مصاحبه
8548
اهمیت فوق العاده معیشت و زندگی قهرمانان در دولت مردمی
علی دبیر:خیلیها وقتی میآیند رئیسجمهور شوند، وعده میدهند اما وقتی مسئولیت میگیرند همه چیز فراموش میشود.
به گزارش ایران ورزشی، توجه ویژه رئیسجمهور شهید به دغدغههای قهرمانان و چهرههای شناخته شده ورزشی در طول مدت فعالیت وی به عنوان رئیسجمهور دولت مردمی، سبب شد ورزشیها خاطرات شیرین و به یادماندنی را از آیتالله سیدابراهیم رئیسی در ذهن خود ثبت کنند. جدا از این، رؤسای فدراسیونهای ورزشی نیز هرگز فراموش نمیکنند چگونه و به چه شکلی در مدت ۱۰۰۰ روز خدمت دولت مردمی چگونه مورد توجه ویژه شخص رئیسجمهور قرار گرفته بودند تا دغدغههای آنها با پیگیریهای آقای رئیسجمهور مرتفع شود.
علیرضا دبیر یکی از رؤسای فدراسیونهای ورزشی بود که در دوره فعالیت آیتالله رئیسی ارتباط تنگاتنگی با بدنه دولت داشت تا بتواند مشکلات و چالشهای موجود در این حوزه را به اطلاع رئیسجمهور برساند؛ به همین واسطه به سراغ او رفتیم تا با وی در خصوص نقش حمایتی آیتالله رئیسی در حوزه ورزش گفتوگو کنیم. حاصل این سؤال و جواب را در ادامه با هم مرور میکنیم.
درباره خدماتی که در دوره ریاست جمهوری شهید رئیسی در حوزه ورزش رخ داد، کمی صحبت کنیم.
در دوره آیتالله رئیسی کارهای مهمی انجام شد. چه در ورزش و چه در کل کشور که واقعاً مهم بود. همیشه نسبت به این نکته تأکید داشتم که برخی از مدیران زیرمجموعه کار نمیکردند. اگر این طیف نبودند الان کارهای بزرگی که شهید رئیسی انجام دادند خیلی بیشتر به چشم میآمد. یکی از کارهای بزرگی که انجام شد در اختصاص پاداش قهرمانان بود.
در کمتر از یکسال گذشته دو بار پاداش قهرمانان پرداخت شد.
اینکه در این مدت خیلی به این موضوع توجه شد؛ به کنار. کار مهمتر دیگری انجام شد که باید به آن توجه کرد. برای شهید رئیسی معیشت و زندگی قهرمانان واقعاً مهم بود. کار بزرگی که در دوره شهید رئیسی و با دستور مهم ایشان انجام شد، تخصیص اعتباری مناسب برای وزارت ورزش بود که برای معیشت و رفاه ورزشکاران بایستی هزینه شود؛ اتفاقی که تا قبل از این محقق نشده بود و دلخوریهای زیادی را به وجود آورده بود. جهش بودجه ورزش و توجه به مسأله قهرمانان و افتخارآفرینان ورزش ایران در دولت شهید رئیسی اتفاقی تاریخی بود.
ناراحتی ورزشکاران به خاطر این بود که رقم پرداختی کمتر از چیزی بود که در آییننامه آمده بود؟
دقیقاً. در آییننامه عنوان شده بود که مثلاً قهرمان جهان یا المپیک ۱۰۰ سکه دریافت میکند اما هنگام پرداخت جوایز، سکه را به مبلغ ۵ میلیون حساب میکردند. در حالیکه قیمت روز سکه ۳۰ میلیون تومان بود. همین باعث شد تا خیلی از قهرمانان دلخور شوند. در یکی از دیدارها این موضوع را به شهید رئیسی اطلاع دادم و بلافاصله دستور دادند که اصلاح شود. مشخص بود که در جریان این موضوع نبودند، چرا که این مسأله در کارگروه وزارت ورزش تصویب شده بود. نگران معیشت قهرمانان بوده و معتقد بودند ورزشکار ما تنها باید به فکر افتخارآفرینی در میادین جهانی باشد. در جریان تقدیر از قهرمانان، آقای هاشمی کنار ما بودند. بعد از اینکه موضوع را به اطلاع رئیسجمهور رساندم، بلافاصله دستور دادند که خیلی زود این مسأله در آییننامه اصلاح شود که خدا را شکر انجام شد. بعد از اصلاح آییننامه نیز همه دیدند که دیگر قهرمانان به این موضوع اعتراض نکردند.
