تقویت زمستانی پرسپولیس منطقی یا هیجانی
نه وسواس هاشمیان نه بیخیالی کارتال
پرسپولیس با انجام پانزدهمین مسابقه فصل جاری لیگ برتر نیمی از راه خود را پشت سر گذاشت و بزودی وارد نیمه دوم فصل خواهد شد. تیم اوسمار نه مسابقه آسیایی در پیش دارد نه اینکه در جام حذفی به میدان خواهد رفت اما در کورس قهرمانی و رقابت با سایر مدعیان باید برای همین 15 بازی هم شرایط و کیفیت بهتری داشت تا سر پیچهای تند از رقبای گردنکلفتی مثل سپاهان سبقت گرفت.
برای بالا رفتن کیفیت فنی تیم پرسپولیس و بهبود شرایط فنی، تیم فعلی نیاز به تقویت در برخی از پستها دارد و حتماً به جذب سه تا چهار بازیکن نیازمند است. در عین حال با باز شدن پنجره نقل و انتقالاتی زمستانی فرصتی پیش آمده تا قبل از پای گذاشتن به نیم فصل دوم از این پنجره نهایت استفاده را برد و با پر کردن خلأهای موجود با اسکواد قدرتمندتر و تکمیلتر به بازیهای باقیمانده پای بگذارد.
واقعیت اینکه بعد از تغییرات در سطوح مدیریتی باشگاه پرسپولیس نگاه باشگاه به موضع نقل و انتقالات که همواره مسأله پیچیده، حساسیتزا و بسیار مهمی بوده کاملاً تغییر کرده و اینگونه نیست که در بالاترین سطح مدیریت، برای خریدها تعیین تکلیف صورت بگیرد و بعداً در پی توجیه خریدها با دست یازیدن به هر آنچه در ذهن مدیران باشگاه بوده برآیند.
باشگاه پرسپولیس بعد از حضور پیمان حدادی در رأس کادر مدیریتی و بازگشت محسن خلیلی در نقش معاون ورزشی اقدام مهمی در جهت تشکیل و راهاندازی دپارتمان آنالیز و استعدایابی انجام داد و یکی از اعضای کادر فنی این تیم در دوره حضور برانکو را در این سمت گمارد. متعاقب این انتخاب و تشکیل دپارتمان فوق پروسه یافتن بازیکنانی که با قیمت و شرایط فنی مناسب به کار تیم فعلی پرسپولیس بیایند به صورت کاملاً منطقی و عاقلانه دنبال شده و حالا باشگاه با دیتایی که از این دپارتمان در اختیار دارد آگاهتر و عاقلانهتر به صورت رسمی وارد بازار نقل و انتقالات میشود.
در این میان طبیعی است که با توجه به فشار هواداران که همواره خواستار جذب فوری بازیکنان صاحب رزومه، آماده و شاخص در پستهای مدنظرشان هستند فشار عجیبی به مدیران باشگاه وارد میشود تا هر چه سریعتر حفرههای اسکواد تیم را بپوشانند اما هنر مدیریت جایی خودش را نشان خواهد داد که با دعوت هواداران به خویشتنداری بسیار حساب شده و گام به گام در این عرصه پیش بروند و تن به هر قیمت و شرایطی برای جذب بازیکن جدید ندهند. در نقطه مقابل طمأنینه زیاد از حد و حرکت بسیار آهسته نیز باعث خواهد شد تا باشگاه از سایر مدعیان قهرمانی عقب بیفتد و بموقع و در زمان مقتضی باید دست بجنباند. نمونه این اتفاق دو سال قبل رخ داد و باشگاه پرسپولیس زودتر از رقیب دیرینه موفق شد اوستون اورونوف را جذب کند و همین مهره یکی از بازیکنان تأثیرگذار در راه آخرین قهرمانی دراماتیک سرخها شد.
در عین حال این بحث به سرمربیان پرسپولیس و مردانی که به نوعی در این ماجرا نقش تعیینکنندهای هم دارند تعمیم پیدا میکند. سال گذشته با حضور کارتال، باشگاه پرسپولیس فقط یک بازیکن جدید(سردار دورسون) را جذب کرد و بیخیالی ناشی از دیر اضافه شدن این مربی در بدو جلوسش روی نیمکت باعث شد پرسپولیس ضمن از دست دادن جامها از آسیا هم دور بماند. تابستان امسال نیز وحید هاشمیان با پیش بردن این فرضیه که «حالا وقت داریم» و وسواس و کندی عجیب در انتخاب بازیکن در نهایت نتوانست تیم تکمیلی بسازد و خلأهای موجود سر جای خود باقی ماند.
