
دنبال مقصر نباشید
دیوار کوتاهی به نام حسین بادامکی
هجمهای که به حسین بادامکی به عنوان معاون ورزشی باشگاه پرسپولیس طی روزهای اخیر به شکلی هدفمند وارد شده غیرمنصفانه و ناجوانمردانه است چرا که اولاً بادامکی به عنوان معاون ورزشی مسئول صفر تا صد انتخاب و جذب گاریدو نبوده و او نیز به سبب پستی که در آن فعالیت میکند در این انتخاب نقش داشته است.
با این وجود نکته مهم که باید مورد توجه هواداران و آن دسته از صفحات مجازی که به بادامکی تاختهاند، قرار گیرد اینکه مگر روز اولی که اسم گاریدو به عنوان گزینه نهایی پرسپولیس بیرون آمد کسی مخالف این انتخاب بود و اصلاً کسی بود که با دلایل منطقی به این انتخاب اعتراض کند؟ فقط شش ماه از آن روزها گذشته و همه به یاد داریم که گاریدو با توجه به حضور در لالیگا و بعد دو قهرمانی در آفریقا به صورت عمومی مورد اقبال جامعه هواداری و رسانهای قرار گرفت و حتی پیشکسوتانی که غالباً از گزینش گزینههای ریسکی خارجی انتقاد میکنند موضعی مقابل این انتخاب نگرفتند.
در واقع آن روزها هیچ کس تصور نمیکرد که گاریدو با تجربه و دانشی که به عنوان یک مربی از بالاترین سطح فوتبال داشته در پرسپولیس ناکام بماند کمااینکه شروع نسبتاً خوبی هم داشت و تا یکجایی خوب پیش رفت اما بنا به دلایل مختلف از جمله ناسازگاری سبک مدنظرش با تیمی که در اختیار داشت و دلایل فنی و غیرفنی دیگر نتیجه نگرفت و برکنار شد.
امروز هجمهای که به حسین بادامکی میشود عجیب و غریب و غیرقابل پذیرش است کمااینکه همه میدانیم در باشگاه پرسپولیس و به صورت کلی باشگاههای داخلی، معاون ورزشی برخلاف نامش اختیار تام و تمام ندارد و حداقل در بحث نقل و انتقالات حرف اول و آخر را نمیزند. با این حال سؤال اینجاست که وقتی اقدامات او یا همان مدیرانی که در نقل و انتقالات جواب میدهد چرا از بادامکی و بادامکیها به اندازهای که باید تمجید نمیشود و اسمی از آنها در میان نیست؟
مگر همین تیم مدیریتی و حسین بادامکی نبودند که سال گذشته تصمیم گرفتند اوسمار را به عنوان سرمربی انتخاب کنند و با وجود هجمه فراوان و فحاشی در صفحه شخصی به او، پای این انتخاب ایستادند و سر آخر قهرمانی را با کمترین ریسک و هزینه در کنار هواداران جشن گرفتند؟ مگر همین بادامکی نبود که در جذب بازیکنانی مثل اورونوف، عبدالکریم و آلکثیر نقشآفرینی کرد تا پرسپولیس نسبت به نیمفصل دوم تیم بهتری شده و در یک جنگ نابرابر با تیمهای متمول و ولخرج قهرمان لیگ شود؟
حسین بادامکی فوتبالیست مأخوذ به حیایی است و شاید به خاطر پررنگ بودن این ویژگی با بدنه این روزهای فوتبال که گستاخی و پردهدری را معادل احقاق حق میداند جور نباشد اما او از حیث تعداد بازی یکی از بیست بازیکن برتر تاریخ باشگاه پرسپولیس به حساب میآید و حتی اگر در دوران بازیگری ستاره نبوده یک فوتبالیست خوشاخلاق، کارگشا و مهمتر از همه آرام و مطیع بوده که سزاوار این هجمه ناجوانمردانه نیست.
در عین حال گشتن دنبال مقصر بعد از ناکامی گاریدو از آن دست اتفاقاتی است که فقط در فوتبال ایران میافتد و مثال بارز آب در هاون کوبیدن است چرا که این اتفاق در تمام باشگاههای کوچک و بزرگ و حتی در بالاترین سطح فوتبال دنیا اتفاق میافتد و اصلاً عجیب نیست که یک مربی حتی اگر صاحب رزومه و عنوان باشد در یک باشگاه و یک شرایط خاص نتیجه نگیرد و برکنار شود.
