فوتبال ایران
782
اهداف برآورده نشده در اهواز
«مارتینس» هم فولاد را نجات نداد
همان هواداران حالا که نه «علی منصور» توانست آنها را از گردنههای نخست لیگ بیست و سوم عبور بدهد و نه مارتینس قادر شده تحولی را در این تیم بهوجود بیاورد، لابد در دلآرزو میکنند که ای کاش نکونام همچنان رهبر فولاد بود و با همان طرحهای منفی (اما توأم با کسب نتیجه) تیم اهوازی را در جایگاه رفیعتری در لیگ نشانده بود. رویدادی که البته به سبب توفیق محسوس کاپیتان اسبق تیم ملی در باشگاهش و ایستادن آبیها در صدر جدول لیگ بیست و سوم و به تبع آن تن ندادن مدیران استقلال به رویکرد هر مربی دیگری احتمال وقوع آن نزدیک به «صفر» جلوه میکند. مجادلات فراوان و ظاهراً حل نشدنی نکونام با علی خطیر مدیرعامل باشگاه هم این صفر را عوض و عدد دیگری را جایگزین آن نخواهد کرد و احتمال بازگشت نکونام به اهواز را تا اطلاع ثانوی به زیر صفر میرساند.
وصال روحانی/ وقتی فولاد خوزستان علیرضا منصوریان را کنار گذاشت و به خوان ایگناسیو مارتینس روی آورد، هدف و امیدش این بود که بر پایه دانش این مربی اسپانیایی به اوضاع تیره خود در لیگ برتر فوتبال کشور پایان بخشد، اما چهار ماه بعد از آغاز به کار وی و در پایان هفته یازدهم از لیگ بیست و سوم این هدف به هیچ روی حاصل نیامده و این تیم به ته جدول ردهبندی رفته است.
شاید هم سران فولاد در برکناری «علی منصور» آنقدر عجله و اصرار داشتند که نتوانستند روی رزومه مارتینس به اندازه کافی تمرکز و آن را ارزشگذاری کنند. آنچه این مدیران از نظر دور نگه داشتهاند، این است که مارتینس به رغم داشتن پیشینه کار در چهار - پنج باشگاه لالیگا و حضور در لیگهای یکی، دو کشور عربی خاورمیانه و گذاشتن 59 بهار از زندگیاش و 25 سال کار در حرفه مربیگری هرگز هیچ جامی را نبرده است. قرار نبوده و نیست که او در فولاد هم با توجه به شرایط بد روحی این تیم و دشواریهای فراوان لیگ برتر ایران به قهرمانی برسد و چنین توقعی از او اصلاً وجود ندارد اما وقتی یک مربی به کرات از جامها دور میماند و عادت به تماشا کردن آنها یافته (و نه تصاحب آنها) هر تیم استخدامکننده او باید مراقب باشد که اگر هدفش نجات خود و فرار از گرفتاریها است، رویکرد به مربیای با این خصوصیات اگر تضمینی بر یک ناکامی حتمی نباشد، ضمانتی برای رسیدن به توفیق و اهداف مورد نظر هم نخواهد بود.
هموطنان ناموفق «خمس»
فصل پیش هم نساجی قائمشهر بعد از برکناری حمید مطهری یک مربی اسپانیایی را آورد که البته بسیار جوانتر از مارتینس بود اما او هم مشکلات این تیم پرطرفدار مازندرانی را حل نکرد و کم مانده بود نساجی به «لیگ یک» برگردد. به نظر میرسد توفیقهای پاکو خمس سرمربی اسپانیایی تراکتور پایهگذار یک رویکرد وسیع و نهچندان سنجیده به مربیان اسپانیایی در میان تیمهای لیگ برتر ما شده باشد اما هر گردی «گردو» نیست و از طرف دیگر خمس هم بعد از «فصل اول» بسیار امیدسازی که در جمع «پرشورها» سپری کرد، امسال در فصل دوم کارش ضعفهای بسیاری از خود بروز داده است. تراکتور با هدایت خمس نه تنها در 11 بازی خود در لیگ داخلی پنج بار باخته بلکه در مرحله پلیآف لیگ قهرمانان آسیا یعنی در همان گام نخست این رقابتها به دست شارجه امارات آن هم در تبریز ناکام و حذف شد.
یادگارهای خوش نکونام
معلوم نیست حاصل نهایی کار مارتینس در «فولاد آرهنا» چه خواهد بود و در پایان فصل به چه رتبهای میرسد اما این نکته مشخص است که احتمال نرسیدن او به چنین نقطهای و برکناری بسیار زودتر از این و طی مقاطعی از نیمفصل دوم اصلاً اندک نیست. دیگر نکته بارز و محرز این است که فولاد در دوران سه ساله زمامداری جواد نکونام اوضاع بسیار مساعدتری داشت و با هدایت هوشمندانه وی ابتدا در لیگ برتر به رتبه سوم رسید، سپس جام حذفی را فتح کرد و آنگاه به سوپرجام دست یافت. اهمیت او برای سران فولاد به حدی بود که وقتی هم که عبدالله ویسی جانشین موقتی وی در شروع لیگ بیست و دوم نتایج لازم را نگرفت وی را پس از گذشت فقط چهار هفته از مسابقات کنار گذاشتند و نکونام را که با آرزوی کسب مقام سرمربیگری استقلال به تهران رفته بود، پس از ناکامی وی در رسیدن به این عنوان از نو به اهواز آوردند و هدایت فولاد را مجدداً به وی سپردند.
نکونام که البته در لیگ بیست و سوم سرمربیگری آبیهای تهرانی را برعهده دارد، به سبب متمرکز بودن بر دفاع و دل بستن به ضربات ایستگاهی برای گلزنی و اجرای تاکتیکهای «کارلوس کیروشی» منتقدان زیادی دارد، اما بهخاطر به ارمغان آوردن جامها و عناوین مهم برای فولاد، هواداران این تیم را راضی کرده بود و از وی خاطرات خوشی دارند.
انتهای پیام/