با در نظر گرفتن این دو مدل برخورد با ماجرای نقل و انتقالات به نظر میرسد همسویی و هماهنگی کامل مدیریت و سرمربی مثل آنچه در زمستان 1402 اتفاق افتاد میتواند منجر به اتفاقات بهتری در این حوزه و امیدواری هواداران شود بخصوص که بعد از تغییرات مدیریتی رویکرد باشگاه به این حوزه سیستماتیکتر و منطقیتر شده و قطعاً باید خروجی مناسبتری داشته باشد.
انتهای پیام/
برای بالا رفتن کیفیت فنی تیم پرسپولیس و بهبود شرایط فنی، تیم فعلی نیاز به تقویت در برخی از پستها دارد و حتماً به جذب سه تا چهار بازیکن نیازمند است. در عین حال با باز شدن پنجره نقل و انتقالاتی زمستانی فرصتی پیش آمده تا قبل از پای گذاشتن به نیم فصل دوم از این پنجره نهایت استفاده را برد و با پر کردن خلأهای موجود با اسکواد قدرتمندتر و تکمیلتر به بازیهای باقیمانده پای بگذارد.
واقعیت اینکه بعد از تغییرات در سطوح مدیریتی باشگاه پرسپولیس نگاه باشگاه به موضع نقل و انتقالات که همواره مسأله پیچیده، حساسیتزا و بسیار مهمی بوده کاملاً تغییر کرده و اینگونه نیست که در بالاترین سطح مدیریت، برای خریدها تعیین تکلیف صورت بگیرد و بعداً در پی توجیه خریدها با دست یازیدن به هر آنچه در ذهن مدیران باشگاه بوده برآیند.
باشگاه پرسپولیس بعد از حضور پیمان حدادی در رأس کادر مدیریتی و بازگشت محسن خلیلی در نقش معاون ورزشی اقدام مهمی در جهت تشکیل و راهاندازی دپارتمان آنالیز و استعدایابی انجام داد و یکی از اعضای کادر فنی این تیم در دوره حضور برانکو را در این سمت گمارد. متعاقب این انتخاب و تشکیل دپارتمان فوق پروسه یافتن بازیکنانی که با قیمت و شرایط فنی مناسب به کار تیم فعلی پرسپولیس بیایند به صورت کاملاً منطقی و عاقلانه دنبال شده و حالا باشگاه با دیتایی که از این دپارتمان در اختیار دارد آگاهتر و عاقلانهتر به صورت رسمی وارد بازار نقل و انتقالات میشود.
در این میان طبیعی است که با توجه به فشار هواداران که همواره خواستار جذب فوری بازیکنان صاحب رزومه، آماده و شاخص در پستهای مدنظرشان هستند فشار عجیبی به مدیران باشگاه وارد میشود تا هر چه سریعتر حفرههای اسکواد تیم را بپوشانند اما هنر مدیریت جایی خودش را نشان خواهد داد که با دعوت هواداران به خویشتنداری بسیار حساب شده و گام به گام در این عرصه پیش بروند و تن به هر قیمت و شرایطی برای جذب بازیکن جدید ندهند. در نقطه مقابل طمأنینه زیاد از حد و حرکت بسیار آهسته نیز باعث خواهد شد تا باشگاه از سایر مدعیان قهرمانی عقب بیفتد و بموقع و در زمان مقتضی باید دست بجنباند. نمونه این اتفاق دو سال قبل رخ داد و باشگاه پرسپولیس زودتر از رقیب دیرینه موفق شد اوستون اورونوف را جذب کند و همین مهره یکی از بازیکنان تأثیرگذار در راه آخرین قهرمانی دراماتیک سرخها شد.
در عین حال این بحث به سرمربیان پرسپولیس و مردانی که به نوعی در این ماجرا نقش تعیینکنندهای هم دارند تعمیم پیدا میکند. سال گذشته با حضور کارتال، باشگاه پرسپولیس فقط یک بازیکن جدید(سردار دورسون) را جذب کرد و بیخیالی ناشی از دیر اضافه شدن این مربی در بدو جلوسش روی نیمکت باعث شد پرسپولیس ضمن از دست دادن جامها از آسیا هم دور بماند. تابستان امسال نیز وحید هاشمیان با پیش بردن این فرضیه که «حالا وقت داریم» و وسواس و کندی عجیب در انتخاب بازیکن در نهایت نتوانست تیم تکمیلی بسازد و خلأهای موجود سر جای خود باقی ماند.
با در نظر گرفتن این دو مدل برخورد با ماجرای نقل و انتقالات به نظر میرسد همسویی و هماهنگی کامل مدیریت و سرمربی مثل آنچه در زمستان 1402 اتفاق افتاد میتواند منجر به اتفاقات بهتری در این حوزه و امیدواری هواداران شود بخصوص که بعد از تغییرات مدیریتی رویکرد باشگاه به این حوزه سیستماتیکتر و منطقیتر شده و قطعاً باید خروجی مناسبتری داشته باشد.
انتهای پیام/