با مواد مخدر ولایت بدخشان افغانستان
سلام علیکم. لطفا خودتان را معرفی کنید.
سلام علیکم. اسم من شفیق الله حفیظی است، مدت هشت سال در پیش از فتح افغانستان مجاهد بودم و فعلا مدیر مبارزه بر علیه مواد مخدر در ولایت بدخشان.
دو سال از امارت اسلامی گذشته، درباره مبارزه با مواد مخدر در سال گذشته و امسال بگویید.
بعد از مستقر شدن امارت، از طریق مبارزه با قاچاقبران، کارخانههای مواد مخدر و... علیه مواد مخدر مبارزه داشتیم و الحمدالله توانستیم نود درصد مواد مخدر را در سطح ولایت بدخشان نابود سازیم.
ده درصد باقی مانده که شما به چشم خودتان دیدید در حال مبارزه هستیم. فعلا توانسته ایم پنجاه هزار جریب1 زمین را تخریب کنیم.
تخریب زمین چه سختیهایی داشت؟ آیا مردم با شما درگیر نمیشوند؟
تخریب مواد مخدر مشکلات زیادی دارد؛ چراکه ولایت بدخشان یک ولایت سردسیر است که زمین زیاد دارد. در حکومتهای قبلی کار و بار مردم موادمخدر بوده؛ یک نفر از وضع اقتصادی مینالید، یک نفر بدیل میخواست و... و ما به هر شکلی غرامت مردم را دادیم و فرمان امیرالمومنین را در سطح افغانستان خصوصا ولایت بدخشان تبلیغ کردیم.
یک جریب زمین اگر کوکنار2 بکارد چقدر سود دارد و اگر کشت حلال بکارد چقدر؟
حتما اگر یک جریب زمین را کوکنار بکاری، فایدهاش برای دهقان خوبتر است ولی برای ملت و مردم بیشتر ضرر دارد وکشت دیگر اگر بکارد، برای تمام مردم منفعتش میرسد.
اگر امارت اسلامی از شما بپرسد برای دهقانها باید چه کارهایی کرد تا خودشان کوکنار کشت نکنند، چه میگویید؟
امارت اسلامی فرمان صادر کرده و در این عرصه جدی است، ما قوای اجرایی امارت هستیم که باید تطبیق3 کنیم. امارت از من نباید بپرسد. آن که تا اینجا به من راهبرد داده، تصمیم ادامه را نیز باید بگیرد که برای دهقان چه بکند.
قسمت دوم: هلمند
مصاحبه با عبدالغفار عابد
رئیس مبارزه با مواد مخدر استان هلمند
خودتان را معرفی کنید و بفرمایید قبل از حاکمیت در امارت چه وظیفهای داشتید و چند سال میشود که در امارت اسلامی وظیفه اجرا میکنید؟
قبل از هر چیز، سلام علیکم و رحمة الله. اسم من عبدالغفار عابد است و مسئول مبارزه با مواد مخدر در استان هلمند هستم. قبل از فتح در مناطق مرجه، دلام، نیش و نزد افرادی چون ملانعیم که الان در جلال آباد است، وظیفه داشتم. اکنون نیز معاون ملاعبدالحق در استان هلمند هستم.
قبل از اینکه بر تریاک تحریم وضع شود، کشت کوکنار و تریاک و خرید و فروش چطور بود؟
خرید و فروش به طور عمومی بود. زمانی که از طرف امارت اسلامی این دستور صادر شد، آنها به مکانهای محدودی رفتند.
در شرایط فعلی اگر کسی تریاک را خرید و فروش یا بطور مخفیانه کشت کند، واکنش شما چگونه خواهد بود؟
از آنها سؤال میکنیم که چرا خلاف دستور امارت کار میکنند و سپس آنها را به محکمه میسپاریم. الحمدلله محکمه داریم. آنها مطابق اصول به ایشان مجازات میدهند.
آیا همه کارخانهها یا اماکن نگهداری کوکنار و تریاک را در این یک سال از بین برده اید؟
کارخانهها را اکثرا از بین بردیم. کم و بیش شاید مانده باشد و آنها یا در جاهایی است مانند کوهها یا بخاطر عدم اطلاع مجاهدین باقی مانده. ما تا جایی که اطلاع داریم آنها را از بین بردیم.
در شرایط فعلی که مشکلات اقتصادی وجود دارد، زمانی که به کشاورزان گفتید از این به بعد تریاک کشت نکنید یا خرید و فروش آن ممنوع است، واکنش آنها چه بود؟ آیا درگیری و زد و خوردی پیش نیامد؟
نه الحمدلله. الحمدلله کسی خود را مخالف امارت اسلامی نمیداند. ما از مردم خیلی خوشحال هستیم و مردم هم از ما راضی هستند. علیرغم اینکه مردم از نظر توان مالی ضعیف هستند، با ما مخالفت نمیکنند و تا کنون چنین حادثهای نداشتیم.
می توانید بگویید در هلمند چند جریب زمین زیر کشت کوکنار بود؟ بطور مثال در قندهار گفتند تقریبا 900 جریب زمین زیر کشت بود؛ آیا شما هم میتوانید چنین عددی برای هلمند بیان کنید؟
در هلمند اگر از 900 جریب بیشتر نبوده باشد، کمتر نبوده.
چند درصد تریاک افغانستان دراستان هلمند کشت میشد؟
شاید 5 درصد.
در جهان از هلمند به عنوان بزرگترین استانی که محل کشت خشخاش است یاد میشد، آیا این 5 درصد برای هلمند خیلی کم نیست؟
تریاک در همه جای افغانستان کشت میشد. اینطور نبود که تنها سخنی از هلمند باشد. مثلا ولایت بادغیس که آب ندارد، مردم دیمه کشت میکردند. هلمند فقط اسمش معروف شد وگرنه صد در صد چنین نبود. در ولایت فراه و قندهار شاید به اندازه هلمند کشت میشد.
چرا بین همه ولایات هلمند مشهور شد؟
شهرت هلمند شاید به این خاطر بود که تجارت تریاک در شهر مرزی برامچه واقع در این استان اتفاق میافتاد. اتباع کشورهای دیگر هم از برامچه خرید میکردند.
