فوتبال ایران
25667
در کمیته داوران چه خبر است
صفیری داوران را میچیند یا ممبینی؟!
در فصل جاری نیز مانند فصول اخیر اعتراضها به نحوه داوری در لیگ برتر به اوج رسیده و باشگاههایی که خود را از سوتها متضرر میبینند، با صدای بلند نسبت به تضییع حق تیمشان اعتراض میکنند؛ اعتراضهایی که هر چند طبیعی به نظر میرسد، اما نکته مهمتر این است که به نظر میرسد کمیته داوران فدراسیون فوتبال نیز چندان در موضع قدرت قرار ندارد و نمیتواند پاسخگوی دقیق و شفاف پرسشها باشد.
در حالی که نام اسماعیل صفیری به عنوان رئیس کمیته داوران مطرح است، در محافل فوتبالی این پرسش جدی مطرح شده که او تا چه اندازه در انتخاب و چیدمان داوران تعیینکننده است و آیا واقعاً تصمیمات اصلی در دست اوست یا خیر؟
شنیدهها حکایت از آن دارد که گاهی انتخاب برخی داوران لیگ برتری نه توسط رئیس کمیته داوران، بلکه شخص هدایتالله ممبینی، دبیرکل فدراسیون و داور پیشین، انجام میشود. اگر این ادعا صحت داشته باشد، طبیعتاً جایگاه رئیس کمیته داوران زیر سؤال میرود و این سؤال مهم مطرح میشود که اساساً ساختار تصمیمگیری در داوری ایران چگونه تعریف شده است و چه کسی مسئول اصلی انتخابهاست.
در سالهای اخیر رویکرد کمیته داوران به گونهای بوده که به هیچ داوری اجازه مصاحبه و بیان دیدگاه داده نمیشود و در صورت تخطی، با جریمههای سنگین مواجه میشود. این در حالی است که در فوتبال حرفهای جهان، شفافیت و گفتوگوی داور با رسانهها یکی از ارکان افزایش اعتماد عمومی است. همواره این پرسش مطرح میشود که چرا داوران ایران نمیتوانند درباره اشتباهات، سوتها یا مشکلات داوری توضیح بدهند؟ آیا ترس از نقد، موجب شده فضای داوری به یک فضای بسته و بیپاسخ تبدیل شود؟
از سوی دیگر، نوع ارتباطات و انتخابها در کمیته داوران همواره پنهان بوده و کمتر دیده شده که این کمیته در برابر اشتباهات داوری شفافسازی کند. به عنوان مثال، هیچگاه توضیح روشنی درباره اینکه چرا فلان داور برای دربی یا بازی حساس منصوب شده، ارائه نمیشود و وقتی اشتباهی نیز رخ میدهد معمولاً کمیته داوران سکوت میکند و حتی بهندرت اشتباه داور را پذیرفته و اعلام کرده است. این در حالی است که پذیرفتن اشتباه، نه تنها نقطه ضعف نیست، بلکه باعث افزایش اعتماد و کاهش التهاب در جامعه فوتبال میشود.
در کنار همه اینها، موضوع استفاده از VAR نیز به یکی دیگر از نقاط مبهم و جنجالی تبدیل شده است. بسیاری معتقدند استفاده انتخابی و غیرشفاف از فناوری داوری، موجب شده است که باشگاهها و هواداران نسبت به تصمیمات داوری بدبینتر شوند. همه این نابسامانیها احتمالاً ریشه در نوع تصمیمگیریها و ساختار پشتپرده در کمیته داوران دارد؛ ساختاری که به نظر میرسد شفاف نیست و همین نبود شفافیت، به بیاعتمادی عمومی دامن زده است.
نکته دیگری که کمتر به آن پرداخته شده، نقش برخی افراد در گزینش داوری ایران است. به عنوان نمونه، حضور و تأثیرگذاری فردی مانند دانیال مرادی همواره محل بحث بوده و بسیاری معتقدند که کمیته داوران بیشتر به یک حلقه محدود تکیه کرده و کمتر از داوران باتجربه و دیگر نیروهای توانمند بهره برده است. نتیجه این رویکرد، تشکیل نوعی «کلونی خودساخته» در داوری بوده که نه به سود داوران است، نه به سود باشگاهها و نه به نفع فوتبال ایران.
به طور قطع آنچه بیش از همه دیده میشود، فقدان رضایت در میان هواداران و حتی بازیکنان و مربیان است. داوری، ستون مهم فوتبال حرفهای است و اگر این ستون لرزش پیدا کند، کل فوتبال آسیب میبیند. شاید وقت آن رسیده باشد که فدراسیون فوتبال با بازنگری در ساختار کمیته داوران، شفافیت، پاسخگویی و حرفهایگری را در داوری تقویت کند، زیرا ادامه این وضعیت، تنها به بیاعتمادی بیشتر و بحران بزرگتر در فوتبال کشور خواهد انجامید.
انتهای پیام/
در حالی که نام اسماعیل صفیری به عنوان رئیس کمیته داوران مطرح است، در محافل فوتبالی این پرسش جدی مطرح شده که او تا چه اندازه در انتخاب و چیدمان داوران تعیینکننده است و آیا واقعاً تصمیمات اصلی در دست اوست یا خیر؟
شنیدهها حکایت از آن دارد که گاهی انتخاب برخی داوران لیگ برتری نه توسط رئیس کمیته داوران، بلکه شخص هدایتالله ممبینی، دبیرکل فدراسیون و داور پیشین، انجام میشود. اگر این ادعا صحت داشته باشد، طبیعتاً جایگاه رئیس کمیته داوران زیر سؤال میرود و این سؤال مهم مطرح میشود که اساساً ساختار تصمیمگیری در داوری ایران چگونه تعریف شده است و چه کسی مسئول اصلی انتخابهاست.
در سالهای اخیر رویکرد کمیته داوران به گونهای بوده که به هیچ داوری اجازه مصاحبه و بیان دیدگاه داده نمیشود و در صورت تخطی، با جریمههای سنگین مواجه میشود. این در حالی است که در فوتبال حرفهای جهان، شفافیت و گفتوگوی داور با رسانهها یکی از ارکان افزایش اعتماد عمومی است. همواره این پرسش مطرح میشود که چرا داوران ایران نمیتوانند درباره اشتباهات، سوتها یا مشکلات داوری توضیح بدهند؟ آیا ترس از نقد، موجب شده فضای داوری به یک فضای بسته و بیپاسخ تبدیل شود؟
از سوی دیگر، نوع ارتباطات و انتخابها در کمیته داوران همواره پنهان بوده و کمتر دیده شده که این کمیته در برابر اشتباهات داوری شفافسازی کند. به عنوان مثال، هیچگاه توضیح روشنی درباره اینکه چرا فلان داور برای دربی یا بازی حساس منصوب شده، ارائه نمیشود و وقتی اشتباهی نیز رخ میدهد معمولاً کمیته داوران سکوت میکند و حتی بهندرت اشتباه داور را پذیرفته و اعلام کرده است. این در حالی است که پذیرفتن اشتباه، نه تنها نقطه ضعف نیست، بلکه باعث افزایش اعتماد و کاهش التهاب در جامعه فوتبال میشود.
در کنار همه اینها، موضوع استفاده از VAR نیز به یکی دیگر از نقاط مبهم و جنجالی تبدیل شده است. بسیاری معتقدند استفاده انتخابی و غیرشفاف از فناوری داوری، موجب شده است که باشگاهها و هواداران نسبت به تصمیمات داوری بدبینتر شوند. همه این نابسامانیها احتمالاً ریشه در نوع تصمیمگیریها و ساختار پشتپرده در کمیته داوران دارد؛ ساختاری که به نظر میرسد شفاف نیست و همین نبود شفافیت، به بیاعتمادی عمومی دامن زده است.
نکته دیگری که کمتر به آن پرداخته شده، نقش برخی افراد در گزینش داوری ایران است. به عنوان نمونه، حضور و تأثیرگذاری فردی مانند دانیال مرادی همواره محل بحث بوده و بسیاری معتقدند که کمیته داوران بیشتر به یک حلقه محدود تکیه کرده و کمتر از داوران باتجربه و دیگر نیروهای توانمند بهره برده است. نتیجه این رویکرد، تشکیل نوعی «کلونی خودساخته» در داوری بوده که نه به سود داوران است، نه به سود باشگاهها و نه به نفع فوتبال ایران.
به طور قطع آنچه بیش از همه دیده میشود، فقدان رضایت در میان هواداران و حتی بازیکنان و مربیان است. داوری، ستون مهم فوتبال حرفهای است و اگر این ستون لرزش پیدا کند، کل فوتبال آسیب میبیند. شاید وقت آن رسیده باشد که فدراسیون فوتبال با بازنگری در ساختار کمیته داوران، شفافیت، پاسخگویی و حرفهایگری را در داوری تقویت کند، زیرا ادامه این وضعیت، تنها به بیاعتمادی بیشتر و بحران بزرگتر در فوتبال کشور خواهد انجامید.
انتهای پیام/