اگر یک لباس بخواهد در سالن آزادی باشد، لباس آیدین است
نیکخواه بهرامی: عملکرد ۴ ساله داوری خاکستری بود
وقتی نام صمد نیکخواهبهرامی میآید، هنوز هم برق خاصی در چشمان بسکتبالیها موج میزند؛ کاپیتان نسل طلایی که یکی از ستونهای بیتکرار تیم ملی بود، حالا این روزها کیلومترها دور از وطن زندگی میکند اما هنوز هم بسکتبال به گوشهای از روزهای او گره خورده است. او در گفتوگویی صریح، از بازگشت تیم ملی به سکوهای آسیا تا انتخابات پیش روی فدراسیون، از ظرفیت نسل جدید تا دلتنگی همیشگی برای آیدین برادر فقیدش روایتی تازه و بیپرده ارائه میدهد.
*در امریکا مشغول چه کاری هستید و تا چه اندازه بسکتبال در زندگی شما نقش دارد؟
در این 4 سال اینجا مشغول تحصیل در رشته کایروپراکتیک بودم که هفته پیش فارغالتحصیل شدم. به صورت همزمان یک کلینیک مدرسه بسکتبال دارم که روزبهروز بهتر میشود و همچنین در یک دبیرستان مربیگری میکنم. اوایل، همه چیز بویژه درس خواندن در این سن سخت بود اما خداراشکر حالا همه چیز خوب است.
*از دخترتان چه خبر؟ همچنان بوکس کار میکند یا توانستهاید او را به بسکتبال علاقهمند کنید؟
رابطهام با دخترم عالی است. بعضی بچهها از اول هم اذیت نمیکنند و دختر من هم جزو همین دسته است. مدت خیلی کوتاهی بوکس کار میکرد که سرعت عصب و عضلهاش هماهنگ شود اما حالا اسکواش بازی میکند و در امریکا رنک 45 یا 50 را دارد. سخت ورزش میکند و همزمان به خوبی درسش را ادامه میدهد. خیلی مهم نیست که حرفهای شود، همین که ورزش را ادامه بدهد برای ما کافی است.
*انتخابات فدراسیون نزدیک است. عملکرد جواد داوری را در این 4 سال چطور دیدید؟
این سؤال خیلی عجیب است چرا که فدراسیون الان با چند دوره گذشته متفاوت بوده و کار وسیعتر است. باید از جوانب مختلف به این موضوع نگاه کرد اما اطلاعات من محدود است. فکر میکنم عملکرد داوری بد نبوده. به هرحال هر کسی که صندلی ریاست را تحویل میگیرد یکسری فعالتیهای خوب دارد و طبیعتاً اشتباهاتی هم دارد. عملکرد داوری در این 4 سال نه سیاه سیاه بود و نه سفید سفید، بلکه خاکستری عمل کرد. منتها عدهای که دشمنی دارند همه چیز را سیاه میبینند و برعکس، موافقان همه چیز را سفید میبینند اما من همیشه واقعبینانه نظر میدهم. قطعاً بعضی انتخابها سؤالبرانگیز بوده است. پیشنهاد من به رئیس فعلی فدراسیون و رؤسای آینده این است که آدمهایی را انتخاب کنند که علم روز را داشته باشند تا بتوانند یک باری از روی دوش فدراسیون بردارند، نه اینکه خود بار سنگینی روی دوش فدراسیون باشند.
*کامبیز شکوهی، هادی عامری و مصطفی هاشمی قصد حضور در انتخابات را دارند. فکر میکنید آمدن این اسامی میتواند به بسکتبال کمک کند یا ماندن داوری به صلاح خواهد بود؟
درباره این اسامی نظری ندارم. بعضی از آنها مثل مصطفی هاشمی سابقه بسیار زیادی در بسکتبال دارند. مسئولیت سنگینی است و آقایانی که قصد حضور در انتخابات را دارند باید بدانند که وقتی انتخاب شوند روی آب هستند و همه تیرها به سمت آنها شکلیک میشود، پس باید این توانایی را در خود دیده باشند. عدهای سعی میکنند من را به داوری بچسبانند اما هرکسی از من کمک بخواهد قول شرف میدهم که بدون چشمداشتی به نفع بسکتبال نظر میدهم، حالا میخواهند گوش بدهند، میخواهند ندهند، همانطور که تا الان همین بوده است.

*تیم ملی اخیراً در کاپ آسیا بعد از 8 سال به سکو برگشت. فکر میکنید سیستم جوانگرایی مانولوپولوس تا چه اندازه جواب داده و نسل جدید چقدر میتواند پا جای پای نسل طلایی بگذارد؟
تیم ملی خوب و جوان با بازیکنان آیندهداری داریم که باید با بازیهای تدارکاتی حفظ شود. آنها در کاپ آسیا و پنجره اول انتخابی هم خوب بازی کردند. البته این کار را مانولوپولوس نکرد و کار فدراسیون جواد داوری است. من نمیتوانم اسمش را جوانگرایی بگذارم بلکه شروع به ساخت تیم جدیدی کردند که بعضی جوان بوده و بعضی نه. اما خداراشکر تیمی با میانگین سنی مناسب و تکنیکی داریم که توانایی بالایی دارند اما همیشه بازیکنسازی آسانتر از حفظ آن است. یک بازیکنی که حرفهای میشود از یک جایی به بعد خودش، خودش را مدیریت میکند و دیگر همه چیز به هوش هیجانی او برمیگردد.
*ماتیچ هم که نسل طلایی با او طلای قهرمانی آسیا گرفته بود، هدایت تیمهای پایه را برعهده گرفته است. بازگشت او را به بسکتبال ایران چطور میبینید؟
ماتیچ هم جزو همان انتخابهای اشتباهی است که گفتم. به نظر من او تجربهای در رده پایه ندارد و نمیتواند چیزی به بسکتبال این رده اضافه کند. ماتیچ در تیم ملی بزرگسالان تیم ترومن را تحویل گرفت که سال بعد اول شدیم. اما بعد از آن در مسابقات چین بهترین تیم ملی ما را که همه بازیکنان نسل طلایی در بالاترین ورژن خود بودند، اوت کرد. او اصلاً دانش بسکتبال ندارد و بازگشتش بهشدت اشتباه است. حالا امیدوارم که بیاید و خلافش را به من و منتقدانش ثابت کند اما من ماتیچ را قبول ندارم، مخصوصاً در رده پایه.
*یادی از مرحوم آیدین کنیم. نبود او در تمام این سالها چقدر سخت بوده و اگر بود زندگی شما تا چه اندازه متفاوتتر میشد؟
از نظر من آیدین از دنیا نرفته، همیشه هست و با او زندگی میکنم. تمام مراحل زندگی من با وجود آیدین بهتر و قشنگ میشد و حتی خودم هم آدم بهتری میشدم. هر روز جای خالی او را احساس میکنم. به همه پیشنهاد میکنم که هر اختلافی با اعضای خانواده دارند کنار بگذارند و از لحظات باهم بودن استفاده کنند. زندگی کوتاهتر از این چیزهاست و وقتی فکر میکنم 44 سال از عمرم گذشته، باورم نمیشود. هیچ چیز مهمتر از عشق جاری در خانواده نیست. بزرگترین حامی، رفیق و سالمترین آدمی که در زندگیام میشناختم در کنارم نیست و نبود آیدین بزرگترین فقدان من است.
*فکر میکنید اگر این اتفاق ناگوار برای مرحوم آیدین نمیافتاد، او به اسطوره بسکتبال ایران تبدیل میشد؟
آیدین اگر بود حتماً یکی از بزرگترین بازیکنان و اسطورههای بسکتبال ایران میشد. متأسفانه این اتفاق ناگوار در شروع رشد او رقم خورد. آیدین یکی از باپتانسیلترین بازیکنان نسل طلایی بود، این را من نمیگویم و همه میدانند که بازیکن متفاوتی بود و مثل او هم تا چندین و چندسال در بسکتبال ما نیامد. شاید یک جاهایی از من تندتر بود اما از من دوستداشتنیتر بود، جایش نه فقط در خانواده ما بلکه در بسکتبال هم خیلی خالی است.
*بعد از فوت مرحوم آیدین، به دستور مرحوم مشحون لباس ایشان را در سالن آزادی آویزان کردند اما در زمان ریاست طباطبایی این لباس را برداشتند و در زمان ریاست جواد داوری هم لباس حامد حدادی را آویزان کردند. نظرتان در اینباره چیست؟
من که سالن را ندیدهام اما طبق چیزی که همه به من میگویند، برخلاف اسم سالن که به نام زنده یاد مشحون است، سالن حدادی است و کلاً همه یادشان رفته که بقیه هم وجود داشتند. برداشتن لباس آیدین کار بسیار زشتی بود که طباطبایی انجام داد و کار داوری زشتتر بود چراکه او با آیدین همبازی بود و جا داشت لباسش را برمیگرداند اما این کار را نکرد. اگر قرار باشد یک لباس در سالن آزادی باشد، قطعاً آن لباس آیدین است.
انتهای پیام/