در20 سال گذشته هر استان افغانستان در دست یکی از آن 52 کشوری که اینجا آمده بودند، بود. مثلا انگلیسیها در هلمند بودند. شما فکر نمیکنید که آنها در اینکه تریاک را به بازارهای جهانی برسانند، دست داشتند؟
طبق معلومات ما بسیاری از تجار خرد و کشاورزان میگفتند به خارجیها میفروشیم و خارجیها میبرند به کشورهای دیگر.
آیا کشاورزان احساس ضرر نمیکردند که علیرغم زحمات کشت و برداشت، محصول را با قیمت ارزان به خارجیها میفروشید و آنها به 100 برابر قیمت وارد بازار جهانی میکنند؟
یقینا این تاوان بود. بزرگترین دلیل هم صرفا این بود که کشاورزان فکر میکردند اگر این کار را نکنند شاید نانی نداشته باشند.
آیا در واقع هم همینطور بود؟
حقیقت اینطور نبود. در آن زمان یک جریب زمین 2 یا 3 من محصول میداد که قیمتش 15 یا 20 هزار کالدار بود در حالیکه گندم 5خروار حاصل میداد که محصول نصف سال میشد. این یک کلیشه بود که اگر تریاک نکارم نان ندارم، وگرنه گندم و ذرت
بهتر بود.
برخی از کشورهای خارجی ادعا میکنند اگر افغانستان خشخاش را ممنوع کند، روابطش با جهان بهتر میشود. نظر شما چیست؟
جهانیان بهانه میآورند. میگویند ممنوع کنید و ما الحمدلله ممنوع کردیم. در مورد امنیت اگر یک نفر حتی خارجی از کابل حرکت کند تا هلمند و از هلمند تا کابل، هیچ کس مانعش نمیشود؛ صرفا بازرسی است که از ما هم صوت میگیرد. برخورد و بهانههای جهان با ما یک کار سیاسی است. ما از بهانههای آنها سر در نمیآوریم.
قسمت سوم: قندهار
مصاحبه با ملاعبدالغفور حلیم
مسئول مبارزه با مواد مخدر در قندهار
سلام علیکم. تشکر که به ما وقت دادید. خودتان را معرفی کنید و بگویید چند وقت است که در قندهار مسؤلیت مبارزه با مواد مخدر را پیش میبرید؟
سلام علیکم. من ملا عبدالغفور حلیم هستم. تقریبا از همان ابتدای فتح توسط طالبان این مسؤلیت به عهده من است.
قبل از فرمان منع کشت خشخاش وضع قندهار چطور بود؟ مبارزه با مواد مخدر از همان ابتدا تا کنون چه سیری داشت؟
زمان فتح تمام ولسوالیها پر از تریاک بودند و تریاک در تمام بازارها خرید وفروش میشد. از زمانی که شیخ صاحب (رهبر طالبان) فرمان ممنوعیت صادر کرد، در تمام ولسوالی1ها کشت تریاک منع شد و از همان زمان الحمدالله بطور گسترده کمبود آمده.
مبارزه با موادمخدر سال گذشته و امسال چه تفاوتی باهم داشت؟
ما تنها امسال تقریبا 900 جریب زمین زیر کشت تریاک را از بین بردیم. سال گذشته خیلی کم بود، چراکه تقریبا دستور شیخ صاحب در وسط سال و زمانی صادر شد که کثر زمینها کشت شده بودند. سال اول اجرای دستور امسال بود که حدود 900 جریب کشت تریاک و همینطور500 جریب کشت حشیش را تنها در قندهار از بین بردیم.
برنامه ریزی شما برای مبارزه با کشت از چند ماه قبل شروع شد؟ چطور اخطار دادید به کشاورزان که نکارند و چطور تخریب کردید؟
ما از طریق اداره امر به معروف خبر دادیم، ورقههایی رسمی از طرف ما چاپ شد و به همه کشاورزان اطلاع عمومی داده شد، جلساتی در همه ولسوالیها تشکیل شد که عموم مردم و متنفذین منطقه و امامان جماعت خواسته شدند و از طریق منبرها به همه ی مردم اطلاع دادیم. سپس اقدام کردیم و شکستیم.
آیا کشاورزان در برابر تخریب مزارع مقاومت نکردند؟
نه الحمدلله اغلب با لبیک خودشان از بین بردند. اگر کسی با رضایت خودش از بین نبرده هم با مجاهدین ما برخورد نامناسب نکرده. در تمام استان قندهار یک نمونه هم زخمی یا کشته نداریم.
تریاک در یک جریب زمین چقدر محصول میداد؟ برای کشاورزان چقدر فایده حاصل میشد؟ آیا الآن که کشاورزان گندم، ذرت یا چیز دیگری میکارند، فایده حاصل میکنند؟
کوکنار در یک جریب زمین، یک تا دو من تریاک میدهد به «من» قندهاری که چهار و نیم کیلو میشود. قیمت کشتهای فعلی مثل گندم و ذرت و کالک و... به نسبت قیمت سابق تریاک که ممنوع نبود، خوب است، اما فعلا که تریاک ممنوع و گران شده، کشت تریاک پول خوبی میدهد. در زمانی که تریاک آزاد بود، قیمت آن به ازای هر من، 20 هزار کالدار1 بود که با زحمت زیادی بدست میآمد. کشتهای دیگر زحمت کمتری دارد. ان شاءالله این و آن زیاد تفاوتی باهم ندارند. فقط توقع کشاورزان این است که بتوانیم کمکشان کنیم، مثلا بذر اصلاح شده به آنها بدهیم.
برخی از گزارشها مثلا از طرف سازمان ملل ادعا میکنند اگرچه کشت تریاک کم شده، اما مواد صنعتی رشد داشته. نظر شما در این باره چیست؟
این تبلیغات دشمن است. با آمدن امارت سطح اینها هم پایین آمده. در برخی مناطق کوهستانی که آب زیاد است، مردم گیاهی میکارند به نام عمان که از این محصول، شیشه درست میشود. تقریبا در یک ماه تنها در استان قندهار 10 کارخانه عمان را ازبین بردیم. اگر این کارخانه پیدا شود هم کارخانه را از بین میبریم، هم عاملینش را به محکمه میسپاریم.
