کارشناس مسائل ترکیه
روند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا قصهای دراز است که قرار بود پایانی همچون داستان «هزار و یک شب شهرزاد» داشته باشد اما گویی سرنوشتش به فیلمهای ترکیهای گره خورده که عشقی نافرجام را روایت میکنند.
ترکیه در سال 1987 وارد پروسه پیوستن به اتحادیه اروپا شد تا بتواند از مزایای آن بهرهمند شود و خود را در قالب نقشی که مصطفی کمال آتاتورک بعد از جنگ استقلال برای آن در نظر گرفت، برای دنیا بازتعریف کند؛ کشوری که اگرچه نیمی از آن در آسیا جا خوش کرده اما به تمامی دوست دارد، اروپایی و غربی شود.
مذاکرات برای پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا از سال 2005 آغاز شد و آنکارا حتی وزارتخانهای برای آن تأسیس کرد تا کلیه خواستههای اروپا برای پیمودن این روند را محقق سازد. اگرچه عشق آسان نموده بود اول، اما مشکلات آغاز شد و از 35 فصلی که باید طی شود، تنها 16 فصل گشوده شد و از این 16 فصل، تنها یکی از فصلها بعد از 11 سال یعنی در سال 2016 به سرانجام رسید. این روند نشان داد که کار ترکیه برای پیوستن به اتحادیه اصلاً آسان نیست و فرایندی که تصور میشد ظرف یک دهه طی شود، بعد از گذشت 18 سال هنوز به نیمه راه نیز نرسیده است.
شرایط وقتی بدتر شد که در سال 2018 شورای عمومی اتحادیه اروپا با انتقاداتی از دولت حاکمه ترکیه اعلام کرد، هر چه جلوتر میرویم فاصله بین ترکیه و اتحادیه بیشتر میشود و بر این اساس تصمیم به توقف مذاکرات الحاق گرفت.
اگرچه در دوره اردوغان بخصوص دهه دوم حکومتداری وی، درباره پیوستن به اتحادیه اروپا سیگنالهای متناقضی ارسال میشد و آنکارا در ظاهر دیگر میل چندانی به این امر ندارد، اما اقتصاد ترکیه که به میزان 70 درصد وابسته به غرب است، اجازه مانور چندانی به اردوغان نمیدهد و او چه بخواهد و چه نخواهد ناچار به تصحیح روابط با غرب و اتحادیه خواهد بود. بخصوص در دوره کنونی که وضعیت اقتصادی طی سه سال گذشته وخیم شده و تورم افسارگسیخته، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را سخت کرده است.
اردوغان پس از یک دوره هدایت اقتصاد ترکیه با اجتهاد خود، تصمیم به تغییر فرمان در دوره سوم ریاست جمهوریاش گرفته تا شاید بتواند بر مشکلات عمیق و ساختاری اقتصادی ترکیه فائق آید. از جمله این اصلاحات، تغییر وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی و آوردن افرادی است که به استقلال رأی مشهور هستند. مهمت شیمشک که سالها در انگلیس و امریکا کار و زندگی کرده، سکان اقتصاد را در دست گرفت و خانم حافیظه غایه ارکان را مستقیماً از امریکا آورد تا بانک مرکزی را به او بسپارد. وی در مرحله بعد اقدام به جذب سرمایه از کشورهای عربی کرد که در چهارچوب آن به کشورهای امارات، قطر و عربستان سفر کرد.
اما سکاندار دو دههای ترکیه به خوبی میداند که در نبود همراهی غرب نمیتواند اقتصاد بشدت وابسته این کشور را سامان دهد. بر همین اساس همزمان با اقدامات و اصلاحات در داخل و تعامل با شرق، پرونده پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را مجدداً به جریان انداخت تا شاید بتواند بخشی از خواستههای خود را محقق کند.
اما اظهارات او در هنگام سفر به امریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل نشان داد، در این بخش هم کار سختی در پیش دارد و رهبران اتحادیه تمایل چندانی به گرم شدن روابط با آنکارا ندارند.
