بنا بر این گزارش بدترین راهبرد «زود و زیاد» خواستن است. بدان معنا که طرف ایرانی در کوتاه مدت انتظار نتایج کلانی داشته باشد و برمبنای ذهنیات خود پیشنهادهایی برای رسیدن به منافع حداکثری در کوتاهترین زمان ممکن تدوین کند. این مسیر میتواند روند احیای روابط اقتصادی دو کشور را تخریب کند. از این رو باتوجه به اینکه دو کشور در مرحله تعامل قرار دارند، در این مرحله در سطح دولتها باید اقدام بهینه، تدوین «نقشه راه روابط اقتصادی و سیاسی» دو کشور باشد. بنابراین نقشه راه اقتصادی ضرورتاً باید در راستای نقشه راه سیاسی و تنیده در آن طراحی شود تا همکاریهای آینده پایدار بماند. تدوین این نقشه بیشک باید به صورت مشترک انجام شود. بخش خصوصی ایران نیز ناگزیر باید الزامات ژئوپلیتیکی را در محاسبات و برنامههای خود در تعامل با عربستان درنظر گیرد.
در این راستا میتوان سه نقش در دیپلماسی اقتصادی ایران برای عربستان قائل شد؛ منبع فناوری، منبع سرمایه و بازار. بدیهی است که عربستان نمیتواند منبع فناوری باشد، اما این کشور پتانسیلهای بسیاری برای ایفای نقش به عنوان سرمایهگذار در اقتصاد ایران دارد و واجد بازار مهمی است. در کوتاهمدت و در شرایطی که دو کشور در مرحله تعامل قرار دارند تمرکز باید بر بازار عربستان باشد و در تدوین نقشه راه، توسعه روابط تجاری در اولویت قرار گیرد. توسعه تعاملات در حوزه سرمایهگذاری در میانمدت و در مرحله تفاهم امکانپذیر است.
یکی از راهبردهای جدید اقتصاد عربستان برای نیل به اهداف چشمانداز 2030، تبدیل شدن به هاب لجستیک میان آفریقا، اروپا و آسیا است. عربستان میتواند مسیر مناسبی برای دسترسی آسانتر ایران به آفریقا باشد. از طرف دیگر ایران میتواند از طریق کریدور شمال- جنوب مسیر بهینه و مناسب برای دسترسی عربستان به اقتصادهای آسیای مرکزی و اقتصاد روسیه باشد. بنابراین دو کشور در حوزه لجستیک دارای منافع مشترکی هستند.