فرم و محتوای اهریمنی
شیوههای پوشش اخبار و گزارش نویسی رسانههای ضدمقاومت را از دو جهت صورت و محتوا میتوان بررسی کرد. از لحاظ فرم میتوان به رویکردهایی مانند بایکوت حقیقت، سفیدشویی جنایت، وارونه نمایی، تحقیر مردم غزه، مظلوم نمایی برای صهیونیستها، تحلیل غلط و استناد به اطلاعات گمراه کننده و جهت دهی سیاسی به افکار عمومی اشاره کرد که در روزهای گذشته به طور پیوسته و پرتکرار توسط رسانههای این جریان مورد استفاده قرار گرفت. به لحاظ محتوایی نیز موارد و مصادیق متعددی وجود دارد که میتوان از آنها نام برد؛ مثلاً شبکه بیبیسی فارسی وابسته به سازمان جاسوسی انگلیس در یک هفته گذشته سعی داشته تصویری تحقیرآمیز از مردم غزه بازنمایی کند و این خط را در بستر پوشش اخبار امدادرسانی به غزه و از طریق القای انگارههایی مانند «یورش مردم غزه به انبار ذخایر»، «سرقت از انبارها» و... دنبال کرده است. جالب اینکه این رسانههای وابسته به دولتهای غربی حتی یکبار هم جنایات متعدد و متنوع صهیونیستها را محکوم نکردهاند.
صلح، سیاست ما نیست!
اظهارات و مواضع مقامات غربی را باید نماد فرافکنی و تزویر در سیاست دانست که سرریز این منطق در رسانههای تابعه نیز قابل ملاحظه است. به عنوان نمونه متیو میلر سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده در واکنش به درگذشت آرمیتا گراوند در ایران با استناد خبرسازی رسانههای معاند مدعی شد: «خشونت جمهوری اسلامی علیه زنان در ایران ویرانگر است»، اما در واکنش به درخواست دبیرکل سازمان ملل برای آتشبس فوری در غزه، آن را رد کرد و به صراحت گفت: «این سیاست ما نیست، ما از حق اسرائیل برای دفاع از خود حمایت میکنیم.»
همین منطق دوگانه را در رسانههای وابسته به دولتها و سازمانهای ضدایرانی میتوان مشاهده کرد. رسانههای فارسی زبان معاند درحالی تمام توان خود را برای باز کردن یک جبهه جنگ روانی جدید علیه ایران متمرکز کرده بودند که در برابر اقدامات ضدانسانی رژیم صهیونیستی در غزه حمایت کرده اند؛ هرچند که این موج عملیات رسانهای ضدانقلاب، هم درخصوص ایجاد آشوب در داخل و هم در حمایت از جنایات اسرائیل شکست خورد و نتیجهای جز تعمیق بیاعتمادی و نفرت مردم از ایشان به دنبال نداشت.