یکی از ویژگیهای شهید رئیسی پیگیری مسائل تا حصول نتیجه بود؛ در اینباره نکتهای بود که در ذهن شما باقی مانده باشد؟
شاخصه مهم شهید رئیسی پیگیری کارهای دولت بود، چه در حوزه ورزش و چه در کل کارهای اجرایی کشور. در ماجرای پاداش قهرمانان اگر پیگیری و اصرار شهید رئیسی نبود، شاید به نتیجه نمیرسید. در کارهای کشور هم همینطور بود. مثلاً پیگیری رفع مشکلات مناطق محروم سراسر کشور؛ این اصلاً شوخی نیست که در این مدت زمان اندک، ایشان به یک استان چند بار سفر میکردند تا مشکلات آن استان و منطقه مرتفع شود.
هدف آیتالله رئیسی خدمت به مردم بود. حالا اینکه جور دیگری در موردش حرف میزدند، اصلاً اهمیتی ندارد. روزی در حاشیه ملاقات با ایشان به حملات افراد در فضای مجازی به خودم اشاره کردم و گفتم، نه وزیرم و نه مسئولیت اجرایی دارم اما دائماً بیرحمانه نقد میشوم. جوابی که به من دادند، واقعاً مهم بود و نشان میداد که خودشان هم این موضوع را سرلوحه کارشان قرار دادهاند.
چه جوابی دادند؟
گفتند، معلوم میشود که خوب و تأثیرگذار کار میکنید؛ خود ایشان هم همینطور بودند. توصیه میکردند نباید از این حرفها خسته شد و خود آیتالله رئیسی هم بیتوجه به حرفهایی که ناجوانمردانه درباره ایشان زده میشد، محکم به کارشان ادامه میدادند. خوب و تأثیرگذار کار کرده بودند که دائم به او حمله میکردند اما مهم نیست؛ ایشان مزد کارشان را گرفتند. به نظرم تمام کسانی که داخل بالگرد بودند، انتخاب شده بودند. برای خدا کار کردند و خدا هم انتخابشان کرد.
آخرین باری که شهید رئیسی را دیدید، کی بود؟
تجلیل از قهرمانان که فکر کنم ۱۰ روز قبل از شهادت ایشان بود.
خاطرهای از این دیدار ندارید؟
همیشه من را رفیق قدیمی صدا میکردند. اینبار هم وقتی صدا کردند و رفتم روی سن، با همان لحن و همان برخورد خوب همیشگی با من برخورد کردند. این برخورد خوب بود که باعث میشد من هم به خودم اجازه بدهم در حضورشان حرفی بزنم. آقای هاشمی بودند، تشکر کردم از انتخاب کیومرث هاشمی و گفتم واقعاً خوب کار میکنند و تصمیم خوبی بود. بعد از مراسم هم نیمساعتی ایشان را در خلوت دیدم و در مورد مسائل مختلف ورزش صحبت کردیم. دغدغه داشتند که وضعیت ورزش چطور است و چه اتفاقی رخ میدهد. گزارشی از وضعیت تیمها دادم که مورد توجه قرار گرفت.
درخواستی نداشتید که مورد توجه قرار بگیرد؟
چرا یکبار در دیداری که با ایشان داشتم درباره پیشکسوتان ورزش، هنر و ادبیات پیشنهادی مطرح کردم. گفتم که قهرمانان و هنرمندان تاپ و شاخصی داریم که الان در زندگی خود گرفتاریهایی دارند که شاید وزارت مربوطه به خاطر شلوغی کار، فرصت رسیدگی به این موارد را نداشته باشد. پیشنهاد دادم کمیتهای زیر نظر ریاستجمهوری تشکیل شود که به امور این عزیزان رسیدگی شود. ببینید، آدمی که دغدغه مردم را داشته باشد، اصلاً تأمل نمیکند؛ بلافاصله گفتند پیگیری کنید.
این پیشنهاد به نتیجه رسید؟
تا حرفم تمام شد، گفتند که طرح را بنویس، بیاور و شروع کن. گفتم آقا من درگیر کشتی هستم و وقت ندارم. گفتند که حتماً انجام شود و کارهای مقدماتی تشکیل کمیته هم شروع شده بود که متأسفانه این اتفاقات پیش آمد. ببینید، اینکه یک شخصی دغدغه مردم و دغدغه قهرمانان ورزش و بزرگان را داشته باشد، بلافاصله پیگیر میشود و اصلاً بدون هیچ حرف و حدیثی میگوید باید به این موارد رسیدگی شود. حتی توصیه کردند که کسی از قلم نیفتد، این یعنی صرفاً به فکر خدمت به مردم بودند. میگفتند وظیفه ما رسیدگی به این امور است؛ حتی قهرمانانی که قبل از انقلاب برای ایران افتخارآفرینی کردند چون پرچم کشور را بالا بردند.
