با مشخص شدن هویت قاتل، تیم جنایی وارد عمل شد و متهم را بازداشت کردند. او در تحقیقات اولیه منکر قتل بود اما نشانیای که دوست مقتول از او داده بود باعث شد که مجبور به اعتراف شود. وی گفت: آن شب حال خوبی نداشتم و واقعاً قصدم قتل نبود. مقتول سیلی به من زد و من که حال طبیعی نداشتم، فقط چاقو را پرتاب کردم و به قفسه سینهاش اصابت کرد.
با اعتراف متهم به جنایت و بازسازی صحنه قتل، پرونده برای صدور حکم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد. متهم در دادگاه پای میز محاکمه رفت و به دفاع از خود پرداخت و از اولیای دم خواهان بخشش شد. پدر مقتول، در دادگاه از قصاص قاتل پسرش به خاطر رضای خدا گذشت کرد اما مادر او خواهان قصاص بود.با درخواست مادر مقتول برای قصاص، پرونده به اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد.
بخشش در آخرین جلسه
در حالی که همه شرایط برای اجرای حکم قصاص مهیا بود اعضای واحد صلح و سازش دادسرای جنایی تهران وارد عمل شده و با برگزاری جلسات متعدد خواهان جلب رضایت مادر مقتول شدند اما زن میانسال همچنان خواهان اجرای حکم قاتل پسرش بود. در حالی که روز گذشته اسم محکوم به قصاص در لیست اجرای حکم قرار گرفته بود هیأت صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران تصمیم بر آن گرفتند که برای آخرین بار شانس خود را امتحان کرده و بدین ترتیب پنجمین جلسه صلح و سازش را برگزار کردند. اما در این جلسه بر خلاف 2 سال قبل که مادر مقتول مصرانه خواهان قصاص بود این بار وقتی در مقابل دادیار اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت، گفت: آقای قاضی من به خاطر حضرت فاطمه (س) و رضای خدا از قصاص گذشت کردم.
زن میانسال زمانی که روی صندلی نشست تا برگه رضایت را امضا کند، گفت: روز گذشته در مراسم روضه خوانی برای حضرت فاطمه شرکت کردم. این اولین بار نبود که در این مراسم شرکت میکردم، اما نمیدانم چرا آن روز حالم دگرگون بود. همه جا چهره پسرم مقابل چشمانم میآمد و حسی به من میگفت که بهتر است به حرمت خانم فاطمه زهرا گذشت کنم.
زمانی که پا در مراسم گذاشتم وجودم پر از کینه بود اما وقتی بیرون آمدم انگار باری از دوشم برداشته شده بود و دلم میخواست که قاتل پسرم را ببخشم.
او ادامه داد: با خودم گفتم اگر از دادسرا تماس بگیرند و بخواهند جلسهای برگزار کنند از قصاص میگذرم. به خانه که آمدم از دادسرا با من تماس گرفتند و خواستند که به آنجا بروم و همین تماس مهر تأییدی بر تصمیم ناگهانیام بود.
آن شب برای اولین بار راحت خوابیدم زمانی که چشم باز کردم، مطمئن شدم که تصمیمم برای بخشش درست است.
الان هم فقط میخواهم از قاتل بخواهید که از این به بعد راه راست را در زندگی طی کند و کارهای خدا پسندانه زیادی انجام دهد.
با امضای برگه بخشش، پرونده او بهزودی برای محاکمه از جنبه عمومی جرم به دادگاه کیفری استان تهران ارجاع خواهد شد.