مصاحبه
17732
یادبود فاجعه تلخ ساختمان پلاسکو در گفتوگو با حمید حاج ملک
قهرمانان پلاسکو را فراموش نکنیم
صبح پنجشنبه، ۳۰ دیماه ۱۳۹۵، تهران، پایتخت ایران، شاهد یکی از تلخترین و غمانگیزترین حوادث تاریخ خود بود. خبری که ابتدا در گوشه و کنار شهر پخش شد، به سرعت به یک بحران ملی بدل شد: ساختمان پلاسکو، نماد دیرینه تجاری و صنعتی، در شرایطی اضطراری دچار حریق شد که شمار زیادی از آتشنشانان و کسبه در آن حضور داشتند. در کمال ناباوری، در مدت زمانی کوتاه، این بنای تاریخی به یک توده آوار تبدیل شد و جان ۱۶ آتشنشان و ۵ نفر از کسبه را گرفت.
درحریق بزرگ و ناگهانی ساختمان پلاسکو که به مدت ۳٫۵ ساعت ادامه داشت، مأموران آتشنشانی با شجاعت و فدای جان خود کوشیدند تا آتش را مهار کنند و جان انسانهایی را که در زیر انواع مواد خطرناک و شعلههای سرکش گرفتار شده بودند، نجات دهند. بهرغم کوششهای بیوقفه این قهرمانان، متأسفانه آنها نیز در این فاجعه سهمگین گرفتار شدند و ساختمان تجاری پلاسکو ۸سال قبل یعنی درست ساعت ۷:۵۹ دقیقه صبح پنجشنبه ۳۰دی ۱۳۹۵ پس از ۵۵سال سرپا ماندن، بر اثر آتشسوزی فرو ریخت و ۵۶۰ واحد تجاری آن بهطور کامل ویران شدند.
اکنون که هشت سال از آن فاجعه تلخ میگذرد، تصمیم گرفتیم با یکی از آتشنشانان حاضر در آن روز، حمید حاجملک، گفتوگو کنیم. حمید حاجملک، نهتنها به عنوان یک آتشنشان فوقالعاده شناخته میشود، بلکه بهعنوان یک داور فوتبال نیز معروف است.
* به عنوان یک آتشنشان، شما چه احساسی در روز حادثه داشتید؟
متأسفانه این حادثه روی جامعه آتشنشانی تأثیر بسیار بدی گذاشت. ما در شهر خودمان مشغول خدمت بودیم اما خب خیلی از همکاران از سایر شهرها نیز برای کمک پای کار آمدند و تلاش کردند تا این حادثه با کمترین خسارت ممکن انجام شود اما متأسفانه حادثه پلاسکو یک خاطره تلخ در ذهن جامعه آتشنشانها شد و هنوز هم خیلی از خانوادهها داغدار عزیزان خود هستند.
*به نظرتان پس از هشت سال، آیا درسهایی از این فاجعه آموختهایم؟
بله، قطعاً، یکی از بزرگترین درسها، ضرورت آمادگی و پیشگیری از حوادث غیرمترقبه است. متأسفانه هر وقت یک حادثه تلخ به وجود میآید، همه به ضرورت پیشگری و ایمنی پی میبرند. ما باید تدابیر لازم را برای جلوگیری از وقوع چنین حوادثی اتخاذ کنیم و آموزشهای بیشتری را برای مقابله با بحرانها ارائه دهیم.
*واکنش جامعه فوتبال به این حادثه چه بود؟
مردم ایران، بسیار انساندوست و شریف هستند و معمولاً در این دست حادثهها همیشه ابراز همدردی عمیقی میکنند؛ جامعه ورزش نیز از خانواده مردم ایران هستند و آنها هم همیشه بعد از این حادثه به بنده به عنوان یک داور آتشنشان ابراز لطف و همدردی داشتند.
*هم آتشنشانی و هم قضاوت، هر دو شغل به نوعی بازی با آتش است.
بله، هر دو از سختترین مشاغل هستند. مثلاً اگر همین حالا بدترین تصادف هم مقابل چشمانم رخ دهد، من باید با آرامش و خونسردی بهترین تصمیمات را در لحظه اتخاذ کنم. این فشار هر روزه باعث شده تا ناخودآگاه ما آتشنشانها انسانهای قویتری شویم. جالب است که شغل آتشنشانی به من در قضاوت هم کمک کرده تا بتوانم در لحظه درستترین تصمیمات را تحت فشار اتخاذ کنم.
*در پایان چه پیامی برای خانوادههای قربانیان و جامعه دارید؟
پیام من این است که ما نباید اجازه دهیم که این قهرمانان از یاد بروند. وظیفه داریم که هرساله یادشان را گرامی بداریم و به جامعه نشان دهیم که فداکاریهای آنها فراموش نخواهد شد. همچنین امیدوارم که تلاشهای ما در آموزش و پیشگیری از حوادث باعث شود که دیگر شاهد چنین فجایع غمانگیزی نباشیم. بسیاری از مردان دلیر خانواده آتشنشانی در شهرهای کوچک با کمترین امکانات در تلاش هستند و امیدواریم توجه ویژهتری به این عزیزان شود.
انتهای پیام/