در ابتدای جلسه نماینده دادستان پس از قرائت کیفرخواست عنوان کرد: قربانی یک فرزند صغیر دارد که تنها ولی دم پرونده است و معاون قوه قضائیه از طرف او برای متهم درخواست قصاص کرده است.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: شب حادثه وقتی برای خوردن جوجه کباب و تفریح به کارگاه مقتول رفتیم من داشتم مرغها را خرد میکردم که یکی از دوستانمان هم به آنجا آمد و با خودش چند توله سگ هم آورده بود. مقتول به محض اینکه توله سگها را دید به من پیام داد که بیا با یک ترفند توله سگها را تصاحب کنیم اما من قبول نکردم. چند دقیقه بعد میخواست با دادن مشروب و مواد به صاحب سگها او را ناهشیار کند و آنها را بگیرد که سر همین موضوع با هم دعوایشان شد، من سعی کردم پادرمیانی کنم اما چون چاقو دستم بود نمیدانم چه شد که به سینه مقتول اصابت کرد و این اتفاق که افتاد خودم بلافاصله او را به بیمارستان رساندم. حالا هم شرمنده خانوادهاش هستم و از آنها حلالیت میطلبم. با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.