طبیعی بود که افزایش تحرک انتخاباتی در جریان اصلاحطلب حتی بیش از آنچه در میان اصولگرایان رخ داد به چشم بیاید. بر خلاف فضاسازی رسانهای اقلیت متمایل به عدم مشارکت در این جریان، صدای احزاب و تشکلهایی که انتخابات را راه قانونی پیگیری گفتمان مطلوب خود در نهادهای حاکمیتی مجری و قانونگذار میدانند، بیشتر شده است. انتشار اخباری مبنی بر برگزاری جلسات مستمر محمدرضا عارف با استانداران اصلاحطلب ادوار، اعلام تحرکات انتخاباتی مجمع وزرای ادوار اصلاحطلب از سوی محمد هاشمی، بیانیه حزب ندای ایرانیان در استقبال از عملیاتی کردن توصیههای رهبر انقلاب، اشاره سخنگوی حزب اعتماد ملی به آرایش انتخاباتی این حزب و حضورش در فهرست مشترک احزاب اصلاحطلب و اظهارات صریح حسین مرعشی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی در نقد انفعال برخی اصلاحطلبان در مرحله پیشثبتنام و مساوی دانستن آن با تسلیم پیش از مبارزه را باید در قالب همین تغییر نبض انتخاباتی ارزیابی کرد.
این تغییر وضعیت اما مختص اردوگاه اصلاحطلبان نبود؛ اصولگرایان هم که با وجود تعدد اسامی ائتلافهای انتخاباتیشان تحت عناوینی چون «شانا»، «مبنا»، «جبهه پایداری»، «شورای وحدت»، «شریان» و.. به نظر میرسید ممکن است به رقابتی نهچندان پر هیجان در میان خود دچار شوند اما حالا با پیشی گرفتن تحرکات رسانهای اصلاحطلبان، نه فقط تحرک انتخاباتی بیشتر را بر خود واجب دیدند که با این واقعیت مواجه شدند که ممکن است لازم باشد برای از دست ندادن کرسیهای مجلس دوازدهم راهکار ادوار گذشته را در دستور کار قرار دهند؛ ائتلاف و کاستن از تعدد فهرستهایی که خود را در معرض انتخاب مردم قرار خواهند داد.