جامعه جهانی و همسایگان برای مبارزه با موادمخدر چه کمکی میتوانند بکنند؟
آنها در نظام گذشته برای کمترین مبارزه با مواد مخدر، کمکهای زیادی میکردند اما در دوره امارت که کشت را تقریبا به صفر رسانده، هیچ کمکی نکردند. اگر ناظر به بذرها و اصلاح کشاورزی کمک کنند، خیلی خوب است.
با توجه به اینکه طالبان یک جنبش روستایی است و حامیان این جنبش عمدتا در روستاها بودند و عمده کشاورزان نیز روستانشین هستند، مبارزه طالبان با مواد مخدر باعث لطمه دیدن سرمایه اجتماعی این جریان نمیشود؟
کشاورزان آنچنان که جهانیان میگویند هم در وضعیت بدی نیستند. قبلا چطور زندگی میکردند؟ حالا هم همان طور زندگی در جریان است. اگر جهانیان هم کمک کنند، اقتصاد آنها هم بهتر میشود.
برای این بهبود اقتصادی مخصوصا در مناطق دورافتاده میتوان گفت پروژهای عمرانی و آبادانی مؤثر است. آیا امارت برنامهای در این راستا دارد؟
در حال حاضر سیاست امارت این است که در هر منطقه اگر سدی ساخته میشود، مردم همان منطقه به کار گرفته شوند، اگر جادهای درست میشود، مردم همان منطقه به کار گرفته شوند، اگر معدنی است، مردم همان منطقه مشغول کار شوند و....
قسمت چهارم
مصاحبه با عبدالکریم شجاع، کارمند اداره نظارت
بر مبارزه با مواد مخدر در افغانستان
سلام علیکم. لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید وظیفه تان چیست؟
سلام علیکم. من عبدالکریم شجاع از ولایت فراه هستم. از آن زمانی که امریکا به افغانستان آمد و جهاد شروع شد تا حالا که افغانستان فتح شده و وارد خدمت وطنی شدیم، در کنار مجاهدین کار میکنم. دو سال است که در تخریب مزارع کوکنار فعالیت میکنم و اکنون به همراه هیئتی صد نفره از کابل به بدخشان آمده ایم تا مزارع کوکنار اینجا را تخریب کنیم.
آیا شما برای نظارت به ولایتهای دیگر هم رفته اید؟
افغانستان سی و چهار ولایت دارد که من به ولایت بدخشان آمدم و بقیه ولایتها را سایر مجاهدین انجام میدهند.
تا کنون چقدر زمین تخریب کرده اید و سپس بگویید آیا مردم اعتراض میکنند یا خیر؟
از روز اول که در ولایت بدخشان کار شروع شده یعنی از سه ماه پیش به این سو چهل هزار جریب زمین تخریب شده و ادامه هم دارد. اکثر مردم ولایت بدخشان اقتصادشان ضعیف است و زراعتشان اغلب کشت کوکنار و چرس1 است، مردم اعتراض دارند که وضع اقتصادیشان ضعیف است و ما باید برای اینها یک برنامه کمک زراعتی داشته باشیم تا دیگر چیزها را به جای کشت کوکنار جابجا کنیم. ما کوشش میکنیم در آینده بجای کوکنار، یک کشت حلال تدبیر کنیم. البته قبلا فرمان مکتوب صادر شده که مردم کوکنار نکارند. این فرمان را به همه ولایتها و شهرستانها و همه مساجد صادر کردیم. اما متاسفانه باز مردم کاشتند.
به نظرتان با توجه به اینکه کشت تریاک سود زیادی دارد و مثلا گندم خیلی سود کمتری دارد، باید چه کار کرد؟
درست است که سود کوکنار بیشتر است اما از لحاظ شریعت حرام است. گندم سود کمتری دارد اما حلال است، ما میخواهیم کشت و زراعت امارت حلال باشد.
به نظر شما حالا که امارت اسلامی این کار را انجام میدهد وظیفه کشورهای همسایه و جهان در قبال این کار و برای اینکه دوام دار باشد، چیست؟
ما کشت کوکنار را به فرمان و هدایت شیخ2 و به خاطر حرمت در شریعت بند3 کردیم؛ به خاطر جهانیان و کمکهای کشورهای همسایه نکردیم. اگر جامعه جهانی و کشورهای همسایه کمک کنند، خوب است؛ اگر هم نکنند، ما به لحاظ شریعت این را بند میکنیم. اما بدلیل اینکه افغانستان از لحاظ اقتصادی ضعیف است و دهقانان درآمد دیگری ندارند، از جهانیان و همسایهها خواهش میکنیم که کمک کنند.
قسمت پنجم: روایت وزارت اقتصاد
مصاحبه با دکتر عبداللطیف نظری
معاون وزارت اقتصاد افغانستان
سلام جناب نظری. سپاس گذاریم که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. برای شروع، امارت اسلامی درباره مواد مخدر چه اقداماتی انجام داده است؟
بنده هم سلام عرض میکنم و تشکر از تشریف آوری تان. بحث موادمخدر یک بحث پردامنه است که تنها به افغانستان منحصر نمی شود بلکه ضررها و پیامدهای آن، کشورهای همسایه، منطقه و جامعه جهانی را دربر میگیرد. به همین دلیل است که رسالت مبارزه با مواد مخدر هم یک رسالت منطقهای و جهانی است. امارت قدمهای بسیار جدی را برداشته، در این باره فتوا صادر و به دهقانان و کشاورزان افغانستان اطلاعرسانی کرده. ضررهای مواد مخدر برای جامعه افغانستان به همه مردم از جمله کشاورزان تذکر داده شده و همچنین در حالت میدانی، نیروهای رزمی و واحدهای مبارزه با مواد مخدر امارت اسلامی مزارع کشت خشخاش و تریاک را نابود کردند. پس ما هم در سطح تئوریک و هم در سطح عملیاتی قدمهای جدی و اصولی با معیارهای بین المللی را برداشتیم. در حال حاضر وظیفه کشورهای همسایه، منطقه، سازمان ملل متحد و جامعه بینالمللی است که دهقانان و کشاورزان افغانستان را مدد رسانند و ایشان را مورد حمایت قرار دهند تا کشت یا معیشت جایگزین محقق شود تا ایشان با قحطی و مشکلات ناشی از ممنوعیت مواد مخدر روبرو نشوند. اگر امارت اسلامی این توان را میداشت که از نظر مالی به کشاوررزان و دهقانان افغانستان کمک میکرد، قطعا از این کار دریغ نمیکرد؛ ولی از آنجا که ما با محدودیتهای مالی مواجه هستیم و از طرف دیگر پیامد مواد مخدر فراگیر است، تقاضای ما از جامعه جهانی این است که در این راستا ما را مورد حمایت قرار بدهند.
