مهمترین سؤالی که برای خواننده پیش میآید این است که ایشان با این تفکر اگر به 57 برمیگشت اصلاً انقلاب میکرد؟! انقلاب با کدام توانایی و امکانات؟ به قول خودش انتخاب میکرد؟ بهتر نبود سازش کنیم؟! انقلاب «حرکات آرزومندانه» نبود؟!
اتفاقاً جان مطلب همین جاست. اگر انقلاب اسلامی 57 یک دستاورد داشته باشد همین «امکان آرزو کردن» است! خواستن، اراده، انتخاب، آن هم وسط خاورمیانه. انقلاب، جرقه خودآگاهی یک ملت است. ای کشاورز خراسان، ای سرباز خوزستان، ای خانهدار تبریزی، ای ماهیگیر رشتی، ای دانشجوی اصفهانی بیا آرزو کن، بیا و بخواه، بیا و انتخاب کن و جماعت هم آمد و هزینه آرزو کردن را داد. پای آرزوهای ممنوعهاش ایستاد. اصلاً یکی از همین انتخابها فرصتی بود که به جناب ظریف داده شد. چطور آرزومندی قبل و بعد از انقلاب را یکی میبینید؟
آرزو کردن نه تنها بد نیست بلکه لازمه حرکت است. چیزی که مضر است امید کاذب است. مثل امید حضرتش به برجام. امید پوچی که به میلیونها نفر فروخته شد و حالا یقه آرزوها را میگیرند! ببخشید که ما آرزو داریم راحت زندگی کنیم، مستقل باشیم، قوی باشیم. مگر ما چه آرزویی داریم؟ این ملت خواست یک انرژی هستهای داشته باشد که فردا روز به دریوزگی نیفتد. غلط زیادی است؟! اگر نبودند کسانی که پای آرزوها جان دادند شما چه چیزی برای معامله با امریکا داشتید؟
دوگانه ضمنی «آرمان خواهی-واقعبینی» را مطرح میکنند و بعد واقعبینی را به سازش تفسیر میکنند. اگر نگوییم تردستی با کلمات حداقل یک خطای ذهنی بزرگ است. آرمان و آرزو منافاتی با توانایی ندارد. یک ورزشکار آرزوی قهرمانی دارد ولی برای رسیدن باید اندازه امکانش برنامه داشته باشد و عرق بریزد، مشکلات را حل کند و تواناییاش را هم بیشتر کند و اتفاقاً این عین واقعگرایی است و این واقعگرایی دقیقاً به «سازش ناپذیری» نیاز دارد، حتی در صورت لزوم، سازش به معنای تغییر روش هم میکند اما نه اینکه علت مشکلاتش را آرزوی قهرمانی بداند. ایراد اصلی متن ظریف این است که معنای واژههای سازش، توانایی، آرزو و... در آن دقیق نیست.
نه بزرگوار، ردای واقعگرایی به تن شما و فرزندتان، برجام اندازه نیست. منطق واقعگرایی امروز، قدرت است نه حقوق بینالملل. با این نگاه اتفاقاً برجام حاصل آرزوهای واهی است. آرزوی اینکه پاره نشود، آرزوی اینکه امریکا خوب رفتار کند، آرزوی اینکه حسننیت مقبول بیفتد، آرزوی اینکه نمکگیر شوند و نمکدان نشکنند، آرزوی اینکه ترامپ نمیتواند پاره کند، آرزوی اینکه بایدن خوب است و امضای کری تضمین است.... اتفاقاً همان موشکها واقعگرایی بود، همان میدان، همان غنیسازی 60 و 80درصد. به خاطر همینها برابر شما نشستند.
البته شما باید هم از ترکمانچای دفاع کنید. اگر شما دفاع نکنید چه کسی بکند؟ به هر حال عمر ما را پای سازش برجام ریختید. اما بدانید ترکمانچای هیچ وقت در این سرزمین باعث افتخار نخواهد بود. هر چقدر هم مذاکرهکنندگانش راضی باشند این قرارداد رسمی، از دست دادن خاک است. متن تحقیر ایران است. مثل قرارداد سعدآباد و بند مکانیزم ماشه برجام، اما با این تفاوت که ترکمانچای بعد از شکست در میدان و از سر بیچارگی و ضعف بود. برجام پس از پیروزی در میدان و ایجاد قدرت هستهای بود. همان را هم نتوانستید خوب معامله کنید و حداقل فشار را از سر مردم بردارید. شما حتی سازشکار خوبی هم نیستید!