شهید رئیسی توجه ویژهای به پیشکسوتان داشتند.
آیتالله رئیسی به اعتقاد من یکی از رئیسجمهورهای باهوش کشورمان بود، نگاهشان به پیشکسوتان ورزش و هنر این بود که اینها عصاره ورزش و هنر هستند. اینکه بخواهیم بدانیم در ورزش و هنر چه اتفاقاتی رخ داده، نیاز به مطالعات زیادی است اما اگر ۱۰ دقیقه با این پیشکسوتان صحبت کنیم، میتوانیم به اندازه چند دهه جلو بیفتیم.
در دورههای قبل رؤسایجمهور نگاه این شکلی نداشتند؟
نه، نگاه ایشان واقعاً متفاوت بود. البته با من رفاقتی قدیمی داشتند و طبیعی بود که خاص برخورد میکردند اما من دیده بودم که با هادی ساعی و حسین رضازاده هم بسیار صمیمانه و راحت برخورد میکردند. این نشان میداد که ذات این انسان شریف بود.
فکر میکنید این گونه رفتارها از کجا نشأت میگرفت؟
اول حرفهایم گفتم ایشان ویژگیهای معنوی بسیاری داشت از طرفی ایشان زمان زیادی برای حل مشکلات طیفهای مختلف صرف میکرد. شهید رئیسی برای همه وقت داشت؛ جامعه روحانیون به خاطر مشغلههایی که دارند کلاً وقت کم دارند و در برخوردهایی مثل دیدار قهرمانان خیلی فرصت ندارند که وقت برای گفت و گو بگذارند اما ایشان واقعاً در بین روحانیون خاص بودند، واقعاً رفتار آیتالله رئیسی کم نظیر بود. اصلاً قابل قیاس نیست؛ گفتن این حرف ساده است که شما حسن یزدانی و امیرحسین زارع را در بین قهرمانان ببینی و جداگانه با خودشان هم گفتوگو کنی.
تصویری هم از حسن یزدانی و برخی از قهرمانان بود که جداگانه با آنها صحبت میکردند.
به دفعات با ورزشکاران دیدار میکردند. اینطور نبود که یکبار ببینند و رها کنند. ویژگی خاصی داشتند که رها نمیکردند. آدمی نبودند که دستور بدهند و بعد بروند در دفترشان بنشینند؛ خودشان پیگیری میکردند و مدیران زیردستی هم میدانستند که کار انجام نشود گیر هستند و باید جواب بدهند. الان شاید خیلیها تصور کنند که ایشان آدم غیرقابل دسترسی بودند ولی واقعاً اینطور نبود. شما وقتی مسئولیت میگیری و غرق در شکوه مسئولیت نمیشوی راحت میتوانی با مردم ارتباط بگیری و همه دیدند که ایشان چقدر خوب با مردم ارتباط میگرفتند.
فکر میکنید کدام ویژگی آیتالله رئیسی شاخص بود؟
پیگیری مهمترین شاخصه ایشان بود، حالا بد نیست من اینجا گلایه کنم که بعضی از مدیران لایههای میانی کار را با تأخیر انجام میدادند اما وقتی به خودشان منتقل میکردیم پیگیری فوری انجام میشد. شاید در نظام جمهوری اسلامی دستور گرفتن خیلی مهم نباشد؛ مهم پیگیر بودن است. قهرمان کسی هست که بتواند یک موضوعی را پیگیری کند و این پیگیریها واقعاً از سر اخلاص بود.
و سر همین اتفاق نام شهید رئیسی ماندگار شد؟
به خاطر اخلاص ماندگار شد. خیلیها وقتی میآیند رئیسجمهور شوند، وعده میدهند اما وقتی مسئولیت میگیرند همه چیز فراموش میشود. پشت میز مینشینند و از دفتر کارشان دستور میدهند که فلان کار انجام شود اما شهید رئیسی اینطور نبود. همین الان در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی افرادی هستند که مثلاً به مردم خدمت میکنند اما پشت این رفتارها اخلاص در کار نیست اما آیتالله رئیسی با اخلاص همه وعدههایی را که داده بودند، پیگیری میکردند. اینکه شما هفت بار به یک استان سفر کنی چه دلیلی دارد؟ جز اینکه میخواهی کارهایی که گفته شد، انجام شود. آقای رئیسی وارد تاریخ شد و دیگر کسی نمیتواند دست به این جایگاه بزند. مردم ایران با معرفت هستند و میدانند که چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ میگوید. وقتی نفر اول هفت بار به یک استان سفر میکند، معاون و استاندار باید ۱۴ بار بروند.
شما در فدراسیون کشتی ارتباط نزدیکی با شهید حسین امیرعبداللهیان داشتید.