آیا شخص شما در این راستا مسئولیتی دارید؟
وزارت اقتصاد در سیاستگذاری تمامی حوزههایی که با اقتصاد کشور مرتبط است، نقش کلیدی و اساسی دارد. ما در عرصه سیاست گذاری مبارزه با مواد مخدر، طرحهای استراتژیکی را طراحی کرده و راهکارها را به نهادهای مسئول ارایه کردیم.
آیا کشاورزان از فرمان رهبری امارت مبنی بر ممنوعیت کشت خشخاش تبعیت کردند و آیا ارزیابیها از نتیجه فرمان منع کشت، موفق بوده است؟
بدلیل تلاشهای امارت برای اطلاع رسانی ضررهای تریاک، اکثر کشاورزان توجیه شده و تبعیت کردند. در موارد جزئی که نافرمانی صورت گرفت، هم مزارع آنها تخریب شد و هم خودشان مجازات شدند.
گزارشهای بین المللی تایید میکند که امسال نسبت به سال گذشته هشتاد درصد تریاک و خشخاش در افغانستان کاهش یافته، این را هم تصاویر ماهوارهای و هم شواهد میدانی تایید کرده. بنابراین این یک دستاورد بسیار خوب برای امارت اسلامی است اما جهان باید مسئولیت خود را و رسالت خود را فراموش نکند و در این ارتباط با ما همکار و همیار باشد.
آیا درامد کشاورزان خشخاش پس از ممنوعیت به درامد آنها در زمان کشت خشخاش خواهد رسید؟ آیا با اصلاح بذر و کود، میتوان کشاورزان را به درامد دوره خشخاش رساند؟
اگر ارادهای وجود داشته باشد تمام این موارد میتواند مؤثر باشد. زعفران افغانستان از این منظر یک نقطه بسیار مهم و حاصلخیز محسوب میشود که در سطح جهانی جایگاه برجسته و برازنده دارد. همچنین منابع آبی افغانستان میتواند تأثیر مهمی بر تحول کشاروزی داشته باشد. ولی متاسفانه تا کنون آن توجهی که ما از جامعه جهانی انتظار داشتیم محقق نشده. علتش هم این است که کشورهای مختلف، عمدتا کشورهای غربی و برخی از نهادهای بینالمللی مسایل بشردوستانه را با مسایل سیاسی مرتبط کرده و این یک کار غلط است. ما بارها اعلام کردیم که باید مسایل بشردوستانه از مسایل سیاسی تفکیک شود. این دلیلی است که کارهای قابل توجهی که رضایت دهقانان و کشاورزان افغانستان را فراهم بسازد تا حالا صورت نگرفته و صرفا به خاطر همان پیوند ارگانیک و دینامیکی که بین نظام و مردم افغانستان وجود داشته، مردم تا حالا از آن فرامین کلان امارت اسلامی تبعیت کرده اما اینکه یک کاری شده باشد که آنها ضرر حاصل از مواد مخدرشان جبران بشود چنین چیزی را تا حالا متاسفانه ما شاهد نبودیم.
من پیشتر اشاره کردم که هشتاد درصد تریاک جهان را در بیست سال دوره اشغال، افغانستان تامین میکرد. آن موقع یک صد و بیست و نه هزار هکتار زمین زیر کشت مواد مخدر، تریاک و خشخاش بود؛ در حالیکه اکنون تقلیل پیدا کرده به کمتر از هزار هکتار، این نفعش مستقیم به کشورهای همسایه منطقه و جامعه جهانی به خصوص کشورهای اروپایی برمیگردد. به همین دلیل است که این یک رسالت است، یک مسئولیت است هم به خاطر منافع خودشان و هم به خاطر مسایل انسانی و من فکر میکنم در این راستا هنوز مسایل سیاسی حاکم است بر مسایل انساندوستانه و بر مسایل حقوق بشری که آنها در ظاهر ادعا میکنند و خود را داعیهداران حقوق بشر میگیرند بنابراین تا زمانی که این رویه و این رویکرد وجود داشته باشد من فکر میکنم نه مشکل سیاسی قابل حل است با قدرتهای غربی و نه در بحث انساندوستانه و حقوق بشری، کسی میتواند باور کند که واقعا اینها داعیه داران حقوق بشر هستند بلکه مردم به این درک رسیده که این کشورها از حقوق بشر، از مسایل انسانی و حتی از حقوق زن به عنوان یک ابزار برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی و اهداف ژئوپولیتیک خود استفاده میکند و این میتواند بیباوری عمومی را نسبت به این کشورها افزایش بدهد.
خیلی ممنون. اگر نکته خاصی است بفرمایید. نمیخواهید بگویید بعضی از این کشورها آمدند حالا اسمشان را هم نگفتید نگفتید، آمدند که یک کمکهایی میخواهند بکنند درباره همسایهها صحبت کنید، درباره ایران صحبت کنید، نمی خواهید اینها بیایند مشارکت بیشتر کنند یا آنها که آمدند بعضی سازمانها بگویید.
