انتشارات مؤسسه مؤمنون بلاحدود بهتازگی کتابی را با نام العقل الفقهی بین الإطلاق و التاریخیة: نقد قاعدة الإشتراک به قلم سید کمال الحیدری منتشر کرده است که میکوشد به پرسشهایی از این دست پاسخ دهد که: تاریخمندی چه نقشی در فرایند اجتهاد دارد؟ فقیهان چگونه گزارههای تاریخی را تشخیص میدهند؟ آیا گزارههای فقهی مطلقاند؟ گزارههای تاریخی در فقه با چه روشی به دست میآیند؟
سید کمال الحیدری در این کتاب تلاش کرده است تا مفهومِ تاریخیبودن را با ارجاع گزارهها به بستر فکری، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، عادات و رسوم و سنتهایی که بین مردم عصر نزول رواج داشته است، تبیین کند و چنین نتیجه میگیرد که بسیاری از احکام و موضوعات فقهی تاریخمند هستند، بدین معنا که موضوعشان تنها مربوط به آن دوران بوده و امروزه منتفی شده است. او با ذکر این مقدمات، قاعدهی اشتراک را که بهعنوان یکی از قواعد مشهور نزدِ عموم فقیهان بهرسمیت شناخته شده است، به نقد گرفته و این ادعا که احکام فقهی، حتی با تغییر موضوع مورد ابتلا، شاملِ همهی مکلفان میشود را نقد و بررسی میکند، چرا که باور به آن درست در نقطۀ مقابل مسألۀ تاریخمندی قرار دارد.