پژوهشگر مسائل بینالملل
در 500 روز گذشته؛ یعنی از زمان شروع بحران نظامی اوکراین، اخبار جنگ باعث شده تا رسانههای جهان بارها و بارها روی تحولات این کشور متمرکز شوند، اما این بار اقدامی از کیلومترها آنطرفتر بار دیگر همه نگاهها را متوجه اوکراین کرده است؛ ارسال بمبهای خوشهای به اوکراین برای کمک نظامی به دولت کییف توسط ایالات متحده. این خبر در حالی منتشر شد که اعضای اروپایی ناتو ناراضی از عملکرد اوکراین در ضد حمله تصمیم بر کاهش کمکهای خود داشتند و همچنین از اقدامات ماجراجویانه زلنسکی مانند حمله به سد کاخوفکا نگران بودند.
اروپاییها معتقد بودند که دولت اوکراین با استراتژی اشتباه نظامی خود از آزادسازی مناطق تحت تسلط روسیه عاجز است، به همین دلیل و برای عدم اعتراف به شکست دست به اقداماتی میزنند که سطح منازعه را ارتقا دهد. این در صورتی است که طرف اروپایی نهتنها خواهان افزایش سطح درگیریها نیست، بلکه برعکس خواهان خاتمه هرچه سریعتر بحران نظامی و حلوفصل موضوع است. در چنین فضایی اما ایالات متحده با تحویل سلاحهای خوشهای به اوکراین برخلاف نظر اروپاییها امکان افزایش خشونت را برای طرف اوکراینی فراهم آورد؛ اقدامی که نتیجه آن را شاید بتوان حمله دوباره اوکراین به پل کریمه دانست.
آن چه که به نظر میآید این است که ایالات متحده بهدلیل سود مالی ناشی از جنگ اوکراین و ضربه به موضع برتر روسیه در جنگ، دست به این کنش زده است.علاوه بر درگیری و اختلافنظر در بین اعضای ناتو، نکته قابل توجه دیگر اظهارات سالیوان، مشاور امنیت ملی امریکاست.
سالیوان با دفاع از اهدای بمبهای خوشهای به اوکراین در حالی که بیش از صد کشور جهان استفاده از آن را ممنوع کردهاند، این اقدام را حرکتی اخلاقی دانست و گفت: اخلاقمدار بودن ربطی به کنوانسیون مبارزه با سلاحهای خوشهای ندارد. چراکه واشنگتن هیچگاه این معاهده را امضا نکرده است. این موضوع بدین معناست که افزایش کشتار بیرویه توسط رژیمی که سابقه حمله به مناطق مسکونی را دارد از نظر ایالات متحده اخلاقگرایی است (اوکراین بارها مناطق مسکونی دونباس را با انواع موشکها بمباران کرده است و در جدیدترین اقدامات خود نیز سد کاخوفکا را منفجر و به پل کریمه حمله کرده است). هرچند که اگر هم این معاهده توسط ایالات متحده امضا شده بود نیز احتمالاً از نظر عملی تفاوت زیادی در تحویل این سلاحها به رژیم کییف رخ نمیداد. این اولین بار نیست که امریکا چنین سیاستهای دوگانهای را پیگیری میکند.
بهترین شاهدی که میتوان در این رابطه بیان کرد، اقدامات و تبلیغات ایالات متحده در مقابله با حضور روسیه و ایران در سوریه بود که انجام میداده است. جالب است که در آن زمان امریکا با سیاست تروریست خوب و تروریست بد، اقدام به تجهیز گروهکهای سلفی - تکفیری میکرد، اما حضور نظامی کشورهای رقیب خود به درخواست رسمی دولت سوریه را غیرمشروع میدانست.
در پایان نیز باید عرض کرد که برخلاف پروپاگاندای رسانههای غربی و طرفدارانشان که معتقد بودند بحران نظامی اوکراین باعث وحدت دوباره در بین اعضای ناتو خواهد شد، تحویل سلاحهای خوشهای دلیل محکم و آشکاری از وجود شکاف بین امریکا و اعضای اروپایی ناتو است؛ شکافی که نهتنها با ادامه بحرانی که امریکا خواستار آن است کاهش نمییابد، بلکه هر روز بیشتر از قبل ناتو را به لبه پرتگاه نزدیک خواهد کرد.