صفحات
شماره هشت هزار و یکصد و بیست و چهار - ۱۹ بهمن ۱۴۰۱
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و یکصد و بیست و چهار - ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ - صفحه ۱۹

چه عواملی باعث بالا رفتن قیمت کیف و کفش ایرانی می‌شود؟

کفشی که جا ماند

ترانه بنی‌یعقوب
گزارش نویس

هنوز سه ماه از پوشیدن کفش جدیدش نگذشته بود، که زیره‌هایش از وسط به دو نیم تقسیم شد. روزی که این «فاجعه کفشی» را دید باورش نمی‌شد، مگر می‌شود کفشی که هفته‌ای چند بار در راه محل کار و خانه با آن تردد کرده به این روز افتاده باشد. این کفش را از یک برند معروف ایرانی خریده بود. اتفاقاً اصلاً هم ارزان نخریده بود، اما وقتی به فروشگاه مراجعه کرد جواب این بود: «از کفشت خوب استفاده نکرده‌ای. حتماً اهل کوهنوردی و صخره‌نوردی هستی. یک زیره جدید برایت می‌زنیم البته اگر فاکتور خرید داشته باشی آن هم چون زیر شش ماه است که کفشت را خریده‌ای.» تازه خیلی‌ها می‌گفتند شانس آورده که برایش اتفاق بدی نیفتاده چرا که زیره کفش وقتی از وسط به دو نیم می‌شود بسیار خطرناک است و می‌تواند موقع تردد روی پله مشکل جدی درست کند و حتی باعث شود اجسام سخت به پایش فرو رود. اما او از خیسی پاهایش در یک روز بارانی متوجه این موضوع شد و فهمید نباید دیگر این کفش را بپوشد.
فروشنده: مشکل کفش شما در زیره است، نه در رویه. ببین چقدر رویه سالم مانده.
خریدار: طبیعتاً وقتی کفش می‌خری دوست‌داری هم زیره‌اش کیفیت قابل قبول داشته باشد، هم رویه‌اش. دست‌کم پاسخگو باشید. حداقل پاسخگویی هم قبول اشتباه و جبران است. نمی‌شود شعار ایرانی، ایرانی بخر داد و مسئولیت را نپذیرفت. در شرایط تحریم و تورم فشار روی مردم کم نیست. یک زمانى کفش‌های ایرانی اگرچه طراحی زیبایی نداشتند، اما تقریباً مرگ هم نداشتند و با آدم پیر می‌شدند. پرداخت این همه پول برای فقط سه ماه استفاده از یک کفش معنایی ندارد!
«ایرانی بخرید، ایرانی بپوشید.» بعد از این ماجرا تنها جمله‌ای که توی گوشش زنگ می‌خورد همین کلمات بود. او هم مثل خیلی‌های دیگر به این شعار اهمیت می‌دهد. اما چرا کفش ایرانی خریدن باید چنین تبعاتی داشته باشد؟ کفشی که یک میلیون و سیصد هزار تومان خریده بود باید ظرف مدت سه ماه این بلا سرش می‌آمد؟ آیا این طوری آدم‌ها به خرید کالاهای ایرانی بی‌علاقه نمی‌شوند؟ آیا این فقط یک اتفاق بود؟ همه اینها را که رها کنید قیمت عجیب و غریب کالاهای ایرانی هم هست. یک چکمه زنانه یا پوتین الان در بازار کمتر از دو میلیون قیمت ندارد و این مسأله را حتی در فروشگاه‌هایی که در گذشته قیمت‌شان کاملاً مناسب بود هم می‌توان دید.
بعدها آن فروشگاه معروف پذیرفت که تاریخ مصرف زیره کفشی که از وسط دونیم شده بود، تمام شده و در تولید همین کفش دو سه مورد از این نوع مشکل دیده شده. مسئولان این فروشگاه معروف یک کفش نو تحویلش دادند و وعده دادند کفش او را به واحد ارزیابی کارخانه تحویل بدهند تا مشکلش بررسی شود و کفش به کیفیت مطلوب برسد تا مردم اعتمادشان را به برند ایرانی از دست ندهند.
زنی در راسته چرم‌فروشی‌ها قصد خرید کفش برای خود و دخترش را دارد. قیمت‌ها برایش باورنکردنی است. یک کفش پاشنه بلند 4 میلیون تومان، یک چکمه کوتاه یا به قول امروزی‌ها نیم‌بوت دوونیم میلیون تومان، یک کیف رودوشی یک میلیون و پانصد هزار تومان، یک کیف کوچک زنانه هشتصد هزار تومان. دود از کله زن بلند می‌شود و به فروشگاه‌هایی می‌رود که از گذشته به زیبا نبودن اما به ارزان بودن معروف بودند. اما در این فروشگاه‌ها هم کفشی که برایش مناسب باشد زیر دو میلیون تومن نیست؟ مگر می‌شود؟
