اخبار

10123
حق مردان ناتوان «اسپالتی» چیزی بیش از این نبود

حق مردان ناتوان «اسپالتی» چیزی بیش از این نبود

واقعیت وجودی و میزان توانایی واقعی تیم ملی ایتالیا البته چیزی به جز این بود.

درستش را بخواهید، تیم ملی فوتبال ایتالیا باید در همان مرحله گروهی مسابقات جاری جام ملت‌های اروپا در خاک آلمان به دست کرواسی حذف می‌شد اما پس از آن که آن گل تساوی‌بخش بسیار دیرهنگام را زد و به نتیجه مساوی 1-1 رسید و با دوم شدن در گروهش به یک‌هشتم نهایی راه یافت و کروات‌ها را از جام خارج کرد، این توقع نابجا به وجود آمد که در این مرحله بر سوئیس هم فائق آید و به عنوان قهرمان دوره قبل حداقل به یک‌چهارم نهایی برسد.
واقعیت وجودی و میزان توانایی واقعی تیم ملی ایتالیا البته چیزی به جز این بود. آنها به قدری متوسط و معمولی و فاقد کیفیتی برتر نشان می‌دادند که مقابل سوییسی‌ها هم که هیچ گاه یک «قدرت» بالاتر از درجه سوم در اروپا به حساب نیامده‌اند، کم آوردند و 0-2 به آنها باختند و در همان شروع مرحله حذفی پیکارها با «یورو 2024» وداع کردند. نشریات عمده ایتالیا در 72 ساعتی که از آن واقعه می‌گذرد، بازیکنان تنبل و ناکارآمد ایتالیا را کاملاً خفت داده و حسابی از خجالت لوچانو اسپالتی، سرمربی این تیم هم درآمده و تک موهای سر تراشیده و بی‌موی او را هم چیده‌اند اما فدراسیون فوتبال ایتالیا تصمیم به ابقای وی گرفته و می‌خواهد قرارداد او را تا سال 2026 که زمان برگزاری جام جهانی بعدی است، تمدید کند. اسپالتی البته مربی کوچکی نیست و دو فصل پیش ناپولی را در حالی به قهرمانی «سری A» ایتالیا رساند که از زمان آخرین عنوان اولی قبلی این تیم در این لیگ 32 سال می‌گذشت. اسپالتی پیش‌تر در آ.اس.رم و اینترمیلان هم نتایج قابل قبولی گرفته و به هر جا پا گذاشته بود، تأثیراتی کم یا زیاد از وی برجای مانده بود. با این حال تیمی که وی به «یورو 2024» برد، تیمی واقعاً متوسط بود و تنها ستاره و بازیکن کلاس جهانی آن را می‌شد دوناروما تلقی کرد که درون دروازه این تیم خوش درخشید و اگر او نبود و آن همه فرصت‌های مسلم گلزنی را از اسپانیا و کرواسی نمی‌گرفت، ایتالیا با نتیجه‌ای بسیار سنگین‌تر از 0-1 تسلیم اسپانیا می‌شد و مقابل کروات‌ها هم دست‌ها را به علامت تسلیم کامل بالا می‌برد. با این اوصاف، خیل هواداران ناامید شده آتزوری که در روزهای اخیر در ایتالیا و کشورهای دیگری از جهان زانوی غم در بغل گرفته‌اند، نباید تصور کنند که حقی از تیم‌شان تضییع شده و اگر خواهان عدالت باشیم، باید متذکر شویم که حق مردان اسپالتی حتی صعود از گروه‌شان هم نبود و شاید اصلاً نباید به جمع 24 تیمی راه می‌یافتند که رقابت‌های «یورو 2024» را از روز 25 خرداد در شهرهای مختلف آلمان به راه انداخته و اینک به مرحله یک چهارم نهایی آن رسیده‌اند.
 
