فوتبال ایران
26300
چرا ذوبآهن در ۱۵ بازی فقط ۲ برد به دست آورد
حدادی فر، پروژه شکست خورده!
وضعیت ذوبآهن با هدایت قاسم حدادیفر به مرحلهای نگرانکننده رسیده که دیگر نمیتوان آن را صرفاً به «دوران گذار» یا «کمبود زمان» نسبت داد. آمار بهروشنی سخن میگوید؛ دو برد در ۱۵ بازی، کارنامهای نیست که بتوان از آن دفاع فنی یا منطقی کرد. ذوبآهن تیمی با پیشینه، هویت و انتظارات مشخص است، اما امروز به تیمی تبدیل شده که نه نشانی از پیشرفت دارد و نه چشماندازی روشن برای آینده.
حدادیفر در نیمفصل اول فرصت کافی داشت تا تیمش را از وضعیت خطرناک و ناحیه هشدار خارج کند، اما نهتنها این اتفاق رخ نداد، بلکه ذوبآهن در اغلب مسابقات با نوسان شدید، بازیهای کمکیفیت و فقدان برنامه مشخص فنی روبهرو بود. تیمی که گاهی امیدوارکننده ظاهر میشود اما خیلی زود به همان چرخه فرسایشی تساویهای بیحاصل و باختهای تکراری بازمیگردد؛ چرخهای که بیش از هر چیز هوادار را خسته و ناامید میکند.
ذوبآهن در نیمفصل اول عملاً به «استاد تساویها» تبدیل شد و اگر شرایط نامناسب تیمهایی مانند مس رفسنجان نبود، شاید جایگاه این تیم در جدول بهمراتب بحرانیتر میشد. با این حال، تکیه بر ضعف رقبا نه یک استراتژی است و نه تضمینی برای بقا. واقعیت این است که هیچ نشانهای از بهبود پایدار دیده نمیشود و این سؤال جدی مطرح است که مدیران باشگاه بر چه اساسی همچنان تا این اندازه پای حدادیفر ایستادهاند.
ادامه این روند، نهتنها امید اندک هواداران باقیمانده ذوبآهن در استان اصفهان را از بین میبرد، بلکه ممکن است این تیم را در نیمفصل دوم به موقعیتی خطرناکتر سوق دهد. ذوبآهن امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تصمیمی شجاعانه و فنی است؛ تصمیمی که اگر دیر گرفته شود، هزینه آن بسیار سنگینتر خواهد بود.
به هرحال لازم است که مدیران در سطح کلان کارخانه ذوبآهن که هزینههای بسیاری را صرف این تیم میکنند به سرعت در راستای تقویت ذوبآهن تصمیمگیری کنند وگرنه هیچ بعید نیست ذوبآهن در نیم فصل دوم در مسیر سقوط به دسته پایینتر قرار بگیرد و بعد از سالها شاهد سقوط مرگبار این تیم به لیگ یک باشیم.
اینکه حدادیفر در نشستهای خود بارها اعلام میکند که ذوبآهن به دنبال پروش استعدادها است اصلاً توجیهی منطقی و دلیلی مناسب نیست و این اظهارات بیشتر نوعی فرافکنی محسوب میشود تا بیان واقعیتها.
اساساً ذوبآهن در این سطح که سابقه حضور در فینال آسیا را دارد تیمی نباید باشد که در لیگ برتر به دنبال بازیکنسازی باشد. بازیکنسازی متعلق به تیمهای پایه ذوبآهن است که در این باشگاه به وفور تیم پایه وجود.
مشخص است که آدرسهای غلط دادن به قاسم حدادیفر بیش از همه او را تحت فشار قرار داده است چرا که اظهارات اخیرش هرگز قابل پذیرش نیست.
انتهای پیام/
حدادیفر در نیمفصل اول فرصت کافی داشت تا تیمش را از وضعیت خطرناک و ناحیه هشدار خارج کند، اما نهتنها این اتفاق رخ نداد، بلکه ذوبآهن در اغلب مسابقات با نوسان شدید، بازیهای کمکیفیت و فقدان برنامه مشخص فنی روبهرو بود. تیمی که گاهی امیدوارکننده ظاهر میشود اما خیلی زود به همان چرخه فرسایشی تساویهای بیحاصل و باختهای تکراری بازمیگردد؛ چرخهای که بیش از هر چیز هوادار را خسته و ناامید میکند.
ذوبآهن در نیمفصل اول عملاً به «استاد تساویها» تبدیل شد و اگر شرایط نامناسب تیمهایی مانند مس رفسنجان نبود، شاید جایگاه این تیم در جدول بهمراتب بحرانیتر میشد. با این حال، تکیه بر ضعف رقبا نه یک استراتژی است و نه تضمینی برای بقا. واقعیت این است که هیچ نشانهای از بهبود پایدار دیده نمیشود و این سؤال جدی مطرح است که مدیران باشگاه بر چه اساسی همچنان تا این اندازه پای حدادیفر ایستادهاند.
ادامه این روند، نهتنها امید اندک هواداران باقیمانده ذوبآهن در استان اصفهان را از بین میبرد، بلکه ممکن است این تیم را در نیمفصل دوم به موقعیتی خطرناکتر سوق دهد. ذوبآهن امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تصمیمی شجاعانه و فنی است؛ تصمیمی که اگر دیر گرفته شود، هزینه آن بسیار سنگینتر خواهد بود.
به هرحال لازم است که مدیران در سطح کلان کارخانه ذوبآهن که هزینههای بسیاری را صرف این تیم میکنند به سرعت در راستای تقویت ذوبآهن تصمیمگیری کنند وگرنه هیچ بعید نیست ذوبآهن در نیم فصل دوم در مسیر سقوط به دسته پایینتر قرار بگیرد و بعد از سالها شاهد سقوط مرگبار این تیم به لیگ یک باشیم.
اینکه حدادیفر در نشستهای خود بارها اعلام میکند که ذوبآهن به دنبال پروش استعدادها است اصلاً توجیهی منطقی و دلیلی مناسب نیست و این اظهارات بیشتر نوعی فرافکنی محسوب میشود تا بیان واقعیتها.
اساساً ذوبآهن در این سطح که سابقه حضور در فینال آسیا را دارد تیمی نباید باشد که در لیگ برتر به دنبال بازیکنسازی باشد. بازیکنسازی متعلق به تیمهای پایه ذوبآهن است که در این باشگاه به وفور تیم پایه وجود.
مشخص است که آدرسهای غلط دادن به قاسم حدادیفر بیش از همه او را تحت فشار قرار داده است چرا که اظهارات اخیرش هرگز قابل پذیرش نیست.
انتهای پیام/