زن به فروشنده اعتراض می‌کند. او می‌گوید خانم حالا که قیمت همه چیز بالا رفته تعجبی ندارد که قیمت کیف و کفش هم زیاد شده باشد. مواد اولیه گران است و کیف و کفش کمتر از این قیمت نمی‌توانی توی بازار پیدا کنی. زن ساعتی دیگر در بازار می‌چرخد و دست خالی به خانه برمی‌گردد. مگر می‌شود درآمد ماهیانه‌ات 6 میلیون یا هفت میلیون باشد و آن وقت سه چهار میلیونش را صرف خرید کفش کنی؟ اصلاً منطقی نیست. تعمیر کفش و کیف‌های قدیمی تنها گزینه‌ای است که به آن فکر می‌کند.
«قیمت کیف وکفش ایرانی خیلی زیاد شده، جوری که اصلاً باورم نمی‌شود. هرچند کیفیت خوبی دارند اما خیلی گرانند.» این را مردی می‌گوید که حسابی از گران بودن کیف و کفش ایرانی شاکی است.
«من همیشه از خرید چرم‌های ایرانی راضی بوده‌ام و الان بیشتر هم رضایت دارم چرا که وقتی برندهای خارجی از بازار ایران رفتند طراحی این چرم‌ها خیلی بهتر و زیباتر شد. هرچقدر طرح‌ها خلاقانه‌تر و به دور از کپی‌کاری باشد مشتری بیشتری هم خواهد داشت. اما راستش را بخواهید قیمت‌ها آدم را شگفت‌زده می‌کند. یک چرم معروف که من همیشه از او خرید می‌کردم این روزها کفش زیر 5 میلیون تومان ندارد. سؤال اینجاست که چه کسی توانایی پرداخت این قیمت‌ها را در شرایط گرانی و تورم این روزها دارد؟»
آقا سعید چند سالی است صاحب یک مغازه کفش‌فروشی در راسته بهارستان تهران است. او هم قبول دارد این روزها قیمت کیف و کفش حسابی بالا رفته اما به هیچ عنوان کیفیت پایین این کالا را قبول ندارد: «یک زمانى کفش ایرانی قیافه نداشت، اما مرگ هم نداشت و با آدم‌ها پیر می‌شد الان، هم مرگ ندارد و هم زیبایی دارد. اگر تک و توک جنس نامرغوب در بازار می‌بینید نباید آن را به پای کیفیت پایین کل این کالاها بگذارید. بهترین کار این است که مشکل این محصولات بررسی شود و خیلی زود برای آن فکری شود. الان یک قدم در همین راسته بزنید ببینید چه کفش‌هایی می‌بینید.» البته در همین راسته هم که آقا سعید کلی از کیفیت و طراحی کفش و کیف‌ها تعریف می‌کند کلی کفش و کیف کپی می‌توان دید که از برندهای معروف دنیا نسخه‌برداری شده و چندان برایشان نوآوری انجام نشده. حتی یک مغازه‌دار برایم می‌گوید برای دوخت برخی کتانی‌ها یک نمونه خارجی می‌آورند و بعد دوختش را باز می‌کنند و از رویش الگو برمی‌دارند اما خیلی از ابزار و یراق‌های این نمونه‌ها در بازار نیست و بنابراین کفش تولید شده کیفیت مناسب را ندارد.
اما حمید یک کفش‌فروش دیگر برایم درباره قیمت بالای کیف و کفش توضیح می‌دهد: «این روزها ما تولید‌کنندگان کفش مانند سایر تولیدکنندگان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنیم. افزایش روزانه قیمت مواد اولیه، اقلامی مثل فوم، چسب‌های مختلف و چرم روزانه گران می‌شود. گران بودن تجهیزات مهم‌ترین عامل گرانی کیف و کفش است. اگر بخواهیم بازار کیف و کفش را نسبت به ۵ سال گذشته مقایسه کنیم باید بدانیم که این بازار اصلاً شبیه قبل نیست. در آن زمان هم مواد اولیه ارزان‌تر بود و هم جیب مردم پرپول‌تر و مردم می‌توانستند در سال چند جفت کیف و کفش بخرند ولی الان مگرمردم سالی چند تا کیف و کفش می‌خرند همین مسأله دائماً ما را ضعیف‌تر می‌کند. خیلی‌ها اخیراً کارگاه‌هایشان را بسته‌اند تا بیشتر از این دچار ضرر و زیان نشوند.»
او تأکید می‌کند که گاهی خود کفش‌فروش‌ها هم از قیمت‌های موجود در بازار متعجب می‌شوند.
اگر می‌گوییم «ایرانی، ایرانی بپوش» باید شرایط استفاده از این کالاها را هم برای مردم فراهم کنیم. هم جنس باکیفیت به مردم بدهیم و هم کالایی تولید کنیم که آدم‌ها دست‌کم توانایی خریدش را داشته باشند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی