به گزارش خبرنگار «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اسفند سال 1400 با گزارش یک درگیری خونین در جنوب تهران آغاز شد. پس از آن مأموران به محل درگیری اعزام شدند و دریافتند پسر جوانی با ضربات متعدد قمه مجروح و به بیمارستان منتقل شده که ساعاتی بعد وی به علت شدت جراحات وارده جان باخت و جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.
در حالی که مأموران به دنبال عامل قتل بودند، پسر 25 سالهای به نام نادر خودش را تسلیم پلیس کرد و در توضیح ماجرا به مأموران گفت: روز حادثه در حال گذر از پارک بودم که دیدم چند نفر با هم درگیر شدهاند و در این میان یکی از آنها شروع به ناسزاگویی به همشهریهای من کرد. از شنیدن حرفهایش عصبانی شدم و در اعتراض به او قمهای که روی زمین افتاده بود را برداشتم و به سمتش پرتاب کردم که به دستش خورد و من هم فرار کردم. چند روز بعد یکی از دوستانم در تماس با من عنوان کرد که همان شخصی که به او قمه زدی، برادرت را مورد ضرب و شتم قرار داده. با شنیدن این حرف به سرعت به پارک رفتم و دیدم همان پسر و دوستش در حالی که قمه داشتند روی موتور نشستهاند و برادرم هم مجروح در گوشه پارک افتاده بود. همان موقع قمهام را بیرون آوردم و چند ضربه به کتف و پهلوی او زدم و از پارک فرار کردم.در ادامه تحقیقات روشن شد برادر و پسرخاله نادر و همین طور دو دوست دیگرشان نیز در درگیری حضور داشتهاند. به این ترتیب آنها نیز بازداشت شدند.با تکمیل تحقیقات برای نادر به اتهام قتل و برای برادر و پسرخالهاش و دو همدست آنها کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند.سپس نادر به جایگاه رفت و با پذیرش اتهامش گفت: از این قتل عمدی در کارم نبود. وقتی فهمیدم او برادرم را مورد ضرب و شتم قرار داده، به پارک رفتم. همان لحظه هم نادر و دوستانش به ما حمله کردند و من برای دفاع از خودم ناچار شدم او را بزنم. البته پسرخاله و برادرم نقشی در ماجرا نداشتند.پس از آن برادر و پسرخاله متهم اصلی یک به یک به جایگاه رفتند و مدعی شدند که در درگیری شرکت نداشتهاند.در پایان جلسه و از آنجا که ابهاماتی در پرونده وجود داشت، قضات پرونده را برای تحقیقات بیشتر از متهمان و شهود به دادسرا برگرداندند.