
تقابل دو نگاه؛ شرق و غرب اروپا در یورو ۲۰۲۵ زنان
رقابتهای یورو ۲۰۲۵ فوتبال زنان تا اینجای کار، صحنهای روشن از دوگانگی تاکتیکی در قاره سبز بوده است؛ از یکسو تیمهای غربی با رویکرد تهاجمی، پاسکاریهای دقیق و مالکیت محور بازی میکنند، و از سوی دیگر تیمهای شرقی با تأکید بر ساختار دفاعی، فیزیکگرایی و ضدحملات برنامهریزی شده، بازیهای بستهتری ارائه دادهاند. این اختلاف رویکرد، تفاوتی است که نهتنها از لحاظ سبک فوتبال، بلکه در سطوح زیرساختی، فرهنگی و توسعهای نیز ریشه دارد.
اروپای غربی؛ سنت پاسمحور و قدرت هجومی
تیمهایی چون آلمان، اسپانیا، فرانسه و هلند، سالهاست که سرمایهگذاری مداومی روی فوتبال زنان داشتهاند. این تیمها حالا از آکادمیهای باکیفیت، لیگهای منسجم و دانش مربیگری پیشرفته بهره میبرند.
برای نمونه، اسپانیا با میانگین مالکیت توپ بالای ۶۵٪ در بازیهای مرحله گروهی و استفاده هوشمندانه از وینگرهای سرعتی مثل سالمار پارایوئلو و ویکی لوپز، فوتبال تهاجمی با مالکیت بالا ارائه میدهد. تیمهای غربی بهشکل سنتی از سبک بازی با پاسهای کوتاه، ساخت بازی از عقب و فشار از جلو استفاده میکنند.
اروپای شرقی؛ قدرت بدنی، دفاع فشرده، ضدحمله
در مقابل، تیمهایی مانند سوئد، نروژ و حتی لهستان در این تورنمنت نشان دادهاند که همچنان به فوتبال واکنشی و فیزیکی وفادارند. این تیمها با سیستمهای ۱-۴-۵-۱ یا ۲-۴-۴، بهجای مالکیت توپ، به استفاده از اشتباهات حریف و توپهای بلند متکی هستند.
برای مثال، تیم ملی زنان لهستان با درصد مالکیت کمتر از 29٪ در بازی اولش، با سازماندهی خوب دفاعی و ضدحملات سریع توانست نتیجهای فراتر از انتظار بگیرد و حتی آلمان را در دقایقی تحت فشار قرار دهد. رویکرد آنها برگرفته از واقعیتهای زیرساختی و فرهنگی این کشورهاست؛ جایی که لیگهای ضعیفتر و کمبود حمایت مالی از فوتبال زنان، مانع توسعه سبکهای مدرنتر شده است.
شکاف فرهنگی، اقتصادی و فوتبالی
تفاوت در سبک بازی تیمهای شرقی و غربی، بازتابی از اختلاف عمیقتر در سرمایهگذاری اقتصادی، کیفیت زیرساختها و نگاه فرهنگی به فوتبال زنان است. در غرب اروپا، حضور زنان در ورزش نهادینه شده و رسانهها نیز نقش فعالی در برجسته کردن فوتبال زنان ایفا میکنند. اما در بخشهایی از شرق اروپا، فوتبال زنان هنوز یک پدیده نوپاست و کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
آیا این شکاف قابل پر شدن است؟
پاسخ ساده نیست. موفقیت تیمهایی چون لهستان یا سوئد در یورو ۲۰۲۵ میتواند انگیزهای برای سرمایهگذاری بیشتر در فوتبال زنان شرق اروپا شود. اما هنوز فاصله زیادی باقی مانده. فوتبال زنان غرب اروپا به سطحی از بلوغ فنی رسیده که تیمهای شرقی تنها با تغییرات ساختاری در لیگها، مربیان و سیاستهای کلان میتوانند به آن نزدیک شوند.
یورو ۲۰۲۵ زنان، فقط یک تورنمنت نیست؛ آینهای است از دو مسیر متفاوت در قاره سبز. مسیر نخست، مبتنی بر توسعه پایدار و نگاه علمی به ورزش زنان؛ و مسیر دوم، که هنوز درگیر سنتهای کهنه و کمبود سرمایهگذاری است. باید دید در ادامه تورنمنت، آیا فوتبال فیزیکی شرق اروپا میتواند همچنان بهعنوان چالشی برای غولهای غربی خودنمایی کند یا نه.
انتهای پیام/
اروپای غربی؛ سنت پاسمحور و قدرت هجومی
تیمهایی چون آلمان، اسپانیا، فرانسه و هلند، سالهاست که سرمایهگذاری مداومی روی فوتبال زنان داشتهاند. این تیمها حالا از آکادمیهای باکیفیت، لیگهای منسجم و دانش مربیگری پیشرفته بهره میبرند.
برای نمونه، اسپانیا با میانگین مالکیت توپ بالای ۶۵٪ در بازیهای مرحله گروهی و استفاده هوشمندانه از وینگرهای سرعتی مثل سالمار پارایوئلو و ویکی لوپز، فوتبال تهاجمی با مالکیت بالا ارائه میدهد. تیمهای غربی بهشکل سنتی از سبک بازی با پاسهای کوتاه، ساخت بازی از عقب و فشار از جلو استفاده میکنند.
اروپای شرقی؛ قدرت بدنی، دفاع فشرده، ضدحمله
در مقابل، تیمهایی مانند سوئد، نروژ و حتی لهستان در این تورنمنت نشان دادهاند که همچنان به فوتبال واکنشی و فیزیکی وفادارند. این تیمها با سیستمهای ۱-۴-۵-۱ یا ۲-۴-۴، بهجای مالکیت توپ، به استفاده از اشتباهات حریف و توپهای بلند متکی هستند.
برای مثال، تیم ملی زنان لهستان با درصد مالکیت کمتر از 29٪ در بازی اولش، با سازماندهی خوب دفاعی و ضدحملات سریع توانست نتیجهای فراتر از انتظار بگیرد و حتی آلمان را در دقایقی تحت فشار قرار دهد. رویکرد آنها برگرفته از واقعیتهای زیرساختی و فرهنگی این کشورهاست؛ جایی که لیگهای ضعیفتر و کمبود حمایت مالی از فوتبال زنان، مانع توسعه سبکهای مدرنتر شده است.
شکاف فرهنگی، اقتصادی و فوتبالی
تفاوت در سبک بازی تیمهای شرقی و غربی، بازتابی از اختلاف عمیقتر در سرمایهگذاری اقتصادی، کیفیت زیرساختها و نگاه فرهنگی به فوتبال زنان است. در غرب اروپا، حضور زنان در ورزش نهادینه شده و رسانهها نیز نقش فعالی در برجسته کردن فوتبال زنان ایفا میکنند. اما در بخشهایی از شرق اروپا، فوتبال زنان هنوز یک پدیده نوپاست و کمتر مورد توجه قرار میگیرد.
آیا این شکاف قابل پر شدن است؟
پاسخ ساده نیست. موفقیت تیمهایی چون لهستان یا سوئد در یورو ۲۰۲۵ میتواند انگیزهای برای سرمایهگذاری بیشتر در فوتبال زنان شرق اروپا شود. اما هنوز فاصله زیادی باقی مانده. فوتبال زنان غرب اروپا به سطحی از بلوغ فنی رسیده که تیمهای شرقی تنها با تغییرات ساختاری در لیگها، مربیان و سیاستهای کلان میتوانند به آن نزدیک شوند.
یورو ۲۰۲۵ زنان، فقط یک تورنمنت نیست؛ آینهای است از دو مسیر متفاوت در قاره سبز. مسیر نخست، مبتنی بر توسعه پایدار و نگاه علمی به ورزش زنان؛ و مسیر دوم، که هنوز درگیر سنتهای کهنه و کمبود سرمایهگذاری است. باید دید در ادامه تورنمنت، آیا فوتبال فیزیکی شرق اروپا میتواند همچنان بهعنوان چالشی برای غولهای غربی خودنمایی کند یا نه.
انتهای پیام/