خب اولا هم بر اساس منطق حسن هم جواری و همسایگی، یک توقع و انتظار ما از همسایگان ما که مستقیم از پدیده مواد مخدر متاثر بودند این است که اینها منتظر کشورهای غربی نباشند. اینها همان طور که ما توقع داریم در عرصه شناسایی، امارت اسلامی نباید تبعیت کند از قدرتهای غربی، در عرصه مبارزه با مواد مخدر و کمک به کشاورزان و دهقانان افغانستان در عرصههای بذر اصلاح شده، معیشت جایگزین، کشت جایگزین، باید وارد تعامل بشود با نظام، با مردم افغانستان و کشاورزان افغانستان که از این روند احیانا متضرر شده اینها را مورد حمایت جدی قرار بدهند. چون ما منافع مشترک داریم در این منطقه، تهدید مشترک داریم بنابراین یک افغانستان امن، افغانستانی که در ثبات پایدار وجود داشته باشد، افغانستانی که یک دولت قوی و یکپارچه وجود داشته باشد منافع همسایگان افغانستان را هم تامین میکند. از این منظر است که ما انتظار داریم همسایگان افغانستان در تمامی عرصهها، عرصههای سیاسی، اقتصادی، تجاری وارد یک تعامل جدی مبتنی بر تعریف منافع مشترک با امارت اسلامی شود و همکاری همه جانبه، جامع و راهبردی با ما داشته باشند.
قسمت ششم: روایت وزارت داخله
مصاحبه با مولوی حسیب الله احمدی، رئیس دفتر مبارزه با مواد مخدر در وزارت داخله افغانستان
سلام علیکم. تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید بعد از دستور منع کشت مواد مخدر، وزارت داخله چه تلاشهایی داشت.
حسیب الله احمدی ریس دفتر مبارزه با مواد مخدر از وزارت کشور هستم. بعد از صدور فرمان ممنوعیت مواد مخدر معاون محترم وزیر کشور به تمام استانها سفر داشتند. در آنجا با اداره استان، یوناما (سازمان ملل)، ریش سفیدان قومی و دهقانان جلساتی صورت گرفت و آنها را آگاهی دادند که مواد مخدر به ضرر جامعه و سبب هلاکت جوانان ما و یک عمل ناجایز است. در نتیجه حمایت کشاروزان و بزرگان از این فرمان، 12 هزار هکتار زمین از کشت مواد مخدر پاکسازی شد.
آیا آماری از تعداد افراد معتاد در افغانستان دارید؟
سه و نیم تا چهار میلیون نفر آلوده هستند.
کشاورزان در مقابل فرمان ممنوعیت مقاومت نکردند؟
به هموطنان و دهقانان ثابت شده که این یک کار مهلک است. دهقانان و ریش سفیدان قومی از این فرمان به جد حمایت کردند. شاید در بعضی از مناطق مشکلات جزیی پیش آمده باشد که اولاً آنها واقعا جزئی بودند، ثانیاً بدین خاطر بودند که ملت و دهقانان ما واقعا فقیر هستند و مشکلات اقتصادی دارند و تنها راه درآمد شان مواد مخدر بود؛ لذا درخواست داشتند که این تنها منبع درامد شان از بین نرود.
برای حل مشکل اقتصاد کشاورزان باید چه کرد؟
مواد مخدر فقط مسئله افغانستان نیست؛ بلکه مسئلهای جهانی است. پس جامعه جهانی باید به دهقانان ما برای معیشت جایگزین کمک کنند. البته امارت اسلامی بیکار ننشسته و وزارت زراعت برنامههایی دارد. مثلا پیشنهاد شده به سمت بذرهای اصلاحی، زعفران، پنبه و انجه4 حرکت شود.
بنظرشما آن کشاورزانی که محصول خشخاش امسال شان خراب شده، تا سال آینده باید چکار کنند؟
امارت اسلامی برای آنها برنامههای خاصی در نظر خواهد داشت.
بنظر شما چه کاری باید صورت بگیرد؟
این از سطح من بالاتر است. امکان دارد مقامات بالاتر امارت اسلامی و عالیقدر امیرالمؤمنین در این مورد تصمیم بگیرد. امیرالؤمنین بر ملت خود بسیار مهربان و مشفق است. شما در جریان هستید که از زمان فتح امارت اسلامی تا حال حاضر 93 هزار معتاد با بودجه عمومی جمع آوری، مداوا و به آنها حرفههای خاصی آموزش داده شده که این نشان دهنده ترحم و شفقت امارت اسلامی بر مردم خویش است. به مجاهدین خودش به آن اندازه که نیاز دارند، حقوق نداده اما برای ملت هزینههای زیادی انجام شده است.
قسمت هفتم
روایت همسایه شرقی از بازارچه مواد مخدر
در شهرستان «میوند» استان قندهار
سری به بازارچه میوند که محل معاملهی تریاک در افغانستان است میزنیم. بسیار شلوغ و جالب است. مردی میگوید مردم درحال گدایی هستند، همین تریاک را هم قرص میگیرند و سر موعدش میفروشند. اگر تریاک ممنوع شود، نمیشود دیگر آن را قرض گرفت؛ خانوادهاش از گرسنگی میمیرند. برای پیدا کردن یک کیسه آرد نه از طرف دولت حمایتی است و نه از طرف مردم. حکومت جدید هم که هنوز مستقر نشده و چیزی مشخص نیست، جهانیان هم ما را تحریم کردهاند. خریدن مواد غذایی سخت شده اما کسی که در خانهاش تریاک دارد با فروش نیم من5 یا یک من میتواند برای اهل و عیالاش گندم، شکر و چای بگیرد.
از او میپرسم نظرت راجع به فایدهی تریاک چیست؟
برای مصرف است دیگر، صرفا بتوانیم چیزی بخوریم.
ناماش شریفالله زرگان است.
میگوید تریاک را برای مسائل مالی و اقتصادی میکارد، اگر زمین را گندم بکارد سود زیادی ندارد؛ چون قیمت بالایی دارد، کود گران است و آب زیادی میخواهد. آب هم در افغانستان فرونشست کرده است. میگوید جامعه جهانی قصد تضعیف کردن ما را دارد پس ما هم آنها را با تریاک از پا در میآوریم. اگر ما را به رسمیت بشناسند کاری با آنها نداریم ولی اگر قبولمان نکردند این کیمیای خطرناک را باید در آغوششان بپذیرند.
