عجیب واقعهای و غریب حادثهای
انا اصطربت قتیلاً و قاتلی شاکی
ای صاحب فال! حادثهای بس عجیبغریب رخ داده که مرغان آسمان در حال گریه و زاری به حال شما هستند. چندیست اصل و نسب خویش را فراموش کردی و چشم به کردار مردمان غربت دوختهای! شک به دل خود راه نده که این زبان عجیب و غریب که با زبان کهن پارسی آمیختهای و با آن سخن میگویی چیزی به ارزشهایت اضافه نخواهد کرد که هیچ، کمتر هم میکند. حافظ از شما بسی کفری و شاکی است و به همین دلیل شعر را به زبان عربی ادامه داد تا تلافی کند. باعث اضطراب حافظ شدهاید که اگر بیش از این باعث تشدید عصبانیت شوید، قطعاً با توجه به کلمههای موجود در مصرع دوم، یا قاتل خواهید شد و یا مقتول که البته گزینه دوم محتملتر است. باز خود دانید! مِری کریسمس سر.