رئیس جمهور ترکیه درباره روابط آنکارا و اتحادیه اروپا، با اشاره به گزارش اخیر پارلمان اتحادیه و انتقاداتی که به آنکارا وارد کرده، گفت: «اتحادیه اروپا به دنبال دور شدن از ترکیه است. ارزیابی لازم را انجام خواهیم داد و پس از آن، امکان جدا کردن راه خود از اتحادیه اروپا را داریم.»
این اظهارات اردوغان را میتوان ناشی از ناراحتی و عصبانیت وی نسبت به روند در پیش گرفته شده غرب و بخصوص اتحادیه اروپا درباره خود دانست.
اهداف جدید آنکارا برای جذب اروپا
حزب حاکم ترکیه از یک سال پیش برای گرم کردن مجدد روابط با اروپا، چند هدف را دنبال میکرد:
- آغاز مجدد روند پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا
- اصلاح سیاست گمرکی اتحادیه اروپا و فراهم شدن شرایط برای صادرات بهتر کالاهای ترکیهای به اتحادیه
- برداشته شدن ویزا و تسهیل روادید شینگن برای شهروندان ترکیه برای صادرات نیروی کار به این کشورها
- سرمایهگذاری شرکتها و تجار اتحادیه در ترکیه برای خروج از وضعیت نامطلوب اقتصادی.
در این مسیر اتفاقی افتاد که برای ترکیه خوشایند بود. نیاز سوئد و فنلاند به رأی ترکیه برای ورود به ناتو امیدی را در دل اردوغان زنده کرد تا از طریق آن، خواستههای خود از اتحادیه و نیز خرید جنگنده از امریکا را محقق کند.
با وجود رأی مثبت به فنلاند و چراغ سبز تلویحی به سوئد، اردوغان نتوانست امتیاز خاصی را به جز سختگیری برای اپوزیسیون کُرد ساکن در سوئد کسب کند که از این موضوع سرخورده و ناراحت شد.
بی میلی اروپایی ها به عضویت ترکیه
ترکیه یک کشور اسلامی است و تمامی اعضای اتحادیه مسیحی هستند.
جمعیت ترکیه به تنهایی از بسیاری از اعضای اتحادیه بیشتر است و با ادغام ترکیه در اتحادیه، بخش زیادی از این جمعیت قصد کار و زندگی در کشورهای دیگر را خواهند داشت که توازن منطقه را بر هم میزند.
مساحت زیاد و سطح زندگی مردم و کشاورزی گسترده سنتی از دیگر مواردی است که اتحادیه اروپا روی آن نظر منفی داشته و معتقد است که تعادل در اتحادیه اروپا متزلزل خواهد شد.
پیوستن ترکیه به اتحادیه در بین کشورهای عضو هم مخالفان زیادی دارد که مهمترین آنها آلمان و فرانسه هستند و تمایلی ندارند ترکیه تحت رهبری اردوغان در این نهاد وارد شود.
بیتوجهی حاکمیت ترکیه به موضوع تفکیک قوا، استقلال قوه قضائیه و حکومت قانون در این کشور و توجه ناکافی آنکارا به موضوع حقوق بشر و حقوق اقلیتها(کردها) و زندانی کردن فعالان اجتماعی و روزنامهنگاران.
موارد ذکر شده در بالا بخشی از دلایل مخالفت اعضای اتحادیه با پیوستن ترکیه است که اردوغان و دولت وی را علیرغم دیدن بارقههایی از امید در ابتدای دولت سوم، دلسرد کرده است.
اردوغان به سیاق گذشته به دنبال تهدید اتحادیه اروپا و نیز امریکا است تا بتواند حداقلی از خواستههای خود را محقق کند و دستاوردی از غرب برای سیاست خارجی خود رقم بزند که البته نمیتوان امیدوار بود مثل داستانهای شرقی با پایانی خوش همراه باشد و شاید همانند فیلمهای ترکیهای سرانجامی نهچندان خوشایند را برای آنکارا در پی داشته باشد.