از برادر شریف میپرسم از نظام و دولت جدید حمایت میکنید؟
البته که حمایت میکنیم، آسایش و راحتی آمده است. دیگر جنگ و مشقت وجود ندارد. در رژیم گذشته حتی با خیال راحت به بیمارستان نمیتوانستیم برویم.
از او میپرسم از اقتصادی که قرار است قوی کنید چقدر خوشحال هستید؟
از اقتصاد گلایهمند است. میگوید اجناس خارجی وقتی وارد کشور میشوند قیمتشان سر به فلک میکشد. خوشحال است از اینکه قرآن و نظام شرعی حاکم شده و برحق است. تنها از به رسمیت شناخته نشدن ناراحت است.
میگویم خب اگر به رسمیت شناخته شوید به عنوان کشاورز چه اقداماتی انجام میدهید؟
میگوید به کشت و کار عادی خود ادامه میدهم، چیزی که جهان از ما میخواهد. مرغ پرورش میدهیم و گندم میکاریم اما اگر جهان ما را به رسمیت نشناسد، اگر تا امسال یک جریب تریاک میکاشتم؛ پس از این ده جریب میکارم. کشورهای دیگر شهروندان افغان را به خاطر جرمهای کوچک مجازات میکنند، ما هم با تریاک آنها را شکنجه میدهیم! از او میخواهم بگوید اگر به رسمیت شناخته شوند چه جایگزینی دارد برای کشت و کار. ساکت میشود و بعد از تأمل میگوید محصولی ندارم، به همین دلیل است که ناراحتم. کشورما فقیر است سرمایهی زیادی ندارد که کارخانه داشته باشد تا ما آنجا مشغول شویم. طالبان هم که سعی دارد فروش تریاک را ممنوع کند. چه بکاریم؟ ما میوههای دیگر برای کاشت نداریم، فصل انار که رسید پاکستان مرزاش را بست، همه اینجا خراب شد.
فردی که خودش را «مستری» معرفی میکند، میگوید مردم افغانستان فقیر هستند و تجارتی ندارند، تمام امیدشان به زراعت است. در زراعت هم تریاک تنها محصولی است که نیاز به آب زیادی ندارد و زودرس است. اگر در این بخش کشورهای همسایه و جامعهی جهانی کمک کنند تا حد زیادی کشت تریاک کنترل میشود.
از حاجی صاحب میپرسم اگر سال خوبی باشد یک من تریاک چه قیمتی به فروش میرسد؟
کمی فکر میکند و میگوید قیمتش معلوم نیست یازده هزار هم فروختیم، بیست هزار هم فروختیم، تریاک شصت هزار هم هست. یکی دو ماهی میشود قیمت تریاک به پنجاه شصت رسیده است 6. چه فایده برای کشاورز؟ سودش میرسد به کسی که پولدار باشد و تریاک را انبار کند و در زمان گرانی بفروشد. ما تریاک را به قاچاقبران میفروشیم، آنها به برامچه میبرند و مواد درست میکنند و به کشورهای دیگر قاچاق میکنند.
غلاممحمد میگوید تریاکی که در اینجا هشتادهزار فروخته میشود در خارج یک من به صد هزار دلار هم فروش میرود.
برایم سوال میشود که در این بازارچه فقط افغانها تریاک میخرند یا خارجیها هم معامله میکنند.
میگوید در اینجا فقط افغانیها هستند، خارجیها شاید در همان خارج خرید و فروش میکنند. از حاجی صاحب میپرسم شما اگر در جهان به رسمیت شناخته شوید جای تریاک محصولات دیگری مثل بادمجان، بامیه و... بکارید برای شما چقدر سود دارد؟
میگوید تریاک که صددرصد چیز مفیدی نیست نه از لحاظ پول نه صحت بدنی. ما فقط از سر فقر و گرسنگی دست به این کار میزنیم. اگر به بازار جهانی دسترسی داشته باشیم، جهانیان محصولات ما را با قیمت خوب میخرند. الان محصولات ما مفت و ارزان افتاده به طور مثال پیاز طوری افتاده که حاضر نیستند به گوسفندان خودشان دهند؛ بادمجان و بامیه را هم برای گاوهایشان میخرند. اگر جامعهی جهانی دست خود را به سوی ما دراز کند و به ما کمک کند از کشت تریاک که یک کار عبث است و ممکن است خودمان و جوانانمان هم دچارش شویم، حفظ میکنیم. ما اینجا با گرسنگی روبرو هستیم، هلاکت انسان اگر حتمی باشد و اگر بتواند با چیزی خودش را زنده نگه دارد، شرعا جایز است که از حرام برای نجات خود از هلاکت استفاده کنی. ما مسلمانیم ضررش را میفهمیم ولی از سر مجبوری و کمبود آب در جنوب قندهار کشت میکنیم.
تشکر و خداحافظی میکنم.
در همین هنگام که در بازار قدم میزنم از مردی جوان که میگوید عطاءالله نام دارد میپرسم که بنظر خودش امسال چند من تریاک برداشت میکند؟
میگوید اگر از آفت حفظ شود، ۱۵ یا ۲۰ من تریاک میدهد که نیاز ما را برآورده میکند. میگوید هر قدر برداشت کنیم سودش را ما نمیبریم، سودش برای کسانیست که قاچاق میکنند و کارهای کلان انجام میدهند. میگوید از کشاورز سی یا چهل هزار کالدار بخرند. بعد از دو ماه هم از سودش چیزی نمیماند. از برادرش میپرسم که بنظرت چقدر امسال در فروش تریاک سود میکنی؟
میگوید امسال وقت از سود گذشته ما قرضهای زیادی برای تریاک گرفتیم. همین که سربهسر شود تا از دست طلبکار خلاص شوم راضیام. برای غذا و مصرفهای دیگر هم امید ندارم. عطاالله خداحافظی میکند و میرود.