انتهای پیام/
با این وجود نکته مهم که باید مورد توجه هواداران و آن دسته از صفحات مجازی که به بادامکی تاختهاند، قرار گیرد اینکه مگر روز اولی که اسم گاریدو به عنوان گزینه نهایی پرسپولیس بیرون آمد کسی مخالف این انتخاب بود و اصلاً کسی بود که با دلایل منطقی به این انتخاب اعتراض کند؟ فقط شش ماه از آن روزها گذشته و همه به یاد داریم که گاریدو با توجه به حضور در لالیگا و بعد دو قهرمانی در آفریقا به صورت عمومی مورد اقبال جامعه هواداری و رسانهای قرار گرفت و حتی پیشکسوتانی که غالباً از گزینش گزینههای ریسکی خارجی انتقاد میکنند موضعی مقابل این انتخاب نگرفتند.
در واقع آن روزها هیچ کس تصور نمیکرد که گاریدو با تجربه و دانشی که به عنوان یک مربی از بالاترین سطح فوتبال داشته در پرسپولیس ناکام بماند کمااینکه شروع نسبتاً خوبی هم داشت و تا یکجایی خوب پیش رفت اما بنا به دلایل مختلف از جمله ناسازگاری سبک مدنظرش با تیمی که در اختیار داشت و دلایل فنی و غیرفنی دیگر نتیجه نگرفت و برکنار شد.
امروز هجمهای که به حسین بادامکی میشود عجیب و غریب و غیرقابل پذیرش است کمااینکه همه میدانیم در باشگاه پرسپولیس و به صورت کلی باشگاههای داخلی، معاون ورزشی برخلاف نامش اختیار تام و تمام ندارد و حداقل در بحث نقل و انتقالات حرف اول و آخر را نمیزند. با این حال سؤال اینجاست که وقتی اقدامات او یا همان مدیرانی که در نقل و انتقالات جواب میدهد چرا از بادامکی و بادامکیها به اندازهای که باید تمجید نمیشود و اسمی از آنها در میان نیست؟
مگر همین تیم مدیریتی و حسین بادامکی نبودند که سال گذشته تصمیم گرفتند اوسمار را به عنوان سرمربی انتخاب کنند و با وجود هجمه فراوان و فحاشی در صفحه شخصی به او، پای این انتخاب ایستادند و سر آخر قهرمانی را با کمترین ریسک و هزینه در کنار هواداران جشن گرفتند؟ مگر همین بادامکی نبود که در جذب بازیکنانی مثل اورونوف، عبدالکریم و آلکثیر نقشآفرینی کرد تا پرسپولیس نسبت به نیمفصل دوم تیم بهتری شده و در یک جنگ نابرابر با تیمهای متمول و ولخرج قهرمان لیگ شود؟
حسین بادامکی فوتبالیست مأخوذ به حیایی است و شاید به خاطر پررنگ بودن این ویژگی با بدنه این روزهای فوتبال که گستاخی و پردهدری را معادل احقاق حق میداند جور نباشد اما او از حیث تعداد بازی یکی از بیست بازیکن برتر تاریخ باشگاه پرسپولیس به حساب میآید و حتی اگر در دوران بازیگری ستاره نبوده یک فوتبالیست خوشاخلاق، کارگشا و مهمتر از همه آرام و مطیع بوده که سزاوار این هجمه ناجوانمردانه نیست.
در عین حال گشتن دنبال مقصر بعد از ناکامی گاریدو از آن دست اتفاقاتی است که فقط در فوتبال ایران میافتد و مثال بارز آب در هاون کوبیدن است چرا که این اتفاق در تمام باشگاههای کوچک و بزرگ و حتی در بالاترین سطح فوتبال دنیا اتفاق میافتد و اصلاً عجیب نیست که یک مربی حتی اگر صاحب رزومه و عنوان باشد در یک باشگاه و یک شرایط خاص نتیجه نگیرد و برکنار شود.
انتهای پیام/