امروزی‌ها کجا و قبلی‌ها کجا؟
از زوج باستونی و کالافیوری در مرکز خط دفاعی تیم ملی کشور چکمه‌ای تعریف‌های زیادی صورت گرفت اما آتزوری در این پست خطیر بازیکنانی را طی 35 سال اخیر در اختیار داشته که زوج فعلی‌شان در قیاس با آنها فقط آماتورهایی تازه‌کار نشان می‌دهند. در دهه 1990، ایتالیا زوج افسانه‌ای فرانکو باره‌سی و اله‌ساندرو کاستاکورتا را در مرکز خط دفاعی‌اش به میدان می‌فرستاد. در دهه 2000 نوبت به زوج اله‌ساندرو نستا و فابیو کاناوارو رسید (که دومی توپ طلای سال 2006 را برد) و در دهه 2010 زوج لئوناردو بونوچی و جورجیو کیه‌لینی همانند یک دژ غیرقابل تسخیر بودند. در تیم ملی فعلی ایتالیا اما امثال مانچینی و پیگرینی از آ.اس.رم که همیشه نفراتی متوسط و فاقد کیفیتی بالا بوده‌اند، در خط میانی جایی تقریباً فیکس داشته‌اند و حتی الشعراوی مهاجم مصری‌الاصل که او هم رمی است و 13-12 سال از ظهور اولیه او در سطح اول فوتبال ایتالیا می‌گذرد، توسط اسپالتی فراخوان شد و در یک مسابقه نفر فیکس تیم بود. شاید بتوان برخی کیفیت‌های خوب را به امثال بارلا، دی‌مارکو و جورجینیو منتسب کرد اما راجع به دارمیان و دی لورنزو چه می‌توان گفت؟ بدتر از همه خط آتش آتزوری بود که یک کیه‌زای بشدت نزول کرده، یک اسکاماکای کاملاً معمولی و بی‌هنر و یک ماتیا زاکانی بسیار جوان و کم‌تجربه پرچمدار آن بودند و آن هم در حالی که آتزوری در دهه‌ها و سنوات اخیر امثال الکس دل‌پیرو، ساندرو آلتوبلی، برونو کونتی، پائولو روسی و البته روبرتو باجو و فرانچسکو توتی را در این خط رو کرده و با آنها سر به آسمان ساییده بود. این فقر عظیم در کیفیت نفرات البته محصول نزول بزرگی است که دامان کل فوتبال ایتالیا را در 8-7 سال اخیر گرفته و منحصر به دو، سه نفر و یکی، دو تیم نیست.
 
خبری از ارتقا و پیشرفت نیست
مطبوعات ورزشی ایتالیا از گاتزتا دلواسپورت گرفته تا توتو اسپورت و حتی نشریات سیاسی این کشور می‌توانند همچنان از اعتبار فراوان تیم ملی ایتالیا و اهمیت مفرط حذف زودرس آن از رقابت‌های اروپایی امسال بگویند اما واقعیت امر این است که آتزوری نه تنها نشانی از ایام طلایی‌اش نداشت بلکه با تیم سال 2020 روبرتو مانچینی (که آن هم تیم درخشانی نبود اما قهرمان «یورو» شد) نیز قابل قیاس نبود. بدتر از همه اینکه اسپالتی نمی‌تواند به بهبودی و ارتقای فنی تیم خود نیز امید چندانی ببندد و به کسب نتایجی برتر در جام جهانی بعدی خوشبین باشد زیرا در فرصت کوتاه (دو ساله) باقی مانده تا آن رقابت‌ها هیچ تحول اساسی و رنسانس بزرگی برای آتزوری متحمل و امکانپذیر نیست و این تیم کم و بیش با همان کیفیتی به جام جهانی 2026 می‌رود که به یورو 2024 آمده بود و اسپالتی اگر خوش‌شانس باشد، فقط تا زمان برگزاری این جام روی نیمکت آتزوری خواهد نشست. او و تیم ناتوان و معمولی‌اش کاملاً فنا شده به نظر می‌رسند.
انتهای پیام/
دیدگاه ها
آخرین‌های اخبار