از مردی دیگر که حاجی محمد سردار نام دارد، میپرسم که طبق اعلام امارت اسلامی معاملهی تریاک ممنوع است، چه درخواستی دارید؟ آیا گزینهی دیگری برای جایگزینی تریاک دارید؟
او درخواست دارد که تریاک ممنوع شود و به قشری که کسب و کارشان با تریاک گره خورده است کمک رسانی شود تا وضعیت مردم بهتر شود. میگوید نه آب داریم و نه کمک، برای همین تریاک میکاریم. گندم و ذرت را به حاجی محمد پیشنهاد میدهم. باز هم از کمبود آب و کود و پول میگوید. دو جریب زمین دارد اگر خیلی خوب محصول دهد ۵ یا ۶ من است. میگوید به ما اعلام کردند ممنوع است، خب طالبان به ما کمک کند تا نکاریم. ما که نه سود بسیاری میبریم نه به پاکستان رفتیم. کارگریم و با یک موتور زندگی میکنیم. ما تریاک را به قاچاقبر میفروشیم آنها خریداران جدایی برای خود دارند. قیمت فروش تریاک را میپرسم، میگوید اگر تریاک خوبی باشد بین ۵۰ تا ۷۵ هزار کالدار.
حاجی محمد سردار میگوید تقریبا چهل سال است که به کار کشت تریاک مشغول است. میپرسم فقط تریاک میکارید؟ میگوید فقط به اندازهای که تا سال آینده برای نانمان کافی بماند گندم میکاریم، باقی سال تریاک میکاریم. دربارهی مجاهدان امارت اسلامی میپرسم که آیا برایشان مشکل ایجاد کردند یا نه؟ میگوید نه، امنیت خوبی است اگر یک کیسه پول همراه ما باشد ترسی از دزد و زورگیر نداریم. اما در حکومت سابق اگر پول اندکی همراه ما بود و سربازان حکومت میدیدند به بهانههای مختلف از ما میگرفتند و با کتک راهی خانه میشدیم.
جوانی آنجا ایستاده است. از او میپرسم ناماش چیست؟ میگوید محقق، محمد محقق. ۲۶ ساله است و پنج فرزند دارد. ۱۵ سالی میشود که مشغول کشت و کار تریاک است. میگوید در حکومت سابق هم میکاشتیم اما چون از ما پول میگرفتند دیگر کاری نداشتند. از او دربارهی عرضهی تریاک به بازارها میپرسم. میگوید به سمت هلمند و برامچه میرفت، در آنجا کارخانهاش بود؛ پخته میشد و به جاهای دیگر میرفت. محقق میگوید از کاشت تریاک خسته شده است، اگر بازار محصولات دیگر خوب باشد و حکومت راه را باز کنید دیگر تریاک نمیکارد.
اما حال در سال ۲۰۲۳ که به بازار میوند در ولایت قندهار میرویم، سعی داریم که سوالاتی راجع به گذشته بپرسیم تا جواب مردم را بدانیم.
از هلال میپرسم اینجا کجاست؟ قبلا چه خبر بوده؟ پاسخ میدهد: اینجا شهرستان میوند است، قبلا مارکت تریاک بوده. از زمانی که امیرالمومنین شیخ صاحب حفظه الله دستور داده تا الان میبینید که در اینجا درصد خرید و فروش مواد مخدر صفر شده. حال در اینجا مغازههای مختلفی مثل مکانیکی و... آمده. با دست چند مغازهی لوازم یدکی و مکانیکی را نشان میدهد و میگوید اینجا مغازههای خرید و فروش تریاک بود، در اینجا معامله میشد.
او در اینجا به عنوان رئیس مبارزه با موادمخدر فعالیت میکند. هشت ماه است که در این شغل فعالیت دارد. از او میپرسم وقتی تریاک تحریم شد مردم اینجا برای شما مشکلی ایجاد نکردند؟
مردمی که اینجا بودند در حال حاضر یا مشغول به کارهای دیگری هستند یا در خانههایشان بیکارند و با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند.
میگویم بنظرت باید برای آنهایی که به واسطه ممنوعیت تریاک بیکار شدند، چه کرد؟
باید زمینههای کار دیگر برایشان فراهم شود، آنها فقیر هستند و ممکن است به دنبال انجام کارهایی خلاف امارت اسلامی بروند. در اینجا قبلا کارخانهی تریاک بود که هزاران نفر از کوچک و بزرگ فعالیت داشتند. حال همهی آنها بیکار هستند. باید برایشان فکری شود که روزی حلال بر سر سفرههایشان ببرند.
میپرسم این زمینهسازی را از امارت توقع دارید یا جامعهی جهانی؟
میگوید الحمدالله امارت در حد توانش کمک کردهاست، این توقع را باید از جامعهی جهانی داشت که بیست سال سختی مشقت به ملت افغانستان تحمیل کرد. باید خودشان را در قبال فقر مردم افغانستان مسئول بدانند.
آرام آرام به طرف دیگر بازارچه میرویم.
ساختمانی است که به حدس خودم همان کارخانهی تریاک است، از هلال میپرسم و تایید میکند. برایم سوال میشود که در این کارخانه با تریاک چه کاری انجام میدادند؟
میگوید در اینجا تریاک را میپختند و بعد از آماده شدن به جاهای دیگر میفرستادند.
میپرسم در ولایت قندهار کارخانههای دیگری هم بودند؟
نه فقط همین بوده و هست که این هم امروزه فعالیت نمیکند و تبدیل به خرابه شده.
از هلال خداحافظی میکنیم، قرار است یکی از مجاهدان امارت به ما بپیوندد.
مجاهدمان از راه میرسد. از او میخواهم که خودش را معرفی کند و بگوید که چه مسئولیتی دارد.
محمودحسین حسن هستم از استان قندهار و مسئول مواد پیشساز مواد مخدر هستم. الحمدلله بیست سال است که در صفوف امارت اسلامی فعالیت دارم.
از او دربارهی آمار و ارقام خرید و فروش تریاک در گذشته میپرسم.
آمار و ارقام تخمینی است که قبلاً در استان قندهار خرید و فروش میشد، به طور کلی روزانه چهلهزار کیلو تولید و معامله میشد، حالا الحمدلله با وجود امارت اسلامی این فعالیتها چه تولید خود تریاک و چه مشتقات دیگر به صفر رسیده است.
برایم سوال میشود که مشتقات دیگر چیست.
