دبیرگروه کتاب
mohammadaliyazdanyar@gmail.com
پرده اول: ابتدای همین هفته بود که جلد اول از اثر عظیم و سه جلدی الکساندر سولژنیتسین «مجمعالجزایر گولاگ» با ترجمهای جدید و از سوی نشر مرکز منتشر شد. ترجمه عبدالله توکل از این رمان/ ناداستان بزرگ سالها پیش نایاب شد و انتشار مجدد و با ترجمه روزآمد خبر مهمی در حوزه کتاب محسوب میشود و طبیعتاً بحثهایی هم حول محور آن راه میافتد. تأسفآور اینجاست که در طی این چند روز عمده صحبتهای مخاطبان در مورد قیمت این کتاب است. این کتاب در 664 صفحه با قطع زیری، کاغذ بالک و جلد سخت منتشر شده و قیمتی 590 هزار تومانی دارد. بررسی و پیگیری من نشان داد عمده صحبتها در مورد این کتاب نه به محتوا، نه به کیفیت ترجمه، نه شکل کتاب پردازی بلکه صرفاً حول محور قیمت سرسامآور کتاب میچرخد. مخاطبان حق دارند، این کتاب واقعاً گران است.
پرده دوم: با یکی از دوستانم که شاعر، نویسنده و ناشر است در این مورد صحبت کردم. میگفت بازار به سمت قیمت صفحهای 800 تومان در حال حرکت است و دور نیست روزی که یک کتاب 200 صفحهای 200 هزار تومان قیمت داشته باشد. او معتقد بود که قیمتگذاری نشر مرکز در چنین شرایطی حتی منصفانه هم هست. حالا اگر من نخواهم از عبارت «منصفانه» استفاده کنم - چون 590 هزار تومان در هر معیاری برای کتابی 650 صفحهای زیاد است - باید اعتراف کنم که قیمت این کتاب، جزو قیمتهای بالای بازار امروز نیست. در مواردی مشابه با این کتاب - چاپ اول، وزیری، جلد سخت - قیمتها همین الان صفحهای هزار تومان را دیدهاند و زیادند کتابهایی که با حجم کمتر، قیمتی زیادتر دارند. این بسیار تأسف آور است.
پرده سوم: چه چیز تأسف آور است؟ بیایید اصلاً فرض بگیریم ناشر میتوانست کاری کند که هزینه تمام شده این کتاب 100 هزار تومان هم ارزانتر در بیاید. مبلغ 500 هزار تومان هنوز از 5درصد حقوق ماهانه خیلی از هموطنان ما بیشتر است و کتاب با این قیمت فرضی هنوز هم گران است. بنابراین ناشر درنهایت چارهای ندارد جز اینکه به منطق بازار نشر تن دهد. افزایش قیمت سود بلند مدت ناشران را به شکل جدی تهدید میکند و این امر برای هر ناشری نوعی خودکشی تدریجی است و ناشر از سر اجبار تن به این خودکشی تدریجی داده است. مخاطب هم که زیر بار فشار اقتصادی دفن شده و خیلی وقت است توانایی همپایی با تغییرات قیمتی کتاب را ندارد. در این میان پس چه کسی سود میبرد؟ درست حدس زدید، مثل چندین و چند صنعت مبتنی بر واردات دیگر، تجارت کتاب ایران را دلالها میچرخانند، دلال کاغذ و ادوات نشر...
پسپرده: واقعاً چه اتفاقی خواهد افتاد؟ جواب این سؤال برای من چنان نگران کننده است که ترجیح میدهم صحبتش را نکنم.