دو طرف حصار شهرکهای جدایی است. بیانیه وزارت امور خارجه افغانستان با اشاره به وجود پیوندهای مذهبی، قومی و تاریخی در دو طرف حصار جدایی، خاطرنشان کرد که تحمیل روادید مانع زندگی آنها شده و آنها را با مشکلات زیادی مواجه ساخته است. وزیر امور خارجه افغانستان با بیان اینکه دولت افغانستان متعهد شده از اراضی خود علیه هیچ کشوری استفاده نکند و همچنان به تعهدات خود پایبند است، گفت: حوادث امنیتی که در داخل پاکستان اتفاق میافتد به ما ربطی ندارد، و مسئله داخلی پاکستان است. ارتش و استخبارات پاکستان باید این حملات را دفع و به روشنی اعلام کنند که افغانها در طول 40 سال زندگی در پاکستان در حوادث امنیتی دخالتی نداشته اند. وزیر کشور تصریح کرد که خط دیورند مسئله بزرگ و مهمی است که باید همه مردم افغانستان در مورد آن نظرخواهی شوند و هیچ دولتی نمیتواند جدای از رأی مردم در این مورد موضعگیری کند.
آقای متقی خاطرنشان کرد که این موضوع بیش از صد سال است که ادامه دارد و اکنون دولت پاکستان در این خصوص فشار میآورد، اما تأکید میکنیم که دولتها نمیتوانند بدون مشارکت مردم در این زمینه تصمیمگیری کنند. شاید منظور (آقای متقی) این است که مردم به تنهایی سرنوشت خود را رقم میزنند و سرنوشت خط دیورند را قبایل دو طرف مرز به روش سنتی قبیله ای، یعنی گردهمایی قبایل در یک نشست گسترده (لویه جرگه) برای تصمیمگیری و تعیین سرنوشت خط دیورند، اینکه باقی بماند یا حذف شود مشخص میکنند.
همراه با خروج پایگاههای آمریکایی و اسرائیلی از سرزمینهای اشغالی افغانستان که تحت کنترل پاکستان است باید به قبایل متضرر از تجاوزات نیروهای پاکستانی و آمریکایی در جنگ افغانستان و پس از آن غرامت پرداخت شود. آقای عباس استانکزی معاون وزارت امور خارجه افغانستان بار دیگر بر عدم استفاده حکومت این کشور از اراضی آن علیه دیگران تأکید کرد و افزود که افغانها در طول تاریخ در امور دیگران دخالت نکرده اند.
اخبار چهارم نوامبر حاکی از آن است که یک حمله مسلحانه به پایگاه نیروی هوایی پاکستان در استان پنجاب منجر به انهدام 30 فروند هواپیما و هلیکوپتر نظامی شد. این حمله بامداد شنبه توسط جنبش جهاد پاکستان صورت گرفت. ملا محمد قاسم سخنگوی این جنبش به رسانهها اعلام کرد در این حمله 30 فروند هواپیمای نیروهای پاکستانی منهدم و سیستم راداری این پایگاه را به طور کامل ویران کرده اند. سخنگوی این جنبش افزود افراد مسلح انبار نفت این پایگاه را نیز به آتش کشیدند. این سخنگو به تعداد کشتهها و زخمیهای نیروهای پاکستانی اشارهای نکرد. اما از کلیپهای ویدئویی این حمله به نظر میرسد که تعدادی از سربازان نیز کشته شدهاند. این حمله در شهر میانوالی استان پنجاب پاکستان انجام شد و ارتش پاکستان نیز به نوبه خود اعلام کرد که نیروی هوایی حمله به این پایگاه را خنثی کرده و سه شبه نظامی را کشته است.
در یک حمله ی دیگر 14 سرباز پاکستانی در منطقه گوادر جنوب غربی این کشور کشته شدند. ارتش پاکستان از انهدام دو خودروی نظامی در حمله دو فرد مسلح خبر داد و هویت آنان را فاش نکرد. گوادر یکی از مناطق ناآرامی است که هر از گاهی شاهد حوادث امنیتی است و غالبا نیروهای پلیس و ارتش مورد هدف قرار میگیرند.