تریاکی که قبلا اینجا تولید میشد، تقریبا از ۲۰من تریاک ۱۳ کیلو بیس تولید میشود که به پول کالدار پاکستانی تقریبا ۷۳۰۰۰۰هزار تمام میشود. این بیس هروئین تولید میشد و سپس به کشورهای خارجی میرفت و فروخته میشد. البته که الان با وجود امارت اسلامی تولید همه چیز به صفر رسیده است.
برایم سوال میشود که حالا با وجود نبود و کمبود تریاک قیمتاش چقدر است و قبلا به چه صورت بوده.
قبلا قیمت تریاک در اینجا تقریبا ۳۰ یا ۳۵ هزار کالدار تمام میشد از زمان ممنوعیت تقریبا یک من آن 38 هزار کالدار پاکستانی تمام میشود.
صحبتهایمان با مجاهد محمودحسین تمام میشود.
قرار است با مولوی حزب الله مسئول کشف مواد مخدر شهرستان پنجوایی صحبت کنیم. از ایشان میپرسم آیا برای تخریب مزارع خشخاش شهید هم دادهاید؟ مردم اعتراض هم کردند؟ بالاخره همهی هستی آنان را نابود کردید.
نه الحمدلله، قطعا ناراحت میشوند و میخواهند که بهشان توجه شود. درگیریهایی هم رخ داده اما طوری نبوده که جنگی صورت بگیرد.
در ضمن گفتگو اشاره میکند به فردی سوار بر یک موتورسیکلت و میگوید مجاهدین بسیار انسانهای خاکساری هستند، میبینید که بر موتور سیکلتهای خود نشستهاند و درخواستی بیشتر از این نمیکنند. در حکومت قبل یک نفر همتراز او اگر به جایی میرفت کاروان ماشین همراهی اش میکردند.
تصمیم داریم با یک کشاورز ساده هم گپی کوتاه بزنیم. ناماش قادرجان است و اهل شهرستان ژری در مرکز شهرستان پنجوایی. زمین دار است و مشغول کشت و زرع انگور. از او میپرسم قبلا در اینجا چقدر تریاک کاشته میشد؟
اگر اندازه بگویم نصف کاشته میشد.
یعنی منظورتان این است که نصف هر چه باغ و زمین بود؟
منظورم زمین است، باغها جدا هستند. فقط زمینهای خالی نصف تریاک و نصف گندم یا خربزه کاشته میشد. کسانی که آب داشتند تریاک میکاشتند، الان مشکل آب داریم برای همین است که باغهای مردم خشک شده.
الان به جای تریاک چه میکارند؟
گندم، کالک و ذرت.
برایم سوال میشود که سود گندم و ذرت به نسبت تریاک چگونه است؟
میگوید قبلا در یک جریب زمین اگر تریاک میکاشتند ۲۰هزار کالدار سود داشت اما الان با گندم و ذرت دوبرابر شده چون گندم برعکس تریاک هزینه ندارد.
پس اگر این چیزها سود دارند چرا قبلا به جایشان تریاک کشت میشد؟
تریاک زودرس بود و گندم دیررس، مردم مفلس بودند و برای زودتر به ثمر نشستن تریاک کشت میکردند.
اینکه مردم باید به زور چیزهای دیگر به جای تریاک بکارند اذیت کننده نیست؟
اتفافا زمان تریاک مشکلات بیشتر بود الان همه چیز راحتتر شده.
پس یعنی کسی به ممنوعیت تریاک اعتراض ندارد؟
اگر هم کسی بخواهد به این وضع اعتراض داشته باشد معاملهگر است، کسانی که مثل من کشاورز هستند از کاشت گندم و دیگر محصولات خوشحال هم هستند.
با کارمند ادارهی مبارزه با مواد مخدر هم صحبت میکنیم. او میگوید که ما به خاطر کشور خودمان باید از این کشت جلوگیری کنیم. البته که باید به جامعهی جهانی هم اطمینان دهیم چون صادرکننده بودیم. الحمدلله در سالهای آینده ۹۹درصد جلوی قاچاق تریاک را میگیریم، قاچاق جزئی هم که در همهی کشورها وجود دارد و حتی کشورهایی مثل آمریکا و بریتانیا هم جلوگیری نکردند. من خودم با یک موتورسیکلت همهی این شهرستان را پاکسازی کردم و حتی یک بوتهی تریاک هم به ثمر نرسیده است. اینجا مبارزهی خوبی در جریان است.
با شخص بعدی قرار است صحبت کنیم که او هم کشاورز است. مهاجری که ساکن استان قندهار است و به کشت انگور میپردازد. از امنیت خوبی که امارت برقرار کرده است راضی است، میگوید در رژیم گذشته شبها انگور از آنها بود و روزها از ما. ازش میپرسیم خودت هم در سالهای گذشته تریاک کاشتی؟
بسیار کاشتم اما هیچ سالی مانند امسال بر من راحت سپری نشده بود. به همان یک لقمه نانی را که از سر راحتی میخورم میفهمم. ولش کن تریاک را! از خدا میخواهم که حتی یک دانهاش نه در افغانستان و نه درجای دیگری باشد. همانطوری که خدا ما را از آمریکا نجات داد از این مشکل هم نجات دهد.
شخص بعدی مردی پشتو زبان است که فارسی نمیفهمد.
از او میپرسیم هیچ تریاکی نیست؟
میگوید هیچ چیز نیست. در مغازههای دیگر هست اما کم و باید به صورت مخفی خرید و فروش کرد.
از افزایش قیمتاش هم سخن میگوید. از او میپرسیم تریاکهایی که وجود دارد از کجا میآیند؟
میگوید از هلمند، بدخشان، میوند از منطقههای بسیاری به اینجا میآید. قبلا بسیار بود اما حالا طالبان همه را گم کردند. کسانی که به کشت تریاک مشغول بودند دیگر همه به حرفههای دیگر مثل نانوایی، قصابی، مکانیکی، و... مشغولاند. ازش میخواهم اگر در این مغازهها تریاک هست برایم خریداری کند. پاسخ میدهد که حالا نیست، طالبان که آمد ممنوعیت تریاک را امضا کردند. تریاک ممنوع است و در اطراف هم نیست.