روزی که بالگرد دچار سانحه شد واقعاً برای من روز عجیبی بود. رئیسجمهور علاوه بر اینکه شخصیت حقوقی داشتند، رفیق ما هم بودند اما علاوه بر این عزیز، دو رفیق دیگر داشتم که یکجا این عزیزان را از دست دادم. هم امیرعبداللهیان و هم شهید موسوی خیلی انسانهای فوقالعاده محترم و محبوبی بودند. شهید امیرعبداللهیان در دورهای که وارد فدراسیون شدم خیلی به من کمک کرد. هر جا بود و ما گیر میکردیم جواب ما را میداد. هر جا پیغام میدادم بلافاصله ایشان جواب میداد.
چند بار هم سر ویزا گیر کرده بودید که کار به وزارت امور خارجه کشید.
۹۰ درصد کارهای ما با وزارت امورخارجه بود. حتی یکبار هم نشد کار کشتی در دوره ایشان روی زمین بماند. شخصاً پیگیری میکرد. یکبار برای اسپانیا گیر کردیم کار تا لحظه آخر انجام نشد.
مسابقات امیدهای جهان بود.
بله. دقیقاً کار به لحظه آخر رسید و اسپانیا به ما ویزا نداد، شخص خود امیرعبداللهیان به سفیر زنگ زد تا برای ما ویزا صادر کنند. در نهایت هم ویزای شینگن ندادند اما ویزای ملی اسپانیا برای ما صادر شد. این کارها را نمیتوانم فراموش کنم. در این ۴،۳ سالی که در فدراسیون بودم و ایشان هم مسئولیت در امور خارجه داشتند، ۴،۳ کتاب میتوانم درباره ایشان بنویسم.
یعنی تمام مباحث درباره ورزش بود؟
نه ارتباط ما فراتر از این حرفها بود. درباره مسائل مختلف سیاست با هم حرف میزدیم. سر ماجرای ارتباط با عربستان با هم حرف میزدیم و هر اتفاقی که در عرصه سیاست رخ میداد با هم بررسی میکردیم. ارتباط ما رفاقتی بود، هر وقت کاری باید انجام میشد و خودش نبود بلافاصله یک نفر را مأمور میکرد که پیگیر کار کشتی باشد. در این سالها بسیاری از سفرای کشورهای خارجی با فدراسیون کشتی ارتباط گرفتند و از فدراسیون دیدار کردند و همه اینها به خاطر تلاش وزیر محترم امور خارجه بود.
با سید مهدی موسوی از کجا آشنا شدید؟
سید مهدی بچه محل ما بود. چند باری هم در فدراسیون حضور داشته است. اصلاً قرار بود که شهید رئیسی برای افتتاح مجموعه فدراسیون کشتی بیایند که بنا به دلایلی انجام نشد. ولی ارتباط نزدیکی با هم داشتیم.
آخرین بار کی با هم بودید؟
مراسم تقدیر از قهرمانان بود که بعد از مراسم با سید مهدی موسوی صحبت کردم و بعد هم به طور خصوصی با شهید رئیسی دیدار کردیم. از سالهای قبل با هم بودیم؛ مثل یک برادر برای من بود و وقتی به شهادت رسید واقعاً فکر میکردم که برادرم را از دست دادم. در مراسم هم از اول تا انتها بودم. علاقهمند به کشتی بود.
خیلی کشتی را دوست داشت و ریز اتفاقات را دنبال میکرد. شب قبل از سفر به آذربایجان شرقی که این اتفاق رخ داد با هم ۴۵ دقیقه تلفنی صحبت کردیم. موضوعات زیادی مطرح شد اما بیشتر حرفمان درباره کشتی بود. پیگیر وضعیت حسن یزدانی بود و درباره اینکه کامران قاسمپور چه شرایطی را پیدا خواهد کرد.
حرف فنی میزد؟
نه بیشتر درباره شخصیت این دو تا حرف میزد و میگفت این دو نفر خیلی آقا هستند و باید حفظ شوند. مدام به من توصیه میکرد که حواسم به هر دوی آنها باشد که آسیب نبینند و برای آینده کشتی حفظ شوند.
در این حد کشتی را میشناخت؟
بله واقعاً از نزدیک پیگیر بود. البته یک کاری هم برای من کرد که واقعاً برایم ارزشمند بود. در یکی از دیدارها که داشتیم میخواست انگشتر هدیه بدهد که یک جعبه انگشتر آورد و گفتم سید خاصش رو به من بده؛ بعد یک انگشتر درآورد که برای آقای رئیسی بود. انگشتر را به دستم کردم که گفت برازنده هست و یادگاری ماند.
انتهای پیام/